سایر منابع:
سایر خبرها
چگونگی شهادت حضرت رقیه(س)
.... پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا(ع) را میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید ...
طناب دار برگردن قاتل 10 نفر
.... من متولد 69 هستم و 7سال داشتم که اشرار پدرم را کشتند و چند سال بعد عمویم را. من با همسرم رقیه مشکلی نداشتم و به خاطر اختلاف با خانواده اش دست به این کار زدم. البته قبل از آن می خواستم خودکشی کنم ولی فقط خدا می داند چه شد که دست به این کار زدم و به خانه پدر همسرم رفتم و هر کسی را که در آنجا بود، به گلوله بستم. من از قرآن فاصله گرفتم و نتیجه زندگی ام این شد. اظهارات شهروز در دادگاه در ...
آفتاب بکاری سایه هم خواهی داشت
آدم ها و رابطه اش با دیگران حتی خانواده اش تأثیر نمی گذاشت؟ مثلاً وقتی من یک فرد را با همه وجوه و مؤلفه های شخصیتی اش فقط در یک اسکناس خلاصه می کنم با کسی که اینگونه نمی کند چه فرقی خواهم داشت؟ این یک نقطه شروع است، اما پایانش کجا خواهد بود؟ فرض کنید دو راننده تاکسی اول صبح از خانه هایشان بیرون می آیند و شب دوباره به خانه هایشان برمی گردند. هر دو آن روز به یک درآمد یکسان هم می رسند، مثلاً راننده ...
امام جماعتی که نماد عقیده و جهاد بود
مسجد رفتم و خدمت آقا عرض سلام کردم و ایشان را با اتومبیل خودم بردم و وقتی اتوبوس حرکت کرد، به مسجد برگشتم. آقای مهدوی پرسیدند: چه کردی؟ گفتم: همان برنامه ای که گفتید مو به مو انجام دادم. ایشان پیشانی مرا بوسیدند و تشکر کردند. اولین بار بود که من حضرت آیت الله خامنه ای را دیدم. من کتاب صلح امام حسن(ع) را از ایشان خوانده بودم و سابقه ذهنی بسیار خوبی از آقا داشتم. با اینکه احتمال می دادم که این کار برای ...
عامل کشتار فهرج اعدام شد
، روژان هفت ساله دختر خانواده، زینب 45 ساله، راضیه 20 ساله، مرضیه 22 ساله که همسایه های خانواده بودند هم در جریان حادثه کشته شدند. چهار نفر دیگر هم که مجروح شده بودند، به بیمارستان منتقل شدند. رقیه، همسر متهم در اولین تحقیقات گفت: از یک سال قبل به عقد شهروز که پسرخاله ام بود در آمدم، اما متوجه شدم که او در کار قاچاق انسان و اعمال مجرمانه دیگر فعالیت می کند به خاطر همین راهی خانه پدرم شدم و درخواست ...
تاثیر فقر بر بزهکاری کودکان
معنی داری میان فقر و ارتکاب جرم در میان کودکان معارض قانون وجود دارد. فقر و بی عدالتی، بی گمان از علل بزهکاری کودکان است. در کانون اصلاح و تربیت، به ندرت کودکی از خانواده های متمول داریم. غالب کودکان از خانواده هایی فقیر و ساکن در مناطق محروم و حاشیه کلانشهرها بودند. بسیاری از کودکانی که در کانون دیده بودم می پرسیدند چرا خانواده ام از همه امکانات اولیه زندگی محرومند و من باید شب و روز بدوم تا یک ...
کودک بالاسر جسد مادرش ماند
خسته شدم به خانه یکی از دوستانم رفتم. تقریبا یک شبانه روز از جنایت گذشته بود که به مادر منیر زنگ زدم و ماجرا را گفتم. بعد هم از ترس دستگیر شدن به تهران رفتم، اما از آنجا که خون مقتول همیشه دامن قاتل را می گیرد، پلیس مرا دستگیر کرد. من مطمئن بودم اگر به آن طرف دنیا هم فرار کنم باز هم دستگیر می شوم. همسرم زن خوبی بود و هر چند گاهی اوقات به او حق می دادم، اما پولی نداشتم که بخواهم به او بدهم. من قاتل شدم چون پول کافی نداشتم تا خواسته های زنم را برآورده کنم. ...
دلم می خواهد زودتر اعدام شوم
کردم که مسافرکش است اما کمی بعد او وارد خیابانی فرعی شد. وقتی اعتراض کردم یک پیچ گوشتی زیر گلویم گذاشت و گفت که اگر سر و صدا کنم مرا می کشد. دست و پایم می لرزید و وحشت کرده بودم. او وارد کوچه ای بن بست شد و با قفل کردن درهای ماشین کتکم زد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. پس از آن گوشی موبایلم را گرفت و مرا از ماشین به بیرون انداخت. با این شکایت تحقیقات پلیس برای شناسایی و دستگیری راننده ...
