سایر منابع:
سایر خبرها
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا؟(چشم به راه سپیده)
و پی شکار خواهد آمد می گفت گل قشنگ نرگس روزی - بر حرمت لاله زار خواهد آمد می گفت که یوسف است ان شاءالله با زشتی ما کنار خواهد آمد می گفت همه ز حُسن او باخبرند هر چند نقابدار خواهد آمد می گفت چه غم نیامد و جان دادید بر بستر احتضار خواهد آمد می گفت که از دست گریبان فراق در پنجه غم چکار خواهد آمد می گفت دعای ندبه را جمع کنید ...
راز قتل مرد دوزنه، فاش شد
توانم این مبلغ را برایش مهیا کنم. بعد از آن دیگر ارتباطی با هم نداشتیم تا اینکه فهمیدم کشته شده است. سپس به دستور رئیس دادگاه، فرانک متهم ردیف اول پرونده در جایگاه ایستاد. این زن دیپلمه و خانه دارکه مادر دو فرزند خردسال است به قضات گفت: چند وقت پیش از این اتفاق با کامیار آشنا شده بودم. شرط من برای ازدواج، طلاق نامه زن اولش بود. آن روز هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. من می خواستم ...
قصاص برای نوجوان 18 ساله
ترکیه بودم که توسط مأموران شناسایی و دستگیر شدم. با این توضیحات متهم به اتهام سرقت و مشارکت در قتل روانه زندان شد و دوست او به رغم تلاش مأموران متواری شد. این پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به یکی از شعبات دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در آن جلسه به دلیل مراجعه نکردن اولیای دم رئیس قوه قضاییه درخواست قصاص کرد. سپس متهم بعد از آخرین دفاع به قصاص و چند سال حبس و رد مال محکوم شد ...
بازداشت راننده پراید، با هوشیاری دختر قربانی
باز کرد و رهایم کرد. این دختر جوان ادامه داد: وقتی ماشینش در حال دور شدن بود موبایلم را از کیفم بیرون آوردم و از او و ماشینش فیلمبرداری کردم. در حالی که پاهایم به شدت آسیب دیده بود و مدتی طول کشید تا بتوانم از جایم بلند شوم و سر جاده بیایم و با یک ماشین دیگر خودم را به خانه مان در کرج برسانم. بعد از ثبت شکایت دختر جوان و پرونده او در شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد ...
قشقایی در اصفهان فلسفه را از تهمت کفر و الحاد نجات داد
...> مگر گذار بر آن زلف خم به خم دارد به روزگار همین شادیم بس که دل زعشق روی تو چون لاله داغ غم دارد آقای وحید دستگردی می گوید: با اینکه چندین سال در محضر درس وی حاضر بودم، هرگز دعوی شعر و شاعری از وی نشنیدم و پس از رحلتش بود که از محرم ترین شخص نزد او، یعنی شیخ محمد حکیم از این امر آگاه شدم. رواج فلسفه به همت حکیم استاد جلال الدین همایی می نویسد: مرحوم ...
اگر در آن خانه زندگی می کردم!
گذرا به نظرم رسیده که ارزش صحبت کردن نداشته باشد. خانه هم مثل شادی وقتی به تورتان بخورد، فوق العاده است، اما نمی توانید دنبال آن بروید. اما مسکن را تا حد زیادی می توان دنبالش رفت. بی دلیل نیست که خرید مسکن یا آپارتمان را شکار می گویند. املاکْ ما را تبدیل به حیواناتی درنده می کنند. می توانیم به صورت آنلاین یا از خیابان دنبال یک مسکن بیفتیم. می توانیم حتی قبل از اینکه وارد خانه شویم، در مورد ...
