سایر خبرها
اعتراف به قتل پدر در سن 10 سالگی / افشین حالا 27 ساله است و...+عکس
آمد اسلحه را به دست سامان دادم و خودم پشت فرمان نشستم. من و سامان می خواستیم ماشین را به شهرستان ببریم و بفروشیم اما در بین راه ماشین خرا ب شد. وی درباره سابقه ای که در پرونده اش داشت به قضات گفت: یک سابقه غیر عمد در پرونده ام دارم. 17سال پیش وقتی که 10 ساله بودم با اسلحه پدرم شلیک کردم که موجب قتل پدرم شد. وی در تشریح این ماجرا گفت: پدرم در حال گریس کاری اسلحه اش بود. خشاب اسلحه را هم ...
همین که سوار ماشین کاوه شدم اقدام های زشتش را شروع کرد / او دست بردار کارهای کثیفش نبود!
تحقیقاتش دیداری حضوری داشته باشیم. ساعت 8 صبح روز بعد سر قرار رفتم. کاوه با پراید سفید رنگی دنبالم آمد. وقتی وارد خودرو شدم رفتارهای عجیب کاوه مرا ترساند. او با آن چه که نشان می داد خیلی فاصله داشت. خواستم پیاده شوم که متوجه شدم درها را قفل کرده است. کاوه تهدیدم کرد که اگر همراه او نشوم بلایی سر فرزندم می آورد. من هم که خیلی ترسیده بودم از ترس جان بچه ام سکوت کردم. بعد هم او جلوی ...
ادامه ارتباط پیامکی من و یاسر کار را خراب کرد / وقتی شوهرم فهمیدکه کار از کار گذشته بود!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، دختر 16 ساله در حالی که اشک هایش بر کبودی های صورتش می چکید و آرزو می کرد کاش هرگز آرزویش برآورده نمی شد، به کارشناس اجتماعی کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد گفت: همه چیز از اول اردیبهشت سال گذشته شروع شد، چند ماه بود که پدرم را در تنگنا قرار داده بودم تا گوشی هوشمند سیاه رنگی برایم بخرد. وقتی با مخالفت پدرم روبه رو می شدم از شرمندگی نزد دوستان و فامیل سخن می راندم و ...
توطئه برای همسر سوم! / سهیلا با مرد غریبه به کردستان رفت و ...
به گزارش گروه حوادث رکنا،اواخر پاییز 94 مردی میانسال به اداره بومهن رفت و از ناپدید شدن پسر 40 ساله اش به نام عباس خبر داد. وی گفت: پسرم پنج سال قبل با یک زن جوان که قبلا ازدواج کرده و دو فرزند داشت ازدواج کرد. چند ماه از آغاز زندگی آنها نگذشته بود که متوجه اختلاف های پسرم و عروسم شدم. تولد نوه ام هم اختلاف های آنها را کمتر نکرد تا اینکه از چند روز پیش متوجه شدم پسرم ناپدید شده است. عروسم می گفت ...
مرد جوان از ارتباط شیطانی همسرش و رئیس یک شرکت با خبر شد!
اینکه موضوع را به همسرم گفتم چون عذاب وجدان گرفته بودم. این زن جوان نیز پس از محاکمه از سوی قضات به خاطر رابطه شیطانی به 15 سال حبس و 99 ضربه شلاق محکوم شد اما قضات دادگاه عامل قتل را براساس قانون و به دلیل اثبات به مهدور الدم بودن مقتول، از اتهام قتل تبرئه کردند. این رأی از سوی قضات دیوانعالی کشور نیز تأیید شد و عامل قتل در آستانه آزادی قرار گرفت. ایران 110 این ...
دردسر ارتباط کثیف مستاجر زن با پسر صاحبخانه
زن 55 ساله در حالی که عنوان می کرد دیگر نمی توانم با دیدن این همه گناه و خلاف ساکت بنشینم و برای یافتن راه حلی دست به دامان شده ام به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: 15 سال قبل وقتی همسرم به دلیل ابتلا به بیماری خاص جان خود را از دست داد من با 3 کودکم تنها ماندم. از آن روز به بعد تصمیم گرفتم هر طور شده فرزندانم را به سر و سامان برسانم به همین خاطر حاشیه شهر را برای سکونت انتخاب کردم تا ...