همسر شهید: وقتی اصرار کردم به سوریه نرود گفت نروم آبرویم پیش حضرت زهرا می رود/ در دوران چهارساله عقد، ...
ماه میرسید خیلی ناراحت بود و افسوس می خورد. سید سجاد خیلی خانواده دوست بود. به پدر و مادرش که خیلی احترام می گذاشت. علاقه اش هم به من خیلی زیاد بود و ابراز هم می کرد، اما بعد از شهادتش تازه فهمیدم چقدر بیشتر از چیزی که فکر می کردم برایش مهم بودم. یازده سال پیش کارت پستالی را به او هدیه داده بودم! که بعد از شهادت کارت پستال را در کیفش دیدم همیشه می گفت: بدون شما و محمد پارسا چیزی از گلویم ...
همراه با فیلم های سینمایی و تلویزیونی در اولین هفته آبان ماه
... داستان شامل سه بخش اصلی در سه شب از دهه اول محرم می شود. شب اول به آشنایی محمدعلی (پسرکی 9 ساله) با حسینیه ای که پدرش او را به آنجا می برد و کسانی که در آن جا رفت و آمد می کنند، می گذرد. شب دوم او با زهرا دخترکی 7 ساله که با پدرش (از مبارزان سیاسی) به حسینیه آمده آشنا می شود. در شب سوم پخش توطئه آمیز یک اعلامیه سیاسی در حسینیه، به هجوم ساواک برای دستگیری پدر زهرا و بستن حسینیه منجر می شود که ...
جزئیات جدید متجاوز سریالی زنان و دختران تهرانی
دیگری که توسط راننده یک دستگاه خودرو مزدا 3 تیره رنگ مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود ، در اظهارات به کارآگاهان گفت:ساعت 22 از محل کارم در سعادت آباد خارج شدم. در خیابان ایستاده بودم که یک دستگاه خودرو مزدا 3 جلوی پای من ایستاد و گفت: تا نزدیک آژانس مرا می رساند. پس از سوار شدن به ماشین فهمیدم که راننده مزدا 3 بیراهه می رود و دستگیره های ماشین را برداشته ؛ از راننده خواستم که توقف کند تا پیاده شوم ...
عقب نشینی از یک ادعا؟
یا هر چیز دیگری که اسمش را بگذاریم آنقدر زیاد شده که حجت الاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری به شیوع بازی نهنگ آبی انتقاد کرده و می گوید: این چه خطر بزرگی است که در پستوی خانه های مردم نفوذ کرده است؛ پادزهر این امر مسجد است. خطر بزرگی از ناحیه تبلیغات مسموم در فضای مجازی و تلگرام که جوانان را تهدید می کند. خانواده ها در خطر هستند، در یک خانه پسر و دختر و حتی بزرگتر ...
اظهارات تکان دهنده پدر سنگدلی که پسرش را از روی پل پرتاب کرد+تصاویر
به گزارش شفاف، مرد سنگدلی که پسر 9 ساله اش را از بالاترین نقطه تقاطع غیرهمسطح امام حسین(ع) معروف به پل کابلی در مشهد به پایین پرت کرد و او را به طرز دلخراشی کشت با صدور حکم دادگاه به 10 سال زندان محکوم شد. ماجرای این جنایت هولناک 29 شهریور سال گذشته زمانی در دستور کار پلیس و دستگاه قضایی قرار گرفت که رانندگان عبوری در زیرگذر پل کابلی بزرگراه فجر مشهد، پیکر کودکی را دیدند که از بالای پل ...
لحظات عمر برای شهید یزدیان غنیمت بود/ حق عضویت ماهانه بسیج را به جبهه کمک می کرد
دمی از انس با قرآن و تلاوت آن فارغ نمی شد و این اواخر که برای تجدید بنای منزل مسکونی، شهرداری مالیاتی در نظر گرفته بود و من با استفاده از ارتباطم با دوستان در شهرداری سعی کردم تا مالیات او را برای کسب جواز ساخت صفر کنم، خاطرم هست یک هفته با من قهر بود و مرا بعدها شماتت کرد که چرا اصلاً من رفته ام و به مسئولان گفته ام که پدر همسرم، ابوی شهید است و اینکه همیشه می گفت من تاکنون از این مقام و مرتبه ...
