سایر منابع:
سایر خبرها
موبایل مقتول؛ هدیه متهم به قتل به همسرش
به گزارش جام نیوز، این مرد چندروز پیش موبایل مقتول را به همسرش هدیه داد و همین باعث دستگیری اش شد.تحقیقات در این پرونده از ساعت 8صبح دوازدهم بهمن سال95 شروع شد. آن روز مردی با پلیس تماس گرفت و گفت در اتوبان خرازی حوالی دهکده المپیک جسد مردی را دیده است. همین تماس کافی بود تا مأموران راهی محل حادثه شوند. گفته های مرد تماس گیرنده حقیقت داشت چراکه مأموران با جسد پسر جوانی روبه روشدند که بر اثرخفگی ...
کلاف جا مانده از یک عملیات عامل تفحص شهدا شد / اولین شهید عملیات والفجر هشت کیست؟
از جبهه برگشته بودیم. قرار گذاشتیم بعد از گذراندن مرخصی با هم برگردیم. او در کرمان ماند و من عازم زرند شدم. چند روز بعد او را پشت در خانه دیدم. با تعجب سوال کردم: این جا چه کار می کنی؟ با ناراحتی گفت: بعد از شهادت برادرم، پدر و مادرم اجازه نمی دهند به جبهه برگردم و من را فرستادند منزل خاله ام که همشهری شماست، تا مدتی این جا بمانم. خاله اش آن طرف کوچه منتظر او بود. همان روز ...
ماجرای درگذشت دانشجوی پزشکی شهرکرد
در حالی که بر اساس اخبار منتشر شده شب گذشته یکی از دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد در حمام خوابگاه جان خود را از دست داده، هم دانشگاهی های این دانشجوی ترم 9 پزشکی اعلام می کنند فوت وی براثر گاز گرفتگی اتفاق افتاده است. به گزارش ایسنا، در پی فوت دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در حمام خوابگاه این دانشگاه دانشجویان حاضر در محل خوابگاه در پیام هایی که به خبرگزاری ایسنا ...
آنجایی که باید تمام قد سکوت کرد
اگر چه اعلام کرد هر زمان ممکن است دفاع از سرزمین پیش بیاید و روزی شاید خودش و یا همسرش شهید شوند اما در عین حال گفت: دلم نمی خواهد مثل مادرم شوم و زجر بکشم اگر روزی همسرم شهید شود قدرت آن را ندارم به تنهایی بار همه مسئولیت را برعهده بگیرم. ** سکوت کامل امام راحل در دیدار با خانواده های شهدا هدی تندگویان دختر وزیر وقت نفت شهید محمدجواد تندگویان آخرین نفری بود که در این پنل ...
روایت هایی خواندنی از زندگی و مرگ سهراب سپهری
وقتی مرد، پاسبان ها همه شاعر بودند... مهدی قراچه داغی، نوه بزرگ خانواده و پسر همایون دخت است که با سهراب رابطه بسیار نزدیکی داشته و رابطه اش با دایی اش که او را سهراب خان می نامد، بیشتر دوستانه بوده: نخستین تصویری که از او یادم می آید زمانی بود که 11 ساله بودم و پدربزرگم (پدر سهراب) فوت کرده بود. رفته بودم روی پله های خانه آقا جان نشسته بودم و گریه می کردم و سهراب آمد و به من گفت مردها ...
معمای گمشدن دو نانوا +عکس
اطلاع داشت تو بودی؛ تو مرا به پلیس معرفی کرده ای و به آنها گفته ای که داخل ماشینم مواد نگهداری می کنم . درحالی که ترسیده بودم حسین ناراحت شود به همین دلیل منکر موضوع شدم و به بهانه رفتن به حمام، از سر سفره ناهار بلند شدم. از حمام بیرون آمدم و مشغول خشک کردن سرم بودم که ناگهان حسین از پشت سر یک کابل به دور گردنم انداخت. ابتدا فکر می کردم در حال شوخی است اما زمانی که کابل را محکم تر فشار ...
