سایر منابع:
سایر خبرها
چرا برخی سربازها خودکشی می کنند؟
و چهارم کشیده شد، از اقدام به خودکشی و روزهای غبارآلود پیش رو. رحمت حرف های زیادی برای گفتن دارد: 18فروردین 93 عازم سربازی شدم و آموزشی را هرجور که بود تمام کردم. بعد رفتم تهران و تا برج 7 آن جا خدمت کردم که یک نامه باعث شد کل زندگی من از این رو به آن رو شود. حساب کن سر یک نامه که یک ستوان دوم دست من داد و پشت کامپیوتر تایپ کردم و دست امیر دادم. امیر گفت این چه نامه ای است؟ و من گفتم ...
تالار هنر و زندگی در کتابخانه و موزه ملی ملک گشایش یافت
آیین هشتاد سال مشق فرهنگ در باغ ملی ویژه هشتادمین سال روز وقف کتابخانه و موزه ملی ملک و بنیان گذاری موزه ایران باستان، عصر شنبه ششم آبان 1396 خورشیدی با گشایش تالار هنر و زندگی با حضور بزرگان مفاخر عرصه های فرهنگ، ادب و هنر ایران در موقوفه حاج حسین آقا ملک برگزار شد. به گزارش پایگاه خبری گُلوَنی ، موقوفه آستان قدس رضوی، در این آیین از کتاب روزگار ملک دفتر یکم از مجموعه تاریخ شفاهی ...
به امیدِ پیروزی واقعی، نه در جنگ که بر جنگ*
شناختی درباره پدیده جنگ و اتفاقات معاصر تاریخ ایران شد؛ میزگردی که در آن حمیدرضا جلایی پور، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با شاگرد سابقش در دانشکده هنرهای زیبا، اشکان خیل نژاد (کارگردان تئاتر پچپچه های پشت خط نبرد ) در روزی پاییزی در دانشکده علوم اجتماعی، جنگ را از زوایای مختلف، مورد واکاوی قرار دادند. همچنین پرونده ای ضمیمه این گفت وگو شد، با این هدف که بتوان از منظری تازه به این تئاتر ...
لیلی رشیدی: دوست دارم مرا با عنوان دختر داوود رشیدی بشناسند
بود و ایشان به سینما فکر نمی کردند. تمام تمرکزشان را روی تئاتر و آموزش تئاتر می گذاشتند. لااقل تا زمانی که من آن جا بودم، هیچ وقت کلاس های شان تفکیک نشد که کسانی را بیاورند که سینما را بیشتر می شناسند. گاهی اوقات آن چه که از آموزش در دانشگاه اهمیت بیشتری دارد، گروه شدن و یک هدف مشترک داشتن است که باعث می شود شما در کارتان مصمم تر شوید. نکته جالبی که در کارنامه کاری شما وجود دارد این است ...
روزگار روزنامه نگار
قشنگ باشد و کار حرفه ای باشد. حتی من بارها می شد چند تیتر عوض می کردم که تیتر در صفحه بنشیند. خب خوشخو این کارها را می کرد. بعد هم رفت جای دیگر و خوشبختانه نشان داد که این کار را بلد است. خوب هم بلد است. آقای دکتر، یک سردبیر خوب را به چه ویژگی هایی می شناسید؟ اولا جامع الاطراف باشد، یعنی یک طرفه نرود. منظور از یک طرفه این است که مثلا فقط به فرهنگ فکر نکند یا به سیاست، بلکه تمام ژانرها ...
1200میلیارد دلار از آسمان افتاد ولی آن را آتش زدیم
حسابرسان با من ملاقات کرد. وقتی توضیحاتش تمام شد، به او گفتم: شما حسابرسی یا حسابرس؟ خودش گفت: من حساب نرس هستم. متاسفانه در سال های اخیر حوزه های نظارتی به ویژه در بخش های مالی به شوخی گرفته شده است. این است که تصمیم گرفتیم شهردار تهران طی صد روز گزارشی حداقل از 10قلم اصلی به شورای شهر ارائه کند و به ما بگوید وضعیت شهرداری در اقلام اصلی مثل بدهی، نیروی انسانی و... چگونه است؟ در حقیقت شهردار برشی از ...
