سایر منابع:
سایر خبرها
شوهرم با دعوا مرا به خانه پدرم فرستاد و خودش با دختر جوانی برای خوشگذرانی به شمال رفت!
گردنش را باندپیچی کرده بودند. شوهر بی معرفتم بعد از دعوای آن روز با دخترخانمی که در با او آشنا شده بود، برای مسافرتی عازم شمال شده، اما در مسیر کرده بودند. دختر جوان یک روز بیهوش بود و خانواده اش اعلام شکایت کردند. دیگر نمی توانم سعید را تحمل کنم؛ چون مهرش را از دلم پاک کرده ام. ما بنابر سفارش مادر بزرگم که می گفت عقد دختر عمو و پسر عمو را در آسمان ها بسته اند ازدواج کردیم. من چهار سال ...
مژده لواسانی: هیچ وقت به خاطر وسوسه بازی، چادرم را کنار نمی گذارم
تلویزیونی به خانه برمی گردیم، کافه سوال، رو به راه، عصر خانواده و... را دارد، در نظر سنجی برنامه سه ستاره شبکه سه به عنوان بهترین مجری زن سال 95 از نگاه مردم، انتخاب شد. او تنها مجری خانم در برنامه های سال تحویل تلویزیون بود که از شبکه اول، وی ژه برنامه تحویل سال را اجرا کرد و چند شبی هم مجری برنامه بوی عیدی شبکه اول بود. با او درباره حس و حالش از این انتخاب گفت و گو کرده ایم. از او خواسته ایم برای مان از ...
از استقبال با حنابندان تا دوختن کیسه مراد
...، گندم و یا اقلامی دیگر به غیراز پول باشد آن را داخل ظرفی ریخته و دست به دست می گردانند. مرسوم است که اعضا خانواده هر یک بر روی گندم یا برنج دست زده و سپس آن را به فقرا می دهند. در روستای نام نیک در منطقه کالپوش به مناسبت عید فطر فردی که به تازگی پدر شده کفش های خود را وزن کرده و همان مقدار گندم یا برنج به فقرا می دهد. نماز عید فطر همزمان با طلوع خورشید با ذکر اللهم لبیک ...
فرازهایی از وصیت نامه الهی-سیاسی امام راحل
پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضداسلامی و ضدروحانی خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلمداران و زبان مزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضداسلامی و ضدملی به صورت ملیت ، و آنهمه شعرها و بذله گوییها، و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و ...
مسلمین با وحدت در برابر توطئه ها کفار و منافقان را مایوس نمایند
، که به دست شاه فاسد و پدر بی فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه های قدرتمندان بر ملت تحمیل می شد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده می شد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح ، با نام "ملیت " و "ملی گرایی "، گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لکن با ...
حقوق شهروندان از یادرفته
ولو اندک دستش را جلوی خودرو ها دراز می کند. حدود ساعت 14 پول هایی را که جمع کرده، می شمارد و با آن خوراکی می گیرد. بعد منتظر می ماند که هوا تاریک شود و به خانه بازمی گردد. فردا دوباره روز از نو روزی از نو. خانواده اش از وقتی او به دلیل مسخره شدن و سوژه فیلم شدن با سنگ شیشه خودرویی را شکسته و راننده را زخمی کرده است، او را از خانه بیرون کرده اند و فقط شب ها برای خوابیدن به او اجازه بازگشت به خانه ...
این سوی هَریرود بوی نان نمی دهد
همه ازدواج کرده اند و شرایط مدرسه هم اصلا مناسب نیست. یکی دو سال است که چند خانواده اجازه رفتن به دانشگاه را داده اند. قبل از آن این طور نبود. هنوز هم تعداد بچه هایی که اجازه درس خواندن در راهنمایی را ندارند، خیلی بالاست. مشکل فقط تعداد بچه هایی که به مقطع بالاتر می روند، نیست. تعداد بچه های ترک تحصیل در دبستان هم زیاد است. چند روز نخست سال آنها را برای ثبت نام می آورند و بعد از چند روز دیگر ...
