سایر منابع:
سایر خبرها
سرقت 24 میلیاردی در پرونده دزدان خانه های پایتخت +عکس
های کلیدی باند با اعتراف به همدستی با اعضای این باند به قاضی پرونده گفت: بعد از آزادی از زندان سراغ دوستانم رفتم تا آنها کاری برایم پیدا کنند که به من پیشنهاد دادند با اعضای این گروه حرفه ای که در سرقت خانه ها فعالیت دارند، همکاری کنم که قبول کردم و با آنها همراه شدم. وی افزود: من در بیش از 18 فقره از دزدی ها با آنها همراه شدم. حتی مسئولیت فروش برخی از اموال را هم من به عهده داشتم. اما ...
پسری که دختر شد و خود را به نابودی کشاند
اصرار بقیه راهی خدمت سربازی شد. یک ماه از دوره آموزشی محمد به عنوان منشی گذشت و دو ماه دیگر هم در قسمت خدمات کار کرد: بعد از آموزشی دوران اصلی خدمتم شروع شد. بارها در دوران خدمت به خودکشی فکر کردم اما به خاطر خانواده ام پشیمان شدم. خدمتش که تمام شد با روحیه ای افسرده به خانه پدری اش برگشت. خانم برخوردار ادامه می دهد: محمد همان محمدی نبود که روانه خدمتش کرده بودیم، تبدیل شده ...
دلیل کاهش سن مجرمان
نیز با جنس مخالف داشته و روز جنایت وقتی در مدرسه بوده در موبایل یکی از دوستانش فیلم مبتذل تماشا کرده و همین عامل باعث شده بعدازظهر دست به چنین اقدامی بزند. او در جریان تحقیقات پلیسی گفته بود: من ابتدا قصد کشتن ستایش را نداشتم اما وقتی مادرش مقابل خانه ما آمد و صدایش کرد چون نمی توانستم ستایش را ساکت کنم، او را به طبقه بالا برده و با روسری خفه اش کردم. سپس جسد را داخل یک جعبه بزرگ باند قرار دادم و ...
راز خیانت زن شوهردار فاش شد، اما او دست از روابطش برنداشت!/ اعترافات زن خیانتکار در دادگاه
کارهایش برنداشت. شوهر زن خیانتکار آخرین بار اما همه چیز را به همه کس گفت. حالا زن خائن مانده و حوضش و دادگاه هایی که باید برود. ماجرا را بخوانید... زن 26ساله در حالی که عنوان می کرد هوس های شیطانی و دوستی های نامتعارف در شبکه های اجتماعی، زندگی ام را تا مرز نابودی کشانده است، به سروان سوختانلو کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: سال آخر دبیرستان را می گذراندم که با عابد ازدواج کردم. او ...
روایت میهمان برنامه ماه عسل از فقر تا کارخانه داری
تریاک بدهند تا او معتاد شود. ما خیلی فقیر بودیم و چون پدرم زنده بود، به صورت محدود کمیته امداد از ما حمایت می کرد. آن زمان ها که کودک بودم، مادرم قالی می بافد. یک کارشناس قالی از طرف کمیته امداد به خانه ما می آمد و ما همه درد دل هایمان را با او می کردیم، فکر می کردیم او همه کارهِ امداد است و می تواند به ما کمکی کند. آقای رمضانی به حرف های ما کامل گوش می داد و همیشه می گفت؛ خودتان بزرگ ...
از تلاشی شدن باند جعل اسکناس تا نجات از دست گروگانگیران
....وی اضافه کرد : عرض جاده ورامین به چرمشهر ( آزادراه قم گرمسار ) کم است اما درحادثه امروز عامل انسانی دخیل بوده زیرا مسیر تخت و دید کافی وجود داشته است.راننده کامیون ولوو نیز گفت : راننده پراید ناگهانی به چپ منحرف شد و من برای فرار از تصادف ، چندین متر به سمت زمین زراعی و کانال آب حاشیه جاده تغییر مسیر دادم اما سرانجام این برخورد صورت گرفت.جاده ورامین به چرمشهر معروف به جاده مرگ بیش از هفت سال است ...
