سایر منابع:
سایر خبرها
این فکر که شاهرخ با زنم ارتباط شوم دارد خیلی اذیتم می کرد تا اینکه ...
. شش ماهی آنجا مشغول به کار بودم تا اینکه از کارخانه آنها بیرون آمدم، اما ارتباطم را با شاهرخ قطع نکردم. مدتی قبل به رفتار شاهرخ مشکوک شدم و احتمال دادم او با همسرم ارتباط دارد. آنقدر این موضوع مرا آزار داد تا اینکه نقشه قتل او را طراحی کردم. روز حادثه به بهانه اینکه با هم به شهرستان برویم، او را سوار خودرو کردم. در نزدیکی کهریزک چهار لیتری بنزینی که از قبل تهیه کرده بودم، روی شاهرخ پاشیدم و او را ...
بستنی؛ دسری محبوب در ایران و جهان
... ورود بستنی میوه ای به بازار بستنی فروشان، سال ها بعد از رواج بستنی سنتی یا بستنی زعفرانی اتفاق افتاد. خصوصا که استفاده از طعم ها و عصاره میوه ها بیشتر یک فرآیند صنعتی است و نمی توان انتظار داشت که به شکل سنتی، قابل توسعه باشد. آمدن بستنی میوه ای با طعم های مختلف، ذائقه های مختلف را به خود جلب کرد و در ادامه، صنعت بستنی سازی روزبه روز طعم های تازه ای را به بستنی ها اضافه کرد؛ تا ...
گفتگو با طلا نژادحسن، نویسنده و برنده جایزه پروین اعتصامی
ای از کار خودم مثال می آورم: در حادثه سینما رکس آبادان، من حضور نداشتم، عزیزی را هم از دست ندادم. اما فقط دیدن یک صحنه بعد از حادثه، از آن هنگامه، سال ها با من بود. دیدن انبوه کفش های نیمه سوخته ای که بعد از خاموش شدن بیرون سینما کوت کرده بودند. طغیانش بیست سال بعد به صورت حبیبه در رمان شهریور هزاروسیصد نمی دانم چند جسمیت پیدا کرد؛ زنی که از بستگان نزدیک راوی است و در این آتش می سوزد ...
منوچهر آذری؛ صدایی که هر صبح جمعه منتظرش بودیم
؟ ضربان قلبم تا روز سه شنبه دو برابر شده بود. خیلی خوشحال بودم که قرار است با این بزرگان همکاری کنم. خودم را روز سه شنبه آماده کردم و به استودیو رساندم. آقای قنبری مرا به همه معرفی کرد و گفت آقای منوچهر آذری از امروز به بعد همکار ما می شود. اولین متنی که آقای قنبری به من داد، گفت تو نقش یک شاگرد تعمیرکار راداری و اسمت هم غضنفر است. من متن را نگاه کردم و دیدم چقدر متن سنگین و زیادی است ...
دایان کیتون، بازیگری که فرهنگ لباس پوشیدن را تغییر داد
می کنم). موهایش تا سر شانه و نقره ای خاکستری است، چشمانش در پشت عینک سیاه و سفید می درخشد، حالت صورتش گاه به گونه ای است که احساس می کنی کاملا سرگرم شده و سرحال است و لحظاتی بعد حس می کنی همه چیز برای او بی معنی است. می گویند بخشی از شخصیت او این است که خود را معلق بین رهایی و تردید و همیشه در حالت از دست دادن نشان دهد، درعین حال که به شدت دوست دارد از خودش صحبت کند، به دلیل همین ویژگی ...
روایت یک شب زندگی با شهید حمیدرضا صغیرا
قرار بود کسی قدمی بردارد همه با هم می رفتند. بعد از شهادت او هم یک فایل صوتی یکبار برای ما پخش شد که آخرین مصاحبه ای بود که با رزمندگان کربلای 4 قبل از عملیات داشتند و اکنون هم نمی دانم این فایل کجا و دست چه کسی است اما آخرین حرف های برادرم تقریبا همان حرف هاست. محمدرضا پسرعموی ما بود با هم شب عملیات در جبهه حضور داشتند اتفاقا بعد از مرخصی از او درباره آخرین حرف های حمیدرضا ...