مسئولان عالی رتبه چگونه با همسرانشان آشنا شدند؟
. بانو خدیجه [ مادر حضرت آیت الله خامنه ای ] که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده ای سنتی و با علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد. پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی را که چهار پنج سال پیش برای سید محمد رفته بود، این بار برای سید علی پیمود. حاج محمد اسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. وی ...
ماجرای فرار تازه عروس مدتی پس از عقدکنان / سحر همراه مرد 50 ساله دستگیر کردند! + عکس
هم برای بیرون رفتن نداشت. بیچاره خواهرم نصف حقوقش را توی جیبم می گذاشت تا جلوی نامزدم شرمنده نشوم. دو ماه گذشت. سحر یک روز غیبش زد. هر کجا عقلمان قد می داد دنبالش گشتیم. بالاخره برگشت. یک مشت اراجیف سر هم کرده بود و می گفت خانه دوستش بوده است. از ترس پدرم، چیزی در این باره به خانواده ام نگفتم. با وساطت پدر و مادرش او را بخشیدم. اما بعد از چند ماه دوباره گم و گور شد. یک هفته از او هیچ ...
ناگفته هایی دردناک از مهاجرت یک افغان به ایران
...> کمی که آرام تر می شود شروع می کند به تعریف اتفاقات تلخ: نمی دانم دقیقا کجا بودیم ولی راننده گفت اینجا تهران است. بعد، پولی را که طی کرده بودیم گرفت و ما را تحویل دو راننده دیگر داد. گفت ما را جایی می برند که دوست و آشناهای مان بیایند دنبال مان. راننده ها ما را به باغی بردند و آنجا چند نفر دیگر از راه رسیدند و دست ها و چشم هایمان را بستند و داخل ساختمانی بردند که فکر می کنم خالی بود. چون وقتی کسی حرف ...
سوژه خبری صدا و سیما در سال 1361
هر دو در ستاد پشتیبانی فعالیت داشتند. زمانی که جنگ تحمیلی علیه ایران آغاز شد مجید سال دوم تجربی بود. با آن سن کمی که داشت، خانواده چطور راضی به رفتنش به جبهه شد؟ مجید موضوع رفتنش را با پدر و مادر در میان گذاشت اما آنها مخالفت کردند. والدین مان گفتند شما باید به فکر تحصیلاتت باشی و درس هایت را بخوانی تا بتوانی به مملکت خدمت کنی. وقتی مجید از رفتن با من صحبت کرد من هم همین حرف های ...
دختر 17 ساله ای که فردای شبی که با پسر جوان گذرانده بود متوجه شد که دیگر...
کلانتری 15 آمدم ، آدرس اینجا را هم به او دادم. هنوز نمی داند چه بلایی سرم آمده است. متاسفانه او چند سال قبل سر لج و لج بازی از پدرم جدا شد. خبر ازدواج مجدد پدرم او را از نظر روحی و روانی در هم شکست. حالش بد بود، حال من هم خوب نبود. برای همین دل به عشق مجازی خوش کردم. البته پدرم هم از زندگی جدیدش خیری ندیده است، مادرم گاهی می گوید چشم نظر زندگی مان را خراب کرد. اما من که دختری 17ساله هستم، می گویم آدم خودش مسئول کارهایش است. هرکسی باید بپذیرد چه اشتباه هایی کرده و از زندگی افرادی مثل من و خانواده ام درس بگیرد. فقط می توانم بگویم برای خودم متاسفم. رادیو سهام ...