گفت وگو با سعید بیابانکی در دهمین سالمرگ قیصر امین پور
سال 1377 درهشتمین کنگره دفاع مقدس در اصفهان بود. من آن زمان مدیر روابط عمومی ارشاد اصفهان بودم و مجید زهتاب از دوستان قیصر هم مدیر کل ارشاد بود. ما رایزنی کردیم کنگره را در اصفهان برگزار کنیم که پذیرفتند. برای ما خیلی مهم بود قیصر حضور داشته باشد. من گفتم سال هاست در کنگره ها هستم اما قیصر را ندیدم. آقای زهتاب پیگیری کردند که قیصر برای کنگره حضور داشته باشد. قیصر به او گفت من تا به حال اصفهان ...
عکس فرزندش را پاره کرد و به آب انداخت تا فکر روح الله، او را از یاد خدا و شهادت غافل نکند/ بارها محمدرضا ...
. منتهی در بیداری چندین بار هم من و هم همسرش او را دیده ایم. من هر سال تا زمانی که توان بدنی داشتم عیدها به جنوب می رفتم، یک بار قبل از رفتن با خود گفتم دیگر بار آخرم است چرا که سنم گذشته و خسته می شوم، در راه برای نماز صبح توقف کردیم، پس از نماز سوار اتوبوس شدم، به یک باره محمدرضا را دیدم که سوار ماشین شد، لباس فرم سپاهی را بر تن داشت، به من نگاهی انداخت و لبخند زد، لحظاتی بعد به خود آمدم و رو به ...
شادی های کودکانه و غرفه های سوپرمارکتی در نمایشگاه مطبوعات
بعد این سوال را طرح کرد که چرا نشریات تخصصی که مورد نیاز جوانان و نخبگان است در طبقه فوقانی جاگیر شده اند ولی نشریاتی مثل ماهنامه های خانواده و آشپزی و هنری که همه جا طالب دارند باید در طبقه پائین و در دسترس عموم باشند. یکی دیگر از غرفه داران که گوش شیطان کر در حال پاسخ گفتن به یک بازدیدکننده در طبقه دوم مصلی بود، وقتی گفتم خبرنگار هستم لب به انتقاد گشود و گفت: اگر چند خبرگزاری و روزنامه پر ...
داستان واقعی از زندگی یک جوان ایرانی
...، آن هم دانه ای 2000 تومن! نزدیکم که شد گفت: "ببخشید آقا میشه اجازه بدین رد بشم". بی اختیار بخاطر زنگ صدایش در کلمه اجازه و لهجه اش سرم خود را چرخاندم و همزمان فروشنده هم نگاهی به من کرد و یکهو نگاهمان به هم گره خورد و من به دنیایی دیگر رفتم... به سال های 1375 تا 80 که تمرین کشتی می رفتم و صدایی رو هر روز می شنیدم که نرمش قبل از کشتی رو انجام می داد و خیلی با متانت و ادب ...
همه خاطراتم از خورشید ...
...> از این رو بعد از رفتن آقا دایی را آن برداشت... آنچه بعد ها از ویژگیهای آقا دایی می گفتند این بود که او یک روحانی روشنفکر ، تحصیلکرده و جلوتر از زمان بود و... شاید امروز علل باران توضیح واضحات باشد ولی در 50 سال پیش که در هر محله ای چند دعا نویس از صبح تا شام برای رفع همه مشکلات مردم دعا می نوشتند و مخالفت هم با دعا نویسی حکمی درحد کفر داشت! آن هم یک روحانی با این خرافه ها ...
