سایر منابع:
سایر خبرها
یک روز با جسد همسرم زندگی کردم
بودم تا اینکه تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس خبر دهم. بعد از آن بود که مأموران به خانه آن مرد رفتند و با جسد زن جوان در حالی که پرده توری دور گردنش پیچیده شده بود، روبه رو شدند. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران پلیس شوهر 38 ساله وی را که محمدرضا نام داشت ، بازداشت کردند. او در بازجویی ها گفت: چندسالی از زندگی مان گذشته بود و صاحب فرزند شده بودیم، اما ...
بلای وحشتناکی که بر سر داماد در شب عروسی آمد/ببینید
بعد ماموران متوجه شدند این خانواده برای نجات فرزندشان، سند آپارتمانی را به نام آدم رباها کرده اند. با گذشت یک هفته از وقوع آدم ربایی روز یکشنبه ماموران دو نفر از متهمان را بازداشت کردند. ماموران به محل نگهداری گروگان در ملارد رفتند، اما در آن خانه جز چند قلاده سگ چیزی نبود. در ادامه معلوم شد همدستان دو متهم دستگیر شده، گروگان را در خیابان رها کرده اند. با تحقیق از گروگان نجات یافته معلوم شد دو ...
مادر شهیدی که فرزندش را با دستان خودش به خاک سپرد +عکس
سیدالشهدا علیه السلام به خانه اش مراجعه می کنند. همه این قصه از فرزند نوجوان او شروع می شود؛ شهید محمد معماریان که در 12 سالگی به بسیج پیوست، در 13 سالگی به جبهه های نبرد اعزام شد، در 16 سالگی به شهادت رسید و سه سال بعد، مادرش را شفا داد و ماجرایی عجیب آفرید. گریه سحرگاه مادر شهید محمد معماریان می گوید: محمد، 8 سال داشت. یک روز صبح از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. تعجب ...
پیکر مطهر 3 شهید فضای شهر قزوین را عاشورایی کرد
جوان کاشانه و خانه را رها کرد و به سراغ جهاد فی سبیل الله رفت، آیت الله علی اسلامی ادامه داد: خونی که برای خدا به زمین ریخته شد به قداست و طهارت مبدل می شود، هم رزم شهید آقاجانی در دوران دفاع مقدس افزود: این شهید بزرگوار در حوزه علمیه صالحیه درس می خواند و دوستانش جهاد، اخلاق و مبارزات شهید را به نیکی یاد می کنند. وی ابراز داشت: وقتی خدمت خانواده شهید آقاجانی رسیدم، مادر شهید کلماتی از توحید ...
محاکمه زنی که به خاطر رها شدن از دست شوهر معتادش به صورت او اسید پاشید - می ترسیدم فرزندانم را بکشد
گذشته زمانی که در مقابل بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفته بود درباره علت اسیدپاشی گفت: شوهرم دست بزن داشت و مدام توهین و فحاشی می کرد. چندین بار خواستم از او طلاق بگیرم اما قبول نکرد. برای همین تصمیم گرفتم کمی تنبیهش کنم تا راضی به طلاقم شود. با همسرم 19 سال قبل آشنا شدم.آن موقع برادرش مستأجر خانه پدرم بود. بعد از مدتی باهم ازدواج کردیم. پژمان قبل ...
15 بُرش از زندگی ابراهیم یزدی؛ مرد رنجور سیاست ایران
دینی و چالشهای جدید و خدا در ناخوداگاه اشاره کرد. 15- او کتاب خاطرات سه جلدی اش با عنوان شصت سال صبوری و شکوری را به پدر و مادرش تقدیم کرد و نوشت: تقدیم به پدرم و مادرم که به نام و صفت صادق و معصومه بودند. و بیتی از پروین اعتصامی را ذکر کرد: من این ودیعه به دست زمانه می سپرم زمانه زرگر و نقاد هوشیاری بود عصر ایران ...
