سایر منابع:
سایر خبرها
قتل به خاطر یک مشت حرف زشت
خواستار قصاص قاتل فرزندش شد. سپس متهم در جایگاه ایستاد تا از خودش دفاع کند. یوسف در آغاز اظهاراتش اتهام قتل را پذیرفت و به قضات گفت: روز حادثه به خاطر مصرف مشروب در حالت عادی نبودم که متوجه درگیری 6 نفر از دوستانم در انتهای کوچه مان شدم. سریع خودم را به صحنه درگیری رساندم و چاقویی گیرآوردم. نمی دانم بعد از آن چه شد، فقط به خاطر یک مشت فحش و ناسزا با چاقو ضربه ای به سر دوستم زدم و از ترس فرار ...
لی اولیویرا گلر برزیلی سپاهان در گفتگوی اختصاصی با نصف جهان
سپاهان آمد و تو در این شش هفته هم آنقدر خوب بودی که مدام در کنفرانس های خبری مورد تمجید و ستایش سرمربی قرار گرفتی و خیلی زود هم دستور تمدید قرارداد با تو صادر شد. در این باره برای مان صحبت کن . آقای کرانچار مربی بزرگی است که در جام جهانی و جام ملت های اروپا سر مربیگری کرده و من بعد از هر نشست که متوجه صحبت های ایشان و تمجیدهایشان می شدم واقعاً به خودم افتخار می کردم که اینچنین از من تعریف ...
کولبری با کوله باری از تحصیل و امید
برآورده نشد باقر احمدی فرزند دوم و تنها پسر خانواده است. در یکی از روستاهای اطراف مریوان به دنیا آمده اما چند سالی است همراه خانواده در محله فرمانداری مریوان زندگی می کند. باهوش بود و از کودکی استعداد بسیاری در تحصیل داشت. بسرعت می آموخت و در کنار کمک به پدر در کشاورزی، درس را نیز با جدیت و نمره های خوب ادامه می داد. او از کودکی و موفقیت های تحصیلی اش این گونه می گوید: تنها پسرخانواده ...
جهادگری که سرمایه به کیش آورد و خودش را از کار برکنار کردند
کنند به خاطر گاز خردل که ما هنوز نتوانستیم آمریکا را محکوم بکنید اصلاً سیستم قضایی نداریم، وکلای بین المللی قابل نداریم من بعد از چند برنامه رهایش کردم گفتم ما به جایی نمی رسیم ولش کن. ایزدی: گاهی اوقات هم تطهیر می کنیم. طالب زاده: شرکت شیمیایی پِکتور را نام می برد و گاز خردل را می گوید و می گوید اتفاقاً پدر خانم من مسئول این سموم شیمیایی بود که صدام عله ایران استفاده کرد ...
قتل به خاطر سلام نکردن
از آنجا که دوستان کامران به من سلام نکردند، من ناراحت شدم و به کامران اعتراض کردم و گفتم چرا دوستانت این طور برخورد می کنند. این مسئله باعث شد درگیری لفظی بین ما ایجاد شود و بعد از درگیری مختصری که داشتیم، کامران و دوستانش رفتند. من هم به آنها گفتم می روم اما دوباره برمی گردم؛ اگر شما دوباره اینجا باشید، حتما حالتان را می گیرم. از هم جدا شدیم و من به راه خودم ادامه دادم. بعد از چند ...
مراکزی که بیمه سلامت اتباع را نمی پذیرند، تخلف کرده اند
بیمارستانش 17 میلیون تومان شد. او می گوید از ما که اتباع هستیم از ترس این که تسویه نکنیم، خرد خرد پول می گرفتند: اولش خیلی خوشحال شدم که دولت ایران بعد از این همه سال به ما توجه کرد، اما باز هم هر کجا می رویم، می گویند شما اتباع هستید، بیمه به شما تعلق نمی گیرد، پس بیمه شده ایم برای چه؟ در خانواده آنها هم بیمار دیابتی و فشار خون دارند که هر هفته نزدیک به 100 تا 150 هزار تومان فقط هزینه های معمولی دارو و ...