قتل پدر با 40 ضربه چاقو
پدرم فوت کرد، جسدش را با مادرم بیرون بردیم و چند کوچه دورتر از خانه مان رها کردیم. همسر مقتول نیز اعترافات دخترش را تائید کرد تا کیفرخواست پرونده صادر شود و برای رسیدگی در اختیار شعبه 113 وقت دادگاه کیفری استان تهران قرار گیرد. متهمان در این شعبه با درخواست اولیای دم دو پسر مقتول به قصاص محکوم شدند. دیوان عالی کشور حکم همسر مقتول را تائید اما حکم زهرا را برای بررسی سلامت روانی ...
دختر نوجوان: با کمک مادرم، پدرم را کشتیم!
اما او بشدت مخالفت کرد. ضمن اینکه او همیشه من و مادرم را اذیت می کرد. برای همین من و مادرم که از رفتارهای پدرم خسته شده بودیم نقشه قتلش را کشیدیم. اول قرص برنج خریدیم و مقداری در غذایش ریختیم. اما وقتی غذا را خورد اتفاقی برایش نیفتاد. دفعه بعد، مرگ موش خریدیم و در کشک بادمجانش ریختیم که آن را نخورد. بالاخره مقداری قرص خواب تهیه کردیم و در شربت ریختیم که این بار بیهوش شد. پس از آن همراه ...
در سینما و تئاتر چه خبر است؟
کنند که پسر بزرگ خانواده با سو استفاده از اطمینان پدر مبلغ هنگفتی را برداشته و از کشور خارج شده پدر بعدازاین اتفاق به زندان میافتد و داماد خانواده برای نجات خانواده خانه پدری ارث خود را فروخته و شرایط را مهیا می سازد، پسر کوچک خانواده پس از رفتن برادر با معشوقه او ازدواج می کند حال پس از 10 سال مادر خانواده در بستر شدید بیماری و در بیمارستان بستریست که خبر بازگشت پسر بزرگ می رسد. " نمایش ...
همه باید رسانه ای برای تئاتر های مستقل باشیم
...> در خلاصه داستان چنین آماده است : یک خانواده اصیل در کنار هم زندگی می کنند که پسر بزرگ خانواده با سو استفاده از اطمینان پدر مبلغ هنگفتی را برداشته و از کشور خارج شده پدر بعدازاین اتفاق به زندان می افتد و داماد خانواده برای نجات خانواده خانه پدری ارث خود را فروخته و شرایط را مهیا می سازد، پسر کوچک خانواده پس از رفتن برادر با معشوقه او ازدواج می کند حال پس از 10 سال مادر خانواده در بستر شدید بیماری و ...
دختران مدرسه درودزن 11 سال پس از آتش سوزی
آنها نداده. در تمام این سال ها آتش کلاس دوم برای خانواده های این بچه ها شعله ور بوده. حالا بعد از 11 سال دوباره شعله هایش قدافرازی می کنند. حالا که بچه ها 18 ساله اند، دلشوره و دلهره خانه را پر کرده. وزارت بهداشت تنها هزینه درمان بچه ها را در مراکز دولتی تقبل می کند. این در حالی است که پزشکی که در این سال ها در جریان پروسه درمان بچه ها بوده و خانواده ها و بچه ها به کارش اعتماد دارند ...
کودکان زباله گرد ، نان را به قیمت جان می خرند
گذاشته است. بی شک، یک جای کار می لنگد وقتی می بینیم که در این شهر کار دستگاه های مکانیزه را کودکانی بین 6 تا 15 سال، آن هم با دست های خود انجام می دهند... فرقی هم نمی کند، ایرانی باشند یا افغان، بلوچ باشند یا هزاره یا...؟! همین که آنها روز و شب شان را با زباله های متعفن سپری می کنند و با تفکیک آنها، معاش خانواده های خود را تأمین می کنند، یعنی با بحرانی انسانی روبه رو هستیم که باید هرچه زودتر ...
رییس جمهور امروز در جلسه هیات دولت سالروز آزادسازی خرمشهررا گرامی داشتند.
