سایر منابع:
سایر خبرها
مولاوردی: کدام فمینیسم ؟رویکرد ما عدالت جنسیتی است/ اعتماد به نفس زنان را افزایش دادیم/ فارغ از "ایسم"ها ...
را در ادامه بخوانید؛ خانم مولاوردی، به کارهای انجام شده توسط معاونت امور زنان و خانواده بارها در گفت وگوهای مختلف اشاره شده، این بار از کارهایی که از سوی این معاونت انجام نشده بگویید. کاری هست که با تمام شدن مسئولیت شما در معاونت، از محقق نشدن آن ناراحت باشید؟ بله، چند مورد هست. یکی از برنامه هایی که آرزو داشتم به مرحله اجرا برسد، بسته جامع حمایتی از زنان شاغل بود. از همان ...
استشمام بوی خوش شهادت در آخرین دیدارمادر و پسر/ به پدرش قول داده بود از سوریه برایش شهید بیاورد!
می آمد شلوار و کیف و کفشش خاکی خاکی بودند؛ اعتراض می کردم: تو چرا اینقدر خاکی هستی؟ مگر از خیابان نمی آیی؟ می گفت: کی، از خیابان می آید! من کیفم را می گذارم زیرم و سُر می خورم و از تپه خاکی پایین می آیم؛همه ی بچه ها این کار را می کنند. یک روز وقتی ابوالفضل از مدرسه آمده بود من در خانه همسایه مان بودم، دیدم کیفش را به دست گرفته و داد می زند: مامان .. مامان .. مامان بیا ببین چه گذاشتم توی ...
قبل از ریاست جمهوری به روحانی گفتم مشکل گیلان چای، برنج و منطقه آزاد است/ به مبلغ قرارداد 650 میلیونی با ...
به گزارش گیل خبر، برخلاف آنچه به نظر می رسید، با استاندار خوش صحبت و شوخ طبعی مواجه شدیم که نمی گذاشت آمار و ارقام ارائه شده از عملکرد دولت یازدهم در گیلان خسته مان کند. دکتر محمدعلی نجفی در مصاحبه مفصل با گیلان امروز از عملکرد دولت در گیلان دفاع کرد اما در عین حال کوشید تصویری واقعی از استان به دست دهد. این که با ذکر بهبود شاخص ها از ظرفیت بالای استان سخن گفت، این که در بعضی بخش ها انتقادات را پذیرفت، این که آمار ارائه شده را وحی منزل نمی دانست، این که وعدههای نشدنی نداد، دلگرم مان کرد که برخلاف چند استاندار قبلی ...
خیز مسکن در خرداد 96
اصلا وارد مذاکرات مقایسه در حوزه مسکن کنیم. به نظر من خانه های لوکس نباید در تحلیل قیمت مسکن قرار بگیرند. این نوع خانه ها مخاطبان خاص خودشان را دارند که در تحلیل عمومی جامعه قرار نمی گیرد. چندی پیش کسی از من پرسید که قیمت ارزان ترین و گران ترین خانه در تهران چند است؟ به او پاسخ دادم که ارزان ترین خانه در تهران هر متر حدودا یک میلیون و 400 هزار تومان است و گران ترین خانه هر متر 18 الی 20 میلیون تومان ...
شهرام ناظری: موسیقی را قربانی سیاسی کاری نکنید!
جمله صدا و سیما و نبود برنامه ریزی در تعلیم و تربیت و ارتقای سطح تفکر هنرمندان جوان همه و همه منجر به وجود آمدن نسلی در این زمینه شده که از تفکر هنرمندانه بهره کمی برده است. البته در این میان نمی توان تقصیر را متوجه شخص خاصی کرد. در اصل مقصر محیط اجتماعی ماست چراکه طبیعی است در چنین محیط و شرایطی خوانندگان شبیه خوان و مقلد به بار می آیند. اوضاع به گونه ای است که هیچ کس هدف یا ...
صدای گریه دختری نوجوان بعد از دفن شدن به گوش رسید + عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، دختری نوجوان با اشتباه پزشکان داخل تابوت گذاشته و دفن شد. خانواده دختر روز بعد سر وقت او آمدند و چیزی را که می دیدند، باور نمی کردند. دختر 16 ساله درخواست کمک کرد و سپس جان داد. این بار اما کاری از دست خانواده و اقوامش ساخته نبود. ایران آنلاین / نِیسی پِرِس تنها 16 سال داشت که به اشتباه درون تابوت و سپس داخل یک گور بتنی گذاشته شد. اعضای خانواده اش به ...
