سایر منابع:
سایر خبرها
گلچین بهترین اشعار درباره رفاقت
شعر درباره رفاقت از دمسازی، دوستی، مرافقت، مودت، ولا، همدلی، همدمی، همراهی و... سخن می گوید. با این حال شاعر گاهی از دست نارفیقی دوستان در دنیای رفاقت شکایت می کند و گاهی در آرزوی داشتن رفیقی شعر می سراید. شاعر در اشعار تعلیمی خواننده را از رفاقت داشتن با نااهلان برحذر می دارد. به این گونه اشعار متنوعی در مورد رفاقت سروده می شود. برگزیده اشعار درباره رفاقت را در ستاره مطالعه کنید. تک ...
مجموعه شعر درباره نامردی
.... شعر درباره نامردی از شاعران بزرگ پارسی زبان بگریخته نفس تو از یار ز نامردی چون بار گران دیده از خلق حذر کرده برخیزی اگر مردی در شیوه ما آیی تا شیوه ما بینی در سنگ اثر کرده یک دردی درد ما در عالم رسوایی صد زاهد خودبین را با دامن تر کرده در حلقه چو دیدی خود دردی خور و مستی کن وانگاه ببین خود را از ...
تداوم فرهنگ مقاومت با الگوبرداری از راه شهیدان
فرشته فهمیده خواهر شهید محمد حسین فهمیده ، نوشت: برادرم اردیبهشت ماه سال 1346و همزمان با ماه محرم به دنیا آمد... روزی مادرم در آشپزخانه بود که محمدحسین وارد شد. پرسید: کجا بودی؟ جواب داد کنار قبرم. مادرم تعجب کرد. حسین ادامه داد: محل دفن من قطعه 24بهشت زهرا (س) کنار مزار آیت الله طالقانی است و بعد از شهادت محمدحسین، زمانی که سنگ قبرش را گذاشتیم دیدیم که پیش گویی او به واقعیت پیوسته است. ...
بداهه شاعران برای همسر شهیدی که حاضر نشد یک ریال به داعش بدهد
تیر و جسم و رگبار و قلم از دست دل شکایت کرد آه بر قلبتان بگو چه گذشت دوری از یار کار دشواریست کار ما شاعران فقط شعر و واژه سازی به رسم دلداریست سمانه رحیمی زندگی در نگاه تو جان داد مرگ با عشق شد عجین، در او ابر و باران نیاز هم هستند بارش او به یمن تو، بانو! "نغمه" ای از گلوی ...
از خادمی موکب های اربعین به مقام دفاع از حرم رسید
ایثارگران و شهدای مدافع حرم را امروزه سربازان امام زمان(عج) می دانند کسانی هستند که در عصر غیبت در مسیر امام زمان که دفاع از مظلوم است، حرکت می کنند این قطعاً نشأت گرفته از یک تربیت پدر مادر است، شهید با چه معیارهای تربیتی رشد پیدا کرده بود؟ مادرم همواره می گفت زمانی که شهید به جهت ممانعت از حضور در دفاع مقدس از حسینه زده شد، بسیار نارحت بودم اما زمانی که بواسطه دایی مان به مسجد جامع وردآورد ...
خواجه نظام الملک و تاثیرات او بر جهان اسلام
خراسان در خدمت امیران بود. با هجوم ترکمانان سلجوقی به خراسان و سقوط غزنویان، خواجه ترجیح داد با سلجوقیان همکاری کند. وی پس از چند سال خدمت سرانجام به مرو نزد چغری بیگ داود برادر طغرل سلجوقی رفت. چغری با دیدن کیاست و ذکاوت وی او را به پسرش آلپ ارسلان محمد سپرد و گفت: این حسن طوسی است، او را مدیر و مدبر خودساز و به جای پدر خویش بدان و خلاف رای او مکن . وقتی آلپ ارسلان به حکومت رسید، خواجه نظام ...
