سایر منابع:
سایر خبرها
انتشار یک آلبوم برای باقر قالیباف
ورودش به دنیای موسیقی گفت: من از حدود سال 85 وارد موسیقی شدم و کار تنظیم را یاد گرفتم. در آن زمان تازه نرم افزار کیوبیس آمده بود که از آنها استفاده می کردم. دلنوشته هایی برای خودم می نوشتم و ملودی هایی می ساختند یا ترانه می گفتم. این خواننده در مورد آثاری که از او در فضای مجازی منتشر شده، عنوان کرد: کارهای بسیار زیادی دارم اما از یک زمانی به بعد دیگر هیچ از اثری بیرون ندادم و ترجیح دادم به ...
جهنم، به توان بی نهایت
تنبیه اجتناب شود. او برای بار اول بیش از 6 ماه را در این مرکز ماند. بازی و تفریحی در کار نبود. فقط بعضی وقت ها بچه ها تو حیاط فوتبال بازی می کردن اما از بس هی جلوی همه بهم گفته بودن افغانی هیچکس منو تو بازی راه نمی داد... داشتم دق می کردم... یادم میاد وقتی می رفتم دوش بگیرم آب سرد رو باز می کردم، آن قدر از این دردها بلند بلند گریه می کردم که حد نداشت. در نهایت فرار کردم. چند وقت بعد از ...
وقتی خطوط به جای کلمات حرف می زنند
عبدالاحد درباره وضعیت موصل در بحبوحه آزادسازی شهر از دست داعشی ها می گوید. نمای شهر موصل از دور خرابه بود. انگار هیچ وقت شهری وجود نداشته است. عبدالاحد می گوید: من 14 سال درگیر جنگ های سوریه، یمن و عراق بودم و هرگز چیزی مانند فاجعه موصل را تجربه نکرده بودم. دیگر چیزی به اسم خیابان یا ساختمان وجود نداشت. تا چشم کار می کرد همه چیز دریایی از آوار بود و خرابی. عبدالاحد با دوربین همان اندازه رفیق است که با ...
مادر زنان معتاد بهبودیافته هستم/نمی توانم، بی خیال دختران بدسرپرست کرمان شوم/برای نجات زنان معتاد شریک ...
زنان کرمانی از چه زمانی در ذهن شما زده شد؟ واعظی: از سال 63 پرستار بودم، زمانی که مسؤول شیفت عصر و شب بخش سی سی یو بیمارستان شفا شدم، خانم هایی به بخش می آمدند که سکته کرده بودند و عامل آن هم فشار خون و یا قند بالا بود. یکی از این خانم ها که زن 40 ساله ای بود، می گفت حتی یک بار هم فشار خون خود را نگرفته ام و یا خانم هایی در این بخش بستری می شدند که قند بالا داشتند اما از آنجا ...
اعتراف به قتل رفیق صمیمی به خاطر یک استکان چای!
: باور کنید قصد کشتن نداشتم و او دوست چندساله من بود، اما روز حادثه به خاطر لجبازی هایش با هم درگیر شدیم. وقتی دستگیر شدم 30 ساله بودم اما حالا 43سال دارم. پشیمانم که بهترین سال های عمرم در زندان گذشت. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم با توجه به گذشت اولیای دم در مجازاتم تخفیف قائل شوند. در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و متهم با احتساب روزهای بازداشت به زودی آزاد خواهد شد. منبع: روزنامه جوان ...
مجبور شدم به سینما علاقه مند شوم
در سال 64 رخ داده است. درباره شوخی ها نیز باید گفت بخش زیادی از انها به شخصیت ما در آن دوران بازمی گردد که شور و شیطنتی داشتیم. ده نمکی در پاسخ به این سوال سروش صحت که چگونه به سینما علاقه مند شد، اظهار کرد: مجبور شدم و شاید بخشی به این دلیل است که من زمانی روزنامه نگار بودم و به فیلم ها نقد داشتم اما به این نتیجه رسیدم که دیگران قرار نیست فیلم من را بسازند و خودم باید فیلم بسازم. ...