حرف های جالب ستاره سریال نفس در اولین مصاحبه
دادم سعیدی تأکید کرد: آن زمان من در رشته تحصیلی خودم یعنی معماری در یک شرکت مشغول کار بودم. یکی دو هفته از تستم گذشته بود که مرا برای تست گریم و تست لباس خواستند. من در آموزشگاه به صورت نظری این را آموخته بودم که چطور یک کاراکتر را بسازم و به آن نزدیک شوم، به نحوی که با من فاصله نداشته باشد اما کار جالبی که آقای سامان انجام دادند این بود که بعد از قبولی من در تست گریم و تست لباس از من ...
می خواست مانع رشد و عروجش نباشم / مهم ترین دغدغه اش نماز بود / هر شب از سوریه تماس می گرفت
و سعادتش را داشت. سوریه که بود زیاد با خانواده تماس می گرفت؟ هرشب حتما با من تماس داشت. حتی سری اولی که مجروح شده بود و من از این موضوع کاملا بی خبر بودم، از بیمارستان تماس می گرفت و آنقدر عادی برخورد می کرد که من اصلا متوجه نشدم؛ یعنی خودش را مقید به تماس با خانواده می دانست که در آن شرایط هم حواسش به این موضوع بود. وقتی هم که من از مجروحیت شان خبر دار شدم، گفت: هراتفاقی افتاده ...
روایتی از قرارگاه فوق سرّی نصرت
قرارگاه نشستند. حاجی و خیلی دیگه از بچه ها توی قرارگاه ماندند. اونها چی شدن؟ معلوم نیست!! احتمالاً در نیزارها مخفی شده اند. اما دشمن نیزارها را آتش زد، آتش بسیار زیاد بود و شعله می کشید. چند گروه تفحص راه انداختیم تا دنبالشان بگردیم. به تدریج بچه هایی که محاصره شده بودند، آمدند. بعد از ظهر عملیات، فردا صبح، دو روز بعد با پاهای سوخته و تاول زده برمی گشتند. سراغ حاجی ...
حکایت جانباز دماوندی که چند روز از عمرش را در سردخانه شهدا گذراند/ وقتی تقدیر این باشد که در دنیا بمانی
...، بارها دچار مجروحیت شدم؛ اما بنابر اعتقادات، عقب نشینی نکرده و به مبارزه خود ادامه دادم. وی افزود: در آن زمان، مادرم برای رزمندگان جبهه غذا و آذوقه فراهم می کرد؛ برادرم اسماعیل نیز به درجه رفیع شهادت نائل گردیده بود و یکی دیگر از برادرانم در زندان های بعثی اسیر بود؛ اما آموخته بود که در قبال خون شهدا و ایثارگران و پیام رهبری، مسئولیت خطیری دارد. سردار جبهه که در بیشتر ...
داستان زنی که برده جنسی شد
...> احساس خطر شاندرا به همراه سه قربانی دیگر قاچاق انسان متوجه شده بودم که به من دروغ گفته اند و وضعیتم خطرناک است. حتی یادم می آید به اطراف مغازه نگاه می کردم تا ببینم می شود به نحوی فرار کنم؟ ولی می ترسیدم و کسی را هم در آمریکا نمی شناختم. دو دختر دیگری که با من بودند به نظر می رسید از خریدشان لذت می برند. روز بعد من از گروه خودم جدا شدم و دیگر آن دو دختر را ندیدم. با ...
دنیای اسرارانگیز دختران و پسران تی اس
شاید اگر با کسی این موضوع را مطرح کنیم بگوید که شرم کن و توبه کن، شاید برچسب دیوانه به ما بزنند یا اینکه بیمار جنسی خطابمان کنند، حتی شاید وقتی به پدر و مادر بگوییم از خانه بیرونمان کنند و چندین شاید و احتمال دردآور و زجرآور که حتی برخی از ما ترجیح می دهیم بمیریم ولی این حس را تجربه نکنیم و بالعکس، شاید دختری باشیم که بعد از چند سال احساس کنیم که پسر هستیم.. هستند کسانی در جامعه ما که اکنون این ...
