سایر منابع:
سایر خبرها
محمدرضا باهنر: هاشمی قوی ترین رییس مجلس بود/ مسائل مملکت خاله بازی نیست/ مجلس را مستبدانه اداره می ...
.... آن زمان، 30 نفر می توانستند از طریق رای گیری به شورای مرکزی راه پیدا کنند. نزدیک به 100 نفر از مناطق گوناگون نامزد شده بودند. اسامی را که دیدند، گفتند باهنر چرا خودت اسم ننوشتی، گفتم من قرار نیست ثبت نام کنم، من فقط آمده ام تهران تا کنگره را برگزار کنم و برگردم. ایشان گفتند نه، حتما نام نویسی کن. چون با شهید باهنر برادر بودید، ایشان شما را می شناختند یا شخصا هم آشنایی داشتند؟ ...
باهنر:هاشمی قویترین رئیس مجلس بود
گرفتم و بعد خودم هم تصحیح می کردم. معلم هم نمره ها را وارد و امضا می کرد و می فرستاد برای دفتر. پس از همان بچگی، نایب رییس بودید! [می خندد] چون واقعا حساب و کتابم خوب بود و معلم ها یا به قول شما رییس ها به من اعتماد می کردند. سال 50 که دانشگاه علم و صنعت قبول شدم، کرمان حدود 100 هزار نفر جمعیت داشت با حدودا 15 تا 20 دبیرستان دخترانه و پسرانه. آن سالی که من کنکور دادم از کل این ...
اعتراف زن خیانت پیشه به قتل شوهرش با همدستی دوست تلگرامی اش
کارآگاهان گفت: شوهرم به همراه شریکش یک مغازه آپاراتی دارد؛ همسرم با شریکش هماهنگ کرده بود تا روزهای جمعه یک نفر از آنها به مغازه برود؛ یک جمعه همسرم استراحت داشت و یک جمعه شریکش؛ روز حادثه نوبت همسرم بود که به محل کار برود. حدود ساعت 8 صبح از منزل خارج شد و بعد از حدود یک ساعت تلفن خانه زنگ خورد؛ برادر شوهرم بود؛ به من گفت که برادرش زخمی شده و از من خواست تا به بیمارستان بروم. همان موقع به پدرم زنگ زدم ...
زنی به بهانه سفر مجردی با من به شمال مرا سر قرار کشاند و ...
داخل خودرو بود، من به داخل کوچه ای در همان منطقه گریختم ولی با شنیدن صدای گلوله متوقف شدم و به محل برگشتم که با پیکر غرق در خون برادرم روبه رو شدم. این جوان درباره چگونگی ماجرای شلیک مهاجمان ناشناس گفت: حدود 3 روز قبل آنها به سوی من در بلوار آزادی شلیک کرده بودند. آن روز من با زنی قرار داشتم زیرا آن زن پیشنهاد کرده بود همراهش به شمال بروم! ولی وقتی به محل قرار رفتم، افرادی به سوی من تیراندازی ...
نگاهی به زندگانی شهید غلامحسین رعیت رکن آبادی
. حاج غلامحسین به من می گفت: مدیون من هستی اگر درجبهه کاری داشتی و مرا صدا نزنی برای همین در منطقه شلمچه هم از ایشان کمک گرفتیم و در دژ مرزی تونل کندیم ولی چون سطح آب بالا بود و پر از آب می شد آن را رها کردیم. بعد از عملیات محرم در منطقه شرهانی یک ارتفاع 275 بود که گرده ماهی بود و نیروها وقتی از یک دسته به دسته دیگر می خواستند بروند مورد هدف تک تیراندازهای دشمن قرار می گرفتند ...
تبانی زن جوان با مردی برای قتل شوهرش
، برادر شوهرم بود و به من گفت که همسرم زخمی شده و خواست تا به بیمارستان بروم. به پدرم زنگ زدم اما تلفنش در دسترس نبود، به مادرم زنگ زده و با او به بیمارستان رفتم. در شرایطی که شواهد اولیه حکایت از آن داشت که فرد یا افرادی به قصد سرقت و زورگیری به مقتول حمله ور شده و او را مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار داده اند، کارآگاهان با حضور در محل جنایت موفق به شناسایی چندین دوربین مداربسته در ...