زبان فارسی چه دارد بر سرش می آید
است و من باید به سربازی بروم، ولی هیچ کدام از اینها مانع برگشتنم نشد. برگشتم، به سربازی هم رفتم. البته به شما بگویم که در آن زمان امید به برقراری صلح زیاد بود و هیچ کس فکر نمی کرد این جنگ 8 سال طول بکشد. مدام آدم هایی برای میانجی گری می آمدند، از دبیرکل سازمان ملل تا اولاف پالمه، یاسر عرفات و سران دیگر، همه می آمدند و می رفتند. مثلا وقتی دفترچه اعزام گرفتم فکر می کردم تا وقت اعزام جنگ تمام می شود ...
ایران! دورت بگردم
تا چهل سالگی کار می کنم و بعد از آن با پس اندازم فقط سفر می کنم. با همین فکر دانشگاه را تمام کردم و برای کار به تهران آمدم. حدود یک سال از زندگی من در تهران می گذشت و سعی می کردم با پس انداز کردن به رویای ناصرخسرو شدن، حقیقت ببخشم. حقوقم زیاد نبود اما برای فردی مجرد که تازه کارش را شروع کرده بود، جواب می داد. سعی می کردم خیلی خرج نکنم و به جز کلاس موسیقی که به خاطر علاقه ی ...
مروری بر اخبار معارفی رسانه ها / معرفی معاون قرآنی وزیر ارشاد
چهارشنبه هر هفته به دیدار یکی از شهدای قرآنی عمدتاً ساکن شهر تهران می روند. دیدار هفته گذشته به خانواده شهید علی یزدیان اختصاص یافت. فارس این گزارش را با عنوان مادری که هیچ گاه برای فرزندش اشک نریخت / شهید همه دارایی اش را خرج اسلام و قرآن کرد منتشر کرده است. یکی از مهم ترین خبرهای منتشر شده فارس که صفحات معارفی دیگر رسانه ها نیز به آن پرداختند، معرفی معاون جدید قرآن و عترت وزارت ارشاد است ...
داماد 37 روزه ای که امروز یک اسطوره ورزشی است!
انجام شد به این صورت که پدر برای من خواستگاری کردند و ما را سرسفره عقد نشاندند و چون شرایط طوری بود و من در تیپ خاصی خدمت می کردم و شهید صیاد شیرازی هم فرمانده ما بود، من بیستم عقد کردم و بلافاصله به منطقه رفتم. یکی از بچه ها به صیاد گفته بود که مجتبی عقد کرده. او هم پیغام فرستاده بود که برو عروسی کن و بعد برگرد. من به پیغام توجهی نکردم و دوسه روزی که گذشت، پیغام دوم رسید: برو عروسی کن. گفتم: چشم. ما ...
صبح ابراهیم با تدبر در قرآن آغاز می شد/ نماز اول وقت حتی در زمین والیبال
، خوابشان را تعریف کردند و درخواست کردند تا نوشتن کتابی درباره ابراهیم را شروع کنند، با توجه به اینکه ابراهیم 25 سال گمنام بود، ابتدا قبول نکردم، اما در نهایت گفتم اگر جرقه ای زده شده امیدوارم توسط خود شهدا ادامه یابد و همین اتفاق هم افتاد. هادی اضافه کرد: بعد از صحبت درباره چاپ کتاب، دوستان تصمیم گرفتند به یاد ایشان یادمانی در منطقه برپا کنند که هر پنجشنبه، کسانی که ارادت ویژه ای به شهدا دارند در ...
برخی هیات ها، پشت رحمت امام حسین(ع) شریعت را زیر سوال می برند/ هیات ها باید بین کار سیاسی و سیاسی کاری ...
محمدتقی جعفری داشت صحبت می کرد 10 دقیقه دیگر که صحبتش تمام شود به او نامه دادند آقا اینها متوجه نمی شود با اینکه همه هم استاد دانشگاه بودند، شما سطحش را کمی پایین تر بیاورید، سطحش پایین آمد، دوباره 10 دقیقه دیگر به او نامه دادند، خوب است ولی باز هم کمی سطحش را پایین تر بیاورید، چند بار نامه دادند، ایشان بعد از بار سوم گفت شما دیگر بیایید بالا، من نمی توانم بیاییم پایین! یک مقدار هم ما باید مستمع را ...