سایر خبرها
مائده عشوری گفت: حسن توضیح زیادی از کارش نمی داد و واقعاً ما در این چند سال نمی دانستیم کارش چیست. پس از ...
واقعاً ما در این چند سال نمی دانستیم کارش چیست. با وجود عدم اطلاع از شغل شان قطعاً شنیدن خبر شهادت ایشان برایتان عجیب بود؟ ما هر روز سحری باید با هم تماس می گرفتیم. آخرین بار به داداش پیام دادم که داداشی بیداری، می خواهم بهت زنگ بزنم. گفت بیدارم اما من خودم زنگ می زنم، با پیام حرف زدیم. امتحانات ترمش هم شروع شده بود. گفتم دلم برایت تنگ شده است. می خواهم امتحاناتت تمام شد ...
روایتی از عاشق پیشگی یک شهید مدافع حرم
دنبال گوسفند قربانی کردیم ساعت 6 زنگ زد گفت مادر شهر شما چقد سرده و بعد هم گفت هیچکس برای استقبال نیاد منزل باشین من خودم میام حسین و شهید سالخورده با هم آمده بودند اسپند دود کردم آن روز یک روز خاص برای خانواده ما بود حرف زدن حسین کارهایش ..هیچ وقت از ذهنم خارج نمی شود با حسین که تنها شدم گفتم حسین جان دیگه نرو یا دیرتر برو با جدیت گفت مادر جان از شما انتظار نداشتم نمی دانی چه بلایی بر سر ...
آسایش: همچنان قطام شاه نقشم است
که به خاطر دایی مازیار پرتو خیلی در جریان اتفاق های سینما بودم اما وسوسه نمی شدم. حتی فقط یکی و دوتا فیلم را در سینما دیدم مثل هامون ، مدرسه موش ها و ... در خانه ما بیشتر موسیقی اهمیت داشت. خواهرتان چطور؟ - او یک سال از من بالاتر بود اما خیلی بیشتر درس می خواند. کلا علایقش فرق می کرد. من در ریاضی و فیزیک خوب بودم و او در ادبیات و علوم و ... عجیب است که دایی تان ...
روایت شاهدعینی انفجار7تیر از ریشه اختلافات مجلس با بنی صدر
ماجرای طرح عدم کفایت آقای بنی صدر بفرمایید که 25 خرداد سال 60 دو فوریتش در مجلس رأی آورد و سی و یکم خرداد هم طرح در دستور کار مجلس قرار گرفت. از آن زمان شروع کنید که ریشه این طرح در کجا بود؟ آن زمان من نماینده مجلس اول بودم و از قضایا و مشکلاتی که بین آقای بنی صدر و مجلس پیش آمد، اطلاع داشتم. روز هفتم تیر هم در محل حادثه بودم. به طور معمول ما نماز مغرب و عشا را در حزب جمهوری به امامت ...
مرگ کوروش تلنگری به همه نویسندگان بود
می میرد اما بعد به نظرم رسید درست تر این است که نویسنده ایرانی چه طور زندگی می کند. چه طور مردن چه اهمیتی دارد زمانی که چه طور زندگی کردن اهمیت ندارد. او افزود: تصور کنید نویسنده جوانی را که پس از سال ها نوشتن روزها و شب ها با این رویا به سر می کند که کتاب چاپ شده اش را به دست بگیرد اما ناگهان دستی بیرون می آید و به رویای نجیب و پاک و معصومانه اش مشتی لجن می پاشد. تصور کنید نویسنده ای ...
ایرینای سه خواهر هستم/ تجربه حضور در سوفی و دیوانه
معجونی قصد داشت کتاب هنک سگ گاوچران را به صورت کتاب صوتی منتشر کند و من چون از قبل این مجموعه کتاب را خوانده بودم علاقه زیادی به این کار نشان دادم. همین مساله باعث شد در این کتاب صوتی حضور داشته باشم و بعد از آن نیز در نمایش باغ آلبالو ، ستوان اینیشمور ، سه خواهر و پرفورمنس خانه ام ابری ست نیز بازی کنم. این بازیگر درباره همکاری با کارگردان هایی دیگر غیر از حسن معجونی توضیح داد: غیر از ...