برآورده کردن آرزوی یک زن با قتل شوهرش+عکس
باصفا با جمشید آشنا شدم. بعد از آن بود که با هم رابطه داشتیم. شوهرم مخالف عضویت من در این گروه تلگرامی بود. به همین دلیل با هم اختلاف داشتیم. وقتی شوهرم متوجه شد، شماره دیگری خریدم و به صورت مخفیانه با جمشید چت می کردم. من به جمشید گفتم که شوهرم مرا اذیت می کند و کتک می زند و آرزوی مرگ او را دارم. مدتی که گذشت جمشید گفت که تصمیم به قتل شوهرم گرفته است، اما من به حرفش توجه نکردم تا اینکه ...
تبانی زن جوان با مردی برای قتل شوهرش
مقتول از خانه خارج شد و دنبالش کردم و پس از طی چند کوچه، چاقو را از جیب در آوردم، می خواستم او را از پشت سر بزنم که مقتول برگشت و متوجه من شد و با یکدیگر درگیر شدیم که پس از زدن ضربه اول زمانیکه مقتول روی زمین افتاد چند ضربه دیگر به او زده و به سرعت از محل فرار کردم. پس از آنکه به خانه رسیدم، با آذر تماس گرفته و به او گفتم که کار همسرش را تمام کردم. بر اساس اعلام مرکز اطلاع رسانی پلیس ...
وقتی یک گردان تمام می شود
.... دو تا ترکش نارنجک هم به پشت و بازویم خورده بود. ولی با این وجود خط را تصرف کردیم . صحنه ای که بسیار تحمل آن برای من سخت بود، این بود که صبح به یکباره به فکرم رسید که ما 150 نفر بودیم اون یکی گروهان هم 150 نفر بودند.پس بچه ها کجا هستند؟! رفتم بالای خاکریز، رو به آب گرفتگی صحنه ای غیرقابل تحمل را دیدم. پشت خط افرادی که می خواستند خط را تصرف کنند کنار یکدیگر افتاده بودند تمام کسانی که ...
حضرت شاهچراغ را بشناسیم
نیز برای عرض تسلیت به خانه ”ام احمد"مراجعه میکردند و این همه دلایلی آشکار بر شخصیت والای این بانو است. (سایت پورتال نور) منزلت در نزد امام هفتم: اسماعیل بن موسی (ع) برادر احمد (ع) میگوید: وقتی پدرم با فرزندانش به مزرعه خود در حوالی مدینه میرفت بیست نفر از خدم و حشم پدرم با احمد بودند، هرگاه احمد برمیخواست آنها هم بپامیخاستند و هر وقت احمد مینشست آنها هم مینشستند، و پدرم پیوسته به او ...
زنان کُرد، مدافعان پیشمرگان مسلمان در برابر ضد انقلاب شدند
ناامن است و ضد انقلاب در اطراف پایگاه هستند. پایگاه مربوطه روی بلندی و پشت روستا واقع شده بود. وارد پایگاه شدم و اسلحه و موتور را در پایگاه گذاشتم و برای دید زدن کوه پشت پایگاه، به روستا رفتم و روی بام خانه یکی از دوستانم نشستم و با دوربین مشغول تماشای ارتفاعات شدم. کمی آن طرف تر یک نفر با دست اشاره کرد که بروم ولی من متوجه اشاره او نشدم و فکر کردم سلام می کند. این عضو پیشمرگان کُرد ...
علل بی آبرویی در قیامت از نگاه قرآن
می کند و به او می گوید: خدا تو را بیامرزد! تو کیستی که این همه مایه سرور و خوشبختی من و راهنمای من شدی؟ می گوید: من همان سروری هستم که بر دل برادر مؤمن وارد کرده بودی و اکنون خداوند از همان سرور مرا آفریده است. ( مصابیح الانوار 47/149:2) 4- ابو بصیر از امام باقر یا امام صادق(ع) روایت می کند: هنگامی که بنده مؤمن می میرد همراه او در قبر شش صورت وارد می شود که یک صورت از همه زیباتر است... صورتی ...