آلبوم جدید همایون شجریان و فردین خلعتبری منتشر شد
گفت که تو رفتی. دیدی که او رفت و تو ماندی و حسرت همیشه باقی است. این اثر برای کوارتت زهی به همراه سنتور، لوتار و تنبک نوشته شده است؛ زنده یاد افشین یداللهی ترانه های این اثر را سروده، بهنام ابوالقاسم ایده پرداز آن بوده، پدرام فریوسفی نوازنده ویولن اول، پانیذ فریوسفی نوازنده ویولن دوم، پریسا پیرزاده نوازنده آلتو، آتنا اشتیاقی نوازنده ویولن سل، مهیار طریحی نوازنده سنتور، کاوه صالحی ...
شهادت هر کدام از برادران بهانه جهاد دیگری شد
اقوام شهید رضا اخلاقی سه برادر به شهادت رسیده اند. امروز نیز با طاهره اخلاقی خواهر شهیدان محمد، مهدی و رضا اخلاقی به گفت وگو پرداختیم تا مرور مختصری نیز به زندگی این شهیدان داشته باشیم. خانواده تان چه ویژگی داشت که سه شهید تقدیم کرد؟ روحیه انقلابی در خانواده ما از سال های پیروزی انقلاب اسلامی دیده می شد. پدر و مادرم در افغانستان ازدواج کردند و شروع زندگی شان در ایران رقم خورد. ما ...
دانش آموزی که به آرزوی مفقودالاثر شدن خود رسید / 35 روز مجاهدت و شهادت در شلمچه
صبر کن تا برادرت برگردد بعد تو برو؛ او هم در پاسخ گفت: اگر بخواهم صبر کنم محمد برگردد، جنگ هم تمام می شود. اکرمی اضافه کرد: چند روزی گذشت که محمود دچار بیماری آپاندیس و خونریزی معده شد و به من و پدرش می گفت: اجازه ندادید به جبهه بروم که این طور بیماری ها به سراغم می آید. وقتی تصمیم قطعی برای رفتن به جبهه گرفت به من می گفت: به من اجازه جبهه رفتن نمی دهید، مهم نیست، روز قیامت چطور می ...
توفان پاییزی همایون شجریان
پاییز شد. تمامی ترانه های امشب کنار غزل های من بخواب را افشین یداللهی سروده است. فردین خلعتبری که آهنگ سازی این اثر را به عهده داشته، برای این آلبوم یادداشت کوتاهی نوشته است که در بخشی از آن آمده: پیشنهاد افشین بود. بعد از تو گفت. خواب نبود و خیال. آغاز نداشت و پایان. بود. فقط همین. خاطره بود. از روز گذشت. از شب و شهر و شعر. از همان اول مکدر بود و تیره تر شد. من، خالی خاطره را ...
اوائل قبول نمی کردم آخوند شوم: بخش هایی از زندگانی آیت الله حائری شیرازی از زبان خودش
:پدر این همه زحمت برای تو کشیده و حالا دوست دارد تو را بیشتر ببیند و تو می خواهی برای ترقی احتمالی او را رها کنی و به نجف بروی؟ علم دست خداست و هر چه بخواهد به انسان می دهد و رفتن خلاف انصاف است. پدرم گفت: من منصرف شدم و در کربلا ماندم . آقا اسماعیل صدر وقتی دید دیگران به نجف رفتند من در کربلا ماندم ، پرسید:شما چرا به نجف نرفتید؟ من داستان را برایش گفتم و آقا سید اسماعیل صدر احساس تکلیف کرد که این ...
هر آنچه که یک زائر در راهپیمایی اربعین بدان نیاز دارد/ رهبر انقلاب: شکر راه پیمایی اربعین ازجمله به این ...
...، می گوید: وقتی به قبر رسید، سه مرتبه با صدای بلند گفت: اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر ؛ یعنی وقتی که می بیند که چطور آن جگرگوشه ی پیغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهواتِ طغیانگران، این طور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر می گوید. بعد می گوید: از کثرت اندوه، جابربن عبداللَّه روی قبر امام حسین از حال رفت، غش کرد و افتاد. نمی دانیم چه گذشته است، اما در این روایت می گوید، وقتی به هوش آمد ...
