سایر منابع:
سایر خبرها
بیان آرزوی شهادت در دستمال تاخورده
پیداکرده بودم و با خود می گفتم من تحمل هر سختی را در کنار او دارم و این بار این من بودم که دوست داشتم آقا صالح همسرم شود تا اینکه پدرم دست آخر با استخاره ای که باوجود سختی هایی به عاقبت به خیری من ختم می شد رضایت خود را اعلام کردند. بیان آرزوی شهادت در دستمال تاخورده همسر شهید مدافع حرم با تمام احساساتش از خاطرات روز عقدشان قبل از جاری شدن خطبه عقد می گوید: فکر می کنم همسرم ...
شوهر جنایتکار از عضویت همسرش در شبکه های مجازی به خشم آمد
، به طوری که یک روز به او مشکوک شدم و از پسرم خواستم تلفن همراه مادرش را بررسی کند. او نیز همان روز گفت بابا، بهتر است هر چه زودتر مادرمان را طلاق بدهی. با شنیدن این حرف، مطمئن شدم او با پیامک و تلگرام با کسی ارتباط پنهانی دارد. بنابراین با عصبانیت تلفن همراهش را گرفتم تا زندگی ام را نجات دهم. دو روز بعد وقتی با هم در خانه تنها بودیم، از او خواستم به رابطه پنهانی اش اعتراف کند اما همسرم ...
می خواست مانع رشد و عروجش نباشم / مهم ترین دغدغه اش نماز بود / هر شب از سوریه تماس می گرفت
؛ تا دیروقت هم منتظر ماندم. بالاخره کی خبردار شدید؟ ظهر روز چهارشنبه از طرف دایی ام خبردار شدم که آقا جواد مجروح شده و تیر به دستش خورده؛ اما بعد گفتند نه، تیر به پهلویش خورده و بیهوش است. به هر صورت من با روحیاتی که از همسرم سراغ داشتم نمی توانستم موضوع مجروح شدنش و بی خبر گذاشتنم را قبول کنم. گفتم: نه! جواد در بدترین شرایط هم که باشد به من زنگ می زند. نمی خواستم تحت هرشرایطی موضوع ...
یک جهان قرآن/ شعبه ای از بیت الاحزان را در نیویورک تأسیس می کنیم
هنوز حل نشده باقی بود. خانم شیخ در این باره اینطور توضیح می دهد: چند روزی طول کشید تا بتوانم موضوع را با شوهرم مطرح کنم. با خودم فکر کردم اول از او برای رفتن کمیل اجازه میگیرم و اگر رضایت داد پینشهاد می کنم که من با دخترها هم برویم. استرس زیادی داشتم اما ته قلبم روشن بود. قبل از شروع صحبت با همسرم به حضرت زهرا(س) متوسل شدم. از او خواستم به این خاطر که ما تصمیم داریم به خانه خودش یعنی بیت الاحزان ...
روایتی از کودکی تا شهادت/ عشق مدافعان حرم به خانواده شان وصف ناشدنی است
سپری کرد. وی با بیان اینکه آقا مصطفی فرزند اولم بود و بعد از وی خدا 2 فرزند پسر و دختر به ما بخشید، تصریح کرد: با وجود آنکه در گذشته سختی های بسیاری برای گذران زندگی وجود داشت، اما دعای پدر و مادر همسرم موجب تربیت فرزندی صالح همچون آقا مصطفی شد، چرا که پدرشوهرم فردی بسیار مذهبی بود و از ایشان برای زندگی به ویژه تربیت فرزندانم درس می گرفتم. صدیقه نیاکانی با تاکید بر اینکه آقا ...
روایتی از شهادت محمد کیهانی شهید مدافع حرم
دارم و احساس می کنم این احساس نشات گرفته از وابستگی به دنیا باشد. من عاشق شهادت هستم و دم از شهادت می زنم ولی هنوز به آن نقطه ای که همسرم رسید نرسیده ام. بحث شهادت در خانه ما وجود داشت و برخی از اقوام نیز به شهادت رسیدند اما هنوز درک نکردم که همسرم به کدام نقطه رسید که به درجه شهادت نائل شد. مطمئن هستم به نقطه ای نرسیدم که همسرم رسیده و همین موضوع سبب می شود که برخی از جاها بمانم که ...