همه قدرت های بزرگ رو در روی ما بودند . رییس جمهور اظهار داشت: همه مردم ما می دانند که بهترین هواپیماها را شرق و غرب بعد از جنگ تحمیلی ، حتی بعد از گذشت ماه ها و سال ها در اختیار صدام قرار دادند و تکنولوژی افزایش برد و موشک های شیمیایی را در اختیار صدام قرار دادند . دکتر روحانی ادامه داد: کشورهای عربی منطقه اعتراف و اعلام کردند که ما چه مقدار پول دادیم و اعلام کردند که ما در ...
تاکید یک نویسنده بر معرفی دفاع مقدس به نوجوانان با هنر انیمیشن
کلاس چهارم است. ماریا، دختر مو طلایی 8 ساله و یوهانا ، دختری با موهای لوله ای نارنجی رنگ که در کلاس اول درس می خواند زیر نظر ماریا کوچرا آموزش می بینند. مارتینا دختر 5 ساله و آلگاته دختر کوچولوی 3 ساله کوچکترین فرزندان خانواده شاگردان دختر جوانی به نام کلارین هستند. آنها به همراه خانم ماتیلدا ، مسئول خانه و هانس ، خدمتکارشان در خانۀ بزرگی زندگی می کنند. آگاتا وایتهد همسر کاپیتان تراپ، در سال ...
منصوره 16 ساله توسط مادر خوانده و برادرش به قتل رسید+عکس
- که حدود 10 سال پیش به اتهام مشارکت در قتل منصوره بازداشت و سپس باقرار وثیقه آزاد شده است در دفاع از خود گفت: روز حادثه من در نانوایی بودم که برادر بزرگتر از خودم در تماس تلفنی با من از مرگ منصوره خبر داد. 40 روز بعد از این ماجرا به دیدن خواهرم رفته بودم که شوهر خواهرم مرا عامل قتل دخترش دانست.آنگاه مسعود - پسر 16 ساله متهم ردیف اول- با حضور در جایگاه، مادر و دایی اش را به عنوان عاملان قتل منصوره ...
اشاره غیرمنتظره احسان علیخانی به زندگی شخصی اش/ ماجرای عجیب به کما رفتن مهمان ماه عسل!
مادر دیگر ناز من خریدار نداشت. من از همان سال ها گوشه گیر بودم تا اینکه دوم راهنمایی آدم شلوغی شدم. با توجه به اینکه پدر علی در برنامه حضور نداشت علیخانی از او خواست با دقت به این سوال که چرا پدرت از مادرت جدا شد پاسخ دهد و علی گفت: من خیلی به این سوال جواب دادم، ما در این سال ها به بقال، معلم، مدیر، پدرزن جواب دادیم که به نظر من جدا شدن پدر و مادرم به من ربطی ندارد. علیخانی ...
از بستن حنا تا خوردن ته چین در یک نقطه از کویر
.... در منطقه کویری اگر زکات فطریه، گندم و یا اقلامی دیگر به غیر از پول باشد آن را داخل ظرفی ریخته و دست به دست می گردانند. مرسوم است که اعضاء خانواده هر یک بر روی گندم یا برنج دست زده و سپس آن را به فقرا می دهند. در روستای نام نیک در منطقه کالپوش به مناسبت عید فطر فردی که به تازگی پدر شده کفش های خود را وزن کرده و همان مقدار گندم یا برنج به فقرا می دهد. نماز عید فطر همزمان با ...
اعتراف احسان علیخانی در ماه عسل
و از یک خانه 7 هزار متری به یک خانه 70 متری نقل مکان کردند. در این میان، احسان علیخانی گفت: خیلی شبیه تو بودم، تو آن سیزده سال رو دیدی، من اون سیزده سال را هم ندیدم. در ادامه علیخانی از میهمان امشب خود درباره این سؤال کرد که چرا با جدایی پدر و مادرش پدر خود را با آن همه امکانات انتخاب نکرد و پس از آن صحبت هایی از دکتر شیری مدرس روانشناسی اجتماعی درباره طلاق مطرح شد که او به ...
