خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
اهدای عضو، شروعی که با یک پایان رقم می خورد
...> وی می گوید: فردای آن روز که به خانه آمد، بعد از کلی بحث و مشاجره با حرف هایش قانع شدم و او در جواب من گفت اگر قرار باشد با مرگ من تو داغدار شوی، اعضای من می توانند از داغدار شدن مادران دیگر جلوگیری کنند، سیده خانم راضی باش . ادامه می دهد: چند ماهی از آن واقعه که گذشت، رضا برای گرفتن کارت پایان خدمت رفت و آن رفتن آخرین باری بود که چشم در چشم او دوخته و سیر نگاهش کردم. من ...
قتل به خاطر تأمین هزینه های 3 فرزند
. این زن گفت: شوهرم الان 44 سال دارد و در زندان همه از او راضی هستند و من هم در همه این سال ها از او راضی بودم؛ اگر شوهر بدی بود از او طلاق می گرفتم، ما سه فرزند داریم که پسر بزرگم 22ساله است و یک دختر 18ساله و یک پسر هشت ساله هم داریم. پسر کوچکم هر بار که از مدرسه می آید گریه می کند که همکلاسی هایم به من گفتند پدرت قاتل است، او عکس پدرش را به دیوار خانه زده است و همکلاسی هایش را آورده و ...
مردی را که همسر جوان و دختر 13 ساله اش را به مردان عرضه می کرد را گرفتند!
و گرفته ادعا کرد فیلمی از من دارد که نشان می دهد به همسرم خیانت کرده ام و زنی با دختر نوجوانش میهمان خانه ام بوده اند. از آنجایی که به خودم مطمئن بودم، به وی ناسزا گفتم و خواستم دست از باجگیری بردارد و گفتم که می دانم مادر و دختر اجیر شده بوده اند، اما وقتی شنیدم می خواهد فیلم آن میهمانی را نزد همسرم و حتی بین همکاران پخش کند، با وجود اینکه می توانستم رفتارم را توجیه کنم، ترسیدم و ...
دکتر روحانی نه، حاج اسدالله پور
شرکت کنیم، همه نظرمان مثبت بود و انتخاب ایشان برای ما بهتر است. در کل فکر می کنم آقای روحانی دوباره رأی بیاورد. خیلی ها اعتقاد دارند این چهار سال راه را هموار کرده اند و بهتر است چهار سال بعد راه را ادامه بدهد. محمد آن طرف خیابان منتظرمان است تا ما را با خود به خانه پدری آقای روحانی ببرد. سوار ماشین می شویم. از کنار ستاد آقای رییسی در خیابان بهشتی رد می شویم: آقای روحانی سه تا ستاد در سرخه ...
سلفی زن روانی در کنار جسد پدرشوهرش! +عکس
اینگونه توصیف کرده است "به خانه پدر همسرم در ایالت ویرجینیا رفتم. میخواستم انتقام مرگ همسرم را از او بگیرم. چون رفتار او باعث شد همسرم به زندگی خود پایان دهد. با چاقو چند ضربه به بدنش وارد کردم او موهای مرا گرفت و کشید و با صدای بلند فریاد زد. مجبور شدم با یک شیء فلزی محکم به سرش ضربه وارد کنم. پس از اینکه مطمئن شدم جان داده در کنار جسدش عکس گرفتم. چون در آن لحظه بسیار خوشحال بودم و به خواسته ای که ...
قتل نانوا برای چند روز مرخصی + عکس
به گزارش پیک نکا ،این حادثه شامگاه 29خرداد ماه سال 95در شهر ری اتفاق افتاد. آن شب به پلیس خبر رسید که شاگرد یک نانوایی با ضربه چاقو صاحب کارش را به قتل رسانده است. دقایقی بعد وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند با جسد مردی میانسال روبه رو شدند. ضربه چاقو به پهلوی وی اصابت کرده و باعث مرگش شده بود. با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی، متهم بازداشت و تحقیقات از او آغاز شد. وی که جوانی ...