شوهرخواهرم برای این که چیزی را که از من داشت پخش نکند مرا قربانی نیت خود کرد
را زمین گذاشتم و به سمت لب تاپم رفتم و وارد ایمیلم شدم، بله راست می گفت او مرا تعقیب کرده بود و من و امید که در پارک در حال حرف زدن بودیم فیلم گرفته بود. نمی دانستم چه کار کنم، ساسان دوباره زنگ زد و گفت: فیلم را دیدی؟ گفتم : بله پرسیدم : حالا از من چه می خواهی؟ ساسان با کمال پررویی گفت: فعلاً دو میلیون پول برایم جور کن بد جوری گرفتارم، چاره ای نداشتم مخفیانه دو تا از النگوهایم را ...
چطور می توان شیفته خدمت بود، نه تشنه قدرت ؟!
...، شب ها هم در آن جا بمانم و به تمام معنا طلبه شبانه روزی باشم. از یک نظر هم فاصله منزل تا مدرسه چهار تا پنج کیلومتری می شد و هر روز رفت و آمد مقداری وقت از بین می رفت و هم بیشتر به کارهایم می رسیدم و هم در خانه ای که بودم پرجمعیت بود و من اتاق تنها نداشتم و نمی توانستم به کارهایم بپردازم. البته من در آن موقع فقط یک خواهر داشتم، ولی با عموها و مادربزرگ همه در یک خانه زندگی می کردیم. به این ...
ایزدپناه بازیکن بزرگی بود ولی مربی بزرگی نیست/ بسکتبال شهرداری 2 میلیارد تومان بودجه داشته است/ بازیکن ...
مسئول استعدادیابی استان گلستان بودم که فکر می کنم 11 ماه فعالیت کردم و در این 11 ماه یک بازیکن به نام یاسین کلاسنگیانی به تیم ملی جوانان تحویل دادم و سروش بنی کریم هم که با بی مهری آقایان روبرو است را به بسکتبال گرگان معرفی کردم. بعد از آن نیز چهار سال به عنوان مربی در کنار اسدالله کبیر در سوپر لیگ بسکتبال ایران بودم که دو بار مقام چهارم لیگ را از آن خود کردیم، مربی تیم دانشگاه آزاد ...
اولین سوال رهبر انقلاب از محافظان پس از به هوش آمدن چه بود؟
ها از جمله شهید مطهری پیش آمد. یادم هست همین مطلب برای آقای هاشمی پیش آمد. این مسائل می طلبید بحث نیروهای حفاظت برای این مهم در نظر بگیرند. در آن سال ها من توسط دوستان دست اندر کار انتخاب شدم. توفیق حاصل شد بعد از ترور آقای هاشمی چند ماهی خدمت ایشان بودم؛ یعنی اولین شخصیتی که حفاظت ایشان را شروع کردم، آقای هاشمی بود که بعد از ترور به تیم ایشان ملحق شدم. سؤال: چه خاطره ای از مدت حضور در ...
رفتار زشت داماد به خاطر خندیدن تازه عروس به یک پسر آرایش کرده در خیابان
، اما مشکلی پیش آمد که در حد انفجار ناراحت شدم. حالا ماجرا چه بود، برایتان تعریف می کنم. ظاهرا در مراسم حنابندان دختر خاله میلاد، پسر خاله ام بابک به میلاد چیزی گفته بود که ناراحتش کرده بود. آن شب شوهرم، هر طور توانست نیش زبان زد. دائم می رفت و می آمد و می گفت، چرا پسر خاله ات، بدون یاالله گفتن وارد مجلس زنانه می شود، چرا این حرف را زد، چرا آن طور نگاه کرد؟ من هم که ناراحت شده بودم ...