عقد موقت زن مطلقه با آقای دکتر لو رفت
خانه هر کدام از برادرانم، طوری رفتار کنم تا مشکلی برای خانواده آن ها به وجود نیاید اما باز هم احساس می کردم همسران آن ها از وجود من در منزلشان ناراحت اند. این گونه بود که برای یافتن شغلی دست به کار شدم تا به طور مستقل زندگی کنم. مدتی بعد با سفارش همسر یکی از دوستانم در یک آژانس مسافرتی مشغول به کار شدم و منزل کوچکی را نیز برای زندگی اجاره کردم. کمتر از یک ماه از فعالیت من در آژانس می ...
کنار آمدن با زندگی بدون بچه
روی تعهد با یکدیگر ازدواج کرده باشند، بروز مشکلات نمی تواند هیچ گونه خللی در زندگی آنها به وجود بیاورد. به همین دلیل همه ما باید بدانیم که وجود فرزند می تواند برای تحکیم زندگی مشترک مؤثر باشد؛ اما شرط کافی نیست زیرا چه بسیاری از خانواده ها با داشتن فرزند هم نمی توانند در کنار هم آرامش داشته باشند و پیوسته در اندیشه جدایی و طلاق هستند. رابطه دلبستگی صحیح نیرویی در دو طرف به وجود می آورد ...
کودکان زباله گرد ، نان را به قیمت جان می خرند
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) ایران نوشت: همه چیز از مرگ سوزناک احد و صمد آغاز شد. همان دو برادر ناتنی 7 و 8 ساله افغان که به دور از پدر و مادر، به ایران پناه آورده بودند و در یک گاراژ جمع آوری ضایعات کار می کردند تا مخارج خانواده نابسامان شان در افغانستان را تأمین کنند، اما سرنوشت برایشان خواب بدی دیده بود. بیست و سوم دی ماه سال گذشته، شب هنگام، بخشی از گاراژ آتش گرفت و دو برادر که ...
از گوشه وکنار
عقدموقت زن مطلقه با آقای دکتر بعد از 5 سال لو رفت زن جوان گفت: 6 سال قبل در حالی از همسرم طلاق گرفتم که هیچ تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداشتیم. مشکلات ما در زندگی به حدی رسید که نمی توانستیم یکدیگر را تحمل کنیم به همین خاطر زندگی مشترک ما فقط یک سال دوام آورد. زمانی که مهر طلاق بر شناسنامه ام جا خوش کرد، پدر و مادرم در این دنیا نبودند و من باید در منزل 3 برادرم زندگی می کردم. با آن که سعی می ...
تئاترهای که در ماه رمضان به روی صحنه می روند
استفاده از اطمینان پدر مبلغ هنگفتی را برداشته و از کشور خارج شده پدر بعد از این اتفاق به زندان می افتد و داماد خانواده برای نجات خانواده خانه پدری خود را فروخته و شرایط را مهیا می سازد، پسر کوچک خانواده پس از رفتن برادر با معشوقه او ازدواج می کند حال پس از 10 سال مادر خانواده در بستر بیماری و در بیمارستان بستری است که خبر بازگشت پسر بزرگ می رسد ... کارنامه بنداربیدخش بهرام بیضایی ...
عقد موقت زن مطلقه با آقای دکتر لو رفت
مدت حضور در خانه هر کدام از برادرانم، طوری رفتار کنم تا مشکلی برای خانواده آن ها به وجود نیاید اما باز هم احساس می کردم همسران آن ها از وجود من در منزلشان ناراحت اند. این گونه بود که برای یافتن شغلی دست به کار شدم تا به طور مستقل زندگی کنم. مدتی بعد با سفارش همسر یکی از دوستانم در یک آژانس مسافرتی مشغول به کار شدم و منزل کوچکی را نیز برای زندگی اجاره کردم. کمتر از یک ماه از فعالیت من ...