تجاوز به دختر جوان در مقابل نامزدش
نامزد دختر نوجوان نامزد این دختر که در دادسرا حضور داشت، درباره روز حادثه به بازپرس گفت: نسرین در خانه مادربزرگش تنها بود که برای دیدنش به خانه شان رفتم و پس از چند ساعت وقتی از خانه خارج شدم، فهمیدم که ریموت در خانه پدری ام در خانه نسرین جا مانده و زمانی که به خانه بازگشتم، درحال صحبت با همسرم بودم که ناگهان 3 مرد وارد خانه شده و این صحنه تلخ را با زخمی کردن من رقم زدند. دستگیری ...
هنوز در فرهنگ ما فلانی دارد قصه می گوید یعنی حرفش مهم نیست!
دوستانه ای حول کتاب نبود. به معرفی یکی از دوستان با آقای دهباشی آشنا شدم و از آن زمان تا به امروز که سی سال گذشته است، همواره از کمک های ایشان بهره مند بودم و نظاره گر فعالیت پیگیر ایشان در مجله نگاری بودم. شروع به همکاری با کلک و بعد بخارا کردم که این دو نشریه از معدود مجلات ادبی هستند که هنوز هم وقتی بدان مراجعه می کنیم، مطالب خواندنی کم ندارد. بسیاری از مجلات هستند که وقتی دو سه ماهی از تاریخ ...
قتل زنی توسط شوهرش تنها یک روز پس از ازدواج
. فردای آن روز شوهرش آمد و آنها با هم بیرون رفتند بعد به من گفتند دخترم کشته شده است. من اطلاعات بیشتری ندارم. پلیس دوماه بعد در حالی که همچنان انگیزه قتل پنهان مانده بود، توانست احمد را بازداشت کند. مرد جوان وقتی مورد بازجویی قرار گرفت قتل همسرش را قبول کرد. او گفت: من آدم عصبی ای هستم و خیلی زود واکنش نشان می دهم. روز حادثه وقتی که متوجه شدم خانواده همسرم کلاهبرداری کرده اند تصمیم ...
شریعتی به دنبال زایش افق های فکری جدید بود
. در رابطه با بحث اسلام منهای روحانیت، بخشی از آن به عکس المعل هایی برمی گردد که بعد از انقلاب در میان تعدادی از هواداران دکتر شریعتی به وجود آمد، مثل آرمان مستضعفین یا گروه های دیگر، ولی آنها نسبتی با شریعتی نداشتند و شریعتی یک سال و نیم قبل از انقلاب وفات یافت. جهانبخش: سارتر انسان آزاد اندیشی بود. شریعتی از قول وی می گوید: من در دوران کودکی تحت تأثیر دو نفر قرار گرفتم که آزاد اندیشی ...
نمایندگان زن شوراهای سیستان و بلوچستان و دغدغه هایی که برای زنان دارند
ما تنها یک مدرسه داریم و دخترها و پسرها تنها می توانند تا پنج کلاس درس بخوانند و بعد از آن باید ترک تحصیل کنند. معلم هم نداریم و معلم هایی که می آیند برایشان چندان اهمیتی ندارد که بچه ها باسواد می شوند یا خیر. ما از بهداشت، آب و برق و محل بازی برای بچه ها محروم هستیم. مردها اصلاً کار ندارند؛ آنها یا معتاد می شوند یا مجبورند شش تا هفت ماه بیرون از منطقه کار کنند. زنان هم با خانه داری و کارهایی مثل گلدوزی زندگی خود را سپری می کنند. ا ...
سناریوی مرموز اختلاف خانواده اعیان نشین
اند از روی عصبانیت تصمیم گرفت تا راز پنهانی را فاش کند و با ماموران کلانتری 141 راه آهن تماس گرفت. او در مقابل ماموران پلیس ادعا کرد: دی ماه سال گذشته بود که همسرم با خودرو شاسی بلند وارد حیاط خانه شد و من که از پشت پنجره او را مشاهده می کردم به دو بسته بزرگ که در پشت خودرویش بود، مشکوک شدم. با سرعت خودم را به حیاط رساندم و زمانی که در مورد بسته های مرموز از او سوال کردم، شنیدم که شوهرم 2 نفر از ...
محمدحسن فلاحیان: با حاج قاسم سلیمانی جلسات زیادی می رفتیم/ در پاکسازی، شهید فروزان را دیدم که تا سینه در ...
