سایر منابع:
سایر خبرها
دختر نوجوان:بخاطر پسر همسایه پدرم را کشتیم
از28 خرداد سال 90 باکشف جسد خونین مرد 50 ساله ای به نام ایرج در یکی از خیابان های محله نظام آباد تهران آغاز شد.پس از حضور مأموران در محل حادثه مشخص شد قربانی ماجرا با اصابت ضربه های متعدد چاقو به قتل رسیده است. یکی از اهالی محل که جنازه پتوپیچ را در خیابان دیده و با پلیس تماس گرفته بود به کارآگاهان گفت: دقایقی قبل مادر و دختری که خانه شان کمی دورتر از اینجاست را دیدم که جسد خونین را در کوچه ...
عقدموقت زن مطلقه با آقای دکتر بعد از 5سال لو رفت/همسر دکترمرا که باردارهستم تهدید به مرگ می کند
، من هم که نمی خواستم او را از دست بدهم به ناچار قبول می کردم ولی 5 سال بعد از این ماجرا همسر آقای دکتر متوجه روابط ما شد و کارمان به دادگاه کشید. با آن که دکتر متعهد شد برای حفظ زندگی اش ارتباط با مرا تمام می کند اما 2 هفته بعد تماس گرفت و دوباره با حرف هایش مرا خام کرد. او مدعی بود بدون من نمی تواند زندگی کند. من هم که فریب وعده هایش را خورده بودم دوباره به سوی او رفتم و باز هم باردار شدم. حالا هم در حالی که همسر دکتر متوجه ماجرا شده مدام مرا تهدید به مرگ می کند. دکتر هم مرا در تنگنا گذاشته است تا باز هم فرزندم را سقط کنم. ...
رابطه شوم یک زن با 2 مرد برای دو قتل کافی بود/پشت پرده آتش سوزی مرگبار در سبلان/عکس متهمان و اجساد سوخته
آتش نشان ها توانسته اند از طریق ساختمان مجاور خارج شوند. همین سرنخ کافی بود تا پلیس در جست وجوی این دو نفر باشد تا این که ساعاتی بعد با شناسایی هویت زن جوان، او که خانه اش همان حوالی بوده، شناسایی و از او تحقیق شد . این زن با احضار به پلیس آگاهی به افسر تحقیق گفت: من با مرد جوانی دوست بودم اما مدتی پیش میان ما دو نفر اختلاف هایی پیش آمد و ارتباطمان پایان گرفت. او دست از مزاحمت هایش برنمی ...
41سال زندان برای جوانی که 6 زن را آزار داد و طلاهایشان را دزدید
توجه بودم تا این که به جلوی مدرسه رسیدیم و امیرگفت که منتظرم می ماند تا کلاس هایم تمام شود. بعد از کلاس وقتی از مدرسه بیرون آمدم، دیدم امیر منتظرم است و من که خام حرف هایش شده بودم سوار بر خودرویش شدم و با هم به سمت خانه مان رفتیم. در مسیر امیر ادعا کرد که مغازه طلافروشی دارد و برای فردای آن روز قرار ملاقات گذاشتیم. قرار شد آن روز همه طلاهایم را برای امیر بیاورم که آنها را تعویض کند و طلاهای نو در ...
اعترافات دختر 15 ساله ای که به خاطر مخالفت پدرش با ازدواج، اورا کشت/ اصرار برادران بر قصاص خواهر
رسیدگی به پرونده این جنایت بامداد شنبه 28 خرداد سال 90 کلید خورد. آن روز اعضای خانواده ای هنگام بازگشت از مسافرت دریکی ازمحله های شرق تهران با جسد خونین مردی در آپارتمان روبه رو شدند. وقتی ماموران درجریان این جنایت قرار گرفتند، به سراغ همسر مقتول رفتند و درنهایت دربازجویی ها این زن به قتل شوهرش با همدستی دختر نوجوانش اعتراف کرد. به همین دلیل مهسا 15ساله نیز بازداشت شد و به قتل پدرش با 44 ضربه ...