مصاحبه عیدانه با علی دایی: در دنیا دوست دارم با یک نفر سلفی بگیرم؛ هر وقت که آزاد باشم فقط بچه داری می ...
مادر عزیزم عیدی می گیرم و به بقیه باید عیدی بدهم. * عید امسال هم احتمالاً درگیر فوتبال خواهید بود؟ - شاید یک مسافرت کوتاه بروم و برگردم. * عید سال گذشته کجا بودید؟ - ایران نبودم و سفری کوتاه به آمریکا داشتم. * سال 95 برای شما در مجموع چطور گذشت؟ - نمی شود گفت سال خوب یا بدی بود، مثل همیشه بود. اینکه به کسی بدهکار نیستم و تن خودم، همسرم ...
جادوی پیراهن شماره 10
چاپ کرده بودند. 4. تا چشمم به تصویر جوابیه افتاد، ته دلم غنج زد ، همه چیز داشت درست می شد . حالا سربرگ رسمی باشگاه را داشتم که هم لوگو داشت و هم ادرس و هم شماره تلفن . آرزوی داشتن پیراهن 10 جادویی داشت محقق می شد. رفتم از سربرگ کپی گرفتم ، دوباره یواشکی تو اتاق رفتنم هایم شروع شد و دو سه روزی درگیر بودم تا بالاخره آگهی خرید پیراهن پرسپولیس تمام شد. خیلی شیک و دقیق طوری که به نظر خودم با ...
زنم وقیحانه به چشمانم نگاه کرد و گفت می خواهد با مرد دیگری زندگی کند...
چند روز تحقیق درباره مهرانه به شدت با این ازدواج مخالفت کردند اما من نمی توانستم نظر آن ها را بپذیرم به همین خاطر برای اولین بار و در حالی که عشق خیابانی چشمانم را کور کرده بود مقابلشان ایستادم تا سرانجام پدرم با چشمانی اشکبار و در حالی که می گفت نمی توانم پسرم را نفرین کنم مرا از خانه بیرون کرد. آن روزها نمی دانستم شکستن دل پدر و مادر چه عاقبتی دارد و این گونه با مهرانه در حالی ازدواج کردم که وضعیت ...
پسر افغانی دختر 13 ساله ربود و به شمال برد! / او به مدت یک هفته هدف اقدام شیطانی اش بود!
ویلایی در یکی از شهرهای شمالی کشور برد. او مرا آزار داد و تهدیدم کرد، اگر فکر فرار به سرم بزند مرا پیدا می کند و می کشد. اما بعد از یک هفته مرا با ماشینش به تهران برگرداند و مقابل خانه مان از داخل ماشین بیرون پرت کرد. به دنبال اظهارات این دختر تلاش برای دستگیری پسر جوان آغاز شده بود که دختر جوان و مادرش بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران حاضر شدند و اعلام کردند به تازگی متوجه شده اند پسر جوان ...
تاکسی گرفتم و سمیرا و دوست پسرش را دنبال کردم، آنها وارد خانه ویلایی شدند / دیدن این صحنه داخل حیاط ...
موضوع را به مسئولان مدرسه و مادرم اعلام کردند. سمیرا متوجه شد که زیر نظر قرار گرفته و از طرفی از طرف مدرسه به مادرش هم تذکر دادند که بیشتر مراقب دخترش باشد. من هم به توصیه مادرم با سمیرا قطع رابطه کردم. حدود دو ماه از این ماجرا گذشت. همکلاسی ام مخفیانه به کارهای خلافش ادامه می داد. چند روز قبل فهمیدم با پسری به تازگی دوست شده است. دلم برایش می سوخت، او را کنار کشیدم و گفتم ...
ریخت و قیافه ریحانه 180 درجه فرق کرد و حالا می گوید طلاق می خواهد...