فیلم های تلویزیون در تعطیلات عیدفطر
.... بازیگرانی چون ریکی جرویس، اریک بانا و ورا فارمیگا در این فیلم سینمایی بازی کرده اند . ************************************* فیلم سینمایی دختر شیرینی فروش به کارگردانی ایرج طهماسب ، سه شنبه 6 تیرماه ساعت 10 از شبکه سه سیما پخش می شود. در خلاصه فیلم آمده است: پسر و دختر دو خانواده قصد ازدواج دارند. اما بیست سال است به خاطر مخالفت والدینشان با هم یا ...
روایت مادرانه لادن طباطبایی از اوتیسم
رسانی درباره اوتیسم تلاش کردید. چه شد که خواستید فضای سکوت درباره این افراد را بشکنید؟ وقتی به خاطر فرزندم مطالعاتی را در این زمینه شروع کردم، متوجه شدم بسیاری از خانواده ها از این مساله حرف نمی زنند و آن را انکار می کنند. برای اطلاع رسانی اوتیسم از سه سال پیش شروع به فعالیت کردم، بهمن سال 93 روی آنتن زنده تلویزیون به عنوان یک بازیگر اعلام کردم فرزندم اوتیسم دارد و بعد از آن هم به ...
نگرانی روز/ استقلال 10 میلیارد پیش خور کرد
...> سال 82 تیم اکبر غمخوار یادت نره دایی، باقری... ولی استقلال اون سال فقط علی سامره و عنایتی داشت. پسر خوب یکم به اعصاب مسلسل باش کم هرس بخور تا جایی که ما یادمونه بهترین مربیایی و گرون ترین مربیایی که اومدن ایران برای پرسپولیس بوده، به ما که رسیده اگر قلعه نویی رفت به جاش صمد رو آوردن یا مظلومی نرفتن مربیای چند میلیاردی مثل برانکو و کرانچار و ژوزه و آری هان و دنیزلی و.... بیارن. همین دو ...
ماجرای پدری که پسر رزمنده اش را طرد کرده بود
به روی خودم نیاوردم. زمستان بود و هوا سرد، سریع یک تاکسی گرفتم و هر دو با هم به خانه مان رفتیم. به مادرم هم گفتم: 10 روز مهمان داریم. پسر آقای خمینی ام! صبح روز بعد به دوستم گفتم آدرس مغازه پدرت را بده. قبول نکرد. گفت می روی با او حرف می زنی و با اخلاقی که از پدرم سراغ دارم به جای پاسخت روی صورتت آب دهن می اندازد. از من اصرار و از او انکار تا عاقبت قسمش دادم و با اکراه آدرس را داد. صاف ...
آزار و اذیت دختر 17 ساله در مقابل چشمان نامزدش + عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز این حادثه عصر روز دوشنبه 22 خردادماه در آبادان اتفاق افتاد. دختر جوانی همراه با پدر و مادرش به اداره پلیس رفت و از این سه پسر جوان شکایت کرد. ماموران دریافتند این دختر در خانه مادربزرگش مشغول درس خواندن بوده و در حالی که همسرش نیز حضور داشته، از طرف این سه مرد مورد حمله و تعرض قرار گرفته است. این 3 مرد خشن بعد از اجرای نقشه شان در برابر چشمان نامزد این دختر جوان ...
روایتی از شهادت محمد کیهانی شهید مدافع حرم
.... من به دلیل همین کلمه متدین و سختگیری بودن به مادرم گفتم که اگر این آقا ویلچری هم باشد به ایشان جواب مثبت می دهم. زمانی که ازدواج کردیدچند سالتان بود و نظر خانواده نسبت به این وصلت چه بود؟ همسر شهید: من متولد 1354 بودم و شهید متولد 57 یعنی شهید سه سال از من کوچکتر بودند. هر دو اندیمشکی هستیم در اندیمشک باهم آشنا شدیم و در همانجا زندگی خودمان را آغاز کردیم. سه فرزند پسر ...