خاطرات خوش قاری ایرانی از کارگیل هند + عکس
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، همه ساله و در ایام ماه مبارک رمضان شاهد اعزام قاریان و حافظان ممتاز کشورمان به نقاط مختلف جهان برای تلاوت و تبلیغ قرآن کریم هستیم، حسن مختاری یکی از قاریان کشورمان است که چند روزی را در این ایام و در کشور هند گذرانده است. وی در گفت وگو با ایکنا به ارائه توضیحاتی از سفرش به هند پرداخت و بیان کرد: در تاریخ 20 خردادماه وارد شهر دهلی شدم و در خانه ...
زندگی تازه مسلمانان آمریکایی در دوران پسا ترامپ
کمتری نسبت به مرد دارد، و به همین دلیل بعضاً برخورد مناسبی با زنان محجبه ندارند. کریس سنت لوئیس اولین بار بعد از حوادث 11 سپتامبر تصمیم گرفت درباره اسلام اطلاعاتی کسب کند. وی می گوید: من با یک بحران هویتی مواجه بودم. همیشه فکر می کردم اصلاً چرا زنده هستم. اما بعد از آشنایی با اسلام همواره در فکر یادگیری بیشتر درباره این دین بودم. کریس تاکید می کند: وقتی به حد کافی ...
راز قتل نازگل
. قرار بود اول به دفتر خدمات دولت برویم و کارت ملی نازگل را عوض کنیم و بعد راهی بازار شویم، اما نازگل امروز حال خوبی نداشت. هر چه به او گفتم چه اتفاقی افتاده، جواب درستی نمی داد. در میان راه نظرش عوض شد و به بازار رفتیم. در حال خرید بودم که متوجه غیبت او شدم. تلفن همراهش خاموش بود. نگران بودم و با پدرش تماس گرفتم. نمی دانم امروز چرا این رفتار را کرد و بعد از جدایی از من در بازار چرا این بلا بر سرش ...
حکم اعدام برای یک زن و شوهر
آنها اطمینان کرده بودم؛ مبالغی به عنوان شهریه واریز کردم و بعد هم تعلیمات شروع شد. مدتی گذشت تا اینکه یک روز این مرد به من گفت برای اینکه روحم تعالی بیشتری ییدا کند بایستی از مرحله ظاهر بگذرم و به مرحله باطن برسم و با همان زن حقه باز مرا مجبور کردند به کارهای آزار دهنده ای تن بدهم. تا اینکه پس از مدتی فهمیدم موضوع عرفان بهانه ای بوده تا مرا مورد آزارواذیت قرار دهند. پس از ...
روایت همسر یک زندانی از کمک های کمیته امداد
امداد معرفی شدم و زمانی که مددکار این نهاد وضعیت ما را بررسی کرد مشمول دریافت خدمات امداد معرفی شدیم. این زن سرپرست خانوار با اشاره به دریافت مستمری از کمیته امداد می گوید: زندگی ما اکنون با این مستمری می چرخد. من دو فرزند 3 و 5 ساله دارم و قادر نیستم آن ها را در خانه تنها گذاشته و به سر کار بروم. جعفری با اشاره به مدت زمان باقی مانده از حضور همسرش در زندان می گوید: همسر من یک سال و 3 ماه دیگر آزاد ...
روایتی از زندگی بهداد سلیمی قویترین مرد جهان +جزئیات
آرزوها و هدف هایش نباید سقفی تعیین کند، اگر سقفی تعیین کند به همان محدود می شود. اگر آرزوهای مان حد و سقفی نداشته باشد، به جاهایی خواهیم رسید که هیچ وقت تصورش را نمی کردیم. چه چیزی در زندگی روزمره هیجان زده تان می کند؟ قطعا دیدن دخترم. بعد از چند ساعت تمرین در روز و خستگی زیاد وقتی به خانه می روم و از دیدن لبخندی که دخترم به من می زند و علاقه ای که در چشمانش پیداست، واقعا هیجان ...