نگاهی به زندگانی معدن علم، پیشوای پنجم شیعیان(ع)
] کشته می شود. من از این سخنان در شگفت شدم و با خویش گفتم: چه کسی جرئت دارد، خانه هشام را ویران کند. ایام سپری شد و مرگ هشام فرا رسید و ولید به کرسی خلافت نشست و فرمان داد که آن خانه را ویران کنند و خاکهایش را بیرون برند تا با زمین یکسان شود. من این ماجرا را خود شاهد بودم. (دلائل الامامه، 110؛ کشف الغمه، ج 2، ص 346؛ اثبات الهداه، ج 5، ص 306؛ بحارالانوار، ج 44، ص 268٫) همچنین ...
دایی اسحاق محبوب رزمندگان فاطمی بود
اعضای خانواده نیز در جهاد بودند؟ بله، دقیقاً همین طور است. جهاد در خانواده نادری ها از زمان های گذشته وجود داشت و ان شاءالله ادامه خواهد داشت. پدربزرگ من پنج پسر داشت. بزرگ ترین آنها محمد فریدون بود که در جنگ تحمیلی حضور داشت و جانباز شد. همان جانبازی بهانه ای شد برای شهادتش. بعد از ایشان پدرم بود که در جنگ سوریه شهید شد. بعد از پدرم محمد عارف نادری است که در جنگ سوریه جانباز شد و همچنان در ...
دیگر نمی توانم روی پاهایم بایستم
فاطمه هر روز با آن می جنگد؛ دردی که توصیفش در توان کلمات نیست؛ دردی توأم با ترس؛ ترس از دست دادن مادر؛ مادری که رنجور و بیمار گوشه اتاقی کوچک از این دنیای پهناور به او رسیده است، می گوید: مادرم سرطان معده دارد، 2 سال گفت دارم می سوزم اما هربار به حساب گرمی و سردی شدن مزاجش می گذاشت. پشتش درد می کرد و نسخه آنها را خوابیدن چندساعته می دانست، خیلی کار می کرد؛ از کارهای خانه خودمان تا کار خانه مردم. فکر ...
شرط پسران مقتول برای حمید صفت/ انتقال حمید صفت به زندان رجایی شهر
زندان منتقل شد تا نظریه پزشکی قانونی در رابطه با مرگ مرد میانسال صادر شود.جسد مقتول هنوز خاکسپاری نشده و خانواده اش منتظر بازگشت دختر او هستند.عزیزمحمدی قاضی سابق دادگاه کیفری استان تهران دیروز با حضور در دادسرا وکالت این خواننده رپ را بر عهده گرفت. خبرتکمیلی انتقال حمید صفت به زندان رجایی شهر حمید صفت خواننده ای که متهم به قتل همسر مادرش است پیش از ظهر امروز برای ...
دختران امام باقر علیه السلام
در اختیار او گذاشته بود و او فعالیت و کار کشاورزی انجام می داد (7). طبق نقل شیخ طوسی، محمدبن یعقوب کلینی، مجلسی و طبرسی، ام سلمه از برادر خود امام جعفرصادق علیه السلام درباره دعا و نماز حاجت روایت کرده: اسماعیل می گوید: "من در ماه رمضانی به بیماری سختی مبتلا شدم، در بستر مرگ قرار گرفتم، به گونه ای که همگان از زندگی من قطع امید کردند. در همان حال، امام صادق علیه السلام به خانه ما وارد ...
نقل و انتقالات ؛ ایمان موسوی در آستانه پیوستن به ذوب آهن
رفت و آمد خانوادگی داشتند، چطور اعتماد نمی کردم؟ ولی مادرم قبل از اینکه پول را بدهم گفت وقتی پای پول وسط می آید، پدر و مادر هم وفا ندارند چه رسد به این آدم ها. واقعا نمی توانم خیلی از مسایل را باز کنم ولی تمام حرف های آقا جواد حقیقت داشت. من به خاطر این داستان ها تا پای مرگ پیش رفتم. خیلی ها را شناختم... تا پای مرگ پیش رفتی؟ مرگ واقعی؟! (سکوت) بگذارید یکسری مسایل را باز نکنم. ولی شما ...
