سایر منابع:
سایر خبرها
راننده تریلی ثروت دختر برج ساز را به جیب زد
همچنان به انتظار خواستگار خوب و ایده آلم نشسته بودم.از این رو خودم را با رفتن به کلاس های آموزشی سرگرم می کردم. پدر و مادرم رفته رفته پا به سن گذاشته بودند و هرکدام از آن ها به مراقبت بیشتری نیاز داشتند و من هم که از ازدواج ناامید بودم در کنار آن ها به زندگی ادامه می دادم تا این که بابک به خواستگاری ام آمد... او راننده تریلی بود و با داشتن سه فرزند از همسرش جدا شده بود و به تنهایی ...
نقشه هولناک پدر قاتل برای دریافت پول از بیمه ها
دوربین های مجتمع مسکونی خودمان نیز برنامه ای داشتم تا همه چیز عادی جلوه کند. متهم این جنایت وحشتناک که در حضور قاضی کاظم میرزایی اعتراف می کرد، در ادامه اظهارات تکان دهنده اش، افزود: حتی روز قبل از جنایت هم به همین زمین خالی حصارکشی شده آمدم و دقیق همه اطراف آن را بررسی کردم تا از نبود دوربین های مدار بسته مطمئن شوم و راه گریز را مرور کنم! تا این که دهم مرداد تصمیم به اجرای نقشه ام گرفتم. آن ...
زن 40 ساله در دام راننده پراید با نگاه های شیطانی
زن 40 ساله در حالی که از دستگیری متهمان پرونده اش خوشحال شده بود پس از آن که به سوالات تخصصی افسر پرونده در اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی پاسخ داد به تشریح چگونگی وقوع حادثه پرداخت و گفت: پدر و مادرم در یکی از شهرستان های اطراف مشهد زندگی می کنند اما من وقتی از همسرم جدا شدم نزد خانواده ام نرفتم چرا که نمی خواستم سربار آن ها باشم یا آن ها با دیدن وضعیت متلاشی شده زندگی من، آرامش خودشان را از ...
پسر ناخلف جسد پدر را در کمد دفن کرد
به گزارش خبرنگار ما، 15 مهرماه بود که پسری 19 ساله مأموران پلیس تهران را از ماجرای ناپدید شدن ناگهانی پدر 60 ساله اش با خبر کرد. او گفت: خانه ما در خیابان طوس، حوالی خیابان قصرالدشت است. مدتی قبل مادرم فوت شد و من همراه پدرم زندگی می کنم. روز گذشته پدرم برای انجام کاری خانه را ترک کرد، اما دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم جواب نداد به خاطر همین با پلیس تماس گرفتم. بعد از مطرح شدن ...
میخوام دوباره باردار بشم، سندروم نفروتیک دارم
...: من 27 ساله هستم ازکودکی سندم نفروتیک بودم و تحت درمان اما بعد از چند سال پزشکم تشخیص دادند که بیماریم بهتر شده ولی متاسفانه در بارداری متوجه دفع خون و پروتئینم شدم و تحت کنترل توسط پزشک دیگری قرار گرفتم و خدا رو شکر تا هفته 37 فرزندم را سزارین کردند با 6 گرم پروتئین الان تشخیص بیوپسی دادند. سوالم این که می تونم دوباره باردار شم یا خیر البته تحت کنترل؟ پاسخ: با توجه به داشتن فرزند ...
دختران جویای کار در دام پزشک قلابی اورژانس
ابراز علاقه کرد و گفت که قصد ازدواج دارد. شاکی ادامه داد: روزبه یک روز تماس گرفت وگفت که شرایط استخدام من را فراهم کرده و باید برای مقدمات کار 2 میلیون و 500 هزار تومان به حسابش واریز کنم که به خواسته اش عمل کردم. بعد از آن اما هر چه با او تماس گرفتم به تماس هایم جواب نداد. بعد از آن راهی مرکز اورژانس شدم، اما آنجا به من گفتند که چنین فردی اصلاً در استخدام اورژانس نیست. با اطلاعاتی که شاکیان در ...