بخواهم ، می خواهم سر کار بروم و مستقل باشم. بدون رضایت من و البته با معرفی و ضمانت دوستش سرکار رفت. دیگرحوصله نداشت با من حرف بزند و به خانه و زندگی برسد. از یک هفته قبل هم قهر کرد و به خانه پدرش رفت. رفتم با هم صحبت کنیم. می گوید حیف شده است و ما به درد هم نمی خوریم. تمام این حرف ها بهانه است. دوست نااهل او را از راه به در کرد. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
با وعده ازدواج از من خواست برایش این کار احمقانه را انجام دهم!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، با اینکه فریبا هر روز به دیدنم می آمد اما بی تابی هایم اعصاب مادرم را خرد کرده بود. من 17ساله هستم و با پدر و مادرم تفاوت سنی زیادی دارم . برای همین هم احساس تنهایی می کردم. از مدتی قبل به پیشنهاد یکی از همکلاسی هایم در تلگرام با پسری جوان آشنا شدم. اوایل احساس خاصی به این پسر نداشتم. اما سعید با حرف های عاشقانه ، جک های خنده دار و عکس و فیلم ...
پولکی، سوغاتی ناب از دیار باغبادران
استادم عمل کردم و هم علاقه خودم در این شغل را ادامه دادم و هم نیروی کار زیادی تربیت کردم و کم کم باغبادران با وجود همه شاگردانی که استادانم و من تربیت کردیم و تولیدی های تاسیس شده سوغاتش معروف شد به پولکی و نبات...تمام شاگردان قدیمی من الان دست کم40سال دارند و شاگردان تازه نفس من حدود 20و حتی بیشتر که حتی آنها هم که تولیدی زدند به سفارش من شاگرد آموزش می دهند و این مسئله برای من از جایگاه ویژه ای ...
من شرمنده ام / این مرد در خیابان زانو زد و در برابر زن و دخترش اشک ریخت تا...
تا کاری پیدا نکنم بازنمی گردم. دو شبانه روز با این حال بیمارم ویلان و سرگردان بودم. امروز می خواستم به خانه برگردم. همسرم و مهلا را در کوچه دیدم. از شرمندگی نمی توانستم خودم را کنترل کنم. پشت سرشان راه افتادم. آن ها به کلانتری آمدند. خیلی نگران شده بودم. برای همین به دخترم زنگ زدم. من شرمندۀ خانواده ام هستم. نمی خواهم دست نیاز جلوی کسی دراز کنم. امیدوارم امام رضا(ع) خودش کمکم کند. . متین نیشابوری اخبار زیر را از دست ندهید: ...
دخترم در این مدت 9 ماه هر آنچه که شوهر کثیفم بر سرش آورده بود را گفت!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، این زن پس از حضور در دادگاه به قاضی گفت: حدود 9 ماه قبل به یک ماموریت کاری رفته بودم و در این مدت دختر 10 ساله ام در خانه با پدرش تنها بود. پس از این ماموریت به مرور زمان متوجه رفتارهای غیرعادی دخترم شدم. این رفتارهای غیرعادی تا آنجا ادامه داشت که مشاور مدرسه او نیز از آنها آگاه و من را نیز در جریان گذاشت. وی که از نظر روحی بسیار شکسته شده بود، درباره ...
صاحبکار مریم که از سادگی این دختر سوءاستفاده کرده بود دستگیر شد!
تعرض کردند. پس از آنکه از این مهلکه فرار کردم فقط وحشت داشتم اگر والدینم متوجه ماجرا بشوند مرگم حتمی خواهد بود. از ترس شب تا صبح خوابم نبرد تا اینکه روز بعد به ناچار خودم را به آگاهی رساندم تا ماجرای وحشتناکی را که بر سرم آمده است شرح بدهم. این دختر پس از شرح ماجرا به افسر آگاهی گفت: این راز بین من و پلیس بماند و اگر خانواده ام بفهمند مرا زنده نمی گذارند. کارآگاهان پس از شنیدن ...
خصوصی ترین سوال ها در گفتگوی خواندنی با علی دایی
بودن کنار هم لذت ببریم. * عیدی به نورا چه می دهید؟ - خودش یک عیدی دارد که همیشه برای آینده اش کنار گذاشته می شود. حسابی برای نورا باز کرده ام که همیشه و در طول سال پول های او به حسابش می رود و فقط مختص عید نوروز نیست. * علی دایی وقت کمک به همسرش در کار خانه را دارد؟ - اصلاً نمی توانم کار خانه را انجام دهم، چون وقتش را ندارم. اگر وقت داشته باشم و زرنگ باشم اتاق خودم ...
