سایر منابع:
سایر خبرها
هزاران نفر از منافقین تواب سال 67 عفو شدند/محافظ شهید لاجوردی تواب بود
به گزارش قدس آنلاین ، عباس کلاهدوز و محمدعلی سافلی : او را در دستگاه قضایی همه به تواضع، روی خوش و برخورد مهربانش می شناسند، شاید همین علت بود که وقتی شهید لاجوردی سازمان زندانها را ترک می کرد، خطاب به کسانی که از رفتن وی ناراحت بودند، گفت "نگران نباشید، یک نفر بهتر از من می آید" . سید مرتضی بختیاری متولد 1331 در مشهد است. وی دانش آموخته مدرسه حقانی است و مانند سایر طلاب این مدرسه در ...
طنز؛ ای ساربان، لینکین پارکِ من کجا می بری؟
زهرا ساروخانی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت: همون طور که مستحضرید، پدری دلسوز و همسری مهربان، مرحوم مغفور شادروان، برادر چستر بنینگتون، از اعضای بَند لینکین پارک و از خوبای اِل اَی و راک، دار فانی را وداع گفت. البته این بار خوش سلیقگی گلچین روزگار مطرح نبود، بلکه این چستر بوده که خودشو انداخته در آغوش گلچین روزگار و گفته ما دو تا رو کجا می برید. روحش شاد و یادش گرامی. بله بله، حتما ...
نقشه راه طلای سیاه در دولت دوازدهم
. من یادم هست که برخی می خواستندبا رفتن به نیکو زبان انگلیسی یاد بگیرند. شرایط ما خیلی خاص است. برای مثال در روسیه نیز چنین مشکلاتی وجود ندارد و یکی از بزرگ ترین شرکت تجاری نفتی وابسته به روسیه است بدون اینکه این وابستگی علنی باشد. بنابراین طبق گفته های شما صنعت نفت ایران به مرور از کشوری مانند عربستان عقب می ماند، به طوری که در حال حاضر صنعت نفت دو کشور قابل قیاس نیست. بله ...
دیگر دوران چهره های کاریزماتیک در سپهر سیاست در حال تمام شدن است و باید ساختار جایگزین این نگاه ...
اقتضای موضوعات انجام می دهم. در فضای سیاسی کشور هم سعی کردم مشی سیاسی گذشته خود را حفظ کنم. خب! طبیعی هم است که در مجلس بیشتر در معرض دید بودم. من الان وقتی با مسئولین تماس می گیرم، منشی گوشی را بر می دارد و می پرسد شما؟ می گویم باهنر هستم. می پرسد از کجا؟ من هم میگویم از منزل!(خنده) الان جایی نداریم دیگر! اما در هر صورت فعالیت هایم سرجایش است و کارهایمان را انجام می دهیم. ...
گفت و گو با مهدی قربانی، بازیگر نوجوان ابد و یک روز
دوست داشتم. یک سکانس طلایی در ابد و یک روز داری؛ آنجا که خانه را به مامورها نشان نمی دهی. آره. من چنین خانواده هایی زیاد دیدم و می بینم. بعد از این که فیلمنامه را خواندم و قبل از این که استارت کار ابد و یک روز بخورد، من حدودا با پنج، شش خانواده معتاد که نوجوانی همسن نوید داشتند رفت و آمد کردم و سعی کردم حسابی آنها را بشناسم. رفتن و دیدن آن خانواده ها برای نوجوانی به ...
روایتی از یک تجارت مرگبار در ایلام
: سال 70 بود که به مهران برگشتیم. آن موقع 4 ساله بودم. مهران تقریبا خالی بود. بعضی ها بعد از جنگ برگشته بودند. بچه که بودیم مهمات و گلوله که پیدا می کردیم، آتش می زدیم و بازی می کردیم. خیلی ها همان بچگی روی مین رفتند. توی همان سن چهار پنج سالگی. برادر من سیف الله، سال 77 رفت. 14 سالش بود، چوپانی می کرد، همین جا. درجا کشته شد. سه چهار سالی هست که شهید حسابش کرده اند. من خودم سال 83 روی مین رفتم. داشتم ...