شدیم کسانی چون محمدحسین دهقانی، فروزان، خاکسار از بفروئیه و ... که حدود 17 نفر بودند در میدان مین مانده بودند. بعد از دو سه روز توانستیم عراقی ها را دور بزنیم. از دشت عباس وارد شدیم و عراقی ها را از پشت غافلگیر و محاصره کردیم. صبح که به سمت میدان مین رفتیم، دیدم که بچه ها همه تکه تکه شده بودند و دست و پای هر کدام به سمتی افتاده بود. در زمان پاکسازی هم که به یکی از سنگرها نزدیک ...
عزا گرفته ام چطور از فوتبال خداحافظی کنم
ازدواج کرده بودم و دخترم هم تازه به دنیا آمده بود. آن موقع در تمرین با خودم می گفتم چطور می شود وقتی سن یک بازیکن حرفه ای بالا می رود. الان نگاه می کنم و می بینم که 9 سال از آن زمان گذشته است؛ مثل برق و باد گذشت. 20 سال است که در لیگ بازی می کنم و خدا را شکر می کنم که توانستم این مسیر را طی کنم. بازیکن کهنه کار ذوب آهن در ادامه با اشاره به اینکه بازیکنان جوان باید قدر فرصت های خود را ...
باز کردن پای شوهر به پرونده قتل خیالی
تا مرا به گفته خودش تنبیه کند. وی در شرح ماجرا گفت: چندسال قبل در روستایی در یکی از شهرهای مرکزی چوپانی می کردم و در کنار آن درس خواندم تا اینکه در رشته مهندسی دانشگاهی قبول شدم. دانشجو بودم که عاشق همسرم شدم و با او ازدواج کردم و الان هم عاشق او هستم. مدتی بعد وارد ساخت و ساز شدم و مسیر زندگی ام تغییر کرد به طوری که الان شرکتی در یکی از خیابان های شمالی تهران دارم. چند سالی ...
مرد همسرکُش در بیمارستان روانی بستری می شود
هویت آگاهی در صحنه جرم حاضر شدند. با حضور بازپرس در صحنه جرم، تحقیقات از شوهر پنجاه ساله مقتول آغاز شد و وی در اظهاراتش به بازپرس گفت: 24 سال قبل با همسرم ازدواج کردم و دو دختر دارم، زمان وقوع قتل دخترانم مدرسه بودند، از زمانیکه با همسرم ازدواج کردم او داخل شکم من g.p.s کار گذاشته و هر جایی که می روم رد مرا می زند، به همین دلیل از دست او نارحت و با وی درگیر شدم، دعوای ما از داخل اتاق ...
کامبیز دیرباز: بهروز وثوقی، اسطوره من است
به گزارش شفاف، گفت و گو با کامبیز دیرباز را با نقش جذاب این روزهایش در زیر پای مادر یعنی خلیل کبابی آغاز کردیم که هنوز معلوم نیست قهرمان است یا ضدقهرمان و بعد برگشتیم به سال قبل و غیاث صفا که یک ضدقهرمان و یا شاید یک شخصیت خاکستری بود در پشت بام تهران و بعد رفتیم به سال قبل تر از آن، و میکاییل را بررسی کردیم که یک قهرمان بود؛ از همان هایی که هم خود او وهم همه دوست دارند. در سینمای این ...
ناگفته ها از رشادت شهید جواد تیموری در مجلس
اند که جواد می توانست خودش را جایی پنهان کند، یا گوشه ای سنگر بگیرد و گلوله نخورد، اما دلش راضی نشده بود تروریست های تکفیری به مجلس، نماینده ها و مردم صدمه بزنند. من آن جا نبودم اما مطمئن هستم او بدون ترس و تا آخرین قطره خونی که در بدنش داشته، با تروریست ها جنگیده است. عاطفه خانم بغض می کند و ادامه می دهد: همسرم عاشق این بود که به عنوان مدافع حرم برود سوریه. همه اطرافیان این مسئله را می ...
لاغری بعد از زایمان، پیشنهاد دکتر کرمانی
تماس مستقیم: 09122020777 روز یکشنبه12 مرداد ماه برای پاسخ به پرسش های کاربران عزیز وارد ایمیلم شدم و تک تک پرسش ها را پاسخ دادم. یکی از پرسش ها خیلی برای من جالب بود فرستنده ایمیل خانمی بود با سن 34 سال متاهل دارای دو فرزند 2 و 9 ساله قد این خانم 168 سانتیمنر و وزن 96 کیلوگرم و استخوان بندی متوسط داشت و خانه دار بود از ذکر نام حقیقی احتیاطا خودداری می کنم. در نامه ...