تبلور ژن خوب خانواده افغانستانی در چهار دهه جانبازی برای اسلام
جبهه ها انجام می دادم. بعدها که سید علی اصغر را باردار شدم هم دست از کار نکشیدم تا اینکه علی اصغر بدنیا آمد. 18 سال داشتم که به همراه همسرم و پسر بزرگم که دو سال سن داشت و علی اصغر به خرمشهر رفتیم تا در نزدیکترین خط به جبهه ها خدمت کنم. به راه آهن که رسیدیم علی اصغر به بیماری سرخک مبتلا شد، خیلی حالش بد بود من هم سن زیادی نداشتم و نمیدانستم باید چه کار کنم. به بیمارستان رفتیم تا توانستیم مداوایش ...
آسمانی شدن تنها راه رسیدن به معشوق/ از توسل به حضرت زینب(س) تا آخرین زیارت امام مهربانی ها
هیچ حرفی از جهاد بشنوم . شهید محرابی خیلی ناراحت شد و من حس کردم چشمانش پر اشک شد و گفت من تازه رفتم ِاذن جهاد رو از حضرت زینب (س) گرفتم و مطمئنم ایشان مرا به عنوان سربازش قبول کرد . اما نمی دانم چرا من آنجا باورم نشد اما برخلاف تصور من به طور اتفاقی 20 روز بعد به عنوان فرمانده گردان فاطمیون اعزام شد. وقتی داشت می رفت من باورم نمی شد بروند و دیگر برنگرد، گفتم میری ...
بسته خبری یکشنبه 08 مردادماه 1396
امریکا اقدام خصومت آمیز علیه جمهوری اسلامی ایران است. این اقدام قانون جدیدی در ادامه دشمنی های آمریکا با جمهوری اسلامی است. برجام قرار نبود دشمنی ایران و امریکا را کاهش دهد و مودت ایجاد کند، برجام فقط در مورد پرونده هسته ای بود. خود آمریکایی ها فکر می کنند با برجام جمهوری اسلامی در منطقه قدرتمندتر و به تعبیر آنها مهاجم تر شده است، لذا به دنبال عقب راندن ایران هستند. آنها می ...
دشت بیست سال خدمتم علی بود
دو نفر بودند کسانی که سنشان بالا بود را نمی گذاشتند بروند. بردمش حمام و سر و ریشش را رنگ کردم. بهش گفتم علی برو یه چند تا عکس تکی بگیر برای جلوی تابوت و رو بنر می خوایم. آن روز سر این قضیه خیلی باهاش شوخی کردم. آنقدر نگران بود که نگذارند برود، اجازه داد موهاش و ریش هاش رو رنگ کنم. بعد دوماه توقف در بهمن و اسفند سال گذشته، 16 فروردین امسال اولین پروازش به سوریه بود.علی در ابتدا فرمانده گروهان ...
جزئیاتی درباره عملیات مرصاد
از دو گردان پیاده، یک گردان تانک، یک گردان ادوات، یک گردان ارکان، یک گروهان پشتیبانی رزمی و یک دفتر بوده است. هر گردان پیاده شامل 5 نفر بود که در 5 دسته 10 نفره سازماندهی شده بودند. تجهیزات هر تیپ عبارت بود از 4 تانک، 6 دستگاه هینو حامل تیربار سبک، 4 دستگاه جیب حامل تیربار، 2 دستگاه جیپ دوشکا، 2 دستگاه جیپ حامل توپ 106، 2 دستگاه جیپ حامل تیربار دولول، یک دستگاه ایفا حامل ضد هوایی چهارلول ...
در جمعه خونین مکه بر زنان چه گذشت؟
همسر شهید، زندگی نامه خاصی در دست نیست، اما از تعدادی که در میان صفحات مجازی قابل پیگیری بود، بخشی را در ادامه خواهیم گفت. شرافت السادات خسروی هاچه سو شرافت السادات متولد تیر 1309 در روستای هولاسو از توابع شهرستان شاهین دژ بود. جوانی او در کوران انقلاب بود، آن هم در منطقه ای که ضدانقلاب حضور داشت. شرافت السادات نه تنها با توطئه ها و دسیسه های ضدانقلاب برخورد می کرد که همسر و فرزندان ...