بشیر باباجان زاده: اگر رسول خادم وزیر ورزش هم شود، کم است!
! حالا من به همراه علیرضا عالمیان مربی کشتی آزاد تا ساعت سه نیمه شب نشسته بودیم و داشتیم برنامه می نوشتیم که چه کار کنیم. پس به این نتیجه رسیده ای که مربیگری خیلی سخت است! بله واقعا همین طور است. دنیای مربیگری با خود کشتی گرفتن خیلی فرق می کند و سختی های خاص خودش را دارد. چه شد که مربی گل گهر سیرجان شدی؟ در این باشگاه فردی به نام مهندس اسماعیل پور حضور دارد که عاشق ...
یزد، زادگاه گفت وگوی تمدن هاست
کرمان بودید، با شهر یزد و زادگاه پدری تان هم ارتباط داشتید؟ بعد از دوران طفولیت -که اگر تصویری هم از یزد داشته باشم، در خاطرم نیست- دوران دبیرستان فرارسید که من سالی سه ماه تعطیلات را در یزد سپری می کردم. در آن ایام با پدر و خانواده ایشان مأنوس بودم و اندک اندک یزد را بیشتر از قبل شناختم. به دنبال مطالعاتی که درباره یزد و زادگاه خود داشتم، به این واقعیت رسیدم که این شهر، زادگاه و پرورش ...
گفت وگو با مادری که سر بریده پسرش را در تلگرام دید! +عکس
. تا حالا با حضرت آقا ملاقات نداشته اید؟ یک بار در یک دیدار عمومی با ایشان حضور داشتم. عید سال 95 بود، من تازه عمل دیسک کمر کرده بودم و با عصا رفتم حالم اصلا خوب نبود، حضرت آقا عکس رضا را امضا کردند، یک قرآن هم به ماهدیه دادند اما من اصلا حالم خوب نبود، نتوانستم با آقا صحبت کنم و حسرت این دیدار به دلم ماند... 206 ...
10 دامی که بر سر راه کار آفرین های جوان قرار دارد
مدیریتی به گونه ای است که من مجبور به رفتار متعهدانه می شوم. پس نباید دنبال این باشی که نخستین باشی و شروع کنی، حتی شده با یک آشغال شروع کن اما تعهد داشته باش. شما می گویی با یک آشغال شروع کنی خیلی بهتر از این است که با یک ایده بزرگ اما بدون تعهد؟ بله اسکیل کن، کوچک کن، با همان شروع کن اما بیا آن آشغال را با دایره مشتریان مورد اعتمادت به اشتراک بگذار، بهشان هم بگو حواستان باشد ...
گفت وگو با مادری که سر بریده پسرش را در تلگرام دید + عکس
لباسش بود، الان هم من این عکس را توی کیف پولم همه جا می برم...این عکس کنار عکس رضا همیشه با من است.. تا حالا با حضرت آقا ملاقات نداشته اید؟ یک بار در یک دیدار عمومی با ایشان حضور داشتم. عید سال 95 بود، من تازه عمل دیسک کمر کرده بودم و با عصا رفتم حالم اصلا خوب نبود، حضرت آقا عکس رضا را امضا کردند، یک قرآن هم به ماهدیه دادند اما من اصلا حالم خوب نبود، نتوانستم با آقا صحبت کنم و حسرت این دیدار به دلم ماند... انتهای پیام/ ...
حضور بازیکنان جوان در اروپا باعث پیشرفت فوتبال ایران می شود
خوب است. *کلوین استنگ در فصل گذشته پیشرفت خوبی داشت و در پستت بازی می کرد. نظرت درباره این موضوع چیست؟ من به خاطر پیشرفت او بسیار خوشحالم. او تلاش می کند تا حقیقت شخصیتش را ظاهر کند. وقتی در سن و سال کلوین بودم تلاش می کردک تا توانایی خود را نشان دهم و فرصتی برای حضور در ترکیب اصلی تیم داشته باشم. اما همبازی هایم هم خوب هستند. ما در تیم به یکدیگر کمک می کنیم تا قدرتمندتر شویم و تیم قدرتمند را تشکیل دهیم. انتهای پیام/ ...