وقتی فرهادی او را از فیلم فروشنده حذف کرد / اینان عاشقند یا دیوانه
قاسمخانی را التماس کردم. تا در نهایت یک سکانس 20 ثانیه ای بازی کردم. این بازی کردن های ما در سینما به اندازه ی یک خمیازه است، یعنی زمانی که در سینما ما را نشان می دهند اگر تماشاگر یک خمیازه بکشد، ما رد می شویم و اصلا دیده نمی شویم. محمد: چند سال پیش در یک فیلم در نقش بدلکار ظاهر شدم و به جای یک خانم از پشت بام پریدم پایین. خُب مایه می دادند. لباس پوشیدم و از پشت پریدم بیرون. بعد که فیلم ...
بیست دقیقه مناجات با خدا
کند واقعاً غیر از پنج میلیون- که روز اول تخفیف داد- نمی توانست بیشتر کمکمان کند! روزها از پی هم می گذشت و هر روز ناامیدتر از قبل می شدم، تا آن روز صبح که وقتی در پارک نزدیک خانه نشسته بودم با یکی از دوستان قدیمیم که سال ها همدیگر را ندیده بودیم برخورد کردم و بعد از حال و احوال و ... انگار متوجه ناراحتیم شد و من هم برای شدرددل کردم و مشکلاتم را گفتم و ... او که اسمش بهبود بود با حالتی عجیب ...
آن اتفاق لعنتی
خانم ربیعی، مادر مقتول بزنم و چند روز در ذهنم مرور کرده بودم، زیر لب گفتم. ای کاش قلبش نرم می شد، ای کاش کیوان را می بخشید و از خونش می گذشت. سه ماه است که دارم می روم و می آیم و التماس می کنم که همه چیز خیلی اتفاقی بود. سه ماه است دارم ضجه می زنم که کیوان تا حالا آزارش حتی به یک مورچه هم نرسیده، چه برسد به آدمکشی. سه ماه است که خانم ربیعی حتی نگاهش به نگاهم نیفتاده و با انزجار مرا از خودش می راند ...
ناگفته های تلخ فرزند ناخدای کشته شده ایرانی
است و برای رزق و روزی خانواده اش داخل دریاست. آنها این را می دانستند اما باز به سمت ما شلیک کردند. فرهاد دیگر قدرت ادامه گفت وگوی تلفنی ما را ندارد. پشت سر هم بغضش را فرو می خورد و دوباره حرف هایش را ادامه می دهد. پدرم زود پیر شد صدای شیون و ضجه زن های جنوبی از داخل خانه می آید. فرهاد می گوید: پدرم 52 سالش بود اما وقتی نگاهش می کردی انگار که 70 سال داشت. مردهای جنوب زیر بار مشکلات زندگی زود پیر می شوند؛ پدر من هم یکی از همان ها بود و جانش را توی دریا از دست داد. اینقدر رفت دریا تا دریا جانش را گرفت. ...
دستگیری زورگیران کوچه های بن بست در مشهد
مسافر هستیم و خودروی ما خراب شده است! این گونه بود که من آن ها را به کوچه بن بست بردم و کنار خودروی پژو توقف کردم در این هنگام ناگهان آن زن پیاده شد و مرد جوان قمه ای را زیر گلویم گذاشت. وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود که مسافرنماها مرا به داخل خانه ای در همان نزدیکی کشاندند و پس از کتک کاری همه لوازم، گوشی، کارت عابر بانک وحتی مبلغ 5 هزار تومانی را که کار کرده بودم از من گرفتند. آن ها در حالی ...
معمای ازدواج مجدد
شده ام و نیاز به یک همدم دارم تا بتوانم آینده خوبی برای خودم رقم بزنم. راستش را بخواهید، تحت سلطه پدر و مادرم قرار گرفته بودم و نمی توانستم از دستشان فرار کنم. آن ها دائم حکم صادر می کردند و تمام دستوراتشان هم اجباری بود و اگر اجرا نمی شد، باید سرکوفت و سرزنش هایشان را تحمل می کردم. شش سال از طلاقم می گذشت و من کماکان مجرد بودم. روز به روز هم سختگیرتر می شدم و نمی توانستم ...