سلطان جاده های ایران از انتظارهایش می گوید/گذران زندگی سخت است
همدان شروع کردم و می دانستم که مسیر سختی را پیش رو دارم و باید از شهرهای قزوین، تهران، سمنان، دامغان و شاهرود عبور می کردم تا به مشهد برسم. وی ادامه داد: آن زمان تنها 25 سال داشتم که سفر خود را شروع کردم و قدرت جوانی باعث شد سفرم 15 روز بیشتر طول نکشد که من در این مدت توانستم خودم را به مشهد برسانم. حتی در زمان جنگ ایران و عراق از دوچرخه سواری دست نکشیدم و برای اینکه به رزمنده ها ...
کودکان همیشه گرسنه
. قانع کردن چنین کودکی بسیار سخت است، چراکه او انواع خوراکی ها را در دست همسالان خود می بیند و همیشه این سوال را دارد که چرا آنها می خورند و من نباید بخورم؟ البته او موقع تولد کاملا سالم بود و تا شش ماهگی هم هیچ مشکلی نداشت، اما از شش ماهگی شکمش بزرگ شد و استفراغ های جهنده و مداوم امانش را برید. از آن زمان به بعد بود که پای انواع و اقسام آزمایش ها و عکس ها به زندگی اش باز شد، ولی بی فایده. مریم ...
می خواست پشت به پشت هم برویم تا بیت المقدس!
. آغوشش را باز کرد و دست به بغل شد. انگار سال ها مرا ندیده بود. از اینجا به بعد رفاقت های جواد و ابراهیم از سوریه و چند هزار کیلومتری مرزهای ایران روایت می شود؛ روایتی که ابراهیم اینگونه شروعش می کند: اوایل رفتنم به سوریه، گروهانم با گروهان جواد فرق می کرد. او حتی اجازه نداد گروهان مان جدا باشد و هرطوری بود مرا به گروهان و دسته خودش برد و تاکید کرد هرجا خواستی بروی با هم ؛ جدا نرو. پرسیدم تو می خواهی ...
ناجی آبهای ایران و قصه نجات 60 لرستانی از مرگ حتمی
؛ زمانی که بلوز سربازی اش توسط یکی از همخدمتی هایش به روی صورتش انداخته شد، نام سید جواد نظریان نظرم را جلب کرد یعنی همان نامی که روزها قبل ذهن مرا درگیر کرده بود. در گرم ترین مواقع سال برای کشف پیکرهای غرق شدگان در تنگه های مخوف و رودخانه خروشان سیمره به لرستان آمده ام. در یک مورد از این عملیات ها در تاریخ سی ام اردیبهشت ماه 1392 پیکر دختر خانمی را از سیمره بعد از چهار روز تلاش کشف کردم و ...
کتک کاری به خاطر قطعی اینترنت!
بیرون رفت و تا سه روز برنگشت. من هم وقتی این وضعیت را دیدم تصمیم به جدایی گرفتم. مرد جوان هم نیز به قاضی گفت: آقای قاضی این خانم مرا به خاطر یک اینترنت دیوانه کرد. از وقتی اینترنت را خریدم او هر شب غر می زد و به من می گفت که بی عرضه هستم. تا جایی که آخرین بار به شدت عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم. قبول دارم که زیاده روی کردم، ولی رفتارهای این زن مرا دیوانه کرد. برای همین از دستش عصبانی شدم و هنوز هم عصبانی ام. تا جایی که می خواهم از او جدا شوم. در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و به این زوج فرصتی داد تا بیشتر درباره جدایی فکر کنند. ...
داماد برای رهایی از دست دختری که قبل از ازدواج با او رابطه داشت، دست به قتل زد
دیگر آیدا را دیدم و عشق مان تازه شد. با هم قرار ازدواج گذاشتیم اما دوستانم خبر دادند که او در این مدت تغییرات زیادی کرده و خانواده ام نیز با ازدواج مان بشدت مخالفت کردند. به همین خاطر با دختر دیگری پای سفره عقد نشستیم که آیدا با شنیدن این خبر شوکه شد. او برایم پیغام های زیادی فرستاد اما من تصمیم گرفتم زندگی بی دردسری در کنار همسرم را شروع کنم و به همسرم پایبند باشم. مدت ها گذشت و این ماجرا به ...