سایر منابع:
سایر خبرها
جنگ خروس ها ، تفریح یا شغل؟
تجارت امروز/ پرس وجوکنان از بچه محل ها یکی را پیدا می کنم که در کار خروس است؛ مرد جوان عضلانی ای با قد متوسط و موهای کم پشت. او را در باشگاه بدنسازی ملاقات می کنم. اکبر، عشق خروس است، بیست تایی از آن ها را پشت بام خانه اش نگه می دارد و بعضی را هم برای جنگ آماده می کند. از او نشانیِ محل گرو گیری را می پرسم، قول می دهد یک روز جمعه مرا برای تماشا آن جا ببرد. اما تهیه گزارش و تصویربرداری ...
زمان، زمان سلبریتی هاست
است و پیش از آن کارگردانی بیتوس بیچاره ، مدال درجه یک شجاعت ، هوراتی هاوکوریاتی ها و... را در کارنامه اش ثبت کرده است. اما بازی های او در تلویزیون و تئاتر بسیار است؛ مانند مختارنامه، پهلوانان نمی میرند، تله موش، معمای یک قتل، استنطاق، فردا دیر است، و... . می خواهیم بدانیم که امسال برنامه ای برای اجرا در تئاتر دارید؟ معلوم نیست... من خیلی سال هست که کار نکرده ام و البته این مدت ...
میان شاعره ها تاکنون نظیرش نیست ...
دو صد وصله مرا بر قباست رنجبر، ار شاه بود وقت شام باز چو شب روز شود، بینواست خرقه درویش، ز درماندگی گاه لحاف است و زمانی عباست از چه، شهان ملک ستانی کنند از چه، به یک کلبه تو را اکتفاست تیره دلان را چه غم از تیرگی ست بیخبران را چه خبر از خداست برخی اشعار او با نام اشعار مناظره ای یا اشعار پرسش و ...
شکوفه های شبانگاه به نمایشگاه کتاب می رسد
... تن رها کن تا همه جانت کنند همچو سلمان در مسلمانی بکوش ای مسلمان! تا مسلمانت کنند مجموعه شعر شکوفه های شبانگاه که هم اکنون پیش روی شماست، هر چند اولین دفتر از سروده های برادر شاعرم عبداللهی است، ولی به اعتبار صداقت و اخلاصی که در شعرهای آن موج می زند، از بسیاری از مجموعه هایی که در روز و روزگار ما چاپ و منتشر می شوند، بیش تر و پیش تر است. من حرف دلم را گفتم ...
گناه یأس از رحمت خدا، در حدّ کفر است
یک حالت پشیمانی برایش پیدا شود و یک حالت شرمندگی برایش پیدا شود، آنگاه این چند چیزی که گفتم که بالاترین چیزهاست، برای او پیدا خواهد شد. اصلاً بیایید امشب یک تعهّدی با خدا کنید و بگویید خدایا من این ماه رجب و شعبان و رمضان که در پیش پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم و اهل بیت سلام الله علیهم و نزد اهل دل خیلی مقام دارد و عالیست، خدایا من با تو تعهد می کنم اگر مثل آنها آن حرف ها و کارها را ...
وداع اهالی هنر با عارف لرستانی در غیاب مدیران تلویزیون!
پایان دلم می خواهد به هر اندازه که عارف را دوست داشتید، با دست هایتان شویقش کنید. سپند امیرسلیمانی نیز اظهارداشت: یکی از ویژگی های عارف رفاقت بیش از حدش بود و هر فردی حتی برای یکبار او را می دید، ارتباط خوبی با عارف می گرفت و مدام سراغش را می گرفت. وی در پایان صحبت هایش قطعه به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد را خواند. هاشمی گفت: از آقای مرادخانی تشکر می کنم که ظرف بیست دقیقه تالار ...