نباید از روش های هنرمندانه غافل شویم /فعالیت های ضربتی آخرین دواست
تهران ببینم دیدم و تا چند ساعت متحیر بودم. فرصت تبلیغاتی که مهندس میرسلیم برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر پیدا کرد، بسیار مغتنم و بازتاب آن عالی بود. مردم هم استقبال کردند، چون محور بحث هایشان علاوه بر مباحث مدیریتی امر به معروف و نهی از منکر بود. فرصت خوبی شد تا در رسانه ها و نگاه مردم و مسئولان به تعدادی از مسائل موجود در امر به معروف و نهی از منکر توجه شود. همین موجب ایجاد توقعات و مطالباتی ...
من که نخواستم بروم!
.... خودتان را بیشتر معرفی می کنید؟ - من متولد دوم اکتبر سال 1982 در شهر چیرچیق ازبکستان هستم. آن زمان شما در شوروی به دنیا آمدید؟ - بله هنوز کشور شوروی به جمهوری های مختلف تقسیم نشده بود. من هم در آن زمان به دنیا آمدم. البته الان با خانواده ام در تاشکند زندگی می کنیم. چه شد که بالاخره استقلالی ماندید؟ - نمی خواهم درباره مسایل اداری و حقوقی هیچ ...
سازمان فراقوه ای؛ لازمه نظارت بر قراردادهای نفتی
کارگزاران نظام با ایشان، هشدار مهمی درباره تغییر سبک زندگی مسئولان نظام دادند، هشداری تکان دهنده که معیار ما برای قضاوت مسئولان است. حضرت آقا با نهی شدید مسئولان از زندگی اشرافی و تجملاتی فرمودند در این حالت نباید از مردم انتظار داشته باشیم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمی که خیلیشان از اولیات زندگی محرومند... من و شما، همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم، اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم؟ مثل ...
در جلسه تصمیم گیری برای حمله به ایران چه گذشت؟/ ترامپ: مگر صدام هم به ایران حمله کرده بود؟
.... کودتا 1953 که دولت دموکراتیک و قانونی ایران را سرنگون کرد، باعث این شده است که اغلب ایرانیان دولت آمریکا را بابت این کار سرزنش کنند. ترامپ: خیلی خوب! پس به نظر می رسد ما بد هستیم! مشاور: پس از آن زمانی که آیت الله خمینی بر ایران حکومت می کرد جنگ ایران و عراق رخ داد که 8سال طول کشید. ترامپ: یک لحظه صبر کن! صدام به ایران حمله کرده است؟ مشاور: بله و ...
نکات مهم حقوقی برای موجر و مستاجر
لیلا شکل کاملی از من است!
... من هم یادم است که از تحلیل که داشتم می یکردم درباره شما خیلی مطمئن بودم! به این معنی که به نظرم می آمد اینها چیزهایی اند که در عین این ک عجیب یا نادرند، خیلی... آشکارند. بله، دقیقا. و کمی برایم عجیب بود که بقیه آنها را نبینند. جوهرش فکر می کنم یکجور متناقض بودن و غیرقابل پیش بینی بودن است. و فکر می کنم یک آدم هایی مثل آقای مهرجویی یا آقای نعمت الله درواقع کسانی بوده اند ...