سودمندترین تجارت شناخت پروردگار است/ 3 وظیفه مهم پدر نسبت به فرزندش
...! رسیدم، گفتم: سلام! گفت: سلام علیکم. بغل دست خودم بنشین و من نشستم، هنوز حرفم را شروع نکرده بودم و دردِ این را نگفته بودم که یک نگاهی به چهره این جوان انداخت. خدایا! انگار دارم روی منبر پیغمبر حرف می زنم و باید راست بگویم، نه؟ دروغ روی منبر که شاخدارتر از دروغ پایین است. این غذافروش در نگاه کردن به این جوان، از دوتا چشمش تا چانه اش اشک می ریخت و با یک حالی به او گفت(البته هنوز مطرح نشده بود که اوضاع از ...
حکایت رو به روی ماه
نفر ، دلیل ، وقتی مهتاب گم شد ، همه سیزده سالگی ام ، عصرهای کریسکان ، یادداشت های ناتمام ، پوتین قرمزها ، جشن حنابندان ، نامه رسان ، پایی که جاماند ، پنهان زیر باران ، پنجره های تشنه ، بابانظر ، نورالدین پسر ایران ، تصویری در دوردست ، دارساوین ، شنام ، فرنگیس و زمین ناله می کند کتاب هایی با موضوعات دیگر نیز خوانده می شود. **خوانش کتاب با گوینده هایی متفاوت آجرلو با اشاره به ...
روایت عشق و اندوه با سکوت و اشاره
.... اژدر محمدی از کودکی و مسیری که تا امروز طی کرده است اینگونه می گوید: فرزند سوم خانواده هستم. در مشهد به دنیا آمدم؛ از پدر و مادری ناشنوا. از همان ابتدا متوجه شدم که برای ارتباط گرفتن با آنها باید با زبان اشاره آشنایی پیدا کنم. البته خواهر و برادر بزرگترم در این زمینه به من کمک می کردند و به این ترتیب با زبان اشاره با پدر و مادرم ارتباط برقرار می کردم. حرف نزدن و استفاده از زبان اشاره باعث ...
ایتالیا ایتالیا به دنبال روایتی تازه از نسل امروز
بعد تر فیلمنامه ای نوشتم که ترجیح دادم فیلمی بسازم اول حال خودم و بعد حال مخاطبان سینما با دیدن آن خوب شود. دوستان زیادی بودند که برای ساختن اولین فیلمم حمایتم کردند. از همان ابتدا به ادبیات علاقه زیادی داشتم. اتفاقا فیلم ایتالیا ایتالیا هم اقتباسی از کتاب جومپا لاهیری است. داستانی که ذهنم را درگیر کرد و مدتی طرح فیلمنامه آن را کنار گذاشته بودم که دوباره به سراغ آن رفتم وتصمیم گرفتم این فیلمنامه را ...
12 سنت عجیب وترسناک قبایل آفریقایی/عکس
همسر آینده اش انتخاب کند و آن چیزی نیست جز این که همسر آینده اش را بدزدد. والدین و بزرگ ترهای خانواده ی مرد جوان به خانه ی پدر دختر رفته و از او می خواهند اجازه ی ازدواج دخترش را با پسر آن ها بدهد. در صورتی که وی با این موضوع موافقت کند در برابر چشم همه خواستگار را به نشانه ی پذیرفتن درخواست او کتک خواهد زد. اما در صورتی که پدر با ازدواج دخترش موافقت نکند خواستگار دست بردار نبوده و در صورت رضایت ...
اولین زائر اربعین حسینی با پای پیاده از شهر بوشهر عازم کربلا شد
به سمت کربلای معلی حرکت می کنم. این زائر حسینی بیان کرد: در ابتدای راه در گلزار شهدای شهر بوشهر حاضر شدم و با تجدید میثاق با شهدا و سپس در بهشت صادق با کسب اجازه از پدر و مادرم عازم این سفر معنوی شدم و از خداوند منان خواستارم تا جان در کالبد وجودم می دمد بتوانم هر ساله با پای پیاده عازم کربلا شوم. این جانباز شیمیایی هشت سال دفاع مقدس اظهار کرد: در سال اولی که این سفر معنوی را ...