هیمن موکریانی به روایت ماموستا ئاسو
** شب شعری تاریخی در بوکان با حضور هیمن اولین ملاقات شما با استاد هیمن چگونه بود؟ ئاسو؛ اگه بخواهم از استادان خودم که در دوران جوانی و زمانی که به شعر روی آوردم نام ببرم به نظرم نام استاد هیمن مثل تاجی در بین استادهایم می درخشد . استاد هیمن 32 سال پیش یعنی سال 1363 شمسی،زمانی که مجله سروه را پایگذاری کرده بودند ،دقیقا روز 22 بهمن 63 بود که به بوکان تشریف آوردند و به عنوان شاعر در اولین شب شعر بوکان که در سالن تربیت بدنی برگزار شد حضور پیدا کردند و آن شب ش ...
واکنش چهره های سرشناس به سیل شمال غرب ایران+عکس
های نظام و در کنار آن ها چهره های سرشناس هنر و ورزش کشور و کاربران فضای مجازی به این اتفاق واکنش نشان دادند. کامبیز دیرباز بازیگر کشورمان در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: آن قدر تصاویر و اخبار سیل آذربایجان و کردستان دردناک بود که تمام خوشی قهرمانی تیم محبوبم یادم رفت،مهم نیست، وقت برای شادی و خوشحالی زیاده، تو این شرایط فقط دلم میخواد همه مون باهم به جای لایک و کامنت برای بازماندگان این ...
تقلا می کنیم مرگ رمان را به تعویق بیندازیم
نروید و قضیه را تا حد یک تحلیل روانکاوانه نازل نکنید. بگذارید دلم خوش باشد که جایی در کائنات چنین رقم خورده که من چنان بنویسم. بعد هم، خودمانیم، عشقی که به سرانجام می رسد می تواند به محبت عمیق و خالص و پاک مبدل شود، اما دیگر عشق نیست. از همزادی عشق و مرگ هم بگویم؟ تقریبا همزمان با انتشار یک پرونده کهنه ، رمان شب ظلمانی یلدا هم از شما بعد از سال ها تجدید چاپ شد. در این رمان هم باز به دوره ای از ...
پدر می گفت خوشحالم که آقا از من راضی است
پیش خواهد آمد، ولی به هر حال آن روز نهایتاً تصمیم گرفتم بگویم. پدر به قدری دقیق و زیبا مرا راهنمایی کردند که حسرت خوردم چرا قبلاً مشکلاتم را به پدرم نگفته بودم! دوست و معلمی به این دلسوزی و خوبی در زندگی ام بود و او را ندیده بودم. آن روز انگار تازه این دوست و معلم را پیدا کرده بودم. دو ماه بعد وقتی پدر به شهادت رسیدند، این حسرت و تأسف عمیق تر و دردناک تر از قبل در من ماند. در دوره جنگ ...
قانونگذار برای جلوگیری از سوءاستفاده در وکالت چه قوانینی گذاشته است؟
یاد بگذاری و بعد هم با خیال راحت غزل خداحافظی را بخوانی. من البته غزل را دوست نداشتم خصوصاً غزل خداحافظی. اما عادت کرده بودم که دیگر از کارهای تو و مهم تر از آن سر از دلیل کارهایت که در آن هیچ دو دوتایی چهار تا نمی شد در نیاورم. با این خیال خام آن امضا را زدم. به امید اینکه سهمم را از مهر نداشته ات در این سال ها بگیرم. به وکیل گفت وکالت بدهم برای اینکه کارهای اداری را انجام دهد و سند تفکیک شده را ...
شعرهایی از متولد قطار
...> بدینسان خواب ها را با تو زیبا میکنم هر شب تبی این کاه را چون کوه سنگین میکند، آنگاه چه آتش ها که در این کوه برپا میکنم هر شب تماشاییست پیچ و تاب آتش، آه خوشا بر من که پیچ و تاب آتش را تماشا میکنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی جانا چگونه با جنون خود مدارا میکنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو ...