صبح شوم عروسی / داماد چرا عروس را به باد کتک گرفت؟
مدرسه دیدم. او چرب زبان و شوخ طبع بود. روزهای اول سعی می کردم به او توجهی نکنم اما آنقدر سر راهم آمد که دیگر هر روز به امید دیدنش، به خودم می رسیدم که با لباس مدرسه برایش جذاب باشم. بعد از کلی اصرار بالاخره شماره اش را به من داد و ارتباطمان شروع شد. اما کم کم بعد از مدرسه هم با او جایی قرار می گذاشتم وهمدیگر را می دیدیم. خیلی به او علاقه مند بودم و به نظر می رسید او هم همین احساس را به من دارد ...
اسرار موفقیت
ام است. این مساله شوری مضاعف در من به وجود آورد. شب و روز درس می خواندم اما خسته نمی شدم چون آینده را در دست خود می دیدم. در این میان تشویق والدین هم بسیار موثر بود. 3. تقریبا هر عاملی که باعث هدر رفتن وقتم می شد را حذف کرده بودم. شبکه های اجتماعی، بازی های کامپیوتری و سایر موارد در برنامه های من نبودند تا بتوانم وقت کافی برای مطالعه داشته باشم. 4. امید داشتم رتبه دورقمی کسب ...
30 سال استغفرالله به خاطر یک الحمدلله
به من گفت: آتش به دکان تو سرایت نکرده است. گفتم: الحمدلله بعد با خودم فکر کردم که آیا تنها تو در دنیا بودی؟ بالاخره آتش چهار تا دکان را سوزانده، دکان تو نسوخته، یعنی دکان دیگری سوخته: الحمدلله معنایش این است که الحمدلله آتش دکان مرا نسوزاند. دکان او را سوزاند. پس من راضی شدم به اینکه دکان او سوخته بشود و دکان من سوخته نشود. بعد به خودم گفتم: اولاتهتم المسلمین سری؟ تو غصه ...
هیئت که می روید بگویید حرم آمدم؛فرقی بین حرم سیدالشهدا و روضه سیدالشهدا (ع) نیست
دست تکان دادم دیدم اختیارم به خودم نیست و اشک در چشمانم حلقه زد،فوری اشکم را پاک کردم که شوهرم نبیند.دوساعت از مشهد فاصله گرفتیم،خسته بودم و خواب به چشمانم آمد .تا چشمم روی هم رفت دیدم وارد حرم امام رضا علیه السلام شدم و دیدم آقا روی قبر و سنگ مطهرشان نشستند و ملائکه ای هم کنار ایشان اسم زائر ها را می نویسند.یک مرتبه آقا گفتند اسم این خانم را هم بنویسید.دیدم آن ملک گفتند که آقا،ایشون ده روز در مشهد ...
دوستی با خدا با 41 فرزند!
اخذ مدرک دیپلم بنا به علاقه خودم به این نوع کارها در دو موسسه کودکان کم توان ذهنی شروع به فعالیت کردم و حالا خدا را شاکرم که همسرم نیز هیچ گونه مخالفتی با فعالیت های من ندارد و خودش پابه پای من هر کجا که لازم باشد حمایتگر و پشتیبان من است. این زوج خیر و خوشنام تبریزی از سال 87 فعالیت خود را با سرپرستی پسران 6 تا 12سال آغاز کردند. وقتی از آنها در مورد انتخاب پسران می پرسم، آقای ...
قتل دختر جوان برای سرقت تلفن همراه
.... چند سال است که شیشه مصرف می کنم. 10 روز پیش به تهران سفر کردم. آن روز به طور اتفاقی با دختر جوانی در خیابان دوست شدم و برای تفریح با هم به باغ های فرحزاد رفتیم. چند ساعتی با هم بودیم که متوجه شدم او گوشی گران قیمتی دارد. متهم جوان ادامه داد: مواد مخدرم تمام شده بود و پولی هم برایم نمانده بود که شیشه بخرم. وسوسه شدم با سرقت گوشی تلفن همراه دختر جوان و فروش آن شیشه بخرم. اما زمانی که ...