مرگ مرموز دختری در میهمانی
دوست شدم و چندی پیش میهمانی کوچکی گرفتم و المیرا را هم دعوت کردم. اما هنوز ساعتی از میهمانی نگذشته بود که متوجه شدیم حال المیرا به دلیل مصرف متادون بد شد. همان موقع شهرزاد را از خانه بیرون کردم و با اورژانس تماس گرفتم. اما قبل از رسیدن امدادگران المیرا مرد و من که خیلی ترسیده بودم و احتمال می دادم مرگ او به گردن من بیفتد، تلفنم را خاموش کردم و اورژانس هم موفق نشد آدرس ما را پیدا کند. چند ساعتی با ...
چگونه بدون آنکه اخراج شوید به رئیس خود پیشنهادات سازنده بدهید
مطلبی که در ادامه می خوانید، به صورت داستانی از زبان شون لینچ نقل شده است: یک روز معمول کاری بود و من به عنوان یک مربی پرواز به محل کارم می رفتم. برنامه ی پروازی ام را بررسی کردم و متوجه شدم که خلبان کمکی من قرار است ژنرال خودم باشد. من از این موضوع خیلی هیجان زده نشدم. تا آن روز هرگز با یک ژنرال پرواز نکرده بودم و دلم نمی خواست وارد اتاقک خلبانی شوم و احساس کنم هر حرکتی که ...
حادثه در پارتی شبانه دختران و پسران جوان | علت مرگ المیرا چه بود؟
دوستش شهرزاد به یک میهمانی در خانه پسر جوانی رفته بودند. اما از همان شب ناپدید شده و دوستش از سرنوشت المیرا ابراز بی اطلاعی کرده بود. بدین ترتیب روزبه – صاحب خانه – بازداشت شد و دربازجویی گفت: مدتی قبل با شهرزاد دوست شدم و چندی پیش میهمانی کوچکی گرفتم و المیرا را هم دعوت کردم. اما هنوز ساعتی از میهمانی نگذشته بود که متوجه شدیم حال المیرا به دلیل مصرف متادون بد شد. همان موقع شهرزاد را از خانه بیرون ...
انتقادات صریح آیت الله مکارم به سند 2030
می شدند و در مجلس مطرح شود، در شورای عالی انقلاب فرهنگی که متولی این گونه مسائل است باید مطرح شود. من امیدوارم عزیزان تامل بیشتری کنند و تعصب به خرج ندهند. هیچ عیبی ندارد انسان شجاع باشد و بگوید این را پذیرفتم بعد مطالعه کردم و متوجه شدم درست نیست و پس گرفتم. امیدوارم مسئولین محترم در مورد این مطلب که بحث مهمی است با دقت قدم بردارند و انشالله مشمول لطف الهی خواهند شد. سند 2030 ، مکارم شیرازی ...
انتقام گیری عجیب زن از شوهرش به خاطر حرف گوش نکردن
این مرد، بازپرس دستور داد زن جوان همراه مأموران به محلی که ادعا کرده، برود اما این زن از رفتن امتناع کرد و با برخورد های عصبی با مأموران اعلام کرد که جایی نمی رود. برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر، مأموران فرزندان این زوج را بازجویی کردند. پسر نوجوان خانواده که 17 سال دارد، گفت: مادرم دچار مشکل عصبی است و آنچه درباره پدرم گفته دروغ است؛ پدرم هیچ کار خلافی نکرده است. او گفت: پدر و مادرم ...
زندگی سراسر صعود است
، کودکی اش، خانواده اش، صعودهایش و... ماحصلش همین است که می خوانید. قیچی سازها در خواب هم نمی دیدند که روزی گام های جسور و استوار عظیم، نام شان را بر بلندای جهان طنین انداز کند. همان آذری زبان هایی که تبارشان قیچی ساز و نام فامیل شان برگرفته از حرفه چند پشت آنها بود. عظیم در تمام این سال ها آرام اما مصمم گام برداشته و شده ایرانی افتخارآفرینی که امروز بر فراز قله ایستاده است ...