ماجرای کاپشن لجن آلود چه بود؟
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، ساعت 2 بامداد روز گذشته، صدای زنگ تلفن، خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد گرفت. ماموران پاسگاه انتظامی انداد مشهد در تماس با قاضی کاظم میرزایی از مرگ مرد 39 ساله ای خبر دادند که بر اثر عوارض ناشی از اصابت گلوله در بیمارستان طالقانی مشهد جان باخته بود. با توجه به اهمیت ماجرا، بلافاصله مقام قضایی با صدور دستورات تلفنی در حالی عازم مرکز درمانی شد که هیچ سرنخی از این ...
تصادف مرگبار میکسر بتون با زن 50 ساله
با مردان غریبه ارتباط برقرار می کرد و با آنها.. وقتی به خانه برگشتم با صحنه کثیفی از شوهر و دخترم روبرو شدم / آن ها را در حال بدی دیدم! وقتی متوجه علاقه شدید برادر شوهرم به خود شدم او را در نبود شوهرم به خانه آوردم و .. مرد همسایه وقتی دید دختر دانشجو در حمام است او هم.. + عکس ...
نقشه پلید پدرخوانده برای مردان پولدار
ام آمد و با خرید گردنبندی شماره تماسش را به من داد. ارتباط تلفنی ما ازهمان موقع شروع شد تا اینکه بعد از چند روز با چرب زبانی و حیله گری، مرا به خانه اش دعوت کرد. داخل خانه بودم که ناگهان دو مرد میانسال وارد شده و با داد و فریاد مدعی شدند که مزاحم دختر جوان شده ام. اما هر چه گفتم که من مزاحمت ایجاد نکرده ام و خود سیما دعوتم کرده است، آنها قبول نکردند. همان موقع مردان قوی هیکل با مشت ولگد به جانم ...
41سال زندان برای جوانی که 6زن را آزار داد و طلاهایشان را دزدید/مجرم در دادگاه:تجاوزنکردم،صیغه کردم
توجه بودم تا این که به جلوی مدرسه رسیدیم و امیرگفت که منتظرم می ماند تا کلاس هایم تمام شود. بعد از کلاس وقتی از مدرسه بیرون آمدم، دیدم امیر منتظرم است و من که خام حرف هایش شده بودم سوار بر خودرویش شدم و با هم به سمت خانه مان رفتیم. در مسیر امیر ادعا کرد که مغازه طلافروشی دارد و برای فردای آن روز قرار ملاقات گذاشتیم. قرار شد آن روز همه طلاهایم را برای امیر بیاورم که آنها را تعویض کند و طلاهای نو در ...
آیت اله باریک بین نقش پدرمعنوی را به خوبی ایفاء کردند
کردند که قرار بود بعد از ازدواج من را به نجف ببرند اما به دلیل کودتای عبدالکریم قاسم در عراق، که باعث شلوغی در نجف شد و به خاطر مسائل سیاسی راه نجف بسته شد و دیگر نتوانستیم به نجف برویم و بعد از ازدواج به قم رفتیم و نزدیک 4 سال در آنجا زندگی کردیم. وی بیان می کند: از همان ابتدای ازدواجم فعالیت های سیاسی، اجتماعی و انقلابی آیت اله باریک بین آغاز شد و از همان ابتدا رفت وآمد جوانان و انقلابیون به ...
قتل زن پدر به خاطر سوءظن
عملیات موفق به انهدام باند چهار نفره سرقت از پمپ بنزین های چهاردانگه شدند. یکی از اعضای این باند در بازجویی ها به قتل مادرخوانده اش اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل پدرم با زنی به اسم راحله ازدواج کرد. از اهالی شنیده بودم او با مردان غریبه ارتباط دارد. تا این که یکی از دوستانم گفت یک روز راحله برایش تعریف کرده چطور با یکی از اهالی ارتباط برقرار کرده است. خیلی عصبانی شدم و به خانه رفتم. پدرم در ...
جنایت پس از افشای رابطه پنهانی زن جوان
خانه نصب کرده و می داند که آرش در خانه بوده است. از آن روز همه چیز تغییر کرد، مدام کیوان از من می خواست که آرش را به خانه دعوت کنم اما می ترسیدم. چون که می دانستم او نقشه ای در سر دارد؛تا اینکه چند روز قبل کیوان به من گفت مادرش به مسافرت می رود و از من خواست آرش را به خانه مادرشوهرم دعوت کنم. او حتی نقشه قتل را هم کشیده بود. قرار شد داخل شربت داروی بیهوشی بریزیم و به آرش بدهیم و بعد از آن هم او را ...
