سایر منابع:
سایر خبرها
ایرانی ها چقدر رستوران می روند؟
امریکای شمالی بزرگترین بازار فست فود جهان به شمارمی رفت و بعد از آن نیز منطقه آسیا پاسیفیک قرار گرفته بود. در امریکا، سبک زندگی شلوغ و فرد گرا زمان کافی بلرای خرید غذاهای تازه باقی نمی گذارد و به همین دلیل وابستگی به رستوران ها ایجاد می کند. این دو منطقه، 64 درصد از سهم کل بازار فست فود جهانی را در اختیار خود داشته اند. بزرگترین بازیگران در این بازارجهانی، برگر کینگ ومک دونالد هستند ...
خانم منشی متاهل فریب وعده های پسر جوان را خورد/عکس
اطلاع بودم. در این مرحله مشخص شد که زن جوان و همدستش پس از فروش وسایل سرقتی به کشور ترکیه سفر کرده اند. تجسس های پلیسی ادامه داشت تا اینکه روز شنبه 6 خرداد ماه امسال ماموران با تحت نظر قراردادن خانواده منشی جوان پی بردند که زن جوان در یک پانسیون خصوصی در پایتخت زندگی پنهانی دارد که همین کافی بود تا عملیات دستگیری این زن آغاز شود و روز گذشته منشی جوان در مخفیگاهش دستگیر از ...
جزییات مراسم تشیع حضرت امام (ره) به روایت ناطق نوری
امام را ببوسد، محکم زدم توی سرش. خودم رفتم داخل قبر و پاها را دو طرف لحد گذاشتم، وقتی آقای حاج آقا رضا اربابی که غسال و دفن کننده علما است، آمد که تلقین امام را بخواند، من دست هایم را به دو طرف قبر گذاشتم تا ایشان تلقین بخوان. جمعیت ریختند، چون داشتند آمال و آرزوهای همه ما را دفن می کردند عده زیادی روی دست من غش کردند. به آقای اربابی که داشت مستحبات دفن را انجام می داد، گفتم: آشیخ من دارم می میرم ...
ایزدیار: کار خوب، آدم را سختگیر می کند
بازی در فصل دوم شهرزاد است، با او درباره بازیگری سینما و شهرت گفتگو کرده ایم؛ از سیمرغ و ابد و یک روز تا شهرزاد و ویلایی ها . از جایزه سیمرغ شما در جشنواره فیلم فجر در سال پیش شروع کنیم. بعد از گرفتن آن سیمرغ، مسیر و پیشنهادهای کاری تان چه تغییراتی کرد؟ - گرفتن سیمرغ اتفاق خوبی بود برایم اما من از قبلش تصمیم گرفته بودم که سختگیرتر باشم و موقع پذیرفتن نقش ها و پروژه ها،تعارف را ...
زن جوانی که با همدستی خواستگار سابقش باعث قتل شوهرش شد!
...، علیرضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: 16 سال پیش خواستگار المیرا بودم اما موفق به ازدواج با هم نشدیم، حدودا چند ماه پیش بود که به صورت کاملا اتفاقی یکدیگر را ملاقات کردیم و از آن زمان به بعد مجددا تماس های ما از سر گرفته شد، طی این مدت المیرا دائما در خصوص اختلاف شدید خود با مرتضی صحبت می کرد بگونه ای که پس از مدتی تصمیم به کشتن مرتضی گرفتم، در مورخه 28 بهمن، حوالی ظهر با المیرا در منطقه نارمک ...
امام (س ) می گفتند چرا این قدر مطالب من را تیتر و عکس می کنید
سال 1360 ساعاتی قبل از فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت آقای بهشتی، ایشان با توجه به رفتن آقای میرحسین موسوی از روزنامه به وزارت خارجه، مرا به شورای مرکزی حزب پیشنهاد دادند و شورا تصویب کرد که من مدیرمسئول باشم. دو سال آقای موسوی مدیر مسئول بود و بعد از او من جایگزین شدم. روزنامه جمهوری اسلامی فراز و فرودهایی را در این سال ها به خود دیده است. از نظر شما جایگاه و ...
طلا فروش اعتماد زنان جوان را جلب می کرد و به آنها ..
نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد سپس شاکیان در جایگاه حاضر شدند و شکایت خود را مطرح کردند. یکی از شاکیان گفت: مدتی بود از همسرم جدا شده بودم و برای ادامه تحصیل به مدرسه بزرگسالان می رفتم. یک روز در راه مدرسه به عنوان مسافر سوار ماشین پراید متهم شدم. او خود را طلافروش معرفی کرد و شماره من را گرفت و گفت طلاهای کهنه را با طلای نو تعویض می کند. بعد از مدتی با من تماس گرفت و ابراز علاقه کرد. ابتدا ...
عشقی که رنگ خون گرفت
همراهش را برداشتم. بعد از فرار کجا رفتی؟ چند روزی به شهرستان رفتم. گوشی او را در خیابان انداختم. نمی دانستم فوت شده یا نه. چند روز بعد که بازگشتم، از طریق همان زنی که با وی دوست بود، متوجه شدم فوت کرده است. باورم نمی شد. گمان می کردم زنده بماند، اما از آن چه که می ترسیدم بر سرم آمد. بی آن که ماجرای جنایت را به کسی بگویم به رستوران محل کارم بازگشتم و مشغول کار شدم. عذاب ...
زندگینامه امام خمینی (ره) / روز شمار برخی مبارزات و تبعیدهای امام راحل
ثقفی دختر میرزا محمد ثقفی تهرانی ازدواج کرد.برخلاف سنت رایج چند همسری و متعه در بین روحانیان آن زمان، خمینی هیچگاه همسر دیگری و متعه اختیار نکرد و برخلاف رسم آن زمان خمینی در امور منزل به همسرش کمک می کرد. ثمره این ازدواج تولد سید مصطفی، فرزند اول آنها در آذر 1309؛ سید احمد در 26 اسفند 1324 و خانم ها سیده فریده ، سیده زهرا و سیده صدیقه بود. پس از رحلت آیه الله العظمی حایری ...
هندی ها راج کاپور را با عکس امام تاخت زدند/چند خاطره جالب و مقداری نقد صریح از وضعیت فعلی انقلاب +فیلم
...؛ من از این بُعد می خواهم ورود کنم که آنچه در این جهان مادی است از اتم و الکترون تا کهکشان بر همه 4 بُعد حکومت می کند، طول و عرض و ارتفاع و زمان یعنی هر شی مادی در امتداد مکان و زمان محصور است یعنی هیچ چیزی مادی ای نیست که خارج از زمان وجود داشته باشد. معمولاً انسان زمان را فراموش می کند. اساساً مفهوم غفلت، فراموشی زمان است. زمان سوخت گران قیمتی است، زمانی که ماشین خاموش است سوختی مصرف نمی کند ...
از انتقاد تند یوسف نژاد از استاندار تا توضیح اتفاق انتخابات هیات رئیسه مجلس
گرفتند و در خصوص ماجرا پزسیدند که در نهایت ایشان گفتند من خودم مصاحبه می کنم. یوسف نژاد در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه الان طرفداران اقای روحانی زیاد شدند افزود: اما ما برای تشکیل ستادهای شهرستان ها مشکل داشتیم؛ در بسیاری از ادارات و فرمانداری ها اجازه نصب بنر به ستاد نمی دادند در حالی که استان مازندران ریشه اصلاح طلبی دارد. وی گفت:امیدواریم تلاش دوستانی که بی منت کار کردند قدر نهاده شود و همه با وحدت در راستای پیگیری مطالبات اقدام نمایند. working(); ...
آنکه راز جنایت ها را می دانست
نصرالله شفیقی، سرهنگ و کارآگاه بازنشسته به زعم بسیاری از همکاران و دوستان رسانه ای اش یکی از باهوش ترین و جدی ترین کارآگاهان کشور بود که در اغلب پرونده ها مجرم یا مجرمان را شناسایی و دستگیر کرده است. با وجود آنکه شغلش ایجاب می کرد تا شخصیتی خشن و جدی داشته باشد اما وقتی با او همکلام می شویم، به روشنی درمی یابیم که قلبی مهربان و لحنی شوخ طبع دارد؛ قلبی که برای نجات انسان های بی گناه تپیده و بسیاری از بی گناهان را هم از و نجات داده و در عین حال مجرمان را نیز پس از شناسایی به دستگاه قضا سپرده است. سرهنگ شفیقی یک بار بعد از انقلاب اسلامی در سال 57 به دانشکده ...