بر داغدیده، شاخه گُل هدیه می برند ... من جای گُل، سرِ تو به دامان گرفته ام
...> بنوسید که غسّاله مرا غسل نداد بنویسید شبیه پدرم بی کفنم بنویسید مرا عمّه حلالم بکند بنویسید نشد بوسه به دستش بزنم بُهت غسّاله از این بود که دید افتاده چند تا لکّه مشکوک به روی بدنم کاش می شد به کسی این همه زحمت ندهم کاش می شد که خودم قبر خودم را بکنم خواستم یک دو وصیت کنم اما هر بار جای آن لخته خون ...
عشق مرد زن دار به زن شوهردار دردسرساز شد
مشترک من و سعید است. حتی روزهای تعطیل... تنهایی ام در خانه، مرا به سوی ماهواره کشاند و سریال های جذاب و رقص و آواز شبکه های مختلف خلوتم را پر می کرد. چیزی نگذشت که با خرید گوشی تلفن هوشمند، پایم به شبکه های اجتماعی هم باز شد. تمام وقتم صرف حضور در تلگرام می شد. خانه، زندگی، سعید و حتی پسرم، فربد را هم فراموش کرده بودم. شب ها و روزها به همین ترتیب و با بی حوصلگی تمام می گذشت تا اینکه... ...
بیوگرافی ندا یاسی
. هرزگی ندا یاسی با اینکه موجب طلاق از همسرش شد اما باز هم در خانه پدر و مادرش ادامه داشت و با سرکوفت هایی از سمت خانواده اش مواجه شد . پس از این ماجراها ندا یاسی به ایران می آید و با توجه به عقده های درونی اش شروع به انتشار کلیپ علیه مردان و تبلیغ فاحشگی میکند . توهین به مردم ایران اخیرا هم با انتشار یک کلیپ جنجالی مردم ایران را تحقیر کرد و دائما می گفت مردم ایران چی دارن ...
چند روایت از مصیبت دیدگان خطای پزشکی
نمی رسد و کسی به تو حق نمی دهد بپرسی چرا؟ پزشک اصلا قائل به پاسخگویی نیست و آنقدر موضعش بالاست که زیر بار اشتباهش نمی رود. انگار آن پزشک هیچوقت فکر نمی کند بیماری که از دست رفته همسر یک زن و پدر یک کودک و عزیز یک خانواده است. داستان الهه را همین طور که به برگ های زرد و نارنجی درختان مقابلمان نگاه می کنم می شنوم و بعد با هم به سخنان مردان و زنانی گوش می دهیم که هر کدام با سؤالات و ...
راز سلامتی و کاهش وزن
توابع یزد بودند. امینی توضیح داد: پدر و مادر این خانواده پسر عمو و دختر عمو هستند و 2 پسر و یک دختر حاصل زندگی مشترک آنهاست. پسر خانواده درباره طول عمر پدر و مادرش شرح داد: راز سلامتی و طول عمر پدر و مادرم تغذیه سالم و فعالیت بدنی آنهاست. پدرم کشاورز است و مادرم در خانه مشغول است. هر کدام داستان جالبی داشتند هر کسی می تواند حالش را خوب نگاه دارد و عزم راسخ برای رسیدن به هدف داشته باشد ...
رمان هایم انعکاس زندگی من است
مادرم و نه پدرم حیوانات را نمی کشتند. شاید پدرم می کرد، اما او اصلا آنجا نبود. بنابراین برادرم بود که مرغ را می کشت. من... نه، نمی توانستم. ما یک گربه را به دار آویختیم. درست است همیشه برادرم این کار را می کرد. تماشایش خیلی سخت بود. گربه برای مدت زیادی بی حرکت بود، ما فکر کردیم مرده است و او را روی زمین قرار دادیم. برای مدتی در آن حالت باقی ماند و سپس فرار کرد. هنگامیکه به برادرم گفتم در حال نوشتن خاطرات دوران کودکیمان هستم، به من گفت: گربه را فراموش نکن. ...
ماجرای تجاوز راننده مزدا 3 به چندین زن جوان | عکس: لحظه مواجه شدن زنان با مرد متجاوز
" . شاکی دیگری که توسط راننده یک دستگاه خودرو مزدا 3 تیره رنگ مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود ، در اظهارات به کارآگاهان گفت: " ساعت 22:00 از محل کارم در سعادت آباد خارج شدم ؛ در خیابان ایستاده بودم که یک دستگاه خودرو مزدا 3 به شماره پلاک ایران 88/***م68 جلوی پای من ایستاد و گفت : "تا نزدیک آژانس مرا می رساند" ؛ پس از سوار شدن به ماشین فهمیدم که راننده مزدا 3 بیراهه می رود و دستگیره های ...