وعده آوردن هوو به خانه ام مرا آواره کرد
هایم را برداشتم و از خانه ای که درو دیوارش برایم جهنم است بیرون زدم. قبل از آن که به خانه پدرم بروم به کلانتری آمدم. می خواهم به خاطر کتک کاری هایش شکایت کنم. دیگر نمی توانم به این زندگی ادامه بدهم. خسته شده ام. حالا مادرش طلبکار شده و شاید اگر محبت های بیش از اندازه او و برادر و خواهر شوهرم نبود او این طوری نمی شد. البته ازدواج ما بدون توجه به وضعیت روحی و اخلاقی شوهرم بود ...
نیلوفر از شوهر وحشی اش گفت ! + عکس
پایین انداخت و جان سپرد.پدرم هم که خودش را مقصر مرگ مادرم می دانست م دو ماه بعد به خاطر عذاب وجدان خودکشی کرد. در شرایطی که این پرونده با ضد و نقیض گویی زن و شوهر جوان ، پیچیده تر شده بود بازجویی از نیلوفر از سر گرفته شد. این زن گفت: یک سال از ازدواجم با مجید گذشته بود که او با من درد دل کرد و از راز ترسناکی پرده برداشت.شوهرم می گفت چون مادرش به خاطر بدرفتاری پدرش خودکشی کرده بود ...
این جا همه با هم برابرند
زهرا جعفری معتقد است؛ خیلی حس خوبی دارد که بخواهی جان یک انسان را نجات بدهی و ادامه می دهد: من در این سال ها که در جمعیت هستم، دیگر عادت کردم به این که کاور و وسایل امدادی را در سفرها همراه داشته باشم. با خانواده ام از بیرجند داشتیم به سمت مشهد می رفتیم، شب هم بود. یک سانحه تصادف رخ داده بود به پدرم گفتم کنار بزند. وقتی بالای سر مجروح رسیدم، انگار که دنیا را به او دادند. من را التماس می کرد ...
پای مادر حمید صفت هم به پرونده قتل هوشنگ باز شد! + عکس
درگیری پرداختند. خواننده رپ که چند روز قبل به اتهام قتل Murder پدرخوانده اش بازداشت شده است، دیروز برای دومین بار به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد. حمید صفت در حضور بازپرس منافی آذر، پسران مقتول و دوست صمیمی او و مادرش به تشریح جزئیات روز حادثه پرداخت. قتل ناخواسته هوشنگ، پدرخوانده حمید ظهر 28 مرداد در بیمارستان فیروزگر تسلیم مرگ شد. در تحقیقات مقدماتی تیم جنایی مشخص شد ...
آخرین جزئیات پرونده خواننده معروف
جانب خانواده ام در رسانه ها و فضای مجازی تکذیب می شود، این اظهاراتم نخستین مصاحبه با رسانه ها است، ما منتظریم تا جواب و نظریه پزشکی قانونی درباره علت مرگ همسر مادرم اعلام شود و در پی آن هستیم تا احترام هر دو خانواده حفظ شود. حمید صفت خواننده ای است که 28 مرداد ماه سال جاری به اتهام قتل همسر مادرش بازداشت شد. وی در اظهارات اولیه با قبول درگیری و رد هرگونه ضربه به سر متوفی به ...
همه تست ها جواب داد و الان زمان حمایت مسئولان است
...، دارو را به چه کسی تقدیم میکنید؟ به مقام معظم رهبری، مردم عزیز، شهید حججی که فکر کنم سن مان نزدیک به هم باشد، پدر و مادرم که واقعاً زحمات زیادی کشیده اند. پدرم در 70 سالگی هنوز هزینه های مرا متقبل میشود . و این هم اضافه کنم که پدر من کشاورز است و هیچکدام از اعضای خانواده ما حقوق بگیر جایی نیستند . برنامه ای برای بحث توزیع انبوه دارو دارید ؟ برای این اتفاق چه چیزی نیاز ...