پرونده پیچیده تجاوز و فیلم مستهجن!
اذیت قرارداد و فیلم هم گرفت. بعد از آن ماجرا تهدیدهایش آغاز شد. او می خواست من به خواسته های شوم اش تن بدهم و تهدید کرد اگر قبول نکنم، فیلمی که از من گرفته را دراینترنت منتشر خواهد کرد. من که از تهدیدهایش خسته شده بودم تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم. با شکایت دختر جوان، دستور بازداشت راننده پژو صادر شد و یک هفته بعد مرد میانسال به دام مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی افتاد. متهم ...
دام سیاه برای مردان هوسران
به دام می انداخت. یکی از قربانیان در شکایتش گفت: چند روز قبل زنی را به طور اتفاقی دیدم و دوستی ما شکل گرفت. او یک روز مرا به خانه اش دعوت کرد و به من آبمیوه مسموم داد. به محض نوشیدن آن بیهوش شدم. زمانی که چشمانم را باز کردم دیدم چند مرد بالای سرم هستند و تهدیدم می کنند. آنها به زور پول و کارت های بانکی ام را سرقت کردند. با شکایت این مرد، زن شیاد و همدستانش تحت تعقیب قرار گرفتند و مدتی ...
زن جوان گفت وقتی با آن صحنه روبرو شدم دنیا روی سرم خراب شد و همه آبرویم رفت چون..
. وحشت زده تصمیم گرفتم به صورت غیرقانونی جنینم را سقط کنم ولی اصغر مرا تهدید کرد که اگر جنین را سقط کنم، از من شکایت می کند. بر سر دوراهی قرار گرفته بودم و نمی توانستم تصمیم درستی بگیرم، ولی روزی دنیا روی سرم خراب شد که مدتی بعد از این ماجرا، باز هم اصغر را هنگام مصرف موادمخدر دیدم و ... . ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی خراسان 110 ...
راننده ای که فقط زنان جوان را سوار می کرد و با شیوه ای عجیب آن ها را مورد..
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، 10 روز قبل زن جوانی با مراجعه به پلیس از راننده تبهکار پرایدی شکایت کرد. زن جوان گفت: عصر دیروز دریکی از خیابان های جنوب شهرمنتظر تاکسی بودم که پرایدی جلوی پایم توقف کرد. راننده مرد جوانی درحدود 30 ساله و با قدی بلند بود. از آنجا که چهره موجهی داشت ومن هم عجله داشتم سوار شدم. اما در بین راه به بهانه ترافیک تغییر مسیر داد و پس از رسیدن به محلی خلوت و بدون ...
با پسر مورد علاقه ام در خانه تنها بودیم که ناگهان دو نفر آمدند و دست پایش را بستند و با من ..
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، در حالی که این دختر گفته است با پسری که قصد ازدواج داشته در منزلی بوده و ناگهان دو نفر با ورود به آنجا، نامبرده را مورد آزار و اذیت قرار داده اند، اما پلیس در تکاپوست تا با پیدا کردن سرنخ هایی، راز این جنایت را فاش کند. تحقیقات پلیس در این باره از چند روز قبل آغاز شد. آن روز دختر جوان به دادسرای یکی از شهرستان های فارس رفت و گفت دو مرد ناشناس او را مورد ...
همسرم با ترفندهایی که به او آموزش داده بودم با مردان غریبه ارتباط برقرار می کرد !
از طریق بررسی های بانکی و مخابراتی این مرد را در خانه اش محاصره کرده و به دام اندازند. از خانه این مرد باجگیر، نه تنها فیلم مربوط به مرد ثروتمند به دست آمد، بلکه ماموران با فیلم های دیگری روبه رو شدند که در همگی آنها مادر و دختر نوجوانش با ایفای نقش مردان را در تنگنا قرار داده بودند. وقتی در یکی از اتاق ها زن جوان و دختر 13 ساله نیز که پنهان شده بودند، دستگیر شدند، تلخ ترین ...