علی؛ او اوست، او
را به درون خانه فرا خواندند. مادرم به کعبه در آمد و مرا در میان خانه خدا بزاد. این افتخار و فضیلت ویژه ای است که نه پیش از من درباره کسی شنیده شده و نه پس از من برای کسی اتفاق خواهد افتاد(علی من المهد الی اللحد، ص 320) سیمای علی علیه السلام مردی میان بالا، با چشمان درشت و سیاه، خوش سیما همچون ماه شب چهارده، گندمگون، میان بالا و محاسن و موی سرش سفید بود چاق، شانه های پهن ...
شب قدر بابا
می گرفتیم، شمع روشن می کردیم و بعد تا خانه پیاده می رفتیم و من کلی کیف می کردم وقتی دستم را محکم توی دستش می گرفت و فشار می داد. صدایش برایم زیباترین آهنگ را داشت، وقتی به سؤال های تکراری ام با حوصله جواب می داد. بیشتر از این خوشحال بودم که می توانم فردای شب قدر را روزه بگیرم. دیابت داشتم و دکترها روزه گرفتن را برایم ممنوع کرده بودند. چقدر به سحر حسودی می کردم که می توانست بدون اضطراب و ...
آخرین وصیت امام علی(ع)؛ تا زنده هستید خانه خدا را خالی نگذارید
است که چیزی را با خدا شریک مسازید، و به محمد صلی الله علیه و آله و سلم سفارش می کنم که سنت او را ضایع مگذارید. این دو ستون را به پادارید و این دو چراغ را افروخته بدارید، و تا از جاده حق منحرف نشده اید هیچ نکوهشی متوجه شما نیست. من دیشب یار و همدم شما بودم و امروز مایه عبرت شما گشته ام و فردا از شما جدا خواهم شد. خداوند من و شما را بیامرزد. اگرزنده ماندم خودم صاحب اختیار خون خود هستم و اگر فانی شدم ...
جنایت آتشین خواهر و برادر
ایران آمده و با زنی جوان به نام راحله آشنا شده بود. با کسب این سرنخ، راحله شناسایی و دستگیر شد. او در بازجویی ها پرده از جزئیات مرگ سعید برداشت و گفت: قرار بود با سعید ازدواج کنم اما چند روز پیش به رفتارهایش مشکوک شدم. فکر کردم با یکی از زن های شرکتش ارتباط دارد برای همین با هم درگیر شدیم و او مرا کتک زد. به برادرم امیر زنگ زدم. وقتی آمد درگیری ادامه پیدا کرد اما اتفاق خاصی نیفتاد. تا این که صبح، با ...
بولتن سینما و تلویزیون: این پیکان/ ابراهیم تنهاست
را ترک کند. دختر حالا باید با استقامت از پدر پیر و بیمارش نیز مراقبت کند تا اینکه پدر نیز فوت می کند. پس از دشواری های گذشته یکی از پسرهای جوان دهکده به خواستگاری او می آید و آنها با کمک همسایه ازدواج می کنند. زن با تلخی های گذشته با تمام تلاش خود روزهای زندگی مشترکش را به جلو می برد و صاحب فرزندی می شود. اما این بار جنگ شروع می شود و شوهر او بر خلاف نظر زن، چاره ای ندارد که به جنگ اعزام شود ...
دست نوشته امام موسی صدر درباره امام علی(ع)+عکس
.... وی بزرگِ کسانی بود که در مکه به پیامبر پناه دادند و او را یاری کردند. مادرش فاطمه، دختر اسد بن هاشم بود که برای پیامبر همچون مادر به شمار می آمد. -پیش از آنکه به سن شانزده سالگی برسد، به خانه پیامبر رفت؛ زیرا در مکه قحطی پیش آمد و پدرش، ابوطالب از یک سو عیالمند بود و از سوی دیگر، مردم نیازمند به خانه او بسیار رفت و آمد می کردند. از این رو، او در خانه پیامبر پرورش یافت تا اینکه ...