وقتی سینمای ارزشی در جشن خانه سینما جایی ندارد/ فروشنده و رگ خواب بیشترین جوایز را ربودند
بیات و حمید نعمت الله دعوت شد به سن بیایند. نعمت الله تندیس شایستگی بهترین بازیگر نقش اول زن را به لیلا حاتمی برای فیلم رگ خواب اهدا کرد. حاتمی گفت: خیلی ممنونم. من این جایزه را خیلی دوست دارم. برای اهدای جوایز بخش بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از رخشان بنی اعتماد، فرهاد توحیدی، ابوالحسن داوودی، فرشته طایرپور و غلامرضا موسوی دعوت شد تا روی سن حاضر شوند. ...
اعتراف خواننده زیرزمینی به جنایت در استودیوی ضبط صدا
قرار گرفت. متهم که رضا نام دارد در گفت وگو با خبرنگار همشهری جزئیات جنایت را شرح داد. چه شد که نقشه جنایت کشیدی؟ من نقشه سرقت کشیدم اما به جنایت ختم شد. راستش را بخواهید مدتی می شد که بدهکار شده بودم. بدهی ام در حدود 100میلیون تومان بود. این پول را هم برای تهیه آلبوم موسیقی قرض گرفته بودم و نتوانستم آن را پرداخت کنم. همین شد که نقشه کشیدم تا با دوستم به استودیوی پوریا(مقتول ...
من جان بخش سینمای ایران هستم!/تصاویر
تیتراژ زده بودند، آن هم به اصرار خانم منیژه حکمت که فکر می کنم آن زمان مجری طرح یا مدیر تولید کار بودند، می گفتند این همه برای به نتیجه رسیدن کارها زحمت می کشی، اسمت هم باید در تیتراژ باشد. دلیل اینکه نمی خواستم نامم در تیتراژ باشد این بود که آن موقع دوشغله بودن، جرم بود و از ترس اخراج شدن از اداره برق، جرات نداشتم بگویم شغل دیگری هم دارم. اما پیش از این فیلم هم کارهای زیادی انجام داده بودم. ...
زنان ما هنوز در حد وزارت نیستند
رسانه ها توصیف می شود هنوز دارید؟ آن طور که وصف کرده بودند هرگز، اما خانه من بزرگ است و خیلی قبل تر از ورودم به شورا این خانه را داشتم. - شما پولدارترین فرد شورای شهر بودید؟ نمی شود گفت چون دارایی های اعضا را شفاف نکرده اند. - حاضر هستید دارایی خود قبل و بعد از شورا را اعلام کنید؟ بله؛ حاضر هستم. الان هم همان خانه قبل از شورا را دارم اما بسیاری خانه هایشان تغییر کرد ...
عوارض طلاق در خانواده، مردان شکننده ترند؟
...! یک مرد 40 ساله است. در حال حاضر کارمند یک شرکت نیمه خصوصی است. در دوران متاهلی شغل آزاد داشته با انبوهی از دغدغه های مالی که معتقد است همین مسئله در به هم رخوردن زندیگ زناشویی اش تاثیر بسیار داشته است. از زمانی که بحث ارث پدری همسرم به میان آمد، همه چیز تغییر کرد. من در شرایط بحرانی کار بودم. نمی گویم خودم تقصیری نداشتم. اتفاقا معتقدم خودم هم مرتکب اشتباهاتی شدم که باعث شد شرایط ...
وحشت در دره مرگ
صندلی خوابم برد که ناگهان از سروصدا و لرزش های اتوبوس از خواب بیدار شدم که در همان لحظه اتوبوس شروع به چرخیدن روی سقف کرد؛ همه جا را خاک گرفته بود تا این که اتوبوس متوقف شد. همه این اتفاقات در مدت زمان کوتاهی رخ داد که پس از آن تیم های امدادی هلال احمر، آتش نشانی و اورژانس به کمک ما آمدند و من را به بیمارستان منتقل کردند. سینا عیسی پور ادامه داد: از ناحیه دست و پا مجروح شده بودم که پزشکان پس از بخیه زدن و اقدامات ابتدایی با توجه به شرایطی که داشتم مرا از بیمارستان مرخص کردند که سوار بر خودروهای شخصی به سمت مازندران رفتم و در شهرمان پیگیر ماجرا و سلامتی ام خواهم شد. ...