"عشق" با هیچ پولی معامله نمی شود / به پیکر پدرش گفت اسرائیلی ها را کشتی؟! +عکس
اما به خاطر اهل بیت از همه اینها گذاشت... یعنی در مرتبه بالاتری عاشق اهل بیت بود و این عشق با هیچ پولی معامله نمی شود. منیره السادات مصطفایی حالا دوباره سر مزار پسرش نشسته است، روبه روی تصویر او؛ روی چهره خندان پسرش دست می کشد و می گوید: پسر بزرگش خیلی بهانه بابا را می گیرد. شب ها همیشه خواب پدرش را می بیند و بعد بیدار می شود گریه می کند ... الان در خانه ما مدتهاست کسی کلمه بابا را به ...
اینجا مرگ تسلیم زندگی می شود
و فریاد کند. نامزد دخترم همراه پدر و مادرش نیز در بیمارستان بودند. به همسرم گفتم منصوره دیگر به خانه بازنمی گردد و فقط یک روز فرصت داریم تا اعضای بدن او را اهدا کنیم. همه اعضای خانواده راضی هستند و تنها رضایت شما باقی مانده است. همسرم با صبری مثال زدنی برگه رضایت را امضا کرد و گفت امیدوارم اعضای بدن دخترمان بتواند انسان های زیادی را از مرگ نجات بدهد. لحظه بسیار تلخی بود و با بدرقه ما، منصوره به ...
حنا به پای دختر نوعروسم بستم
باعث آسیب رسیدن به کبدم شده است. شروع به درمان کردم اما هر روز کم کاری کبد بیشتر می شد تا اینکه مبتلا به سیروز کبد شدم. مایع زیادی در شکم من جمع می شد و من مجبور بودم با بستری شدن در بیمارستان مایع را خارج کنم. بیماری ام پیشرفت می کرد و میزان جمع شدن مایع در شکم ام بیشتر می شد. سال 91بیماری ام شدیدتر شد و با تشخیص پزشک باید پیوند کبد می شدم. سال 92وضعیت من به قدری وخیم بود که هر 4 ماه یک بار باید ...
از موسیقی تا دنیای پدرانه ی بابک جهانبخش
کوشان حداد کار کردم که از بینش خوبی برخوردار بود و نوع موزیکی که ارائه می داد هم می توانست نبض بازار را به دست بگیرد و هم مورد توجه منتقدان قرار بگیرد. در ادامه هم با شرکت اکسیر نوین آشنا شدم. محمدرضا خانزاده مدیرعامل این شرکت از انگیزه زیادی برای کار برخوردار بود و کنار هم قرار گرفتن باعث شد در مسیر موفقیت قرار بگیرم و هر دو به آن چیزی که در ذهن پیرامون موسیقی داریم، نزدیک شویم. حال ...
بولتن سینما و تلویزیون: نا امیدی از دومین نهنگ/ وودی آلن؛ نابغه ی طناز ولی دیوانه! / مایکل مور سراغ ...
لاغرتر از عکس واقعی اش به نظر می رسد. این حرف ها اما با اظهارنظر خود این بازیگر که اینک سن وسالش بالا رفته، رفع ورجوع شد. و اما نکته دیگر در مورد مسائل امنیتی است. بعد از حمله های چند ماه اخیر در فرانسه و کشورهای همسایه مانند انگلیس و آلمان، مسئولان جشنواره در مورد امنیت بسیار نگران هستند، اما این ترس ها باعث نابسامانی در جشنواره نشد. کن با همان شوروشوق همیشگی آغاز شد. البته برخلاف هر سال برای دسترسی ...
بولتن موسیقی و تئاتر: اجرای پاره های ساده پس از هفت سال/ رضا صادقی آلبوم یعنی درد را منتشر می کند
که از بینش خوبی برخوردار بود و نوع موزیکی که ارائه می داد هم می توانست نبض بازار را به دست بگیرد و هم مورد توجه منتقدان قرار بگیرد. در ادامه هم با شرکت اکسیر نوین آشنا شدم. محمدرضا خانزاده مدیرعامل این شرکت از انگیزه زیادی برای کار برخوردار بود و کنار هم قرار گرفتن باعث شد در مسیر موفقیت قرار بگیرم و هر دو به آن چیزی که در ذهن پیرامون موسیقی داریم، نزدیک شویم. حال خوب اکسیژن ...