آیا حضرت رقیه(س) در واقعه عاشورا حضور داشت؟
بقیعت بهانه لازم نیست باز باران ترانه می خواند روضه خوان بی بهانه می خواند تا بقیع آشنا خطابم کرد شرم شیخ الائمه آبم کرد کز لبی خاک بوس آوردیم نامه از شاه طوس آوردیم ای نگار همه سلام علیک پسر فاطمه(س) سلام علیک حمیدرضا برقعی نیز دیگر شاعر آیینی میهمان این مراسم بود که شعرخوانی داشت: هنوز راه ندارد کسی به عالم تو ...
اعتراف به قتل همسر پس از 15 سال + عکس
. ضمن آن که من 4 ماه قبل از آن حادثه تازه از زندان آزاد شده بودم و نمی خواستم که دوباره به زندان بروم. به جرم مواد مخدر چند ماه در زندان بودم. در آن مدت خیلی اذیت شدم؛ اما این بار قتل انجام داده بودم و به این راحتی نمی توانستم خلاص شوم؛ قتل یعنی قصاص و اعدام. من هم از ترس اینها فرار کردم. یعنی بلافاصله پس از حادثه فرار کردی؟ دقیقا همان موقع از خانه خارج شدم. کسی در ...
پس از سالها امروز بابام را بغل گرفتم
؛ به گریه افتادم . نای حرف زدن نداشت اما دلش نمی آمد با پدرش سخن نگوید؛ پدر عزیزم؛ اکنون که پس از سال ها دوباره ملاقاتت می کنم حس و حال عجیبی دارم؛ در ورودی اینجا را که باز کردند حس کردم تو حرم امام حسین(ع) هستم؛ گویی اینجا کربلاست . با این حال دختر کوچکترش هم خاطراتی را به یاد می آورد بابام دختراش رو خیلی دوست داشت؛ همیشه آخر هفته ما رو برای گردش می بردن بیرون؛ می رفتیم شهربازی؛ به ...
روضه امام حسن مجتبی (ع) به همراه متن و فایل صوتی
در ازل، یکی از شراب و یکی عسل نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی زد اگر کسی در ِخانه ات، دل ماست کرده بهانه ات همه جا گرفته نشانه ات، به چه حسرتی، به چه حالتی! نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن ز درت بیا و ردم نکن ...
روایت خانواده قربانیان نهنگ آبی از روزحادثه
نصب شده اند مثل همه خانه هایی که عزادار می شوند زن ها در خانه و مردان سیاه پوش بیرون ایستاده اند؛ خانه خیلی شلوغ نیست؛ عمه "ن" که نخستین زنی است آن جا می بینیم و در حال آشپزی است، می گوید: "صبح همان روز پدرم هر دو را با ماشین به کتابخانه محله رساند. گفتند می خواهیم درس بخوانیم و بعد خودمان بر می گردیم رفتنشان همان و برگشتشان هم همان"!مادر "ع" پنج سالی است که در قید حیات نیست و امکان صحبت با پدرش به ...
شهادت رقیه(س) در شعر آیینی/ به خواب دیده ام امشب قرار می آید
کویم گه در آغوش پدر، گاه سر دوش عمویم پای تا سر همه آئینه زهراست وجودم شاهدم این قد خم گشته و این روی کبودم اشک من خون شده و در رگ دین گشته روانه گل داغم زده در باغ دل عمه جوانه همه جا گشته عزاخانه من خانه به خانه شده از اجر رسالت بدنم غرق نشانه خارها بود که می رفت فرو بر جگر من پدرم از سر نی دید چه آمد به سر من دم ...
شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع/کرامات حضرت رقیه (س)
، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد. بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. ...
انشاء: می خواهم در آینده خانمی مهربان شوم
و همسرش قبل از تاسیس مؤسسه خیریه جزو اولین حامیان طرح اکرام ایتام در شهرستان بستان آباد بوده و سرپرستی سه دختر بچه را پذیرفته بودند. همسرم متخصص داروسازی است بعد از تعطیل شدن داروخانه با مدیر کل وقت کمیته امداد به خانه مددجویان رفته و لوازمی که آنها نیاز داشتند ما تا جایی که امکان داشت و بسته به توان و وسع خود تهیه می کردیم. زمانی که ما از این افراد حمایت می کردیم خودمان مستاجر بودیم یک روز نذر ...
قصابی به سبک زنانه
. روز بعدش دختری با مانتو و مقنعه سفید رنگ جلوی در مغازه کنار پدرش نشسته بود. محمدآقا پوست از گوسفند می کند و دخترش منتظر مشتری بود. وقتی من را دید متوجه شد که روز قبل هم به سراغش تا مغازه رفته بودم. گفت که نمی خواهد مصاحبه کند. دوست ندارد همه او را بشناسند. بعد بلافاصله مسیر برگشت را یادم داد. سوار ماشین که شدم پدرش گفت برگرد راضی شد. با کلی شرط و شروط قبول کرد پشت دخل بایستد و همانطور ...