همسرم به فرزندانمان زیادی محبت می کند
آشنا شدم او هم همسرش را از دست داده بود و با تنها دخترش که 5 ساله بود زندگی می کرد. ما عاشق هم شدیم و خیلی زود ازدواج کردیم. تصور می کردم بعد از ازدواج با سارا زندگی خوبی خواهم داشت و فرزندانم هم سایه مادر را بالای سر خود حس می کنند. اما از همان روزهای اول زندگی مشترک متوجه رفتارها و محبت های افراطی سارا به دخترش شدم. دختر سارا به دلیل همین محبت ها بشدت لوس و بداخلاق شده بود. به طوری که تحملش غیر ...
ناشنیده های زندگی خانوادگی - آیت الله هاشمی -
طرف ایشان پذیرفته شده بود که من وظایفم را انجام دهم کار ما تسهیل می شد. خب، مشکلاتی هم پیش می آمد. مثلا من 3-2 سال زندان بودم یا متواری بودم یا چیزهایی از این قبیل. اداره بچه ها مشکل بود هر چند که البته آنچنان مشکل مالی هم نداشتیم. * خانواده ام از ابتدا کاملا قبال اعتماد بودند، اگر اسراری داشتیم، ملاقاتی داشتیم، افرادی به خانه ما می آمدند، تلفنی می شد، خیالمان راحت بود که اسرار مبارزه ...
اسطوره ای از 171;میثم187; برای پسرم می سازم
تعریف می کنم. میثم خیلی شجاع بود. در خان طومان چهار نفر از تکفیری ها محاصره اش می کنند، آن قدر شجاع بود که سه نفرشان را به درک واصل می کند و یک نفر از ترس فرار می کند. میثم در خانه خیلی خوش اخلاق و شوخ طبع بود. به پدر و مادرش احترام می کرد. همیشه می گفت دست پدر و مادر را باید بوسید. این کارش را افتخار می دانست. برای آینده پسرم خیلی حرف داشت. می گفت چطور تربیتش کنیم که شهید شود. پنج سال از زندگی ...
کسب امتیاز مسابقات جایزه بزرگ آزادی مرا به رتبه اول رنکینگ بازگرداند
کند باید سال بعد در آن مسابقه حداقل رتبه سال گذشته را تکرار کند تا امتیاز بگیرد و فدراسیون نیز چنین سیستمی را ایجاد کرده و فقط باید تعداد مسابقات را افزایش دهد. وی با اشاره اول شدنش در رنکینگ تنیس ایران بیان داشت: در مسابقات جایزه بزرگ آزادی که حدود یک هفته پیش برگزار شد اول شدم و موفق شدم امتیاز بگیرم و به رتبه اول بازگشتم. تنیسور اصفهانی تیم ملی در خصوص دیگر اصفهانی تیم ...
براتی: در تعریف ماهیت فدراسیون با دولت اختلاف نظر داریم/ هیچ ناظری از فیفا در ایران نیست
انتخابات بر اساس قوانین جدید انجام شود اما وزارت ورزش و جوانان مانع این کار شد و اصلاح اساسنامه را به بعد از انتخابات موکول کرد. با گذشت یک سال و نیم از این اتفاق هنوز اساسنامه اصلاح نشده و هیچ خبری هم مبنی بر پایان اصلاح آن وجود ندارد. در یک سال گذشته چه روندی را برای اصلاح اساسنامه طی کردید؟ براتی: ابتدا روز خبرنگار را تبریک می گویم و امیدوارم در کارتان پیش رو و موفق باشید. درباره ...
50 هزار تومان دادم و وارد خانه فساد شدم وقتی زن جوان را در آن وضعیت دیدم ... +عکس
افغانستان رفتم و ازدواج کردم، اما وقتی با زنم بعد از هفت ماه وارد ایران شدیم پلیس مرا دستگیر کرد و همسرم که از این اتفاق ترسیده بود فرزندم را سقط کرد. چرا سعی نکردی به پلیس خبر بدهی و خودت وارد ماجرا شدی؟ نمی دانم. آنقدر ناراحت و عصبانی بودم و خونم به جوش آمده بود که تصمیم گرفتم خودم این کار را انجام بدهم. آنها مهدورالدم بودند. از اینکه این مرد را کشته ای پشیمان هستی ...