گفتگو با عارف؛ اصلاح طلبِ خستگی ناپذیر
با یک دید مثبت و صمیمی نگاه می کنم و احساس می کنم همه با هم برادریم و حداکثر با هم اختلاف نظر داریم. این موضع من است که همیشه به آن پایبندم. در همه چالش ها هم همین برخورد را داشته ام. وقتی وزیر پست و تلگراف شدم، بعد از هشت ماه برای بازدید به روزنامه کیهان رفتم. خیلی ها بد و بیراه گفتند اما تاثیرات مثبتش را همه دولتمردان دیدند. من این موضع را همین الان هم که با شما حرف می زنم، دارم. اما ...
داریوش اسدزاده، در سال 96 وارد 96 سالگی می شود
.... رامبد از آنها بود که زحمت کشید و موفق شد. آنقدر آن جد بزرگوار که می گفت باحال بود که هنوز توی ذهن ما مانده است. آخرین بار کی رامبد را دیدید؟ - خیلی وقت است که ندیدمش. آخرین باری که دیدمش اوایل راه افتادن برنامه خندوانه بود که از گروه خانه سبز دعوت کردند و ما رفتیم. گروهی رفتیم؛ من بودم، خانم مهین ترابی و بقیه بچه ها. *** عاشق موسیقی هستم آخرین فیلم ...
گپ و گفت صمیمانه با حمید صفت ، رپر جوان
...> بله. خیلی هم سریع. معمولا انقدر از قبل به اون فکر کردم که نهایتا 20 دقیقه وقت می گذارم. البته در مورد فیک خیلی وقت گذاشتم. پنج شش بار کار فیک رو بازنویسی کردم. نوجوانی سن اعتراضه، به نظرت، نوجوان ها چطور باید اعتراض خودشون رو نشون بدن؟ اول از هر چیز باید از خودشون شروع کنن. اگه خودشون رو درست کنن بقیه هم ازشون تاثیر می گیرن. اول خودت آدم بشی بقیه هم میان دنبالت. اگه شما خودتو درست نکرده باشی و از دیگران ایراد بگیری بقیه یه لبخند بهت می زنن و حرفتو نشنیده می گیرن. ...
روایت وزنه بردار ایران از روزی که لج صدام را درآوردند اولین نفری هستم که سه برابر وزن خودم وزنه زدم | ...
حافظ است،حیدرنیا.اگر اشتباه نکنم برای اولین بار آنجا رکورد زدم. ممکن است از مهار وزنه 150 کیلوگرمی که سه برابر وزن خودتان بود بگویید؟ المپیک مکزیک بود.اشتباه نمی کنم.رقیبی داشتم به نام"فولدی"اسم کوچکش هم امره بود.مجارستانی بود.140 کیلیوگرم را زد.همه می گفتند تمام شد و طلا گرفت.می خواستم در تاریخ بمانم و می خواستم قهرمان شوم.درخواست دادم وزنه ها را 10 کیلو بیشتر کردند.در این ...
چرا اسید پاشیدم؟
اما این طوری نبود، من نابود می شدم اما او انگار نه انگار. گفتم من دارم منفجر می شوم تو چرا عین خیالت نیست؟ مکث می کند و این بار از توی موبایلش عکس محبوبه رانشانم می دهد، قبل از اسیدپاشی دختری جوان و زیبا. چطور هنوز این عکس ها را نگه داشته ای؟ دوستش داشتم. زندگی ام بود. برادرش می گفت اگر نجنبی خواهرم را می برند. سه هفته از بهم خوردن نامزدی مان گذشته بود. همان جا گفتم یا مال ...
دردناک ترین قتل های کودکان در سال 95
- خارج شد و هرگز به خانه برنگشت. ناپدیدشدن دخترک به پلیس گزارش داده شد و ماموران روز بعد، جسد دست و پا بسته اش را زیر پل ورودی کمربندی جدید شهر پیدا کردند. دخترک به قتل رسیده بود و پزشکی قانونی تشخیص داد که چند ساعتی از مرگش گذشته است. تحقیقات برای رازگشایی این جنایت ادامه داشت تا اینکه زن جوانی در تماس با پلس، راز قتل شوهر 32 ساله اش را فاش کرد. شوهرم علی، دختر همسایه مان را به قتل ...