داغ ضربت سحرگاه نوزدهم در شعر آئینی
...> روضه های مدینه هم به سرش تا سحر چشم روی هم نگذاشت پا شد و رخت خویش را بربست با نگاهی به آسمان فرمود که شب روسیاهی کوفه ست هوس دیدن دوباره ی یار کرد او را از این مصمم تر نام زهرا که بُرد؛ نیّت کرد شال خود را چو بست محکم تر ابروانش به هم گره خورده گذر چشم او به ماه افتاد با طمأنینه ای شگفت انگیز دل به دریا زد و به راه افتاد ...
من و سیگار، یواشکی...!
قصه از آنجا شروع شد که یکی از کارخانه های معروف و عظیم سیگار، به این فکر افتاد که چرا نیمی از مردم دنیا، یعنی زن ها مشتری اش نیستند و بعد از کلی کنکاش و مشورت با جامعه شناسان و روانشناسان آن زمان، اولین تبلیغ تلویزیونی خود را ساخت. در آن ویدیو چنددقیقه ای، زن ها پلاکارد به دست برای گرفتن حقی زنانه که جامعه از آن ها گرفته بود در خیابان راهپیمایی می کنند و اعتراضشان بی پاسخ نمی ماند و حق خود را می گیرند، در آن لحظه زنی که لیدر و رهبر گروه است، سیگار روشن می کند و دیگران بعد از او پیروزی خود را با روشن کردن سیگار جشن می گیرند. ...
متن دعای ابوحمزه ثمالی سماواتی
عذابت نجات بخش، و از مواهبت روزی کن، و از فضلت بر ما انعام فرما، و زیارت خانه ات، و زیارت مرقد پیامبرت را روزی ما کن، صلوات و رحمت و مغفرت و رضوانت بر پیامبر و خاندانش، تو نزدیک و جواب دهنده هستی، عمل به طاعتت را روزی ما گردان، و ما را بر دینت و بر روش پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) بمیران. خدایا من و پدر و مادرم را بیامرز و به هر دو آنها رحم کن، چنان که مرا به گاه کودکی پروردند، احسان ...
اگر می خواهیم خدا را بشناسیم، مخاطب کلامش را ببینیم
مرتبه متوجه شدم استاد در یک پرده ای از نور پیچیده شده، یک پرده ای کاملا نور و استاد در این پرده است نور محاصره اش کرده، اینجا را نگه دارید من یک داستانی هم از آقازاده ایشان که نزدیکی های آخر عمرش یک سال مانده به آخر عمر او هم مرد بزرگی بود برای خودم تعریف کرد خیلی من را دوست داشت، من هم او را دوست داشتم، و بیشتر محبت من هم به خاطر اینکه فرزند آن مرد الهی بود، گفت پدر من با اینکه در حد مرجعیت بود و ...
رسیدگی به پرونده قتل مهندس شیمی در دادگاه جنایی
کردن به زبان فارسی نبود برای عاملان جنایت حکم قصاص خواست. پدر مقتول نیز خواستار قصاص شد. پس از آن راضیه در جایگاه قرار گرفت و این بار با رد اتهام قتل به قضات گفت: همسر موقت حامد بودم. قرار بود او بعد از جدایی از همسر اولش مرا عقد دایم کند. تا این که روز حادثه به خاطر تلفن های مشکوک حامد، با او درگیر شدم. درگیری ما بالا گرفت که با برادرم تماس گرفتم تا برای حل اختلافات به خانه مان بیاید ...
تجسد تاریخ در داستان اصفهان
مدور در چهارباغ تابستان 74 دانشگاه آزاد واحد دهاقانِ اصفهان قبول شدم، رشته ی بانکداری. درسخوان نبودم و به دنبال داستان بودم و نخستین داستانم سال 71 در نشریه ای چاپ شده بود. از دوران دبیرستان خانه ی نصرت رحمانی شاعر آمد و شد داشتم و او از شازده احتجاب می گفت و از دوستی با نویسنده اش. از اهالی داستان اصفهان کسی را حضوری نمی شناختم اما نه تنها نامشان را می دانستم بلکه بسیاری از آثارشان ...