شورای دور پنجم شهر یاسوج دوران طلائی این شهر را رقم خواهد زد/کلید موفقیت شورای دور پنجم تفاهم است
در هر دوره شورا و مدیریت شهری در شهر یاسوج بوده باشیم؛ مسلماً هر شورا و مدیریت محترم در آن شورا تلاش کرده و خواهند داشت که خدمات را به شهر و شهروندان ارائه دهند؛ در زمان حال ضروری نمی بینیم به مسائل عملکردی شورای دوره چهارم و مدیریت مرتبط در شهر بپردازم ،چون شهروندان در زمان برگزاری انتخابات قضاوت لازم را نموده و تصمیم نهایی را گرفته اند و انشاء الله از این به بعد بیشتر به این موضوع که شورای دور ...
نماینده مجلس : مشارکت بالای مردم مهم ترین ویژگی انتخابات اخیر بود
به گزارش خبرنگار ایرنا ، علی اصغر یوسف نژاد جمعه شب در مراسم تجلیل از فعالان ستاد دکتر حسن روحانی در مازندران که در بابلسر برگزار شد ، افزود : مردم مازندران این بار نیز همچون گذشته با حضور گسترده در پای صندوق های رای ، جایگاه دوم کشور را در میزان مشارکت به خود اختصاص دادند که این باعث افتخار همه ما مازندرانی هاست. وی ادامه داد : مشارکت بالای مردم مازندران در انتخابات در کنار رای بیش از 62 ...
چرا انسان با خدا قهر می کند
بسیار کهنسال و عجوزه شدم من بچه دار می شوم، فرشتگان گفتند پروردگار این رقم را برایت زده و بله بچه دار می شوی، اسم بچه ات هم اسحاق است آن بچه ات هم بچه دار می شود اسمش یعقوب است آینده را هم به این خانم خبر دادند گفتند این یک کار است. کار دوممان هم این است که امشب ماموریت داریم نزدیکی های صبح شهر لوط را پایینش را بیاوریم بالایش را ببریم پایین یعنی چنان این شهر را زیرو رو می کنیم که یک نفر در آنجا باقی ...
شب عروسی احادیث معصومین را بین میهمان ها توزیع کردیم/ ماجرای چمدانی که مرتضی با آن به سوریه رفت / هارپی ...
بودند و از این طریق مقدمات آشنایی و ازدواجمان فراهم شد. عید غدیر سال 1392 به خواستگاری آمدند. آقا مرتضی معادلات آدم های این دوره و زمان را به هم ریخته بود. آنقدر ساده و راحت صحبت می کرد که حرف هایش عجیب به دل می نشست. آقا مرتضی در جلسه خواستگاری گفت: من به این علت به سپاه رفتم چون دوست دارم شهید شوم. گفت: دوست دارم با کسی ازدواج کنم که شرایط من را درک کند. آن زمان تازه از مبارزه با گروه پژاک برگشته ...
گاهی برنج درو می کنم گاهی طلا
؟ از بچگی علاقه داشتم. مسابقه های وزنه برداری را از تلویزیون می دیدم تا این که یک روز به اتفاق دوستم رفتیم سالن وزنه برداری. 14 سالم بود و همان روز خیلی تشویق شدم. اولین مربی؟ شادروان حاج خلیل ضمیریان بود که تا مرا دید گفت؛ پسر تو برای وزنه برداری ساخته شده ای. نظر خانواده؟ همه مخالف بودند. می گفتند آسیب می بینی یا وقتی پا به سن گذاشتی ستون ...
مژده لواسانی از چندسالگی وارد کار در تلویزیون شد؟
...، بگوید. شما در نظرسنجی بهترین مجری زن تلویزیون در برنامه سه ستاره، بهترین مجری سال 95 شدید. از این که مخاطبان، شما را که جوانی 27 ساله اید از میان مجریان کارکشته ای که شاید به اندازه سن شما، سابقه داشته باشند، انتخاب کرده اند، چه حسی دارید؟ همان شبی که به برنامه سه ستاره رفتم و بین نامزدها بودم گفتم، همین که به عنوان نماینده نسل جوان در این فهرست حضور دارم احساس خوشحالی می کنم ...