بلایی که صبح عروسی بر سر دختر جوان آمد / داماد با او چه کرد؟
این دختر 16 ساله که در حال پرسه زنی در پارک ها دستگیر شده بود به ماموران گفت: یک سال قبل در راه مدرسه با پسری آشنا شدم و پس از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتیم اما خانواده ام به خاطر سن کمم با این ازدواج مخالف بودند. خیلی سعی کردم راضی شان کنم اما آنها به هیچوجه کوتاه نمی آمدند. به همین خاطر با مرد رویاهایم فرار Escape کردم و به شهرستان رفتیم. چند روز بعد هم خانواده شوهرم تلفنی گفتند رضایت خانواده ام ...
حکم اعدام عروس در تهران + عکس
دست به چاقو شدی؟ آن روز داشتم سیب زمینی خرد می کردم که ناهار درست کنم.چند دقیقه بعد رفتم سراغ شوهرم که دیدم کنار مبل روی زمین نشسته و با گوشی تلفن همراهش پیامک می فرستاد. می خواستم با او حرف بزنم اما انگار اصلاً صدایم را نمی شنید. به همین خاطر خیلی عصبانی شدم. از طرفی چند وقتی بود که به او مشکوک شده بودم برای همین گوشی را از دستش گرفتم که مرا تا حد مرگ کتک زد. من هم به او حمله کردم تا ...
هویدا چگونه 13 سال نخست وزیر ماند؟
سلطنت را هم تهدید کند. دفاع از حضور جبهه ملی در عرصه سیاسی شاه سال بعد با همین استدلال کوشید با دستگیری شماری از مقام های دولتی از عملکرد آنها فاصله بگیرد و از این طریق تداوم سلطنت را تضمین کند. عباس میلانی می گوید که در میان بازداشت شدگان، هویدا شاه کلید بود. عصر روز هفدهم آبان ماه شاه به وسیله تلفن هویدا را از تصمیم خود مطلع کرد و گفت: برای حفظ سلامت شما، دستور دادیم چند روزی ...
معتادان بمب های خاموش شهر
...: نیتی برای به قتل رساندن مقتول نداشتم و من خیلی عصبانی بودم که این اتفاق افتاد، کنترل خودم را از دست دادم. آن روز پس از مصرف شیشه هر دو در شرایط عادی نبودیم و دچار توهم شده بودیم به همین دلیل بر سر شیشه درگیر شدیم، من هم چاقو را برداشتم و او را به قتل رساندم. اشباح از من می خواستند او را بکشم و می گفتند اگر این کار را نکنم او مرا می کشد. به خاطر مواد با هم درگیر شدیم.او نمی خواست که من بیشتر ...
مرگ در آتش
قانونی در گوشه ای از سالن قرار داشت. افسر کلانتری با دیدن سروان سراغ او رفت و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: قربانیان مادر و دختر بودند که در این آتش سوزی به طرز دلخراشی جان خود را از دست دادند. آنها بعد از فوت پدر خانواده در این خانه زندگی می کردند و با اجاره ای که از مستاجر طبقه پایین و اداره بازنشستگی می گرفتند، روزگار می گذراندند. وضع مالی بدی نداشتند. امروز پسر جوانی که در طبقه ...
دردسر هدیه 500 میلیون تومانی به خانم پرستار
مادر 85 ساله و پدر 93 ساله ام بیمار بودند، زوج جوانی به عنوان پرستار در خانه از آنها نگهداری می کردند. وی افزود: 28 خرداد سال گذشته مادرم فوت کرد و من زمانی که برای مراسم به ایران آمدم و چند روزی ماندم، متوجه شدم 500 میلیون تومانی که در حساب مشترک بانکی والدینم بود، به حساب این پرستار و شوهرش واریز شده است. شاکی ادامه داد: گمان می کنم پرستار و شوهرش با همدستی یکدیگر پدر مرا ...