مردی پولادین با عیاری متفاوت
گفتند شما برای پرتاب دیسک خیلی خوب هستید از سن شانزده سالگی و از رده نوجوانان وارد این عرصه شدم و پس از سه ماه تمرین با ایشان مربی اوکراینی به نام پالامارچو ک مربیگری مرا عهده دار شد که هماه اوایل ورودش به ایران یک روز که کنار نرده های پیست دوومیدانی مجموعه ورزشی شهید کشوری ایستاده بودیم به من گفت (تو یه روزی قهرمان جهان و المپیک می شی). -روزت را چگونه می گذرانی و بیشترین وقتت رو به چه ...
استاد همواره نگران جوانان بود
ندارم که حتی یک شب هم نماز شب ایشان قطع شده باشد. گاهی پیش می آمد که بیشتر از دو ساعت بعد از سخنرانی، جواب سئوالات را می دادند و واقعاً خسته می شدند، اما باز هم امکان نداشت که نماز شبشان ترک شود. □ از پدر و مادر ایشان هم خاطره ای دارید؟ موقعی که من راننده آقا شدم، پدر و مادرشان خیلی پیر بودند. آقا به هر جلسه ای و جائی که می رفتند، اگر سیاسی نبود و برای من خطری نداشت، مرا هم صدا ...
عباس جوانمرد از دل رکودِ بعداز کودتا تئاتر غیرحکومتی را بیرون کشید/متن علی حاتمی پای تله تئاتر را به ...
از جنس نمایشی، نمی توانند عمر طولانی و مفیدی داشته باشند؟ و بعد از مدتی کوتاه از ادامه فعالیت بازمی مانند و مضمحل می شوند. با توجه به بررسی اولیه ا م در این پژوهش، متوجه شدم که یکی از این گروه هایی که در دهه های گذشته، تأثیر به سزایی در پیشرفت هنر نمایش ایرانی داشته، گروهی بوده به اسم هنر ملی به سرپرستی استاد عباس جوانمرد که در سه دهه 30، 40 و 50 شمسی با صلابت به کار خود ادامه داده است و با ...
سعید شهروز: آن قدر ساده با شهرت برخورد کردم که در میان مشهورها گم شدم
صدا و سیما رفتم و خواستم یکی از قطعات را پخش کنند. یک روز قبل از نوروز ساعت 12 به من گفتند همین امروز اگر بخشی که می گوییم را ویرایش کنی، آهنگت را پخش می کنیم. من در آن شلوغی شب عید به استودیو پژواک رفتم و کار را انجام دادم و وقتی برگشتم حدود ساعت 4 عصر بود و دیدم که همه رفته اند. آن قدر ناراحت شدم که خستگی بر تنم ماند. از همان زمان فهمیدم که در تلویزیون لابی وجود دارد و هر زمان که می رفتم می دیدم ...
خاله جهاد همیشه بوی نان می داد
زنان و زایمان شده بود. *** زنی آمده بود در خانه و گفته بود ؛ تو که کمک جمع آوری میکنی برای جبهه فردا بیا به این آدرس من کلی کمک جمع کردم. یک موتور سوار آمده بود و گفته بود نرو هدف این خانم چیز دیگه اییه مادر دیر رفته بود و دقیقأ همان روز، همان جا پسر یکی از خانم های محل را ترور کردند و یکی از هدفهایشان مادر بود. *** حواسش به همه کس و ...
از پاکسازی میادین مین تا دفاع از حرم
اش را فدای حضرت دوست کرد. اکبر که خود برادر شهید بود، با دختر یکی از شهدای دفاع مقدس نیز ازدواج کرد. میترا دلیلی همسر شهید مدافع حرم اکبر ملکشاهی و دختر شهید ما شاءالله دلیلی در گفت وگو با جوان ، به شرح حال و هوای یکی از مدافعان حریم آل الله می پردازد. پدر شما شهید دفاع مقدس است، چه خوب است که گفت وگو را با ذکر یاد ایشان آغاز کنیم. من 11 سال داشتم که پدرم به شهادت رسید. ایشان در ...