مرد جوان کرجی با ربودن دختری هفت ساله بدون توجه به التماس هایش او را ..
. پدر این کودک به بازپرس ایوب ابراهیمیان گفت: چند هفته ای بود که دخترم گوشه گیر شده بود و زیاد حرف نمی زد. وقتی درباره علت تغییر رفتارش پرسیدم، پاسخ درستی نداد و فقط گریه کرد. چند روز پیش مادر یکی از همکلاسی هایش به خانه مان آمد و به ما اطلاع داد دخترم از سوی مردی جوان تهدید شده و احتمال می دهد او بلایی بر سر دخترمان آورده باشد. زمانی که با این زن حرف زدم، متوجه شدم دخترم به ...
خاطرات رمضانی
کس قصد روزه گرفتن دارد صدا را شنیده و از جای بلندشده. یک نفر مسئولیت داشت همه افراد محله را از خواب بلند کند و کارش را هم بخوبی انجام می داد. این کار رسمی بود که در آنجا انجام می شد. من بار اول که این صدا را شنیدم تعجب کردم، از جا بلندشدم و کنار خانواده دایی ام سحری خوردم. بعدها متوجه شدم این سنت آنجاست. الان که به گذشته نگاه می کنم لذت می برم از این که می بینم برخی افراد از مناطق مختلف ...
حاشیه ای بر دیدار شب خاطره
عملیات بدر گفت و از لحظه ی جان دادن آن نوجوان بسیجی که دستش را به پای او گره زد و از خدا خواست که خداوند هیچ گاه این خاطره را از او نگیرد. راوی نهم؛ فرمانده تیپ نوهد از ارتش جمهوری اسلامی بود. با ذکر این خاطره ی کوتاه و معنوی: زمانی که داشتم می رفتم بالا، بچه ها گفتند نرو؛ یک تانک توی شیار قرار گرفته بود که هر کسی می خواست رد بشود، می زدش. با موتور رد شدم و تانک شلیک کرد؛ بوی خاک را ...
مردی که عجیب ترین سماورهای دنیا را می سازد
...، یک باره در یکی از کارگاه ها، مرد سالخورده یی را دیدم که تنها مشغول کوبیدن ظروف مسی بود. نزدیک تر که شدم بیشتر متوجه موهای سفیدش شدم و چند قدم که پیش تر رفتم، فهمیدم که سماورساز عجیب و غریبی را که فقط عکسش را دیده بودم، پیدا کرده ام. سوال خاصی آماده نکرده بودم و دوست داشتم فقط یک گفت وگوی ساده و صمیمی داشته باشیم. برعکس تمام مصاحبه های رنگین، دوست داشتم یک گفت وگوی سنگین داشته باشیم. درباره ...
مصاحبه با یک ترانس سکشوال
هویت زنانه دارند، مشکلشان بیشتر است. بله. مشکلاتشان بیشتر است؛ چون جامعه مردسالار است. البته نه فقط در ایران بلکه در اروپا و آمریکا هم همین طور است. تجربه خودتان چطور بود؟ سال 67 بود که با دکتر محرابی آشنا شدم. آن زمان 22 ساله بودم. نظرم عوض شد و سال 71 دیگر روند جراحی را پیگیری نکردم؛ چون تصمیم گرفتم برای خودم پایگاه اجتماعی بسازم. مثلا کار و سوادم را ارتقا دهم ...
خاطره خواندنی آقازاده به دور از حاشیه!
.... خیلی آرام گفت هرطور صلاح می دانید و خداحافظی کرد. سال ها گذشت و من بارها به دیدار آیت الله طاهری به اصفهان رفتم. بعد از آن آشکارا از من دلخور بود. اما من فارغ از آن ماجرا، همچنان برای ایشان احترام قائل بودم و هستم و کیست که بتواند تلاش های بی وقفه آن مجاهد نستوه در اصفهان و نقش مهمی را که در شکل گیری مبارزات آن دیار ایفا کرد فراموش کند؟ خدایش رحمت کناد. افسوس که اینک پس از گذشت ...