نشست هم اندیشی اصحاب رسانه با نماینده مردم پاوه و اورامانات برگزار شد
جلوه داد. من اگر از وزیر طرح سوال می کنم یا استیضاح می کنم تنها بخاطر طرح مطالبات است. من هم دغدغه های شما رو دارم. ما باید درصد خطا را پایین آوریم. بعد از شروع دور نمایندگی ام برخی از افراد و سرمایه داران دور شهاب نادری را گرفتند، اما آیا به آنان اهمیت دادم؟ شهاب نادری در ادامه به حوادث تروریستی 17 خرداد تهران اشاره کرد و گفت:نکته ای دیگر که می خواهم مطرح کنم در خصوص حادثه اخیر تروریستی ...
80 درصد شاغلان بدون بیمه، زنان هستند
اخراج شدم. بعد از آن هم چند ماه بیکار بودم و از سر کلافگی و بیکاری این جا آمدم. دختری 29ساله در استان کهگیلویه و بویراحمد از کار بدون قرارداد و بیمه اش ناراضی است، اما آن طور که خودش می گوید بهتر از بیکاری است و چاره دیگری ندارد: بالاخره که چی؟ این همه مرد جوان بیکار می چرخند و پول توی جیب شان را هم از خانواده می گیرند، همه هم الان افسرده. حق ما این نیست ولی برای صاحب مغازه هم بیشتر از این نمی صرفد ...
نقشه دختر جوان برای مردی که برایش شارژ فرستاد
سیم در حال صحبت بود و نام سرهنگی را تکرار می کرد. بهرام اظهاراتش به ماموران را اینگونه ادامه داد: بسیار ترسیده بودم و فرار کردم که سه مرد از داخل ماکسیما پیاده شده و مرا تعقیب کردند، آنها در نهایت مرا داخل کوچه بن بستی گیر انداخته و گرفتند، آنها من را به شدت کتک زدند به طوریکه سرم شکست و لباسهایم خونی شد، سرانجام نیز مرا به داخل ماکسیما بردند، آنجا بود که فهمیدم دختر جوان از طرف سوسن اجیر شده است ...
نگاهی به سنتِ مکتوب آقای گلستان
در من دمیده بود، این شادی، این دهان بازمانده پیش خوبی و زیبایی. یک بار وقتی نوار صدای فیلم کوچک “گرما” را که با فروغ ساخته بودم از او دیدم. یک بار هم وقتی که خانه سیاه است را به صورت Rush ، پیش از بُرش، دیدم و دانستم چه پیش می آید. اما چه روزگار پرت و کوچک و تنگی بود آن سال ها که هی دمادم، گر و گر مزخرفات می دیدیم، مزخرفات می خواندیم، مزخرفات در گوشمان صدا می کرد، از آغاز سال های سی تا وقتی ...
حرف های شفیعی درباره سئول، استقلال و تراکتور
...> نیاز به زمان دارم من فقط چند روز است به کره جنوبی آمدم و طبیعی است کمی برای وفق دادن خودم با شرایط این کشور نیاز به زمان داشته باشم اما در همین مدت کوتاه متوجه شدم که کره مردمان خونگرمی دارد. واقعا حس خوبی از این شهر دارم اما باید به مناطق مختلف سئول بروم و بیشتر جذب این شهر شوم. با این حال واقعا شهر زیبایی است که هر کسی را شگفت زده می کند. هواداران خواستند کره ای حرف بزنم ...
رانندگی حق من است
هنوز این آزادی را ندارم. بعد از چند کیلومتر، مسیر را به سمت کافه ای که احمد را پیاده کردیم، تغییر دادم. نه تند می رفتم و نه آرام، اما خودم را می دیدم که به خیابان ها و ساختمان های آشنا نگاه می کنم که هیچ وقت از دیدگاه دیگری جز صندلی مسافر ندیده بودم. از کنار ایستگاه پلیس که رد می شدیم به آن خیره شده بودم. همان جایی که دو روز بعد بازداشت شدم. منبع: گاردین اخبار مرتبط کاهش آمار تصادفات با فرهنگ سازی رستاخیز تلگرام پدیده های اجتماعی و فضای مجازی ...