اینجا یک ایستگاه مانده به آخرین ایستگاه دنیاست، اینجا مرده شورخانه...
می گوید: اثر دیدن این صحنه ها تا روزها با من همراه است. وی از مردم خواست به غسال ها همانند سایر اقشار جامعه اهمیت بدهند و از غسال ها فاصله نگیرند. ** از افراد زنده بیشتر از مرده ها می ترسم زینب؛ زن بیوه ای 40 ساله که 15 سال در این حرفه مشغول به کار است گفت: همسرم فوت کرده بود، بیکار بودم، آگهی دعوت به کار غسال خانه را دیدم و این آغاز کار من بود. وی می گوید: من از دیدن مرده ...
رؤیای برباد رفته پولدار شدن دو روستایی
آنجا پلیس به ما مشکوک شد و با دیدن اسلحه در خودرو ما را دستگیر کردند. متأهل هستی؟ بله. 4 سال است که ازدواج کرده ام. پس از اظهارات متهم ردیف اول، همراهش حبیب -26 ساله- به عنوان متهم ردیف دوم پای میز محاکمه ایستاد و به سؤالات قضات پاسخ داد. سابقه کیفری داری؟ خیر. قبلاً چه شغلی داشتی؟ گچکار ساختمان بودم. ازدواج کرده ای؟ بله 5 سال است که زن گرفته ام. چرا دزدی کردی ...
بابا کیوکیو بس است برگرد / ماجرای کلاه صورتی رنگی که نهال از رهبر خواست
مطلع شدم . وقتی در تدارک سفره نذری برای بازگشت مهدی بودم، دیدم که برادرشوهرم آمد دم خانه ما. خیلی تعجب کردم چون هیچ وقت بدون زن و بچه اش نمی آمد. گفت: زودباش بچه ها را آماده کن برویم خانه پدرم مهدی را آورده اند، مهدی زخمی شده... چه حسی پیدا کردید؟ باورکنید من این جمله را شنیدم اما اصلا ناراحت نشدم. چون وقتی مهدی می رفت حساب همه این ها را با خودم کرده بودم. بلند شدم بچه ها را ...
داستان مردی که 2سال اسیرطالبان بود
...: روزنامه شهروند آورده است: 730 روز در سیاهی گذشت. در چاله ای زیر زمین. عمیق. بی هوا. بی نور، بی خوراک. باید ساعت ها و دقیقه ها و ثانیه هایی که رفیق در سیاهی اسیر طالبان بوده را بشمریم. اما چه کسی می تواند لحظه های 730 روز اسیری و ندیدن روز را تصور کند و چوب خط بکشد برای شان جز رفیق که هنوز بعد از بیست و چند سال زخم های کاری بر روی تنش مانده و هنوز وقتی شلوارش را بالا می زند تا جای ترکش روی ...
دزد مسلح بانک در سراب یک میلیاردی مات شد
؟ او همسر دوم من است. من 16 سال پیش به خاطر اعتیاد شوهر اولم از او جدا شدم. پسرم در این سال ها با من زندگی می کرد. تا این که شش سال پیش با شهروز که به عنوان نیروی خدماتی در محل کارم مشغول کار شده بود، آشنا شدم و ارتباطمان شکل گرفت. او متاهل بود و یک فرزند داشت. اما من به دلیل این که از دست نگاه های بد مردم و حتی صاحبخانه ام به عنوان یک زن تنها خلاص شوم، به عقد موقت او درآمدم. ...
تاثیر متفاوت برخی داروها بر زنان و مردان و تجویز یکسان!
بین سال های 1995 تا 2000 از سوی سازمان غذا و داروی امریکا مورد تائید قرار گرفت، غلظت 163 مورد از داروهای تجویزی برای مردان و زنان یکسان بود. غلظت 11 مورد از آنها برای زنان و مردان تا 40٪ متفاوت بود و اما حجم هیچ یک از داروهای تجویزی تفاوت های جنسیتی را مد نظر قرار نداده بود. او در ادامه می گوید، مادامی که غلظت بیشتر دارو آسیبی به سلامت فرد وارد نکند، مشکل مهمی پیش نخواهد آمد، به عنوان نمونه ...