ماجرای درگیری آیت الله خامنه ای با یک کماندو
من ابتدا پیش خودم فکر کردم امام مدتی در تبعید بودند و از وضع ایران اطلاعی ندارند. به خودم گفتم مردم آگاهی دارند، چطور امام می فرمایند باید آگاهی داد؟! تا اینکه در ماه محرم سال 57 متوجه شدم بله، قبلا آگاهی نبوده است! عاشورا و آن هیجانی که ایجاد شد تازه متوجه شدم مردم آگاه نبودند و یک مرتبه مردم آگاه شدند. از سربازخانه ها فرار می کردند و حاضر نبودند از آن رژیم حمایت کنند لذا متوجه شدم آنچه جوان در ...
به یاد قهرمان شوریده و نجیب زیر گذر لوطی صالح
از مرحوم هادی اسلامی به عنوان استادی که راه را در این عرصه برایم هموار کرد، یادی کنم و بگویم او دست مرا گرفت و به من بال پرواز کردن داد. روحش شاد. او به خلاقیت بازیگری که دلش برای کار می سوخت و دوست داشت کار قوام بهتری پیدا کند، واقعاً اعتقاد داشت و به چنین بازیگری بال پرواز کردن می داد. در این گروه، بازیگران می باید تمرین های منظم بدن و بیان را هر روز انجام می دادند. به یاد دارم سیروس ...
روایت از مردی که خستگی را خسته کرده بود
برای آزادسازی خرمشهر . پس از دو هفته، آمبولانسی با چراغ قرمز گردون، دم در خانه ایستاد. ریختم . قلبم به کوبش افتاد. رانندة آمبولانس، دوست حسین، حاج آقا مختاران بود . سراسیمه جلو رفتم چشمانم حسین را می جست. دیدمش. روی برانکارد دراز کشیده بود و دست تکان می داد، کمی آرام شدم . *** ... شهادت شهبازی داغی سنگین بر دل حسین بود. این را در لابه لای، نامه ای که برایم نوشت، فهمیدم. نوشته ...
آخرین وضعیت پرونده دو مداح و برادر روحانی/کروبی دوباره در بیمارستان بستری شد/ماجرای مواجهه طالب زاده با ...
به کشور غنا سفر کرده بودم که در حاشیه این سفر به یک برنامه تلویزیونی دعوت شدم و در لحظه آخر از نوع پوشش مجری برنامه مطلعم کردند. شما وقتی به ماهیگیری هم می روید ناخودگاه خیس خواهید شد. در ثانی برخی انگار هدف اصلی این برنامه و حضور مرا فراموش کرده و صرفاً به حاشیه سازی و سنگ اندازی در این راه فکر می کنند. وضعیت رسانه های معاند کاملاً روشن است اما من از رسانه های داخلی در عجبم که چرا به این جریان ...
سردار جعفرزاده؛ شهیدی که تا دفاع مقدس بود در جبهه بود
خلق کردند. اوج کارهای خارق العاده شهید جعفر زاده در عملیات کربلای 5 بود که او فرماندهی گردان حضرت رسول ا... (ص) را به عهده داشت. وی در عملیات غرورآفرین کربلای 5 در منطقه شلمچه شرکت کرد و جزو فاتحان شلمچه و عملیات کربلای 5 شناخته شد. شلمچه یک منطقه مهم و راهبردی بود و آزادسازی آن با شکست کامل دشمن مساوی بود و نیروهای خودی برای تصرف مواضع دشمن تلاش می کردند و دشمن در آنجا یک دژ محکم داشت ...
اهمیت حفظ آبرو و حیثیت از دیدگاه آموزه های دینی
. خداوند به صراحت در آیاتی بر حرمت هتک عرض و آبروی مردم تاکید داشته و هر گونه هتک حرمت و آبروریزی را حرام کرده و جزو گناه کبیره ای دانسته که مجازات آن دوزخ و عذاب آن است.(همزه، آیه 1؛ قلم، آیات 11 و 16) پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: اَیُّها الناس! إنَّ دِماءَ کُم و اَعراضَکُم عَلَیکُم حرامٌ الی أَن تَلقَوا ربَّکُم؛ ای مردم! ریختن خون یکدیگر و لطمه زدن به حیثیت دیگران، تا وقت ...