آقای وزیر بابت برخورد با خبرنگار عذرخواهی کنید
پرسیدم جناب وزیر کی تشریف می آورند؟ گفتند:اطلاع نداریم،بنشینید تا نوبت تان شود. راستش خیلی ناراحت شدم و به همکارانم گفتم این رفتار بی احترامی به ما و مجموعه ای است که در آن کار می کنیم. بعد هم خواهش کردم هرچه زودتر از دفتر وزیر خارج شویم.عذرخواهی کردیم و خارج شدیم. آن روز اگر خبرنگار روزنامه قدس هم که منتظر نشسته بود،احترام خودش را حفظ می کرد و معطل نمی ماند، امروز احتمالا وزیر بی نظم و ...
پیدا و پنهان نوشته های اسد ا... علم
به این دفتر خیلی وابسته بود و حساب ها کرده بود. به هر صورت زندگی این مصائب را دارد و هنگامی که انسان به کسی زیادی بستگی پیدا بکند این ناراحتی به دنبال است. تا شدم حلقه بگوش در میخانه عشق هردم از نو غمی آید به مبارک بادم بعد اداره رفتم؛ به کارهای جاری رسیدم و سفیر ژاپن به دیدنم آمد و در خصوص تجارت بین دو کشور گزارش داد. ما همیشه به آنها ایراد داریم که صادرات ما به آنجا کم است آنها نفت ...
تعامل امام خمینی با رسانه ها
رساندیم و امام فرمودند کار روزنامه کار درستی است و آن را ادامه دهید. ما هم ادامه دادیم و خیلی خوب بود و ثمرات زیادی داشت چون آن راه بسته شد و جلوی این تجاوزها به حقوق مردم آن زمان گرفته شد. این هم یکی از خاطرات است که امام خیلی به جبهه اهمیت می دادند. استدلال امام این بود که بچه ها احساس می کنند کسانی هستند که از حقوق ما پشت جبهه دفاع می کنند. بنابر این ما در جبهه با دلگرمی بجنگیم. این ...
طنز؛ پاسخ تتلو به نامه استاد رائفی پور
شما را خیلی نمی شناختم!! اما بعد رفتم تحقیق کردم و دیدم حال و فازِ من و شما آن قدر به هم شبیه است که اصلا لازم نیست باهم حرف بزنیم!! حرف های ما در قلب مان است و قلب های ما دایرکت به همدیگر وصل است!! در نامه تان گفته بودید به حال من غبطه می خورید!! این چیزی که گفتید را دقیقا نمی دانم چیست، ولی امیدوارم خوشمزه باشد!! شما از اینکه به من فحش دادند ناراحت بودید، اما نگران نباشید من قبلا هم گفتم منفی در ...
روایتی از 8 سال جنگ تحمیلی
خانواده اش دادم اما این شهید در هنگام شهادت مقداری پول نیز در جیبش بود که به واسطه اصابت پول ها سوخته بود و کامل و سالم نبود من همه آنها را جمع کردم بردم بانک اندیمشک که گفتند باید ببری تهران برای تعویض، بعد از مرخصی یک راست رفتم تهران بانک مرکزی در خیابان فردوسی گفتند ما به ازای کسر مبلغی پول ها را تعویض می کنیم. من که کمی عصبانی شده بودم با صدای بلند گفتم جوانی مانند یک دسته گل جانش را برای این مملکت ...
به دنبال کتاب از پارک تا پارکینگ
است که صبح های جمعه کتاب هایم را بار می کنم و به اینجا میآیم. خودم کلوب فروش محصولات فرهنگی دارم و به خاطر اینکه از قدیم می آمده ام، هنوز هم به این کار ادامه می دهم و تا آنجا که یادم می آید تا حالا سه یا چهار بار این بازار جابه جا شده است. اولین جایی که من می رفتم، همین جا پشت شهرداری مرکزی و در هوای آزاد بود، اما بعد از چندسال، اواخر دهه 70، به دلایلی که نمی دانم، محل بازار دوباره تغییر کرد و این ...