از همسرم خیلی دور شده بودم / صدای پسر عمه ام مرا رها نمی کرد و ..
بهترین دخترهای محل کارت را انتخاب کرده ای. آن وقت ها برادرم مسعود هم تازه ازدواج کرده و یک دخترزیبای یک ساله داشت. اما مادرم با همسر مسعود قهربود و از همان سال های اول ارتباط خانوادگی ما با آنها قطع شد. پدرگفت: تو که مادرت را خوب می شناسی، اول سعی کن رضایت او را جلب کنی بعد به خواستگاری برویم چون من دیگر طاقت ندیدن تو و همسرآینده ات را ندارم و احساس تنهایی می کنم. هرم گرما خود را تا عمق اتاق های ...
نقشه کثیف خانم کارمند برای مسئول شرکت تا حد بی آبرویی پیش رفت!
.. وقتی متوجه علاقه شدید برادر شوهرم به خود شدم او را در نبود شوهرم به خانه آوردم و .. وقتی به خانه برگشتم با صحنه کثیفی از شوهر و دخترم روبرو شدم / آن ها را در حال بدی دیدم! مرد همسایه وقتی دید دختر دانشجو در حمام است او هم.. + عکس
یک قابلمه اسید و 17ضربه چاقو به خاطر شک
کار می کردم هم درس می خواندم؛ دانشجوی سال آخر مهندسی شیمی بودم که این اتفاق افتاد. زن و بچه داشتم و خانه ام هم شهرری بود. هنوز هم که هنوز است، نمی توانم درک کنم که چطور این اتفاق افتاد. چطور همان آدمی که من چند ماه قبل از حادثه، ضمانتش را کرده بودم که از شرکت بیرونش نکنند، روی من اسید پاشید. او در مورد معرفی اسیدپاش می گوید: اسیدپاش، نظافتچی شرکت بود؛ به خاطر توهم و شک بر من اسید پاشید. ...
او به وعده عروسیش با من عمل نکرد حتی پسر غریبه ای دیگر را هم سر قرار آورد و ..
روز بعد من را در یکی از خیابان ها رها و فرار کردند. من که هم گیج شده و هم به شدت ترسیده بودم خودم را به پلیس رساندم و همه ماجرا را به آن ها گفتم. پلیس موفق شد با اطلاعاتی که ارائه دادم بعد از چند روز آن ها را دستگیر کند و آن دو شیطان صفت به زندان افتادند. وقتی پدرم از ماجرای فرار من با خبر شده بود دچار حمله قلبی شده و سکته کرده بود. او مدتی در بیمارستان بستری شده و مادر بزرگم هم از دیدن وضعیت پدرم ...
نوعروسی که نتوانست ارتباطش را با پسر جوان قطع کند و حتی با او ..
سهام 110 همسرم با ترفندهایی که به او آموزش داده بودم با مردان غریبه ارتباط برقرار می کرد و با آنها.. شوهرم متوجه راز بین من و پسرخاله ام شد و ../ او تلاش می کرد خود را به من برساند و .. وقتی متوجه علاقه شدید برادر شوهرم به خود شدم او را در نبود شوهرم به خانه آوردم و .. وقتی به خانه برگشتم با صحنه کثیفی از شوهر و دخترم روبرو شدم / آن ها را در حال بدی دیدم! مرد همسایه وقتی دید دختر دانشجو در حمام است او هم.. + عکس ...
شوهرم متوجه راز بین من و پسرخاله ام شد و ../ او تلاش می کرد خود را به من برساند و ..
پدرم رفتم. روز بعد خبر آوردند تصادف کرده است. او بعداز ظهر ها در یک تاکسی تلفنی کار می کرد. مسافر به مشهد آورده بود که به خاطر خستگی زیاد، در راه برگشت چپ می کند. چندروزی در کما بود. تازه فهمیدم جواد کار می کرد تا هزینه عمل جراحی بیماری برادر کوچکش را جور کند. تا آن موقع نمی دانستم برادرشوهرم با چه بیماری خطرناکی دست وپنجه نرم می کند. در بیمارستان ، از پشت شیشه به ...