از فوت محمود جهان تا اولین واکنش نادر طالب زاده به حاشیه های حضورش در یک برنامه تلویزیونی+عکس
میزان درباره نگاه خود به جشنواره فیلم فجر و احتمال حضور دوباره اش گفت: واقعیت امر اینکه در جشنواره فیلم فجر حاضر باشم یا جایزه آن را دریافت کنم برایم اهمیتی ندارد. اینکه هر کاری به موقع اتفاق بیافتد به نظرم درست تر است. درخصوص آخرین فعالیت های خود در عرصه سینما و تلویزیون افزود: در حال حاضر مراحل تولید سریال “نوار زرد” را پشت سر می گذاریم. این اولین تجربه کارگردانی سریال برای من بوده که ...
راهیان نور حالم را خوب می کند و تداعی کننده خاطراتم در جبهه است
شدیم ولی خب باید تحمل می کردیم. بچه های لشگر می آمدند و وارد می شدند. بیشتر این که غواص ها می رفتند، معابر را باز می کردند که سیم خاردارها را باز می کردند و مین ها را خنثی می کردند تا وقتی نیروها می آیند راحت عبور کنند. کار شما چه بود؟ من در فاو بودم. مثل عملیات های دیگر نبود. خود سپاه ایستاد و خود ما در عملیات، قبلا شناسایی منطقه را انجام دادیم که من مسئول گروهان غواصی را به عهده ...
سامانه دید در شب از نان شب برای ما واجب تر است
ایران در عملیات چه بود؟ امیر قربانی: صدام بعد از گذشت چند سال که منافقین در عراق به سر می بردند، تصمیم گرفت که از آنها استفاده ابزاری کند؛ اگر منافقین در عملیات مرصاد جلو می آمدند و به ما خسارت وارد می کردند قطعاً صدام از شرایط موجود سوءاستفاده کرده و قطعنامه را به طور کلی نادیده می گرفت؛ اگر هم منافقین در آن عملیات شکست می خوردند، صدام از دست آنها خلاص می شد. از سوی دیگر صدام در زمان ...
شهیده ای که با چادرش به خاک سپرده شد+تصاویر
...> وقتی رفت من درب را بستم ، از صدای گریه من همسایه ها به منرلمان آمدند پرسیده اند چرا گریه میکنی؟ گفتم دختر رفت، گفتند کجا رفت؟ گفتم خانه بخت ، تعجب کردند من همین یک دختر را داشتم چطور بدون سر و صدا به خانه بخت رفت، گفتم خودش خواست که این گونه باشد. هرگاه درب منزل به صدا در می آمد مدینه نمی رفت درب را باز کند می گفت نمی دانم پشت در کیست شاید یک نامحرم باشد و من دوست ندارم با نامحرم ها هم ...
به نام عشق معنا می شود،آیینِ سرداری
به پایش خورد، بچه ها به او گفتند شما توانایی ندارید، خون زیادی از بدنتان رفته است، باید برگردید! و او چفیه اش را بر پایش بست و حرکت کرد و به نبرد ادامه داد. حالا تنها ده نفر از نیروهای تحت امر او باقی مانده بود. دوشکای دشمن حسابی منطقه را زیر آتش گرفتند و این بار نیز ترکش به سر مبارک او اصابت کرد، باز هم بچه ها اسرار می کردند که برگردد ولی این بار نیز با لبانی متبسم گفت: ما برای شهادت آمده ایم نه ...
زیارت نامه امام رضا (ع) +متن و ترجمه
بر حجّت و ولیّ ات،قیام کننده در میان بندگانت،درودی کامل،روینده،پایدار که به آن درود در گشایش امرش شتاب کنی،و به آن یاری اش نمایی،و ما را در دنیا و آخرت با او قرار دهی.خدای من به محبّت ایشان به تو تقرّب می جویم و دوست دارم دوست ایشان را،و دشمن دارم دشمن آنان را،پس به حق آنان خیر دنیا و آخرت را نصیبم کن،و شرّ دنیا و آخرت و هراسهای روز قیامت را از من بازگردان. سپس نزد سر آن حضرت می نشینی و ...