باهنر: می ترسم در انتخابات 1400 یک حراف رأی بیاورد
...> بله در سال 84 هم اینگونه بود. سال 88 و 92 هم همینطور بود. این مسیری که به سمت جلو می رود، فکر کنم که آخر و عاقبت خوبی نداشته باشد. منهای بحث قضاوت روی افراد این را می گویم. این مسیر، مسیر مطمئنی نیست. شما در مورد نوع حضور اصولگراها در مناظره ها، با نامزدها صحبتی داشتید؟ چون مناظره اول فضا بیشتر برنامه محور بود اما از مناظره دوم، دیدیم که مواجه آقای رئیسی و قالیباف با آقای جهانگیری و ...
ایران برگ برنده به کسی نمی دهد/ جزئیات عملیات مرصاد آخرین نبرد دفاع مقدس
مستقر شدیم. آن زمان فرمانده نیروهای منطقه سردار قاسم سلیمانی بود که فرمانده لشکر ثارالله بود، الآن هم فرمانده نیروی قدس سپاه است. فرمانده ارتش هم که شهید علی صیاد شیرازی بود. من هم افتخار داشتم که در کنار فرمانده صفرعلی براتی باشم. ندای اصفهان: شما که عملیات حضور داشتید به خوبی با جزییات روبرو بودید؛ برایمان از جزئیات بگویید؟ – جنگ نابرابری بود. منافقین نیروهای چریک بودند ...
آیا ایران توانایی ادامه جنگ با عراق را نداشت؟
...، مخالفت می کردند و دائم می گفتند: شما که می دانید نمی توانید بغداد را بگیرید چرا ول نمی کنید؟" فرماندهان نظامی بر این عقیده بودند که در صورت برآورده شدن خواسته هایشان، رژیم بعث را از بین خواهند برد. محسن رضایی در سال 1379 بیان می کند:" استراتژی رسمی کشور بر پایه جنگ برای تحمیل صلح قرار داشت؛ ولی استراتژی امام سقوط صدام و حزب بعث بود و اگر ما براساس استراتژی امام حرکت می کردیم، جنگ به ...
بعد از شنیدن خبر شهادت عباس گریه نکردم/ خداحافظی آخرمان تلفنی بود
امانتش را آن گونه که خود مسیرش را انتخاب کرد، برگزید. فارس: بسیاری از خانواده های مدافعان حرم خود را آماده شهادت عزیزانشان می کنند، آیا شما آمادگی پذیرش این مسأله را داشتید؟ مادر شهید دانشگر: بله. وقتی به فرزندم رضایت دادم که مدافع حرم شود، خود را برای شهادتش نیز آماده کردم؛ اما من مثل هر مادری که چشم به راه آمدن فرزندش است، منتظر بازگشتش بودم؛ اما باز هم راضی به رضای خداوند ...
رستاخیز آگاهی
...> احمد غلامی: من از یک محور دیگری بحث را ادامه می دهم که البته ممکن است در جاهایی با بحثِ شما تلاقی کند و در جاهایی هم کاملا دور از نظرات شما باشد. بحث بر سر دو روایت یا قرائت متفاوت از یک اثر هنری است و من بیشتر می خواهم بر امکان های این رمان تأکید کنم. اما پیش از آن با تمام علاقه ای که به رمان دارم بگویم که به نظرم پایان رمان و روایت شیده به قوتِ خود کتاب نیست. با این نظر موافقم؛ از زمانی که شیده ...
15 آبی پوش قرارداد خود را ثبت کردند
کرده بودم چطور این شایعات مطرح شده بود، اما این صحبت ها برای من مهم نبود و فقط تمرین می کردم. مدافع تیم فوتبال استقلال در خصوص اینکه با توجه به عملکرد خوب استقلال در فصل نقل و انتقالات انتظارات از این تیم بالا خواهد بود، گفت: استقلال چند سال است قهرمان نشده، اما امسال با جذب منتظری و جباری که از بازیکنان قدیم تیم هستند سال خوبی را خواهیم داشت. کریمی در پایان در خصوص پیراهن فصل ...
کارگردانان پیشنهاد های یکنواخت و تکراری می دهند!