دعوای بین فرزندان، چرا باهم می جنگند؟
سوال مخاطب نی نی بان: من دو دختر 2.5 ساله و 9 ماهه دارم. دختر بزرگم پر شور و پرتحرکه و انرژی زیادی دارد. از وقتی بارداری دومم اتفاق افتاد خودم عصبی و کم حوصله شدم . حالا بیشتر مواقع دخترم در حال داد و بیداد کردن است. به طور کل لجباز شده، می دونم مقصر اصلی خودم بودم، اما خیلی هم تلاش کردم تا آرومش کنم ولی واقعا از ظرفیتم خارجه، در طول روز دایم مجبورم امر و نهی کنم. با این که خواهر کوچیکش و دوست ...
دام پزشک قلابی برای جویندگان کار
کارآگاهان گفت: چندی پیش در پارک دانشجو نمایشگاهی فرهنگی تشکیل شد که من نیز مدیر یکی از این غرفه ها بودم. یک روز داخل غرفه نشسته بودم که آقایی با لباس فرم اورژانس به غرفه من مراجعه کرد. این شخص ابتدا به عنوان بازدیدکننده، سؤالاتی را درخصوص محصولات غرفه از من پرسید و در ادامه خودش را به عنوان پزشک اورژانس معرفی کرد. زمانی که این شخص علاقه مرا به ماموریت های مرکز اورژانس مشاهده کرد، مدعی شد دارای سمت ...
انتقام مرگ مادرم را گرفتم و پدرم را کشتم
مادرش بواسطه رفتار بد پدرش با وی فوت نموده و او برای انتقام گرفتن از پدرش که او را مقصر اصلی در مرگ مادرش می دانست ، مرتکب چنین جنایتی شده است. این در حالی است که پسر 19 ساله ای که با ضربات متعدد چوب و چاقو ، پدرش را به قتل رسانده بود صبح امروز در پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ به ارتکاب جنایت اعتراف و عنوان داشت که جنازه پدرش را در کف کمد دیواری محل سکونتشان در خیابان رودکی دفن ...
آرزو دارم هیچ بچه ای به خاطر اعتیاد پدرش بی سرپرست نشود/ برای امنیت و آسایش مردم هر سختی را تحمل می کنیم
دوران خدمتم دیدن صحنه دلخراش یک سانحه تصادف بود که جوان 20 ساله ای که راکب موتورسیکلت بود دچار حادثه شده و نصف صورتش بر اثر برخورد رفته بود و مادر وی هنگام شناسایی نمی توانست فرزند خود را بشناسد که این صحنه طوری تلخ بود که همه همکاران بنده هم اونجا به حال این خانواده گریستند و ما بعد یک هفته هم نمی توانستیم غذا بخوریم و یا صحنه ای که بخاطر دزدی پدر بزرگ و مادر بزرگ را به همراه دو نوه خردسال در یک ...
اعترافات تکان دهنده مادر کودک کش فسایی
خصوص گفت: من روز حادثه در خانه بودم که متوجه شدم خانه همسایه آتش گرفته است.به اتفاق اهالی محل به مقابل آن منزل رفتیم و با آتش نشانی و پلیس تماس گرفتیم که در نهایت با کمک مردم و نیروهای امدادی زن جوان نجات پیدا کرد. او ادامه داد: این زن چند سالی است ازدواج کرده است.6 سال هم بچه دار نمی شدند و فقط همین یک فرزند را داشتند.با شوهرش اختلاف داشتند و می گفت مشکلات مالی دارند. گفتنی است پرونده این جنایت خانوادگی از سوی مرجع قضایی در حال رسیدگی است. ...
دام پزشک قلابی برای جویندگان کار +عکس
به کارآگاهان گفت: چندی پیش در پارک دانشجو نمایشگاهی فرهنگی تشکیل شد که من نیز مدیر یکی از این غرفه ها بودم. یک روز داخل غرفه نشسته بودم که آقایی با لباس فرم اورژانس به غرفه من مراجعه کرد. این شخص ابتدا به عنوان بازدیدکننده، سؤالاتی را درخصوص محصولات غرفه از من پرسید و در ادامه خودش را به عنوان پزشک اورژانس معرفی کرد. زمانی که این شخص علاقه مرا به ماموریت های مرکز اورژانس مشاهده کرد، مدعی شد دارای ...