حمید صفت: برای نجاتم شایعه سازی نکنید
.... من وقتی خبر مرگ پدرم را شنیدم، شوکه شدم؛ بیشتر از همه از درگیری که حمید و مادرش با پدرم ایجاد کردند، ناراحت شدم. پدرم برای حمید و مادرش هر کاری که می توانست انجام داد. آنها نباید با او این رفتار را می کردند. او چندین سال در کنار آنها زندگی کرد و رفتار بدی هم نداشت. او حمید را بزرگ کرده بود. در ادامه جلسه هم دوست قدیمی هوشنگ چند کلامی درباره اختلافات هوشنگ با همسرش به بازپرس این پرونده گفت ...
محکوم به قصاصی که 27 سال در بند است!
دخالتی نداشته و من قتل را انجام داده ام اما پس از برگزاری پنج جلسه دادگاه در سال 70 با توجه به شواهدی که در پرونده وجود داشت، قاضی هر دو نفرمان را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کرد و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شد. در این همه سال ،هیچ اتفاقی در پرونده ات رخ نداد؟ خانواده ات برای گرفتن رضایت از اولیای دم کاری انجام ندادند؟ پدر و مادرم چند سال پیش از دنیا رفتند ولی ...
انسان تک ساحتی نیستم
روان شناسی به آن می پردازند که انسان حس هایی را می بیند که خیلی هم واقعی نیست؛ اما می تواند آینده را پیش بینی کند. به هر طریق دیدم بعد از مرگ همسرم تکه ای از من کنده شده است و حس هایی داشتم و باورم نمی شد که این اتفاق رخ داده است. هفت، هشت روز پس از مرگ همسرم شروع کردم به اسکیس زدن و بر سر مزارش قول دادم که این پتانسیل عظیم، حالت نامتعارف، این حس عاطفی را که با خاطرات، یادآوری ها و نیازهای ...
بوسه پر برکت بر پای پدر
. پدرم وقتی این علاقه و احترام من را دید، دستش را به سمت آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم، خدا عزتت را زیاد کند و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السلام قرار دهد. مرحوم آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرمودند: هرچه دارم از برکت آن دعای پدر است. قرآن را با توجه نمی خوانی و گله داری؟ آقای انتظام کاشمری نقل می کرد که : به خدمت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی عرض کردم ...
ادعای بی گناهی خواننده معروف در برابر فرزندان مقتول
زده است. من هم به خانه مادرم رفتم که مقتول با تندی با من حرف زد و همین باعث عصبانیت من شد و درگیر شدیم. من ضربه ای به صورتش زدم تا اینکه همسایه ها آمدند و دعوا خاتمه یافت. می گویند که او دچار خونریزی مغزی شده است. من به هیچ عنوان به سر او ضربه نزدم. در فضای مجازی شایعه شده که با گلدان به سر ناپدری ام کوبیده ام اما این موضوع صحت ندارد. من گلدان را به دیوار زدم تا حاج آقا را بترسانم. او در ادامه رو ...
آخرین وضعیت پرونده خواننده معروف
...، رئیس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران، حمید بازداشت و به اداره دهم منتقل شد. او در تحقیقات اولیه منکر قتل شد و گفت من با هوشنگ درگیری فیزیکی داشتم؛ اما چیزی به سر او نزده ام. او ادامه داد: چند روز قبل از مرگ هوشنگ که همسر مادرم بود، با او درگیر شدم؛ چون او با مادرم بد رفتاری کرده بود؛ البته به قصد درگیری نرفته بودم؛ اما وقتی با واکنش او روبه رو شدم، چاره ای جز درگیری برایم نماند. بعد ...