می خواست که این اتفاق هر چه زودتر بیفتد. اما متأسفانه چنین موقعیتی که جای کار داشته باشد پیش نیامد. یعنی مشکل از پیشنهادات بود؟ – بله، در کل کارگردانان ما مدتهاست که وقتی فردی را در یک نقش که موفق شده می بینند از بعد آن نقش مدام پیشنهادات یکنواخت و تکراری به او می دهند، برای من هم چنین اتفاقی افتاد وگرنه خودم خیلی دوست داشتم که زودتر تجربه حضور در نقش های مختلف را می داشتم. من از ...
شهیدی که یک روستا را به نام خود زد
پایتخت با درد خندید و در نهایت سیزدهم تیرماه به شهادت رسید تا مزد یک عمر جهادش را بگیرد. به بهانه نامگذاری روستای پُشَگ کرمان به جلال آباد سراغ خانواده این شهید رفتیم تا از جلال جهادگر جبهه های جنگ بیشتر بدانیم. تا راه افتاد پدرش از پا مجروح شد ساده و آرام بود تا دردسری نداشته باشد. امن بود تا هوای خواهر و برادرهایش را داشته باشد. وقتی به راه رفتن افتاد پدرش از پا ...
زن با ارزش هم اشتباه می کند
مینا در اطرافمان کم نیستند؛ آشکارا گرفتار نوعی آشفتگی ست. زنی محتاجِ دیده شدن و توجه، زنی که دست یافتن به او بی زحمت و بی دردسر است، عادت ندارد فکر کند، عادت ندارد برنامه ریزی کند، تحقیر را به خوبی پذیرا می شود (ارجاع به صحنه ای که کامران و دستیارش با یک گربه وارد خانه می شوند و تمام مدت می خندند. خنده ای که تمسخر و استهزای مینا را در بطن خود دارد) و به طور کلی مینا یک زن فست فودی تمام ...
سنندج چگونه از چنگ ضد انقلاب آزاد شد
حضور داشتم و موسس قرارگاه رمضان در منطقه و یگان های توپخانه بوده ام. بعد از بیست سال بازنشستگی به عشق خون شهدای فرمانده و همرزمانی مانند شهید محمد بروجردی و شهید محمود کاوه به عنوان خادم الشهدا برای بازگو کردن علاقه جوانان به امام خمینی (ره)، انقلاب و اسلام که موجب تثبیت انقلاب و اسلام شد، در این مناطق امروز حضور فعال دارم. کردستان تا آغاز جنگ تحمیلی و دفاع مقدس 18241 شهید تقدیم انقلاب ...
روایت حضور رجوی در فرمانداری اسلام آباد غرب/ از دستور مریم برای کشتن مجروحین تا راز یک عملیات ناگفته ...
، پیشروی و شکست منافقین را در برابر رزمندگان اسلام شاهد بوده است و خاطرات منتشر نشده ای در زمینه دارد. وی با حضور در دفتر شبکه اطلاع رسانی مرصاد ، به واگویه ناگفته هایی از عملیات مرصاد پرداخت و از نقش بی بدیل رزمندگان و مردم غیور استان کرمانشاه مخصوصا شهرستان اسلام آباد غرب در مواجهه با منافقین سخن گفت؛ مشروح این مصاحبه را در ادامه می خوانید: آقای محمدی شما ظاهرا خاطره ای عجیب از ...
هیچ وقت همسرم را روی ویلچر ندیدم + عکس
دیده بودم و مشخصات داده بود، صحبت کردم. ایشان گفت من پا ندارم. گفتم پای من، پای شما. گفت دست هم ندارم، گفتم دست من، دست شما. گفت خیلی سخت است. گفتم هر چه شما بگویید من قبول می کنم. گفت من هرگز بچه دار نمی شوم. با اینکه علاقه و عشق زیادی به بچه داشتم گفتم اشکال ندارد. من بچه نمی خواهم. گفت الان احساسی تصمیم می گیرید. گفتم من عادت دارم اگر با کسی دست یا علی بدهم تا آخرش هستم. پس یا علی ...