خیاطی که محافظ سیدحسن نصرالله و آیت الله حکیم بود
این کمیته شدم و همه چیز از آن روز شروع شد. شغل آباء و اجدادی اش را رها می کند و وارد کمیته انقلاب اسلامی می شود. غلامی درباره آن روزها می گوید: ایران تازه جان گرفته بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شد. در دوران سربازی تجربه حضور در عملیات مختلف را داشتم و فنون جنگی را از بَر بودم. برای همین به اهواز و آبادان اعزام شدم تا به نیروهایی که در سوسنگرد و هویزه و کرخه خدمت می کردند، آموزش ...
راز گشایی از پرونده یک جسد در باغ
رسانده و جسدش را در صندوق عقب خودرو قرار داده و ساعتی بعد از ماجرا در اطراف باغ جنت رها کرده است. وی در بازجویی ها مدعی شد دو دوستش نیز از این موضوع با خبر بوده اند. از این رو به دستور بازپرس پرونده هر دو متهم دیگر نیز بازداشت شدند. با آغاز بازجوییها از 2متهم دیگر معلوم شد آنها نقشه این جنایت را از مدتی قبل طراحی کرده بودند. مرد جوان گفت: از مدت ها قبل به دلیل موضوعاتی با او اختلاف ...
وقتی حسن در لباس عروسی دستم را گرفت تنم لرزید
...، اگر از دنیا بروم تو هم آواره و سرگردان خواهی شد. پدر و مادرم نیز که از این پیشنهاد خوشحال شده بودند اصرار کردند تا من با آن جوان گچ کار ازدواج کنم. بدین ترتیب در حالی به عقد حسن درآمدم که هیچ علاقه ای به او نداشتم. وقتی بعد از جاری شدن خطبه عقد دستم را گرفت، تنم لرزید. همواره سعی می کردم از او فرار Escape کنم. زندگی با کسی که دوستش نداشتم برایم بسیار سخت بود به همین خاطر 15 روز قبل، برای رهایی ...
درگیری موتور سوار و ارابه چی، منجر به قتل شد
...> فرار مجری معروف تلویزیون از مرگ + عکس جزئیات جدید از انتحار تروریست 130 کیلویی مرقد امام! +عکس اخبار داغ روز: آخرین قربانی پرونده جنجالی و خرچنگ های سیاه شناسایی شد / فساد فی الارض برای متهمان مشهدی! عکس 5 متهم! 2 پسر جوان با چه نقشه ای به خانه زن همسایه شان رفتند و ! عکس سرنوشت عجیب یک شهید زن در روز حمله تروریستی +عکس شکایت زن 20 ساله از همسر 16 ساله اش +عکس دختر 15 ساله هم گفت: مرد جوان کثیف در آن خانه وحشت انگیز به من نزدیک شد و... ...
تا صبح بالای سر جنازه ساناز اشک می ریختم
عصبانی شد و گفت قصد دارد نامزدی اش را با من به هم بزند. من که از شنیدن این حرف شوکه شده بودم کنترل اعصابم را از دست دادم و با نانچیکویی که همراه داشتم او را خفه کردم.باور کنید من قصد کشتن دختر مورد علاقه ام را نداشتم. بعد از چند دقیقه وقتی فهمیدم نامزدم جان سپرده تا صبح بالای سر او نشستم و اشک ریختم. نزدیک صبح بود که با پدر او تماس گرفتم و واقعیت را گفتم. این پسر در حالی که به پای پدر و ...
بامداد بیات: از نام پدرم سوءاستفاده کردند
. * این رویه همیشه بوده است. در مورد اولین آثار پدر که در ذهن تو مانده صحبت کنیم. کدام آثار از آن مان در ذهن تو مانده است؟ علی کوچولو و بعد از آن سریال سلطان و شبان . من در پروژه ساخت این آثار نبودم و آن زمان سنی نداشتم ولی برای من خیلی جذاب بودند. من از 12 سالگی وارد هنرستان موسیقی شدم و چون همیشه کنار بابا بودم، بی ادعا می گویم که از یک سال بعد از آن -یعنی در 13 سالگی- موسیقی می نوشتم و روی ...