منطق الطیر؛ روایتی حماسی از حرکت روح آدمی به سمت کمال
انسان دارد و فرشته ندارد از نظر عطار درد است. قدسیان را عشق هست و درد نیست / درد را جز آدمی درخرد نیست / درد تو باید دلم را درد تو /لیک نی در خورد من در خورد تو / ساقیا خون جگر در جام کن / گر نداری درد از ما وام کن... کفر کافر را و دین دیندار را / ذره ای درد در ده دل عطار را. در منطق الطیر، سرانجام وقتی خبر وجود سیمرغ را به پرندگان می دهند، می گویند هر نقشی در این عالم است نقش و رنگ پری از ...
اینجا سهم آدم ها از خوشبختی تکه ای نان خشک و یک دمپایی پاره است
این جا، در تمام راه یک کودک چاق هم ندیده ایم. این جا چاقی مرض شایعی نیست. این جا آنچه رایج است فقری دردناک است که چون طوفانی سهمگین آدم ها را در خود فرو می دهد. این جا سهم آدم ها از خوشبختی تکه ای نان خشک و یک دمپایی پاره است. اغلب کودکان پای برهنه از کپرهای شان تا مدرسه پیاده می آیند. راهی دور، طولانی. سرما و گرما. بدون لباس کافی و اغلب گرسنه. این جا آدم ها اگر خیلی دست شان به دهان شان برسد، روزی یک وعده غذا می خورند. نه پلو و خورشت، نه مرغ و گوشت و ماهی و نه حتی چیزهای دیگر. نان و کشک، نان و شیر. نان و پیاز. این جا مادرهایی هستند که شب ها در تاریکی می روند میدان های میوه، تا میوه گندیده جمع کنند برای بچه های گرسنه. بی آبی همه چیز را نابود کرده است. دام ها از بین رفته اند و کشاورزی نابود شده است. ...
من، امیر و آقا غلام
به زور... من حروم لقمه نیستم... امیر بهم گفت منو می کشه اگه حرفی به زبون بیارم، جای چاقوش رو کمرمه... آقا غلام من پسرت رو نمی خواستم... تو بیهوشی گفتم واسه همین اون شب که با حاج خانوم رفتی، امیر به بهانه دیگ نذری اومد خونه... من داشتم دیگ ها رو از تو انباری می کشیدم بیرون که... اگه عمه بتول سر نمی رسید شاید الان ختم سومم بود... چشمام رو باز کردم، دیدم حاج خانوم بالا سرم نشسته بود. ...
آن 3 تفنگدار ره صد ساله را یک شبه طی کردند
سکو و به دو نفری که بالای کامیون بودند می رساندند. این همه انگیزه و سختکوشی بچه ها برایم قابل ستایش بود. بچه هایی در این سن و سال در شهر از پدر و مادرشان پول توجیبی می گرفتند و وقتشان را با بازی و تفریح می گذراندند. اما آنها کجا و این بزرگمردان کوچک کجا! رفتم کمکشان و به اتفاق 60 تا موشک پشت کامیون بار زدیم. ساعت 9 شب بود که مخابرات آتشبار برای اجرای مأموریت به هر سه قبضه آماده باش داد و ...
منتظران خورشید در دیار احمدفداله
پاها در اختیارم نبود و در عین حال این ذهن من بود که دایم در تردید و تردد رفتن یا برگشتن باهم دعوا می کردند! تا آنکه پس از 45 دقیقه پیاده روی به خانه های اهالی رسیدیم... هرچه می گذشت تازه پی می بردم که پاهای من آن لحظات در اختیار دیگری بوده است که العبد یدبر والله یقدر . اگر می خواهید حال و هوای آن شب رویایی و افسانه ای را بدانید باید سراغ 25 خواهر جهادگری بروید که آن شب را زیباترین و ماناترین ...