نوزدهمین روز از ماه رمضان و قصه تلخ ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد کوفه
دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و تقاضای شهادت شب نوزدهم، بچه ها تا پاسی از شب خدمت پدر بودند و آن گاه به منزل خویش رفتند. امام حسن مجتبی علیه السلام هنوز صبح نشده بود، نزد بابا برگشت و مستقیم به مصلای پدر رفت. علی علیه السلام با احترام خاصی از حسنش استقبال کرد. آن گاه فرمود: پسرم! لحظه ای خواب به سراغ چشمانم آمد، در حالی که نشسته بودم. ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را [در عالم ...
دزد مسلح بانک ملت تهران با ضربه بیل مشتری دستگیر شد / گفتگو با زن و مرد در پلیس
نداشتم که مرا همراهی کند، من و همدستم به مدت پنج سال با هم همکار بودیم به این ترتیب تصمیم گرفتیم با هم چنین سرقتی را انجام بدهیم. میزان درآمدت چقدر بود؟ یک میلیون تومان. ازدواج کردی؟ بله، یک دختر هفت ساله هم دارم. سابقه داری؟ نه، من فوق دیپلم نقشه کشی هستم. حرف آخر. هیچ حرفی ندارم. گفتگو با همدست زن ...
مردی که از اتاقِ مرگ زنده بیرون آمد
جذب توسط گروهک تروریستی داعش، از کشور خارج شده و در جنایات این گروهک تروریستی در موصل و رقه مشارکت داشتند. گروهک تروریستی داعش روز چهارشنبه مسئولیت حمله به ساختمان مجلس و حرم امام(ره) را برعهده گرفته بود. آیین وداع با شهدای حادثه تروریستی تهران صبح جمعه با حضور سران سه قوه حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رییس جمهوری، علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی و آیت الله صادق آملی ...
بخشش قاتل زن جوان به حرمت امام رضا (علیه السلام)
به گزارش جام نیوز ، 17 مهر 92، جسد زنی متاهل در خانه اش پیدا شد. او با شال گردن خفه شده بود و بررسی پرینت تماس هایش از ارتباط وی با مردی غریبه حکایت داشت. مرد جوان پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد و گفت: چند روز قبل از حادثه، هنگام مسافرکشی با مقتول آشنا شدم. ارتباطمان در حد پیامک بود اما او مرا تهدید کرد اگر از نظر مالی تامینش نکنم، آبرویم را پیش همسرم می برد. چند بار به او پول دادم تا این که روز ...
سرقت 24 میلیاردی در پرونده دزدان خانه های پایتخت +عکس
قالب سه باند فعالیت داشته اند. اعضای باند بعد از شناسایی خانه هایی که صاحبخانه در آنجا حضور نداشت وارد آن شده و به دزدی اموال خانه ها دست زده اند. در مرحله بعدی تحقیقات مشخص شد برخی اعضای این باند توسط ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی نیز شناسایی و بازداشت شده اند. در بازجویی ها اعضای این باندها به 288 فقره دزدی از خانه ها طی یک سال اعتراف کرده اند. دیروز سرکرده مشترک هر سه باند ...
عشق پوچ زن اروپایی و پسر ایرانی
میلیون تومان هم درآمد دارم. یک آپارتمان بزرگ هم در شمال شهر خریده بودم و یک خودروی گرانقیمت هم داشتم. بخوبی می دانستم که همه این امکانات برای یک جوان بی پول ممکن است وسوسه کننده باشد، اما از پژمان خوشم آمده بود و بعد از چند ماه به خواستگاری اش جواب مثبت دادم. به همین خاطر هم به دین اسلام مشرف شدم و با مهریه 110 سکه طلا به عقد مردی درآمدم که 18 سال از خودم کوچکتر بود. زندگی مشترک ما در ...