دختر بنی صدر چگونه لباس می پوشید؟
دیگران بود. یک شب در منزل مادر بنی صدر مهمانی خانوادگی داشتند. در مهمانی خانوادگی همه که محرم نیستند، افراد مختلفی هستند که از درجه محارم فراتر رفته بود. من عازم محل پست خود در پشت بام بودم و در اتاق باز بود. نگاهم افتاد و دیدم ظاهراً همه با هم محرم هستند! یک میز بیضی شکل بزرگ در خانه بود، دیدم زن و مرد بی حجاب دور این میز ایستاده اند. واقعاً به من شوک وارد شد که وی رئیس جمهوری کشور اسلامی است، این ...
وصیت نامه ای برای تبرئه از قتل
. با شماره تلفن او تماس گرفتم و شب حادثه در حالی که مسلح بودم سراغش رفتم. او باورش شده بود که من از طرف خانواده همسرش آمده ام. در را باز کرد و من وارد آپارتمان شدم. وقتی متوجه شدم او دچار مشکلات مالی شده است، به دروغ به او گفتم دوستی دارم که مدیر یک بانک است، اگر بخواهد می توانم برای خلاصی او از این ماجرا با دوستم حرف بزنم و مقدمات دریافت وام به مبلغ صد میلیون تومان با سود دو درصد را برایش فراهم کنم ...
نمایشگاه "نگاهی به آثار هنرهای تجسمی در کاشان" برپا شد
تاریخی عامری ها نگارخانه سهراب سپهری برپا شده است. این نمایشگاه به مدت 7 روز از ساعت 18 تا 22 شب در معرض دید علاقمندان قرار می گیرد و اختتامیه این نمایشگاه نیز در تاریخ 14 تیرماه همراه با گرامیداشت یاد و نام و خاطره عباس کیارستمی برگزار می شود. کیوان ساکت در حاشیه افتتاحیه این نمایشگاه ضمن اشاره به تعداد دفعات حضور در کاشان اظهار داشت: در بسیاری از اقصی نقاط دنیا کنسرت برگزار ...
شهادت تازه داماد گچسارانی در کردستان (+عکس)
برگشتن وی از جبهه حق علیه باطل به درخواست پدرش ازدواج کرد. خانواده سید جعفر تصمیم گرفتند شرایط را برای ازدواج سید جعفر فراهم کند که ایشان ازدواج کنند و به قولی دست و پا گیر زندگی شود و از رفتن جبهه منصرف شود.در سال 64 به خواستگاری دختر عمویش می روند و دخترعمویش را به عقد سید جعفر در می آورند و همه خوشحال از اینکه دیگر پابند زن و زندگی شده است. فردای روز عروسی برای سرزنی به خانه ...
کارآفرینی که از رنج، گنج ساخت
جوانی بودم، یک مغازه کوچک فروش مواد غذایی تو روستا داشتم و شبانه روزی بازش می کردم تا با درآمدش پیشرفت کنم. کنارش هم یک طویله بود که برای خودم و زنم اتاق خوابش کرده بودم، امکاناتی نداشتیم حتی حمام ن تا اینکه یک شب بارونی دو تا موتورسوار آلمانی که از پاسارگاد می رفتن کرمان از دهه ما عبور کردن؛ من در مغازه بودم وقتی دیدمشون فهمیدم کمک می خوان، زبان که بلد نبودم ولی بردمشون خانه، خانمم آن شب روی آتیش ...
قاتلی که هیچ اثری از قربانیان به جا نمی گذاشت
به گزارش شریان نیوز ،به نقل از مجله همشهری سرنخ: نام: جان جورج رقم جرم: قاتل زنجیره ای ماجرای وحشتناک جنایت هایی که جان جورج رقم زد هنوز هم بعد از گذشت چند دهه باعث وحشت و هراس بین ثروتمندان انگلیسی است. این مرد روانی به خاطر کینه ای که از ثروتمندان داشت، افراد زیادی را به قتل رساند و بعد اجسادشان را با اسید از بین برد. تصاحب همه اموال در فاصله سال های 1944 ...