سرپرستان بیماران اعصاب و روان در انتظار حمایت قانون
ایران آنلاین /از زندگی ما دور بود و هر که دور بود نمی دانست مرهم را روی کبودی صورت می شود گذاشت اما روی زخم دل، نه.دایی ام می گفت بیماری پدرت بیماری نابغه هاست. با این حرف ها می خواست دلم را خوش کند. پدر نابغه داشتن جالب بود اما اگر قرار بود بیمار باشد نمی ارزید.10 سال پیش، کلاس دوم دبستان بودم که نخستین بار موقع تماشای یک فیلم سینمایی از بیماری پدر با خبر شدم. ذهن زیبا فیلمی که بعد از آن در این ...
پنهان کردن قتل پدر با دفن جسد در کمد دیواری
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از ایسنا، شهروند نوشت: صبح شنبه 15 مهرماه امسال پسر 19 ساله ای به نام رضا به اداره پلیس آگاهی تهران رفت و از ماجرای ناپدیدشدن پدر 60ساله اش خبر داد. پسر جوان ابتدا ادعا کرد: پدرم صبح جمعه 14 مهرماه برای خرید کله پاچه از خانه خارج شد اما هر چه منتظر ماندم تا به خانه بازگردد، بی فایده بود. به چند نفر از دوستان و آشنایان زنگ زدم اما کسی اطلاعی از او نداشت تا این که با ...
زندگی از چشم کودکان کار؛ از تامین هزینه اعتیاد پدر تا قطع انگشتان
فرزند دارم که همگی را خودم به تنهایی زیر پر و بال گرفته ام. پسرم 16 ساله است و تا پارسال در کارگاه پرسکاری کار می کرد به همین دلیل از درس و مدرسه عقب مانده بود. سال گذشته از طرف هانه علم ایرانیان پسرم را شناسایی کرده و به مدرسه فرستادند و حالا شاگرد اول مدرسه است. رضا مدت 4 سال از 7 صبح تا 7 شب کار کرد و اواحر ماهانه 700 هزار تومان دریافت می کرد و حتی بیمه هم نداشت. وی ادامه می دهد: هر وقت ...
چشمان کودک معلول منتظر نوازش امام رضا (ع)/ نه فقط پسرم، شفای همه مریض ها رو از خدا می خواهم
زینبیه پسرم گم شده بود من اصلا آن موقع نمی دانستم تل زینبیه کجاست بعد از آن خواب چند نفر به من گفتند حتما به کربلا برو و من رفتم و شفای فرزندم را از امام حسین (ع) خواستم و امیدوارم هر چی حکمت است، اتفاق بیافتد. سال گذشته به مشهد آمدم خیلی از امام رضا (ع) ناامید شده بودم همان وقت یک مداح در مهمان سرا در مورد مریض مداحی می خواند همان موقع رو به بارگاه امام رضا (ع) کردم و گفتم من دیگه با ...
برای اینکه از بودن همسرم با هر زنی جلوگیری کنم، برایش زن گرفتم
...> همسر اول که 36 سال سن دارد و کارشناسی معارف اسلامی و کارشناسی ارشد تفسیر خوانده است، درباره ماجرای ازدواج با شوهرش می گوید: 20 سالگی ازدواج کردم. کسی شوهرم را به ما معرفی کردند و ایشان به همراه خانواده به منزل ما آمدند و با چند جلسه صحبت، رفت و آمد و مشورت با پدر و مادرم انتخاب شان کردم. در جلسات خواستگاری به ایشان علاقمند شدم و در واقع تصمیم نهایی با خودم بود. روزی که عقد کردیم، شناخت نسبی از ایشان ...
ماجرای پیلی بانوی معدنکار تانزانیایی
.... می توانستم دعوا کنم. زبانم تند و تلخ بود و یک چاقوی بزرگ را مثل یک جنگجوی ماسایی در دست می گرفتم. هیچ کس نمی دانست من زن هستم، چون هر کاری می کردم، مثل یک مرد انجام می دادم. بعد از حدود یک سال، پیلی به چیزی که می خواست رسید؛ دو خوشه بزرگ از سنگ تانزانیت. او با پولی که از فروش این سنگ ها به دست آورد، توانست خانه هایی جدید برای پدر، مادر و خواهرش بسازد، برای خودش ابزارهای بیشتری بخرد و ...