دروغ عجیب دختر جوان برای ازدواج با خواستگار سابق
های سیاه شناسایی شد / فساد فی الارض برای متهمان مشهدی! عکس 5 متهم! 2 پسر جوان با چه نقشه ای به خانه زن همسایه شان رفتند و ! عکس سرنوشت عجیب یک شهید زن در روز حمله تروریستی عکس شکایت زن 20 ساله از همسر 16 ساله اش عکس دختر 15 ساله هم گفت: مرد جوان کثیف در آن خانه وحشت انگیز به من نزدیک شد و... ...
به خواهرم گفتم به شوهرش وفادار باشد و پای آن مرد غریبه را از زندگیش قطع کند اما
چهره ایرانی به ایستگاه آخر رسید / او را می شناسید؟! عکس فرار مجری معروف تلویزیون از مرگ + عکس زن جوان تهرانی به سیم آخر زد و همه راز ارتباط خود و راننده کثیف را لو داد ! جزئیات جدید از انتحار تروریست 130 کیلویی مرقد امام! +عکس اخبار داغ روز: خانم میانسالی که با پوشیدن لباس مردانه به خوابگاه مردان رفت و ! آخرین قربانی پرونده جنجالی و خرچنگ های سیاه شناسایی شد / فساد فی الارض برای متهمان مشهدی! عکس 5 متهم! 2 پسر جوان با چه نقشه ای به خانه زن همسایه شان رفتند و ! عکس ...
ماجرای شبحی قرمز رنگ در اتاق خواب دختری به نام سهیلا در پایتخت! + عکس
! زن جوان تهرانی به سیم آخر زد و همه راز ارتباط خود و راننده کثیف را لو داد ! فرار مجری معروف تلویزیون از مرگ + عکس جزئیات جدید از انتحار تروریست 130 کیلویی مرقد امام! +عکس اخبار داغ روز: آخرین قربانی پرونده جنجالی و خرچنگ های سیاه شناسایی شد / فساد فی الارض برای متهمان مشهدی! عکس 5 متهم! 2 پسر جوان با چه نقشه ای به خانه زن همسایه شان ...
سهیل در جشن تولد کاری با من کرد که روزگارم سیاه شد و ...+عکس
. وی ادامه داد : از ترسم جنازه را پشت شمشادها کشاندم و به خانه رفتم و از پدرم کمک خواستم. اما وقتی پدرم گفت که قصد دارد با تماس بگیرد از خانه خارج شدم و سراغ دوستم پوریا رفتم. پوریا در جریان همه بلاهایی که سهیل به سرم آورده بود قرار داشت به همین خاطر همراهم به پارک آمد. من جنازه را در یک کیسه خواب گذاشتم تا آن را با ماشین پدرم به خارج از شهر منتقل کنم، اما همان موقع پلیس سر رسید و من و پوریا از ترس ...
آخرین قربانی پرونده جنجالی و خرچنگ های سیاه شناسایی شد / فساد فی الارض برای متهمان مشهدی! + عکس 5 متهم!
مرگ ربودند و با چشمانی بسته به داخل اتاقی در یک باغ انداختند بلکه برای آزار بیشتر مرا مسخره می کردند و شکلک در می آوردند.بنابر گزارش خراسان، ادامه تحقیقات پلیس آگاهی درباره آخرین قربانی خرچنگ های سیاه نشان داد که 2 تن از متهمان با شگرد قبلی و در ساعت 18:30 سیزدهم خرداد زن جوان را از منطقه هاشمیه سوار پراید شیشه دودی کرده اند و سپس با تهدید به مرگ به وسیله شوکر و چاقو او را به باغی در اطراف منطقه ...