یادم، تو را...
دانشکده بودم. خودروام را در پارکینگ مقابل محوطه پارک کردم و پیاده به سمت در ورودی حرکت کردم. دهم شهریور بود و اندک اندک دانشکده از خواب تابستانی خود بیدار می شد اما هنوز خبری از جنب وجوش و حضور پرتعداد دانشجویان نبود. وارد ساختمان دانشکده شدم و به طرف راهروی سمت چپ که کلاس های ما یعنی دانشجویان رشته زبان و ادبیات انگلیسی در آن برگزار می شد، رفتم. نخستین کلاس درش بسته بود، به پشت در که رسیدم، نگاهی از ...
پاسخگوی شماره 25
و باغات زیبای اطراف شهر را نظاره کنم، بهتر از آنست که در خانه بنشینم و جیغ بنفش بکشم و پیراهن تنهایی را بر شاخه بلند کاج خلوت خانه بیاویزم. با این فکر و اندیشه آستین بالا زدم و پاشنه گیوه را کشیدم. چند کیلومتری از شهر خارج شده بودم، گذارم از کنار ریل راه آهن گذشت، مردی را مشاهده کردم که روی ریل چنان خوابیده که انگار در خواب ابدی است. تعجب کرده و انگشت حیرت به دندان نزدیکش رفتم و پرسای حال واحوالش ...
دورگه جدید تیم ملی در دستشویی غش کرد!
بلافاصله از صندلی برای خودم تختی ساختم و با وجود این که بالش و پتو بود، اما درخواست کردم یک پتوی دیگر به من بدهند، چون بسیار سردم بود. وقتی وارد هواپیما شدم، بلافاصله خوابیدم و فکر می کنم چهارساعتی در خواب بودم. وقتی بیدار شدم، کاملا خیس عرق بودم، انگار که دوش گرفته بودم. برای این که خودم را مرتب کنم، به سرویس بهداشتی رفتم، اما بشدت ضعف کردم و بیهوش شدم. وقتی بیدار شدم، صورتم رو به دستشویی بود و نمی ...
همرنگ جماعت شدن از رسوایی است
حال وروز خوبی داشته باشد. با او به بهانه انتشار این آلبوم و آغاز دور تازه فعالیت هایش در حوزه مجاز گپ و گفت کوتاهی داشتیم که در ادامه مطلب آمده است: برای آغاز این گفت وگو اگر مایل باشید کمی درباره انتشار آلبوم جدیدتان صحبت کنیم. بعد از سال های زیادی که در حوزه رسمی موسیقی از شما خبری نبود چطور توانستید مجوز این آلبوم را بگیرید؟ پیش از این کتاب تو را در حضور همه دوست دارم سال 93 منتشر ...
شهادت مصطفی بهانه پرواز مرتضی شد
منطقه نبودم. تازه به مرخصی رفته بودم. خوب به یاد دارم وسط دعای عرفه بودم که بچه ها از منطقه خبر شهادت مرتضی را دادند. مرتضی روز یک شنبه 21 شهریور ماه 95 مصادف با روز عرفه در لاذقیه سوریه به شهادت رسید. پرواز مشترک بعد از شنیدن خبر شهادت مرتضی تمام تلاشم را کردم که خودم را به مراسم تشییع پیکرش برسانم. بلیت گرفتم و همه نگرانی ام این بود که مبادا به مراسم رفیق شهیدم نرسم. ساعت 11 از تهران ...
یک میکروفن سرقت کردیم
که آخرین آن مربوط به اسفندماه سال قبل بود . متهم درباره انگیزه قتل هم گفت: مقتول استودیوی مجهزی داشت به خاطر همین تصمیم گرفتم تا او را به قتل برسانم و تجهیزات او را سرقت کنم. برای ارتکاب قتل به اسلحه نیاز داشتم، به خاطر همین راهی شهری در غرب کشور شدم و اسلحه و فشنگ لازم را خریدم. بعد نقشه را با مهدی که از دوستانم بود در میان گذاشتم و او هم قبول کرد در اجرای نقشه به من کمک کند. ساعت 15 ...
بانوان یزدی مشتری همیشگی این آرایشگاه هستند!