ابرمردی که علی وار زندگی کرد
او را که بعد از ورود به ایران نوشته است، بسیار زیباست. او به مادر بزرگوارمان این گونه خطاب می کند: چندین سال پیش که من از ایران رفتم تو در گوش من گفتی: هیچ چیز از تو نمی خواهم جز اینکه خدا را فراموش نکنی و به تو قول می دهم که در این مدت طولانی خدا را حتی برای لحظه ای فراموش نکردم. رفیقی صمیمی و مهربان رهبر انقلاب ویژگی های رفتاری شهید چمران را چنین برمی شمارد: یک آدم صمیمی بود، یعنی آدم ...
می خواستم با آقا عکس یادگاری بگیرم، اما محو تماشای ایشان شدم
غیرقابل وصف است که نمی توانم آن را بر زبان جاری کنم. پسر یازده ساله شهید آسنجرانی ادامه داد: با شنیدن این خبر که قرار است دیداری با آقا داشته باشم، به مادرم گفتم مادر حتماً به آقا خواهم گفت اجازه بدهند عکسی یادگاری با ایشان برای اتاقم بگیرم، گرفتن عکس یادگاری با آقا تنها آرزوی من بود، اما زمانی که به خدمت ایشان رسیدم، محو جمال و شکوه ایشان شدم و نتوانستم خواسته ام را بر زبان جاری کنم. ...
قهر و آشتی همسرانه را چگونه مدیریت کنیم؟
به گزارش بولتن نیوز، اگرچه قهر در میان بیشتر همسران اتفاق می افتد و اغلب به عنوان شیوه ای برای جلب نظر و توجه به کار گرفته می شود، اما در میان برخی زوجین، این مساله جدی تر است. قهر همسران، رفتاری است که اغلب به صورت یک عادت غلط رفتاری برای مواجهه با مشکلات ترجیح داده می شود یا به عنوان حربه ای برای دفاع از خود یا آزار دیگری، مورد استفاده قرار می گیرد. البته روان شناسان نظری متفاوت دارند و معتقدند ...
سرقت مسلحانه هالیوودی زن و شوهر
ضربه ای به سر سارق مسلح زد که او روی زمین افتاد و به این ترتیب آنها بازداشت شدند.در ادامه تحقیقات، روز گذشته زوج میانسال برای تکمیل تحقیقات به دادسرای ویژه سرقت منتقل شده و تحت بازجویی تخصصی قرار گرفتند. وسوسه های همسر موقت زن میانسال، در گفت و گو با خبرنگار حوادث ایران ، به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت. چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟ بدهی داشتیم و برای پرداخت ...
شکنجه و مرگ به جای ترک
...، از سال ها قبل گرفتار اعتیاد شده بود. سرانجام با اصرار خانواده اش تصمیم گرفت اعتیادش را ترک کند. او 6 مرداد سال گذشته دوباره در یک مرکز ترک اعتیاد در منطقه خاور شهر جاده محمودآباد بستری شد تا اعتیادش را ترک کند، اما دوروز بعد به طور مشکوکی در آنجا فوت کرد. ماموران زمانی که برای بررسی ماجرا پا به این کمپ گذاشتند، مشاهده کردند آثار خراشیدگی و جراحت متعددی روی سر و صورت وی وجود دارد. همین باعث شد ...
معامله برنج رنگ خون گرفت
نیز نزد ناصر رفته، برنجهای نامرغوب را بار زدم اما پولی که گرفته بودم را به او پس ندادم. وی افزود: من به ناصر گفتم این بار برنج را بابت طلب قبلی که داشتیم، می برم که چند روز بعد ناصر با من تماس گرفت و مرا تهدید کرد تا اینکه شب قبل از حادثه یکی از دوستان ناصر به من زنگ زد و گفت برایش برنج ببرم، من نیز در تاریخ اول بهمن ماه سال 95 وانت را بار برنج زدم و به خیابان سراج رفتم، زمانیکه رسیدم ...