مرگ مرموز پسرجوان در جنوب پایتخت
...: پس از چند ساعت همسرم با من تماس گرفت و اعلام کرد که هر چه پسرمان را صدا می کند از خواب بیدار نمی شود که به سرعت خودم را به خانه رسانده و او را به بیمارستان منتقل کردیم که پزشکان مرگ پسرم را اعلام کردند و نمی دانم چه اتفاقی برای پسرم اقتاده و چطور به کام مرگ فرو رفته است. بازپرس سجاد منافی آذر پس از شنیدن اظهارات پدر جوان دستور داد تا جسد پسر به پزشکی قانونی منتقل تا علت مرگ وی مشخص شود. بنا به این گزارش، با توجه به مرموز بودن این پرونده تحقیقات تکمیلی برای چگونگی علت مرگ این پسر جوان در دستور کار ماموران پلیس پایتخت قرار گرفته است. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
همسُرایان/بازار مسگرانی که جانی دوباره گرفته
راهنمای سفر من : دست هایش آن روزها مثل امروز پیر و پرچروک و پر از پینه نبود. هر سالی که از عمرش رفته، یک چکش به صف بلند چکش های بالای سرش اضافه کرده. حالا برای خودشان جمعیتی شده اند؛ قد و نیم قد. به گزارش راهنمای سفر من به نقل از آفتاب نیوز ؛ در اتاقکی که تاریک است و چراغ کم جانش در انزوا، دست های حاج علی، 70سال است که بی وقفه آهنگ مس را نواخته. یکی از صدها مسگری که عمری، همین جا در ...
تصاویر: سنت های عجیب و باورنکردنی قبایل آفریقایی
.... در صورتی که وی با این موضوع موافقت کند در برابر چشم همه خواستگار را به نشانه ی پذیرفتن درخواست او کتک خواهد زد. اما در صورتی که پدر با ازدواج دخترش موافقت نکند خواستگار دست بردار نبوده و در صورت رضایت ندادن خانواده ی دختر او را خواهد دزدید. 2- جشن خوِتا این مراسم سنتی در جنوب آفریقا توسط چندین قبیله انجام گرفته و طی آن پسران جوان مردانگی خود را به اثبات می رسانند. زمانی ...
عزاداری هماهنگی با آفرینش است/ گریه، نشانه عاطفه، عشقدو معرفت
ضَعیفاً) 3. به خوبی می فهمیم که چگونه خداوند حق را بر سر باطل کوبید و آن را دمغ کرد. (بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُه) 4. به خوبی می فهمیم که چگونه خواستند نور خدا را خاموش کنند، ولی خدا هر روز آن را برافروخته تر می کند. (یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِم) 5. اقامه عزاداری خواندن تاریخ کربلا در منزل نیست. بلکه مثل اقامه نماز نیاز به یک توجه ...
نهادهای مدعی در حوزه دفاع مقدس پای کار نیستند/ مطلق گرایی تئاتر دفاع مقدس را زمین زده است
کار نیستند من یک گام در این نمایش از نمایش های دیگر جلوتر رفتم. بعد این حرف های پرت و پلای خانوادهٔ خودم - البته نه همهٔ آن ها ولی بالاخره از دو نفر هم به گوش برسد – آزاردهنده است. آن ها را به جان می خرم؛ اما می گویم بگذار اینها در جهلِ مرکبِ خودشان بمانند. واقعیت این است که اصلاً آنها توهم دارند. هیچ نهاد، سازمان، ارگان و هیچ جای دیگری که به ظاهر و در سخنرانی ها و در ادعانامه های کتبی ...
هم کیهان مخالف انتشار آقای نخست وزیر بود هم شرق
اخبار پخش می شد را گذاشتیم کنار آنها و منتشر کردیم، آخرش هم نوشتیم گرم بنوشید، این خون فلسطینی هاست. این قسمت ” کالای کشتار” وقتی وارد فضای مجازی شد خیلی بازخورد خوبی داشت، در فضایی که همه منتظر بودند چه کار کنیم که کمکی به غزه بکنبم، این یک فکر خوبی بود و خیلی دست به دست شد در آن برهه. بعد از این کار ما احساس کردیم می توانیم فیلمساز بشویم البته باید خیلی بیاموزیم، بعدش بقیه قسمت های ...