ماهه دوم سال عصرها در ساعت 16 آغاز به کار می کنیم؛ اما بعضی روزها که تعداد عروس زیاد باشد و کار را زودتر شروع می کنیم . * یزدبانو: در رابطه با میزان اشتغال زایی توضیح دهید . در حال حاضر در این سالن زیبایی دوبلکس و با حدود 500 متر زیربنا تعداد 24 نفر مشغول به کار هستند که 12 نفر به صورت ثابت و مابقی در صورت بالا بودن تعداد مشتریان مراجعه کننده به سالن می آیند . ...
به انگیزه فرا رسیدن روز ملی سینما چقدر سینما خوب است!
...> عبدالله اسکندری تهیه کننده، گریمور و طراح چهره پردازی فیلم هایی چون فراری ، یادم تو را فراموش ، خوب، بد، جلف و ... با اشاره به اینکه بیش از آنکه در سینما کار کرده باشم، فعالیتم به سریال های تلویزیونی معطوف بوده، در خصوص روز سینما به بانی فیلم گفت: من به گریم علاقه داشتم و دوست داشتم در سینما کار کنم و این اتفاق پیش آمد که در سینما هم کار کنم. من به اندازه ای غرق کارم بودم و هستم که چندان توجهی ...
برترین های یک سال سینما معرفی شدند/ بیشترین جوایز به فروشنده رسید
سینمای ایران، تقی پور جانباز دوران دفاع مقدس و رییس موزه صلح گفت: در سال 1360 سال اول دبیرستان بودم و در آزادسازی خرمشهر حضور داشتم و امسال وارد سی و پنجمین سال نشستنم می شوم (به دلیل جانباز بودن از ناحیه دو پا) و افتخار می کنم که ما نشسته ایم تا همه ایرانیان به راحتی بایستند. او همچنین در سخنانی از حضور سینماگران سرشناس ایرانی در موزه صلح یاد کرد. ایرج طهماسب و فاطمه معتمدآریا ...
آسیب شناسی در هیئت هم و غم بنده است / در فضای فرهنگی ساری موثر هستیم
، مگر پس از اقرار به فضل فاطمهسلام الله علیهاو اظهار محبت به آن بزرگوار . " 1 حتی در ادامه دارد که اگر برخی از انبیا به عنوان الوالعزم معرفی شدند چون درجه شناختشان به بی بی بالاتر بود. من معتقدم هیئت های قدیمی مازندران بی تعارف در این وادی هستند و برخی هیئات اسم امام و شهدا را نمی برند. حال آنکه وظیفه اخلاقی و دینی ماست. اگر در وادی کربلا ورود پیدا کنیم زمان ما کمتر از سال 61 نیست ...
به ماشین پولدارها دستبرد می زدم
.... در کدام منطقه بیشتر فعالیت می کردی؟ شرق تهران. همدست هم داشتی؟ نه متاسفانه، تنهایی به دزدی می رفتم. ابتدا سوژه ها را زیر نظر می گرفتم و بعد از اینکه مطمئن می شدم، چند ساعتی به خودرو باز نمی گردد با شگردهای مختلفی درب خودرو را باز می کردم و لوازمی مانند ضبط، ساب و ... را برمی داشتم. چرا دزدی را انتخاب کردی؟ بخاطر احتیاج دزدی می کنم، اگر دزدی ...
قول دادم که دیگر سریال بازی نکنم!
بازیگر به شدت حسی ای هستم و مادامی که نقشی را بازی می کنم احساس می کنم تبدیل به آن کاراکتر می شوم، در واقع من آن نقش را بازی نمی کنم بلکه آن کاراکتر خودش زندگی اش را پیش می برد. در حال حاضر کمی احتیاج دارم زمان بگذرد و ترنج را با فاصله ببینم؛ بعد می توانم جواب درست تری به این سوال بدهم. با وجود همه سختی ها و مشکلاتی که ترنج تحمل می کند او فردی درون گرا و آرام است. آیا بهتر نبود این کاراکتر ...