انکار قتل عمه در دادگاه
...: اولیای دم برای پسر جوانی که متهم است عمه اش را به خاطر اختلاف مالی به قتل رسانده است، درخواست قصاص کردند. به گزارش خبرنگار ما، پنجم آبان ماه سال 93 زن میان سالی به اداره پلیس مراجعه کرد و از مرگ خواهرش به دست برادرزاده اش خبر داد. او به مأموران گفت: من از برادر زاده ام به نام امیر شکایت دارم، چون با چشمان خودم دیدم که خواهرم را به قتل رساند. این زن ادامه داد: من ازدواج نکرده ام و ...
نقض حکم تبرئه پسر نوجوان از اتهام قتل
جایگاه ایستاد و با اعتراف به جرم خود گفت: اصلا قصد کشتن کسی را نداشتم. 6 سال پیش یعنی سال 90 وقتی 14ساله بودم، به یک جشن تولد رفتم. در آن جا همه دوستانم بودند و اتفاقا حامد هم حضور داشت. در آن جا آن قدر مشروب خوردم که بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم که حامد مرا آزار داده است. از آن روز به بعد دیگر حال و روز خوشی نداشتم. از طرفی حامد هم آبرویم را برده بود و به همه دوستانم گفته بود که مرا ...
فرزند شهید: پدرم به دلیل ابداع در استفاده از ادوات جنگی پیشرفت در جنگ سوریه را جلو انداخت/ دوست داشت مثل ...
تاریخ تولد و محل ولادت پدرتان را بفرمایید. پدرم متولد 3/3/1344، خوزستان ، باغملک روستای طلاور است. طریقه آشنایی و ازدواج با مادرتان را بفرمایید. پدر و مادرم با یکدیگر نسبت فامیلی داشتند. دختر خاله و پسر خاله بودند. شناختی که عموی مادرم سردار شهید هدایت الله خسروی از پدرم داشتند و اثبات انقلابی بودن پدرم در دوران انقلاب و دفاع مقدس نیز بود. و در این روند ازدواج تاثیر ...
اگر جبهه نبود، مداحی را ادامه نمی دادم
تبلیغات لشکر بودید؟ من چون کارایی نظامی نداشتم و نمی توانستم جلو بروم، از همان ابتدا در خط دوم جبهه بودم و در حوزه تبلیغات جنگ خدمت می کردم. ابتدا در واحد تبلیغات لشکر امام حسین(ع) و بعد از آن به تبلیغات جبهه و جنگ در اهواز منتقل و از آن طریق، به تیپ ها و لشکرهای مختلف برای مداحی اعزام شدم. چه تفاوتی بین این دو بود؟ تبلیغات لشکر با تبلیغات جنگ؟ واحد تبلیغات لشکر کوچک تر بود و فقط ...
با هوو نمی توانم زندگی کنم
ایران آنلاین /تابستان چهارسال پیش بود. مادرم از مدرسه برمی گشت که یک خیابان مانده به خانه تصادف سختی کرد. کسی صحنه تصادف را ندیده بود و اتومبیلی که او را زیر گرفته بود، هیچ وقت پیدا نشد. من هفده سال بیشتر نداشتم و با فوت مادر همه چیز در زندگی ام تغییر کرد. حالا چندسالی از این ماجرا می گذرد اما دوران سختی زندگی ما به پایان نرسیده است. پدرم همیشه سرکار است. خواهر بزرگترم ازدواج کرده و بچه ای شش ...
کودکان کار و رویای گمشده کودکی
گذاشته است. علی می گوید اعتیاد پدر باعث شده مادر از او جدا شود و الان او با خواهر کوچکترش و مادرش و بردار بزرگترش که سرباز است و خرج خانواده را هم می دهد زندگی می کند. علی از آرزوهایش هم گفت و اینکه بزرگ شدم ازدواج می کنم ، خانه و ماشین می خرم و مادرم را هم کنار خودم می آورم و از همسرم می خواهم با مهربانی با او رفتار کند و دوستش داشته باشد. در گوشه ای دیگر از شهر ، کودکی ...