وقتی به خانه برگشتم با صحنه کثیفی از شوهر و دخترم روبرو شدم / آن ها را در حال بدی دیدم!
دخترم رفتم او را به خانه خودم آوردم. یک سال قبل برای من هم خواستگاری پیدا شد و ازدواج کردم ولی بعد از چند وقت متوجه شدم شوهر دومم معتاد و بیکار است. مواقعی که خانه نبودم دختر کوچکم را تا حد مرگ کتک می زد و او را آزار می داد، روزی که ناگهانی به منزل برگشتم دیدم او و دخترم در حال بدی هستند. متاسفانه بچه ام از نظر روحی و روانی آسیب جدی دیده است و او را به مرکز مشاوره پلیس آورده ام ...
اردشیر با اینکه نامزد کرده بودم دست از سرم بر نمی داشت تا اینکه ... + عکس
که محل نگهداری ضایعات نیز بود، زندگی می کردند. از آنجا که به نظرمی رسید حریق عمدی بوده است، تجسس ها دراین باره ادامه یافت تا اینکه مأموران پی بردند همزمان با آتش سوزی، زن و مرد جوانی موفق به از میان شعله های آتش شده اند. بدین ترتیب زن و مرد جوان شناسایی شده و تحت بازجویی قرار گرفتند. تا اینکه مینا مدعی شد که خانه را دوبرادر به نام های اردشیر و شهرام به آتش کشیده اند. مینا درباره انگیزه ...
شلاق و 41 سال زندان تاوان فریب 6 دختر جوان تهرانی+ عکس
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از بیست و نهم آذر ماه سال 94 به دنبال شکایت یک زن جوان در دستور کار افسران کلانتری 123 نیاوران تهران قرار گرفت. زن جوان گفت :چند روز قبل با یک مرد جوان به نام امیر آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و از من خواست تا با هم به گردش برویم. من سوار هیوندای او شدم. او که می گفت طلافروش است از من خواست تا طلاهایم را به او بدهم تا با قیمت مناسب آنها را ...
به خاطر پسر همسایه، من و مادرم پدرم را بیهوش کردیم و ... + عکس
کشیدم و ماجرا را با مادرم در میان گذاشتم. من و مادرم به پدرم آب میوه مسموم خوراندیم و وقتی بی حال شد هر کدام چند ضربه چاقو به او زدیم. برای اینکه پلیس گمراه شود جنازه را مقابل در خانه همسایه انداختیم. مهسا گفت: من در آن زمان نزدیک به 16 سال داشتم و بچه بودم. حتی نمی دانستم مجازات کسی که دست به قتل اعضای خانواده اش بزند قصاص است. در کانون با قانون آشنا شدم. در مدتی که در کانون هستم و ...
موج سواری روی سیاست
سال ونیم پیش بود که ترجمه فارسی این نمایشنامه را خواندم. سپس فکر کردم اگر قرار باشد این متن را کامل اجرا کنیم، نمایشی سه ساعت ونیمه را روی صحنه باید ببریم. با چند نویسنده صحبت کردم که آن را بازنویسی و به فراخور مناسبات ایرانی به روزش کنند تا بتوانیم آن را روی صحنه ببریم. با سجاد افشاریان توافق کردیم و کار انجام شد. بعد هم با تماشاخانه ایرانشهر درباره این نمایش صحبت کردم و آنها پیشنهاد کردند نمایش ...
ادبیات و رهایی اخلاقی
اتفاق می افتد و زنان در آن حضوری پررنگ دارند، گرچه این حضور تصویری از غیاب آن ها را نیز به دست داده است؛ غیاب از تاریخی که مردانه است و زن ها را به رسمیت نمی شناسد و آن ها را به اندرونی تبعید می کند. از همین رو تالار آیینه رمانی است که با وجوه غیررسمی و پنهان مانده تاریخ سر و کار پیدا می کند؛ چهل تن در رمان بعدی اش، مهرگیاه ، که حدود هفت سال بعد از تالار آیینه منتشر شد باز هم تاریخ سیاسی و اجتماعی ...