پرویز عبدی پور: قهرمان نشدن استقلال بنه گز کار خدا بود/ بهرام کرمی: مقصر قهرمان نشدن استقلال هیات استان، ...
، من دنبال نتیجه بازی در مستطیل سبز نبودم تمام هم و غم من بیرون مستطیل سبز بود تا خدایی ناکرده اتفاقات دیگری رقم نخورد و کسی با ناپاکی نتیجه نگیرد. من خودم رفتم تا از نزدیک پیگیر برگزاری مسابقه باشم ، ما همه شرایط را مهیا کرده بودیم و حتا جام قهرمانی را نیز برده بودیم . اما آنجا اتفاقاتی داشت می افتاد ، یک مورد را به مسئولان سیراف تذکر دادم و حتا به اقای شکرانه ناظر ویژه این ...
پلاکی که یک جوان را مشتری دائمی راهیان نور کرد
جبهه و برادران شهیدش می گوید. گویا شما در سن کم به جبهه رفته بودید؟ شروع جنگ تحمیلی من تنها 13 سال داشتم که راهی میدان نبرد شدم. در سال های حضورم در یگان های رزم لشکر امام حسین(ع)، لشکر 8 نجف اشرف، قرارگاه 25 کربلا، لشکر 27 محمد رسول الله و قرارگاه خاتم الانبیا و یگان های مرزی سپاه آبادان و سپاه خرمشهر و... بودم. بعد از 8 سال حضور مستمر در جنگ از ناحیه چشم و ریه شیمیایی و جانباز ...
اسماعیل آذر: از سعدی یک سوال مهم دارم!
. ورزش هایی مثل شنا، واترپلو و تنیس انجام دادم. امروز هم به طور مستمر آن ورزش ها ادامه داشته است و نگذاشته ام جسمم فرسوده شود. 22ساله بودم که از اصفهان خارج شدم تا در رشته مورد علاقه ام زبان و ادبیات فارسی تحصیل کنم رشته ای که در آن به مرتبه دکترا رسیدم. دوست داشتم ادبیات جهان را مطالعه کنم که زبان انگلیسی را هم آموختم و سالها به عنوان مترجم برای شخصیت های مهم حضور داشتم و تاکنون چندین کتاب رااز ...
اولیای دمی که قاتل را با وثیقه آزاد کردند
کرده بود. از او مکان تصادف را پرسیدم آدرس همان جایی را داد که من صدایی شنیده بودم و بی توجه به راه خود ادامه دادم. با خودم گفتم یعنی آن راننده فراری من هستم؟ اما چطور امکان دارد؟ از خانه بیرون رفتم تا کامیون را نگاه کنم چشمم به چرخ جلو ماشین افتاد، خونی بود. همان جا متوجه شدم آن راننده فراری من هستم. آن مردی که همسرم به آن دشنام داد خود من هستم. حالا آمده ام خودم را به قانون تحویل دهم. من فرار ...
وضع موجود نگرانم می کند
. پیش از دفاع از پایان نامه فلسفه به سوی سینما رفتم و آن را ادامه دادم تا به امروز. هرچند که در این همه سال فلسفه رهایم نکرد و با من ماند. در طول این سال ها مدام با آن زندگی کرده ام و با اتکا به آن سینمای خودم را ساختم. بدون فلسفه پیمودن این راه ممکن نبود؛ چنان که بدون سینما هم زندگی مفهومی نداشت. با فلسفه ذهن به کار می افتد و با سینما روح تازه می شود. با این جمله به پایان گفت وگو می رسیم. گفت وگویی ...
راه حل کاهش جرم، یک فرمول ساده نیست
فلسفه غرب و حقوق خواندم، اما به اصرار پدرم که مایل بود من حقوق بخوانم و قاضی شوم، تغییر رشته دادم و در رشته حقوق ادامه تحصیل دادم. البته علاوه بر خواست ایشان، نزدیکی دو رشته حقوق و فلسفه نیز دلیلی برای انتخاب این تغییر رشته بود. اما اینکه چرا قاضی شدم، باید بگویم از کودکی به مباحث پلیسی علاقه مند بودم و بعد هم در راهنمایی و دبیرستان به فیلم های پلیسی و ادبیات پلیسی علاقه مند شدم و فکر می کردم در مسیر ...