چند نکته درباره سرطان پروستات
برای ابتلا به این بیماری بیشتر است. وی افزود: به عنوان مثال اگر پدر یک خانواده سرطان پروستات داشته باشد، پسر او چهار برابر بیش از سایر مردان در معرض ابتلا به سرطان پروستات قرار می گیرد. بر این اساس اگر کسی در خانواده اش بویژه از سمت پدری، موارد ابتلا به سرطان پروستات را مشاهده کرد، حتما برای بررسی و کنترل شرایط خودش هرچه زودتر به پزشک مراجعه کند. نوروزی با بیان اینکه متاسفانه ...
جنسیت جنین ، چه زمانی مشخص می شود؟
پسر بودن جنین خود خبردار می شوند. جنسیت جنین چه زمانی مشخص می شود؟ در هفته 14 محتویات روده که قبل از این در بندناف بوده به تدریج در حفره شکمی جا می گیرد. به دنبال تکمیل اپیدرم جنین از این پس به لمس کردن حساس است و می تواند اخم کند یا چشمانش را حرکت دهد. این هفته زمان مناسبی برای تعیین جنسیت جنین است. جنسیت جنین در چند هفتگی تشکیل می شود؟ جنسیت بلافاصله پس ...
پرچمدار ادبیات ایران در بالکان
دانشگاه بود و بنابراین فضای کودکی و نوجوانی ام، تقریباً ادبی بود و فکر می کنم بر من تأثیر گذاشت. او شعر هم می گفت که البته در چارچوب ادبیات یوگسلاوی می گنجد. از کودکی و از همان دبستان که خواندن و نوشتن را آموختم، به کتاب بسیار علاقه داشتم. در دبستان یکی از بهترین دانش آموزان بودم و وقتی بزرگ تر شدم، پسر خوبی هم بودم! البته پدرم هم کتابخانه بزرگی داشت. و در این کتابخانه، آیا آثاری ...
اگر گناهمان به ما برمی گشت، هلاک شده بودیم - سیمای حیوانی انسان
راه می روم، با خدا در ارتباط باشم، من خودم اصلاً با خدا حال می کنم، حالا نماز نمی خوانم و ... . امّا می فرمایند: باید نماز باشد. می دانید شیطان چه گفت؟ گفت: خدایا، تو سجده ی بر آدم را از من بردار، ببین من چگونه تو را عبادت می کنم، همان گونه که تا به حال، تو را عبادت می کردم. پروردگار عالم بیان فرمود: آن چیزی که من می خواهم باید انجام شود، نه آنچه تو می خواهی. حالا بعضی ها هم ...
جرعه آبی که باعث مرگ مرد جوان شد
سال سن دارم و از اتباع کشور افغانستان هستم؛ در مرداد ماه سال 95 همراه با چند نفر دیگر به صورت قاچاق قصد ورود به خاک ایران را داشتیم، در میان راه، در حالیکه در کوه راه می رفتیم در محدوده شهرستان سراوان از یکی دیگر از افرادی که قصد ورود به صورت قاچاق به خاک ایران را داشت آب خواستم اما آن مرد به من آب نداد به همین خاطر با وی درگیر شدم، او پایش لیز خورد، از کوه به پایین پرت شد و جان باخت. ...
مسئولان صاحب قدرتی که خود را بی نیاز از نوشتن پایان نامه می بینند
برای این کار؛ از یک طرف هم خانواده داشتم و آن مشکلات خاص خودش را داشت باید می رفتیم خانه بچه مشکل داشت، خانمم مشکل داشت، یا خریدی، کاری داشتیم؛ برای همین وقت آنچنانی نداشتیم که بخواهم دنبال کار پروژه یا این چیزها باشم، من مجبور شدم که بدهم بیرون (کد 26) در کنار شاغل بودن اگر مسئله تأهل هم قرار بگیرد، وضعیت بغرنج تر می شود برای فردی که هم در موقعیت شغلی درگیر است و هم ازدواج کرده است و ...