آرزوهایی که به پرواز در آمد
کودکش را با خود به همراه آورده و نظاره گر بازی کودکانه اوست به خبرنگار ایرنا گفت: این گونه جشنواره ها فرصتی را فراهم می کند تا کودکان کمی از فضای آپارتمان نشینی دور شوند و به تحرک و فعالیت بدنی بپردازند. مریم مقدسی افزود: فرزند من مدت هاست که تنها با بازی های مجازی و کامپیوتری سرگرم می شود و هیچ علاقه ای به بازی های دسته جمعی و سنتی نشان نمی دهد و حالا به این امید به اینجا آمده ام که برای ...
از زاغ زنی و سرقت کیف و کفش های زنانه در حوالی تالارها تا داستان پردازی های راننده زورگیر+ عکس
، جای تیزی روی سر و صورتش نیز نیست، از وی می پرسم چند ساله ای که می گوید 17 ساله. تک فرزند خانواده است، پدر ندارد، دیشب میهمان خانه دوستش بوده، البته می گوید مادرش خبر داشته است. پسرک یکدانه ما ادعا می کند که به جرم هیچی او را گرفته اند، می گوید صبح در خانه دوستم بودیم و داشتیم قلیان می کشیدیم که ریختند و ما را گرفتند. به وی می گویم این هایی که می گویی دوستت هستند ...
بن بست
| شهاب نبوی | بچه که بودم، یک سال تابستون بابام فرستادم پیش مکانیک محل تا توی کوچه و خیابون ول نباشم. تو این مدت کوتاه خیلی چیزها از صاحبکارم یاد گرفتم که بعدها توی زندگی به دردم خورد؛ پیش ایشون بود که فهمیدم میزان احترام گذاشتن به هر آدمی بستگی به ماشینی داره که سوار می شه. اگه طرف با ماشین خارجی می اومد، هی باید چای و قند و نبات توی معده طرف فرو می کردم. حتی گاهی می گفت: نکبت، چرا بیکار نشستی ...
بیکاری جوانان نهبندانی خوره ای در جان خانواده ها
می گوید: دل خوش به این بودم در منطقه ای زندگی می کنم که از نعمت خدادادی معادن بسیاری برخوردار است. وی افزود: با توجه به علاقه و توان منطقه در رشته مهندسی معدن ادامه تحصیل دادم و با بالاترین معدل فارغ التحصیل شدم. وی اظهار کرد: چون پسر بزرگ خانواده بودم، پدر و مادرم آرزوی دامادی مرا داشتند و خواستند دیدگانشان به رخت دامادی من منور شود. وی گفت: آرزوی پدر و مادر از یک ...
نگران گمنامی علی بودم
.... من همیشه منتظر بازگشت پسرم بودم اما وقتی از وی خبری نشد و یقین یافتم که شهید شده است، گریه نکردم. امروز هم که پسرم بازگشته است با افتخار بر سر مزارش می روم و گریه نمی کنم. شهید علی جنگروی برادر شهید جعفر جنگروی قائم مقام لشکر 10 سیدالشهدا در یک مرداد سال 61 مصادف با عملیات رمضان به خیل شهدا پیوست. وی زمان شهادت، 21 ساله بود. پیکر مطهر این شهید بزرگوار پس از 35 سال گمنامی ...
دلایل بچه دار شدن، کابوس یا رویاست؟
این اتفاقات علی همچنان به بچهدار شدن اصرار داشت و این موضوع برای سحر تبدیل به یک کابوس شده بود. در بررسی هر دونفر به موارد بسیار جالبی رسیدم که برای شما هم توضیح میدهم:علی فرزند اول خانوادهای بود که در نوجوانی پدر را از دست میدهند. بعد از مرگ پدر، علی و مادر هیچ همراهی عاطفی یا مالی از خانواده پدری دریافت نمیکنند و توسط مادر علی به دفعات این توصیه شنیده میشود که: ما تنهاییم و کسی به ما کمک نمیکند ...