شهدا، معنای حقیقی غیرت هستند
؟ گفت یک جانباز جوانی آوردند که می گویند نشانی علیرضای من را دارد، چشم های رنگی، قد کوتاه... پدر رفت و برگشت با آه و حسرت. ولی هربار به جست و جویش ادامه می داد و نا امید نمی شد. * فانوس : وقتی کسی نمی داند سرنوشت فرزندش چه شده به نظر رنج و اندوهش چندبرابر می شود. در تمام این چطور با این سختی ها کنار آمدید؟ سال 83 که هجده سال از گمشدن علیرضا می گذشت، به ما اعلام کردند که چون ...
کاوه یغمایی در کنسرت سیروان همه را شگفت زده کرد
افتی که می گویید، باز هم به آموزشگاه های بیرون می ارزد. * میلاد! حالا به دلیل اینکه درس خوان نبودی به هنرستان رفتی؟ میلاد: نه. دور و بر ما را موسیقی پر کرده بود و اصلاً راه دیگری نداشتیم (می خندند). پدرم هم همیشه می گفت استعداد عجیبی در موسیقی دارم. تمام امتحان های ورودی هنرستان را چندین و چند بار از من گرفته بود و اصلاً به همین دلیل اصرار داشت ویلن بزنم چون این ساز اصلاً شوخی بردار نیست و گوش ...
محمدحسین در اربعین برادرش به شهادت رسید + عکس
ابلاغ می شد که آنها خود را آماده برگزاری مراسم اربعین شهادت علیرضا ذوالفقاری برادر بزرگ تر محمدحسین می کردند. امسال سازمان بسیج دانش آموزی محمدحسین ذوالفقاری را به عنوان شهید شاخص سال خود در بخش برادران انتخاب کرده است که در آغاز هفته بسیج دانش آموزی نگاهی کوتاه به زندگی این شهید نوجوان خواهیم انداخت. متن زیر برگرفته از روایات حاج رجب ذوالفقاری پدر شهید است که پیش رو دارید. متولد محرم ...
افشاگری تکان دهنده جلال طالبی از پشت پرده تیم ملی
خاکی بازی می کردند. اگر سالن های بسکتبال، والیبال و پیست اسکی بود، به سمت فوتبال نمی رفتیم. راحت ترین چیزی که در اختیار ما بود، یک توپ پلاستیکی و زمین خاکی بود. با بچه محل ها، تیمی تشکیل دادیم، بازی می کردیم، زخمی می شدیم و بعد هم دعوای پدر و مادر بود. ** جای زمین های خاکی را آپارتمان ها گرفتند سن مان که بالاتر رفت، عضو باشگاه شدیم. در میدان فوزیه (میدان امام حسین فعلی) زندگی می ...
زیباترین اشعار درباره عشق
که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرم زد حافظ ❆❆❆❆❆ جهان بی عشق سامانی ندارد ...
او راه حسین را فهمیده بود
ماه بود و در خانه بر سر سفره بودیم؛ از رادیو شنیدیم نوجوان سیزده ساله ای به زیر تانک رفته و به شهادت رسیده؛ مادرم گفت این محمد حسین است؛ اما داوود برادرم می گفت نه مادر، او نیست، من فردا می روم و او را پیدا می کنم و می آورم؛ هفتم آبان ماه بود که مأموری به خانه آمد و گفت محمد حسین در بیمارستان اهواز است؛ تا اینکه پیکر سوخته محمدحسین را در بهشت زهرا تحویل گرفتیم . با این حال خواهرش از ...
رسالتی به اندازه تاریخ 1500 ساله اسلام
اندازه تاریخ 1500 ساله اسلام؛ این پیام روی خون هزاران شهید شناور بوده تا به دست تو رسیده؛ اکنون من و تو هستیم که باید این پیام را تبدیل به یک حرکت انجام شده، سالم به دست آیندگان بسپاریم؛ برادرم هوشیار باش که این رسالت بدون هیچگونه سیاست بازی و قدرت طلبی به دست آیندگان برسد. سخنی با شما ای خانواده عزیزم؛ بدانید که ناراحتی و گریه شما به این فوز عظیمی که نصیب من شده، پوزخند تمسخر آمیزی است بر ...