دانشجویی که تحصیل در دانشگاه شریف را برای دفاع از کشور رها کرد
... از شهادت واهمه ای نداریم. این منتهای آرزوی ماست. در جبهه ها مشاهده می کنم که چگونه خداوند به کمک رزمندگان اسلام می شتابد و انها را نصرت می دهد. به یاد دارم که در بهار سال 1360طی عملیات بازی دراز، با وجود انکه تنها شش نفر بودیم ، بر سیصد نفر غلبه کردیم.در جبهه ها روحیه ی ایمان و ایثار انچنان تجلی پیدا می کند که برای بی خبران از این معانی اصلا قابل تصور نیست.هنگامی که در بخشی از عملیات حرف از ...
اس ام اس تبریک تولد به برادر
مبارک داداشی ________________________ امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید گویی بساط عیش مداوم به من رسید نور ستاره ای در شب تولدت انگار که فرشته ای از ازل رسید داداش خوبم تولدت مبارک ________________________ یه کیک خیلی خوش طعم، با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزارسال همین ...
یادنامه ای برای شاعر کودکان ایران
پروین دولت آبادی شعر سنتی و شعر امروز را از زندگی خود جدا نمی داند. پروین دولت آبادی شاعری را با غزل سرایی شروع کرد؛ ولی یک نگاه کلی به شعر او نشان می دهد که به شعر نو اقبال بیشتری نشان داده است. با این حال این دقت نظر را دارد که بگوید:" یک کار تازه آغاز شده(شعرنو) را نمی شود با کاری که بیش از هزار سال صیقل زمان و طبع لطیف و پسند مردم پخته اش کرده است، در دو کفه ی یک ترازو گذاشت". شعر "زندگی ...
ماجرای مادر شهیدی که تاریخ تولد پسرش را کم کرد تا به جبهه برود
به گزارش دولت بهار، جمعی از پرسنل فرهنگسرای رضوان در قالب برنامه به تماشای سرو با خانواده شهید حجت الله فرزانه دیدار کردند. شهید حجت الله فرزانه متولد سال48 و تنها پسرخانواده بود که در سن 14 سالگی به جبهه رفت و چهار سال بعد در پنجم مرداد ماه 1367در منطقه اسلام آباد غرب به شهادت رسید. در این دیدار مادرشهید حجت الله فرزانه داستان صبوری و رضایتش برای حضور تنها فرزند پسرش در جبهه را ...
رفاقت دیرینه با ممیز، کیارستمی و کاوه گلستان/انحصارطلبی و فروتنی ازسوی بزرگان خیانت است
"اصفهان صنعت و معدن" چاپ شد. کار ترجمه هم داشتید؟ بله، ما برای چیزهای فنی واژگان به فارسی نداریم به همین دلیل ترجمه یک دایره المعارف عکاسی را انجام دادم که این کار 5 سال طول کشید، ولی بالاخره تمام شد. از آقای ضیا موحد هم کمک گرفتم، او ضمن اینکه استاد فلسفه است فیزیک هم خوانده و استاد فیزیک هم هست و شعر هم می گوید ولی در حقیقت ریاضیدان است. با او مشورت کردم که چکار کنم، آقا ضیا گفت ...
استخاره ای که آیت الله امامی کاشانی را از پیام دادن به حاج قاسم منع کرد
آنها دنبال می کنیم. همان زندگی که به اعتراف خود او تا وقتی مرد او کنارشان بود گذر زمان را حس نکردند آنقدر که غرق شادی بودند. بخش اول و دوم این داستان را روزهای گذشته مرور کردیم و اکنون بخش سوم این مصاحبه زیبای 4 قسمتی را پیش رو دارید. محمدرضا، فاطمه، محمدطاها فرزندان شهید محسن فرامرزی گرگانی *مشغله های شاد 12 سال از زندگی ما گذشت ولی آنقدر مشغله شاد و زیبا داشتیم ...