قاتل 14 ساله ملیکا اقرار کرد
.... قتل با نقشه قبلی با گذشت 8روز از قتل ملیکا، پدر و مادر او بیش از گذشته جای خالی دخترشان را احساس می کنند. پدر ملیکا می گوید: از دست دادن دخترم بزرگ ترین مصیبت زندگی ام است. با اینکه او با مادرش زندگی می کرد اما هر روز به دیدنش می رفتم. اما حالا چند روز است که او را ندیده ام و نمی توانم دوری اش را تحمل کنم. اعترافات هولناک متهم به قتل همه را در بهت و حیرت فرو برده است ...
همیشه می گفت: حرف، حرف ولایت است
می تواند عازم دفاع از حرم حضرت زینب(س) شود. قرار بود از دی ماه سال 94 اعزام شوند، اما به دلایلی این مسئله به اسفندماه منتهی شد. 19 اسفند عازم سوریه شد، اما هیچ یک از اعضای خانواده نتوانستند برای آخرین بار با شهید خداحافظی کنند. با توجه به این که زمان اعزام پدر به صورت دقیق مشخص نبود، بنده در قم بودم و مادر و خواهرم هم منزل نبودند که پدر تماس گرفت و با گفتن چندین سفارش در قالب وصیت نامه، رفتنش را به ...
خبرنگاری در دل صحنه های خطر
درگیری وجود داشت. **در واقع شما به نوعی خبرنگاری بحران را در سوریه تجربه کردید؟ آیا قبلاً تجربه ای در این زمینه داشتید؟ من قبلاً کلاس و دوره های خبرنگاری بحران را چندین بار رفته بودم و با شرایط و ویژگی های خبرنگاری بحران و مهارت های حرفه ای آن به لحاظ نظری آشنا شدم اما حس کردن و تجربه عملی فضای بحرانی و حضور داشتن در یک میدان عملی بحران به عنوان خبرنگار، خیلی با این کلاس ها ...
زنی که سر دختر 2 ساله اش را برید!
اختلافات خانوادگی که داشتم از زندگی خسته شده بودم. نمیدانم شب حادثه چه اتفاقی افتاد که ازخود بی خود شدم و ناگهان چاقو را برداشته و سر دخترم را بریدم. پس از اطمینان از مرگ او خودم نیز سم خورده و خانه را آتش زدم. می خواستم هر طور شده از این زندگی راحت شوم. اما نمی دانم چگونه همسایه ها متوجه موضوع شده و آتش را خاموش کردند. معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی جزییات بیشتری از این جنایت هولناک را ...
خانواده ای با 5 رزمنده مدافع حرم
دانستیم در قلبش چه می گذرد. حتی روز اعزامش برادر بزرگمان از مصطفی پرسید آیا کسی تو را اجبارکرده که بروی سوریه. سید مصطفی گفت: نه خودم می خواهم بروم، کسی من را مجبور نکرده است. تمام فکر و ذهنش شده بود سوریه. دفعه اول وقتی می خواست برود مادر به خاطر اینکه سنش کم بود اجازه نمی داد. اما سید مصطفی پایش را کرده بود در یک کفش که باید برود. روز اعزام اولش به کسی چیزی نگفت. فقط به برادرم گفته بود من ...
کودکان کار از ون می ترسند/ کثیف ترین کار این است که کار اجتماعی را سیاسی کنیم
شما روشن، چرا به وظیفه تان عمل نکردید؟ مگر توانمند سازی جزو وظیفه شما نیست پس چرا روز به روز به تعداد آنها اضافه می شود؟ کردونی: توانمند سازی مقوله ای جداست. سؤال این است که شهرداری که از این طرح دفاع می کند توضیح دهد از جمع کردن یک بچه برای بار بیستم چه نتیجه ای بدست می آورد؟ حرف من این است که از اجرای طرح های ارزیابی نشده خودداری کنیم. البته ما هم بی اشکال نبوده و نیستیم.ولی تلاش می ...