یادکردی از قیصر شعر ایران/ حالیا در سوگ چشمت، حال آبادی خراب
کوه بی فرهاد، کاهی به دست باد هفتاد پشت ما از نسل غم بودند ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد از خاک ما در باد، بوی تو می آید تنها تو می مانی؛ ما می رویم از یاد و این نیز، شعری دیگری از او در همین مضمون است: ای عشق، ای ترنم نامت ترانه ها معشوق آشنای همه ی عاشقانه ها ای معنی جمال به هر صورتی که هست مضمون و محتوای تمام ترانه ها ...
همه رنج های قیصر
میان دیگران دوستی واقعی نمی یافت؛ این که کسی زندگی اصیل و به حکم صرافت طبع خود نداشت؛ این که هیچ کس عزت نفس خود را پاس نمی داشت، و همه تن به خواری و فرودستی می دادند؛ این که انسان ها در برابر انسان های دیگر سر خم می کردند و زانو به زمین می ساییدند، حال آن که این خضوع و خشوع را فقط در پیشگاه معشوق باید داشت؛ این که انسان ها عشق بی قید و شرط، عام و بی کران نداشتند؛ این که عاطفه از دست می رفت؛ این که ...
مسئولان، خانواده های شهدای مدافع حرم را تنها نگذارند / به خاطر مادرم، از سفر به سوریه جا ماندم
. آن روز خودم در را باز کردم و دیدم برادرم با محاسن بلند و ساکی در دست آمده است. پدرم دوید به طرف حیاط و وقتی که برادرم را دید، گفت که داخل نرو می خواهم دورت بگردم. برادرم گفت که اگر می خواهی دورم بگردی باید بگویی چه خوابی برایم دیده ای؟ پدرم گفت که خواب دیده ام حضرت ابولفضل علیه السلام پرچمش را آورده و به دست تو داده است. این را که گفت برادرم روی پدر را بوسید و هر دو داخل خانه رفتند. آن ...
یادی از نوجوان ترین رزمنده شهید کشور+ تصاویر
پرسیم به راحتی ما را به منزل شهید راهنمایی می کنند. مادری مسن با دستان پینه بسته و با گویش زیبای محلی به خوبی پذیرای ماست. شهره دشتی، مادر شهید علی جرایه است. در همان ابتدا پرسیدیم چطور شد که شهید به جبهه رفت؟ مادر می گفت: برای رفتن به جبهه عشق داشت، وقتی از مدرسه به خانه می آمد گویا روز به روز تحملش برای رفتن به جبهه کمتر می شد و دائماً می گفت می خواهم به جبهه بروم. مادر شهید اضافه کرد ...
ده سال بدون قیصر شعر ایران
از پیش، زنده تر از همیشه . به مناسبت دهمین سالروز درگذشت او تعدادی از سروده های شاعران در سوگ او را که این روزها در فضای مجازی منتشر شده، می خوانید: محمد رضا روزبه این سال ها که رفت، بی شهریارِ شهرِ چراغانیِ قلم، هم پایتختِ درد، دگر فاتحی نداشت هم بارگاهِ شور و غزل سوت و کور ماند هم روزگارِ " تاجِ هنر" سرسری گذشت! این است ماجرا: ده سال ...
بی تفاوتی برادر شهیدم نسبت به امور مادی/ کبوتری که مایه تسکین پدرم شد
بار به جبهه اعزام شد و هر بار که به جبهه می رفت نزدیک به دو و یا سه ماه در منطقه می ماند. آن روزها من تازه به خانه بخت رفته بودم و هر بار که محمد تقی از جبهه باز می گشت حتماً به دیدار من و خواهر بزرگترم می آمد و می گفت که دیدار با خواهر، پیروی از سیره امام حسین (ع) است که نسبت به خواهرش حضرت زینب (س) انجام می داد. برادرم نسبت به امور مادی بسیار بی تفاوت بود و گاهی وقت چند ماهی حقوقش را ...
قیصر قافیه اندیش نبود
و گرد شد؟ سر به زیر و ساکت و بی دست و پای رفت دل یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد دقت کنید، شهود ویژه ای در بیت آخر نهفته است. قافیه، سرد و گرد و زرد و درد و مرد بود. اما ناگهان به دلیل حواس پرتی، قافیه پرت می شود. در حقیقت حواس پرتی را شهود می کند. کودک دل شیطنت کرده است روزی در ازل تا ابد از دامن پرمهر مادر طرد شد قیصر، قافیه ...