به شدت تحت تاثیر امیرو در سازدهنی بودم
دلچسب بزرگ شدم. او ساز دهنیِ امیر نادری را یکی از مهم ترین خاطره های دوران کودکی می داند و می گوید: خیلی تحت تاثیر این فیلم و مخصوصا شخصیت امیرو قرار می گرفتم. به نوعی دردِ داشتن یک ساز دهنی را احساس می کردم. با این همه من آن زمان فراتر از آن بچه دوست داشتم یک فیلمساز، مجری و... باشم و اتفاقا می توانستم بفهمم که امیرو برای به دست آوردن ساز دهنی چه خفتی را کشید و چه کارهایی کرد. او درمورد ...
نقش سردار سلیمانی در سوریه و عراق
خارجه بودم، در حوزه مسئولیتم تا آخرین لحظه ای که مسئول بودم، مسئولیت همه چیز را شخصا می پذیرم . به دلیل نوع رفتار صمیمانه ای که آقای ظریف در کار با من داشت، دست من کاملا باز بود. بعد از برجام آقای دکتر ظریف تصمیم گرفت بالاخره در حوزه مسائل غیربرجام هم با یک رویکرد جدید، کار را دنبال کند. اینکه آقای ظریف در معاونت وزارت خارجه تغییر ایجاد کند، حق طبیعی ایشان است. من تا آخرین لحظه، در چارچوب ...
صدای ما را به گوش های شنوا برسانید
رتبه ای که در کنکور کسب کردم می توانستم در دانشگاه پردیس بین المللی تهران که شهر محل سکونت خودم بود وارد شوم. ولی به دلیل اینکه نمی توانستم هزینه تحصیل در دانشگاه بین المللی را بپردازم و رتبه ام 1400 بود و عاشق رشته های علوم پزشکی بودم ناچارا قبول کردم که دوری از خانواده را تحمل کنم و به شهر دیگری بروم تا رشته مورد علاقه ام را دنبال کنم، اما حالا بعد از دو سال شهریه ها تا این حد زیاد شده است ...
صالحی:آمریکا بدعهدی کند از 1+5 به 1-7می رسیم
. البته این حرف داخلی ها نبود بلکه توسط رسانه های خارجی مطرح می شد. ما اعلام کردیم اگر 20 درصد را در اختیار ما قرار ندهید خودمان دست بکار می شویم. بعد از مدّتی همگان دیدند که ما در پرتو الطاف الهی و به یُمن تلاش خستگی ناپذیر جوانان برومند این سرزمین کار را با موفقیّت به انجام رساندیم و موضوع بلوف نبود. الان هم اعلام می کنم که پیش بینی های لازم برای برگشت پذیری سریع انجام شده است و این بار هم تاکید می ...
روایت یک رزمنده از نجات معجزه آسا از دست داعش + عکس
بود که قرار بود، در آنجا توسط دادگاه شرعی داعش محاکمه شویم .. همان طور که برای همه چون روز روشن بود، دادگاه داعش حکم تیر برای همه صادر کرد .. ما را به بیابان های اطراف شهر در نزدیکی مرزهای عراق و سوریه بردند، جایی که پر از تپه و گودال و حفره بود .. محلی را در نزدیکی یکی از آن گودال ها که از بقیه عمیق تر و بزرگ تر بود، انتخاب کرده، در حالی که دست هایمان را محکم بسته بودند، دستور دادند، بر لبه آن ...
روند توسعه زیرساخت از زمان حضور آذری جهرمی سرعت گرفت
به گزارش ایرنا، محمود خسروی مدیرعامل پیشین شرکت ارتباطات زیرساخت در مورد انتشار مطالب مختلف در مورد محمد جواد آذری جهرمی وزیر پیشنهادی وزارت ارتباطات و ایجاد سوال در مورد سابقه وی گفت: بنده بعد از 35 سال خدمت بنابه تقاضای خودم بازنشسته شدم و خوشحالم که یک نیروی جوان و متخصص و آشنا به فناوری روز، بعد از من مدیریت شرکت ارتباطات زیرساخت را برعهده گرفت. وی افزود: در مدتی که به عنوان مدیرعامل ...