متهم : به خاطر فرزندانم، شوهرم را کشتم
...، دیگر به خانه نرفتم. رفتیم به خانه مادرم. گفتم دارم ازدواج می کنم. می خواستم حداقل یک نفر بداند. چهار پنج روز در خانه مادربزرگم ماندم و بعد در حضور مادرم عقد کردیم. سپس همراه سعید به عراق رفتیم. در زندگی با سعید مشکلی نداشتی؟ اوایل همه چیز خوب بود، اما کم کم تغییر کرد. مثلا سر کار نمی رفت و مدام در خانه بود. مدتی بعد فهمیدم از همسر اولش هم جدا نشده. او هر چند روز یکبار زنگ ...
پیام های تصویری و متنی خود را برای دکتر روحانی ارسال کنید
جمهور شدید. ارسالی از شیروان محمدی زاده ساکن مسجد سلیمان (شهرک بی بیان) ماهمه چشم انتظار روزنه های امیدی هستیم که به دست توانمد جناب آقای روحانی گشوده میشه. باشد که این جوش و خروش مردم فهیم شروعی باشه برای آینده بهتر. بازهم این پیروزی فرخنده را تبریک عرض میکنم برکل مردم ایران. انشاالله دراین مدت چهار سال روبرو نگاه ویژه ای به بخش بهداشت داشته ...
خاطراتی از زنان مدافع خرمشهر
نظرم از همه جا بهتر بود. اگر ساواکی ها برای گشتن خانه می آمدند، دیگر فکرشان به تنور نمی رسید. نمی خواستم مدرکی به دست شان بیفتد. اگر کتاب ها و اعلامیه ها لو می رفت، برادرم را به جایی می فرستادند که عرب نی می انداخت! خوشبختانه از طرف ساواک کسی به خانه ما نیامد. ساواکی ها از برادرم چیزی پیدا نکرده بودند ولی از لج شان یک روز تمام او را سینه خیز برده بودند و تا جایی که می توانستند اذیتش کرده ...
زن ها و مردهای ایرانی مثال زدنی اند
پدرم آمدند. پدرش گفت ما قبول کردیم که پسرمون شهید شده. منیژه جوونه اگه خودش مایله، بچه رو بده به ما و زندگی تازه ای رو شروع کنه. اما همسر شهید قبول نمی کند و چشم انتظار بازگشت لشکری می ماند. می رفتم آتلیه و عکس می انداختم. بیست و پنج سالگی... بیست و هفت سالگی... سی سالگی... می خواستم حسین تغییرات مرا ببیند. دوران بی خبری 15 سال طول می کشد و نهایتاً در خردادماه سال 74 اعلام می شود که حسین لشکری زنده ...
کاش می توانستم عروسی فرزندانم را ببینم
بخت رفته است . بدشانسی های زندگی شیرین خانم از آنجا شروع شد که یک روز خبر آوردند شوهرش تصادف کرده و او را به بیمارستان برده اند. خودش می گوید: شوهرم تنها نان آور خانه بود که تمام عمرش را مشغول کارگری بود و درآمد خانواده ما از راه کارگری او تأمین می شد تا اینکه یک روز خبر آوردند که تصادف کرد. در بیمارستان متوجه شدیم که مصدومیتش خیلی زیاد و جدی است و بعد از آن فلج و زمینگیر شد و دیگر قادر ...
از قتل همسرم پشیمانم
راه برسد. تصور می کردم اگر جسد را بیرون ببرم و جایی رها کنم شاید راز جنایت پنهان بماند که نشد. اینها صحبت های مریم 45 ساله است. او هیچ وقت فکر نمی کرد بیماری و افسردگی آن چنان بر جانش رخنه کند که جان همسر سابقش را بگیرد و دخترش را به عنوان قاتل پدرش بشناسد. پشیمان است و می گوید اگر افسرده نبود شاید این جنایت رخ نمی داد و کارش به اینجا نمی کشید و دخترش داغدار نمی شد. نمی خواستم دیوانه صدایم ...
مشارکت هنرمندان در انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر+ تصاویر
انتخابات شرکت کرده است. او این عکس را در اینستاگرام خود منتشر کرده و نوشته است: امروز جمعه تعطیل نیست. خستگی و صف طولانی و سفر و استراحت، ممنوع. وظیفه همه ما ایرانی هاست که در تکلیف سرنوشت خود و آینده کشورمان حضور و شرکت داشته باشیم من در سفری تفریحی هستم اما خواستم بگم چند ساعت پیش در پای صندوق های رای حاضر شدم و رای دادم ، شنیدم و میدونم در اکثر شعبه ها و مخصوصا شهر های بزرگ استقبال و حضور شما مردم ...