شهاب اکبری: دلیل آلودگی امروز بازار موسیقی پیشرفت تکنولوژی است
.... خانواده من دوست داشتند به پیشرفت موسیقی من کمک کنند اما شرایطشان اجازه نمی داد. همه این موارد گذشت تا با محسن چاوشی آشنا شدم. *چه سالی؟ اگر اشتباه نکنم سال 81 یا 82 با محسن آشنا شدم و من حدوداً 22 سالم بود. *آن زمان شرایطمان آنقدر بد بود که هر زمان اراده می کردیم نمی توانستیم به خانه هایمان برویم* *این آشنایی چطور بود؟ در یک استودیویی مشغول تنظیم برای خواننده دیگری بودم ...
خانم های چادری طعمه سارق 20 ساله
، مشخص شد حرف هایی برای گفتن دارد. جالب بود بدانم در بین این همه سارق و مالخر سابقه دار، این جوانک ، چند سالش است؟ تا پرسیدم چند ساله هستی؟ فوری جواب داد: 20 سالمه ! و در ادامه وقتی پرسیدم، سابقه هم داری؟، لبخند زد و با اعتماد به نفس گفت: آره ... زیاد! پرسیدم زندان هم رفتی، مکثی کرد و گفت: چهار بار. دو بار را به کانون و دوبار هم به زندان تهران بزرگ رفتم؛ کلا 4 سال زندان بودم. . 20 سال زندگی کرده و ...
اظهارات جنجالی دکتر حافظی: آقایان بدانند کوچک ترین فساد در نظام پزشکی را به رسانه ها می کشانم
عالی کاندیدا شوند! یعنی روندی غیر معقول برخلاف همه انتخابات های سال های گذشته. به نزد او رفتم و متذکر شدم که چنین قانونی وجود ندارد و تنها کسانی که عضو هیات رییسه مجمع باشند نمی توانند عضو شورای عالی شوند که گفتند تشخیص با خودم است و این تصمیم را اتخاذ کردم! بعد در جست وجویی که داشتیم متوجه شدیم در سال 87 دکتر نوربخش که کاندیدای ریاست کل بوده، در شورای عالی هم کاندیدا شده که در نهایت نتوانسته رای ...
مدیر انتشارات فرهنگ معاصر از دغدغه های چاپ فرهنگ فارسی حییم گفت
... مدیر فرهنگ معاصر بیان کرد: دردسرهای من تنها به اینجا خاتمه پیدا نکرد. بعد از مدتی در وزارت ارشاد مرا به صهیونیسم هم متهم کردند، این درحالی بود که من اصلا به اسرائیل نرفته بودم. این شایعات به مرور زمان برطرف شد. از سال 1358 تا 1364 تلاش کردیم موانع چاپ فرهنگ حییم را بر طرف کنیم. اما تلاش ما بی فایده بود چرا که عده ای این فرهنگ را به صورت قاچاق چاپ می کردند. من باید جلوی این اتفاق را می گرفتم ...
شهادت ، شرط اول ازدواج/ امام کاظم(ع) واسطه رضایت برای اعزام به سوریه شدند
به شهادتنمی رسم. او ادامه می دهد: خاطرم هست جواد پارسال در اعتکاف شرکت داشت، تماس گرفت و گفت: درسته من از مسجد نمی تونم بیرون بیام ولی دلم برای شما تنگ شده، نمی خوای به من سر بزنی؟ من هم که حاضر و آماده رفتن بودم به محل اعتکاف رفتم و دیدم شهید جهانی از شدت دلتنگی جلوی در ایستاده است. همان موقع صدای روحانی مسجد می آمد که از مدافعان حرم می گفت که آنها از همه چیز گذشتند که توانستند پرواز ...
مشتری گل؛ از ورزشکار معروف تا هنرمند"خفن"
می کرد و سر قرار با مشتری نمی رفت که ازش جدا شدم. فقط می کشید و می خورد. بعد از اون دیگه خودم رفتم سمت خرید. یکی رو پیدا کردم که بار عمده می فروخت. 5 میلیون می خواست. بالاخره دار و ندارم که 5 میلیون بود رو گذاشتم رفتم خونه اش. گل خریدم گرمی 20 هزار تومن ولی چه گلی! هنوز رو دستش ندیدم. همین طور که سیگاری علف را گوشه لبش گرفته، مثل فیلم ها یک وری حرف می زند. چند پک می زند و باقی اش را توی ...