چرا کودکم لجبازی می کند؟
از خود واکنش نشان می دهد. در واقع دیگران یعنی پدر بزرگ، مادر بزرگ و عمه و خاله و دایی را به شکل مدافع خود در برابر پدر و مادرش می بیند. بنابراین بهتر است پدر و مادر روی نوع ارتباطی که با فرزند خود دارند توجه کنند. در هر صورت توصیه ما به این مادر این است که ارتباط بیشتری با فرزند خود داشته و شاد باشند. زمانی را به او اختصاص بدهند و او را به بیرون ببرند یا با هم بازی کنند. ...
از آسمان وسط تیم پالایش نفت نیفتاده ام!
تلاش کرده و به سطح حرفه ای رسیده، منبع مالی دارد. یک ورزشکار وقت و زندگی خود را برای ورزش می گذارد، بنابراین درست نیست او برای انجام بازی رایگان با مربی اش بماند. سرمربی تیم بسکتبال پالایش نفت در ادامه صحبت هایش یادآور شد: بازیکنی داشتم که 3 سال برایم کار کرد، به هر دلیلی تصمیم گرفتم تا به او کمک کنم که بتواند به عنوان کمک مربی کنار من باشد اما او ترجیح داد پول را کنار بگذارد و برای تیم ...
شعبان نژاد: برای بستنِ قراردادِ نقش جدی، سرم منت می گذارند
هنر و معماری بُر بودم و ترجیحم این بود که با آن ها کار کنم ولی نشد. هر چند می خواهیم در آینده ای نزدیک تئاتری را روی صحنه ببریم. شعبان نژاد ادامه داد: تا این که پیشنهاد بازی در دریبل را گرفتم و از آن خوشم آمد چون دوست داشتم کمی از فضای کمدی فاصله بگیرم. قبل از خندوانه هم نقش جدی بازی می کردم و کم پیش آمده بود پیشنهاد بازی در نمایشی کمدی بگیرم. من موضعی نسبت به کمدی ندارم ولی جدی بودن متن ...
بازار سیاه، رحم اجاره ای را هم در برگرفت
زوج ها هستند که بعد از تحمل مشکلات فراوان از این راه بچه دار شده اند. بچه ای که البته بعد از گذشت چهار سال از تولدش، هنوز قادر به راه رفتن نیست، بااین حال میبدی و همسرش از داشتن پسر راضی هستند. او دلایل اولیه برای انتخاب رحم اجاره ای را این طور عنوان می کند: من تقریباً همه راه ها را رفته بودم، کلی دوا و درمان کردیم. سه بار آی وی اف کردم، یک بار هم جواب داد ولی در چهارماهگی بچه از بین رفت. بعد از ...
همسرم شب سالگرد ازدواجمان به شهادت رسید/ پسرم با خدمت در نیروی انتظامی راه پدرش را ادامه می دهد
مبارزه با مواد مخدر انتظامی کار می کرد و روز آخری که رفت سر کار تا صبح روز بعد برنگشت و من از او خبری نداشتم. همسر شهید بیان کرد: بعد از گذشت 24 ساعت از بی خبر بودن از همسرم با محل کارش تماس گرفتم و پیگر شدم که چرا به خانه نیامده که یکی از همکارنش گفت: همسر شما به همراه چند نفر از همکاران به ماموریت رفته اند و چون ماموریت تمام نشده است برنگشته اند. قهرمانی عنوان کرد: در منطقه ...
گفتگوی خواندنی با یک جوان شرور سابقه دار
بلوغ هم مزید بر علت شد. سیگار می کشیدم، مشروب می خوردم، زورگیری می کردم و بسیار دعوایی شده بودم؛ روزی دو سه بار دعوا می کردم و خانواده های کسانی که از دست من کتک خورده بودند، جلوی در خانه مان می آمدند و شکایتم را به مادرم می کردند. تا 15 سالگی پنج بار کانون رفتم. شاهد بودم که مادر از دست کارهایم پیر می شود. 16 ساله بودم که با ناپدر ی ام گلاویز شدم و به کمک چند تن از دوستانم که هر کدام 15 تا 20 سال ...