صادق برمکی ؛ قتل به خاطر دوستی با دختر مورد علاقه قاتل / دانیال قاتل صادق، علت قتل جوان مهابادی را توضیح ...
هرچه سریع تر خودم را به مغازه اش برسانم. وقتی به آنجا رسیدم، متوجه شدم چند ساعت قبل یکی از دوستان مشترک دانیال و صادق، فلشی را به فامیل مان تحویل داده و گفته که این فیلم را به اداره آگاهی ببرد . او ادامه می دهد: فلش خالی بوده اما وقتی آن را ریکاوری کردیم، حدود هفت یا هشت فیلم به دست آمد. وقتی فیلم ها را دیدیم با صحنه های هولناکی روبه رو شدیم وبه هیچ وجه نمی توانستیم باور کنیم چند پسر جوان تا ...
نام حضرت عباس (ع) جوانی را در پای چوبه دار نجات داد
من با مقدمه چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف نظر کنند. همسر مقتول گفت: من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده ام و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک ترین برادرمان واگذار شده است. به هرحال برادر کوچک تر هم زیر بار نرفت و گفت:"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال ها، یتیم بودم و ...
نکاتی مهم درباره رابطه زناشویی در دوران بارداری
...، که این مساله برای خودم نیز عجیب بود. ما تقریبا 6 بار در هفته رابطه جنسی داشتیم. آیا بارداری میل جنسی را کاهش می دهد؟ تغییرات بدنی ناشی از بارداری می تواند باعث آشنایی با سرزمینی ناشناخته شود. کارلا از شهر میلواکی، هنگامی که دخترش جیسی که اکنون 2 ساله است را باردار بود می گوید: انگار با شخص تازه ای در حال نزدیکی بودم، سازگاری وجود نداشت و صادقانه بگویم، آن قدر ها خوب نبود ...
قاتل "ملیکا" اقرار کرد
متوسط زندگی می کرد. قتل با نقشه قبلی با گذشت 8روز از قتل ملیکا، پدر و مادر او بیش از گذشته جای خالی دخترشان را احساس می کنند. پدر ملیکا می گوید: از دست دادن دخترم بزرگ ترین مصیبت زندگی ام است. با اینکه او با مادرش زندگی می کرد اما هر روز به دیدنش می رفتم. اما حالا چند روز است که او را ندیده ام و نمی توانم دوری اش را تحمل کنم. اعترافات هولناک متهم به قتل همه را در ...
سوسن رشیدی دختر عشایری قهرمان کیک بوکسینگ ایران
خوردند و دوم شدم. اما سوسن ناامید نشد و ادامه داد. باشگاه رفتن برای او به معنای شکستن تابوی بزرگ ایل بود. تابستان 11 سال پیش به همراه دختر خاله اش که ورزشکار بود، بدون اطلاع پدرش به باشگاه می رفت. اما اطرافیان به پدر و بردراش می گفتند معلوم نیست که سحر کجا می رود و دختران شهری فریبش داده اند. می گفتند: نذارین بره ما عشایریم، غیرت داریم؛ ورزش زشته. صورت خوشی برای یه دختر عشایر نداره که ...
از تظاهر به عزاداری تا سرکوب عزاداران
در تهران، در دوره اختناق رضاخانی چنین می گوید: من گهگاه در ایام تعطیلی دروس به تهران سفر می کردم. یک بار که به تهران رفتم، در کمال تعجب مشاهده کردم هیچ خبری نیست، نه دسته ای مشاهده می شود و نه روضه ای برقرار است. از این وضع به شدت نگران شدم. به نظرم رسید که به محل اجتماع دسته ترک ها - که در مسجد عبدالحسین خان برنامه عزاداری داشتند- بروم. به هر حال به خودم گفتم که بد نیست به آنجا بروم تا ببینم ...