افزایش طلاق هایی که بعد از 30 سال زندگی مشترک رخ می دهد
مثل دخترای 20 ساله به خودم برسم و سرحال باشم. من عمر و جوونیمو پای این زندگی گذاشتم، با کم و زیاد باباتون سوختم و ساختم، اما حالا یادش رفته و فیلش یاد هندوستان کرده. همش یا سرش تو گوشیشه یا پای فیلمای چرت و پرت نشسته، منم دیگه خسته شدم. بهتره که جدا بشیم. اشک امان دختر جوان را برید و دوباره با لحنی التماس گونه حرف خود را رو در روی پدر و مادر زد که ترو خدا دست از این بچه بازیها بردارید ...
شکنجه های دوران کودکی انگیزه ای برای قتل پدر
سیگارش را روی بدن من خاموش می کرد. او همچنین زمانی که با مادرم ازدواج کرد، او را فریب داده بود؛ برای همین همیشه می خواستم که از او انتقام بگیرم. اکبر در ادامه تحقیقات به کارآگاهان گفت: چند روز قبل از قتل، پدرم برادر کوچکم را شکنجه داده بود؛ برای همین خیلی عصبانی بودم. چند روز پس از آن متوجه شدم صاحب گاوداری یکی از گاوهایش را به قیمت 700 هزار تومان فروخته است؛ برای همین خاطر نقشه سرقت از ...
ناگفته های پدرخوانده از پرونده سرهای بریده
به گزارش جام نیوز ، کارآگاهان پلیس پایتخت، پس از 17 روز جست و جو، ردپای پدرخوانده 75 ساله یکی از مقتولان را در حادثه کشف و او را در خانه اش دستگیر کردند. همایون که پیش از انقلاب، سابقه کار در ساواک را دارد، ابتدا منکر جنایت شد، اما در ادامه به قتل شهرام و عروسش اعتراف و علت آن را اعتیاد آنها به مصرف روانگردان شیشه اعلام کرد. او در برنامه رادیویی یک پرونده، یک روایت گفت: شهرام، پسر خواهر همسرم بود ...
زنانی که نامشان در تاریخ جامعه پزشکی ایران ماند
است باعث مرگ بیمار بشود. از مسئولین تقاضا کردم و یک درمانگاه تاسیس کردیم و برای این بیماران پرونده تشکیل داده و درمان آن ها را به سختی آغاز کردیم. به مرور رزیدنت های بسیار خوبی مثل دکتر بلیغی در این مسیر کمک بسیاری به من کردند. پس ازآن نیز شروع کردم به نوشتن مقاله های مهمی در این زمینه که در دنیا نیز چاپ شده است. مهوش صلصالی، اولین استاد تمام پرستاری ایران زنی قوی، باصلابت و دوست داشتنی ...
متین از من خواست تا مادرش را ببینم وقتی به خانه همسایه رفتم او تنها بود و
آزمون سراسری آماده می کردم. بیشتر معلمانم مرا خانم دکتر صدا می زدند چرا که شاگرد ممتاز رشته تجربی بودم. دوستانم با دیدن این صحنه ها اطرافم حلقه می زدند وبه حال من غبطه می خوردند. برق شادی در چشمانم می درخشید و من در رویاهایم خودم را در قامت یک پزشک می دیدم که لباس سپیدی بر تن کرده و قرار است جان انسان های زیادی را از مرگ نجات بدهد. دوستانم اشکالات درسی خودشان را از من می پرسیدند و پدر و مادرم با دیدن ...
نجات از قصاص پسر همسایه که زن تنها را کشته بود
دوازدهم دی ماه سال 87، مأموران پلیس شهریار از زن سالخورده ای در یکی از خانه های شهر باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می داد پوران 65 ساله به خاطر طلاهایش به قتل رسیده است. پسر مقتول گفت: مادرم بعد از فوت پدرم تنها زندگی می کرد. هر روز به او سر می زدم و هر کاری داشت، برایش انجام می دادم. امروز وقتی وارد خانه شدم دیدم روی صورتش ملافه ای کشیده شده و جوابم را نمی دهد. ملافه را کنار زدم متوجه شدم فوت ...