سارق: شنیده بودم در پایتخت می شود راحت دزدی کرد و پولدار شد!
بودم که کنار پدرم در خانه نشسته بودم. او اسلحه ای داشت که با آن گاهی به شکار می رفت. در حال تمیزکردن اسلحه اش بود که آن را برای بازی کردن برداشتم. نمی دانستم در آن گلوله هست. پدرم خواست اسلحه را از دستم بگیرد که شلیک کردم و گلوله به او برخورد کرد و کشته شد. متهم در ادامه در خصوص نحوه سرقت گفت: بعد از آنکه به تهران آمدیم، تصمیم داشتیم از منازل پول و طلا سرقت کنیم. مدتی دنبال سوژه بودیم، اما مورد ...
سفر مثال زدنی جان هَم از بی کاری و درماندگی تا تاثیر فرهنگی با مَد مِن
برنامه ریزی شده داشتم، اما بعد همه اش دود شد. بعضی افراد به سرعت دوباره داربست ها را می سازند، اما من بیشتر تحت تاثیر عدم تحرک هستم، یک روز تبدیل به یک هفته می شود و یک ماه و بعد آدم دیگر نمی تواند ساحل را ببیند. می توان تاثیر مشاوره را در نحوه صحبت او دید. او می خواهد از الگوهایی که تکراری و نابودکننده هستند دوری کند و به جایش الهام و خلاقیت را انتخاب کند. و این شامل برخورد کردن با زندگی می ...
ژوراسیک پارک سوسیالیسم
هنگامی که نخستین بار با کوبا آشنا شدم، تقریبا 12 ساله بودم. سال های دهه 1980 بود و در کلاس مدرسه ای در برلین شرقی نشسته و به نقشه سیاسی جهان که کنار تخته سیاه آویزان بود نگاه می کردم. جهان روی این نقشه به صورت کاملا حرفه ای و تمیزی به دو بخش سرخ و آبی قسمت شده بود. به گزارش عطنا ، مقاله یوخن مارتین گوچ، نویسنده که با ترجمه ای از محمدعلی فیروزآبادی در روزنامه وقایع اتفاقیه به چاپ رسیده ...
داشتن روحیه ایثار و شهادت ناشی از عمل صالح هر فرد است/اکثر شهدای مدافع حرم در راهیان نور با شهدای دفاع ...
دفاع از کشور گذاشت. برای آشنایی بیشتر با این روحانی جانباز گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید: در آغاز گفتگو خودتان را معرفی نماید و مختصری از بیوگرافی خود بگویید؟ سال 1342 در تهران به دنیا آمدم. بعد از پایان دوره های قبل از دیپلم و اخذ مدرک دیپلم، راهی حوزه علمیه شدم و در این بخش به تحصیلات خود ادامه دادم و با توجه به علاقه ا ی که به حوزه داشتم، بعد از پایان تحصیل به تدریس در ...
آشوب عاشقانه ای است که جنگ تغییرش می دهد
کنم و بتوانم اتفاق تازه ای را ارایه کنم. این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به حضورش در این چند ساله در سینما یادآور شد: در این چند سال فعالیتم در سینما پررنگ تر شد و سعی کردم در این حوزه هم خود را اثبات کنم بنابراین حدود سه سال تمرکزم روی سینما بود که البته باز هم گزیده کاری داشتم. روایت 29 روز مقاومت مردم خرمشهر وی درباره سریال آشوب که این روزها در خرمشهر به ...
خیره شدن در چشمان مرگ
را مزه می کنم، انگار آسمان را مزه کرده باشم. چهل ویک درجه تب دارم. در خانه، مادرم مرا در وان آبی پر از تکه های یخ گذاشته بود. در بخش مراقبت های ویژه، لوله ها یا مارهایی در بازوانم است؛ پرستارانی خوب یا بد دوروبرم هستند. یک انترن سوزنی را توی یکی از سرخرگ هایم فرو می کند تا سطح اکسیژن خونم را اندازه بگیرد. آنسوتر، روی تخت کناری، قلب یک نوزاد از حرکت باز می ایستد. سه هفته بعد ...