عطار و ترس از مرگ
غیرشخصی مرگ محصور می ماند؛ زیرا مرگ میان من و تو و او فرق نمی گذارد و ضربه های خود را در هر جا که بخواهد فرود می آورد، بی آنکه در ترجیح این به آن، از ملاک و معیاری پیروی کند. توجه من به خویشتن و اشتیاقم به حفظ هستی خود هرچه باشد، باز می دانم که مرگ بدون قرار قبلی و همیشه پیش از موقع، ناگزیر خواهد آمد تا مرا به اعماق امری مجهول و مبهم پرتاب کند. عطار نیز این دیدگاه را می پذیرد و شاید به همین دلیل است که ...
پرسپولیس قهرمان لیگ شانزدهم شد / ستاره جام دهم بر سینه سرخ
آقای طاهری لطفا برای سال بعد =منشا-مهرداد محمدی-عباس زاده-ترابی-محمد ابراهیمی-ساسان انصاری جذبشون کنید نقل قول +6 #59 فقط رامین رضائیان 2017-04-15 19:46 رکورد فوق العاده زدیم یه کری خوب برای کیسه ها شد نقل قول +4 #58 فقط رامین رضائیان 2017-04-15 19:45 تبریک فقط یه چیز دو دلم مونده اونم باخت به کیسه که انشالله تو جام باشگاه ها یا سال بعد 6 تایش ...
جواد لشگری، آهنگساز قدیمی و نوازنده ویولن
را همراه پدرش موسی معروفی درک کرده بود و از سرژخوشیف روسی در سال های تدریس در ایران الهام پذیرفته بود، همه این حرکت تازه را صلا می زدند. بنابراین موسیقی ملی نه تنها تکنیک و متد تازه در نواختن ساز را جدی می گرفت، بلکه موسیقی ارکسترال و به قول استاد حسین دهلوی موسیقی جمعی را با نُت، هارمونی، ارکستراسیون و تنظیم و رهبری تأکید می کرد، همان طور که موسیقی را بر شعر و کمپوزیسیون را بر آواز مرجح می دانست ...
همه می دانیم قالیباف با دستاوردهایش وارد انتخابات می شود نه شعار
بوده شهر تهران که تحت مدیریت جنابعالی است، پیشرفت های بسیار چشمگیر قابل مشاهده و غیر قابل کتمانی داشته است. تهران ده سال گذشته در همه ابعاد زیر ساختی نسبت به تهران امروز قابل مقایسه نیست اما ایران ده سال گذشته به نسبت تهران شاهد چنین پیشرفتی نبوده، آنچه شاهد بودیم بهانه گیری ها و کم کاری های دولت مستقر بوده است. همه ما می دانیم که شتاب پیشرفت ده سال گذشته تهران اگر در کل ایران به انجام برسد، بسیاری ...
فاطمه جان! این "آخرین" نامه من است +عکس
شهدای ایران :حسین گرگانی نژاد در خانواده ای مذهبی در بردسیر کرمان به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش سپری کرد. در کنار درس خواندن، کار می کرد و بخشی از سنگینی مسئولیت خانواده را به دوش می کشید تا همدم تنهایی ها و مددکار سختی های پدر زحمت کش و مادر دلسوزش باشد. اوایل دهه پنجاه، سرآغاز فصل جدیدی از زندگی او بود چرا که در سال 1351 در رشته ی پزشکی (بورسیه ی ارتش) در دانشگاه شیراز پذیرفته شد ...
مروری بر زندگی خسرو روزبه، چپِ قاتل
ناگزیر از تغییر اجباری محل خدمت خود تبعید یا فرار اختیاری می شدند؛ خسرو روزبه خود را نیز سوژه چنین برخوردهایی می پنداشت. فرار افسران میهن پرست خیلی طبیعی بود تو به حکم غریزه و تمایل ادامه حیات و به منظور انجام خدمات اجتماعی صورت گرفت. تعقیب من نیز به گناه ده سال خدمت و به علت آتشی که از عشق میهن در کانون دلم مشتعل بود، حتمی و غیرقابل اجتناب به نظر می رسید. ولی ایجاد پرونده های جعلی و ...