سایر منابع:
سایر خبرها
چله نشینی جاماندگان از اربعین
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، از پرهای سوخته و خیمه های خاکستر، چهل روز می گذرد. از شانه های بی تکیه گاه و چشم های به خون نشسته، از لحظاتی که سیلی می وزید و صحرا در عطشی طولانی، ثانیه هایش را به مرگ می بخشید. حالا چهل روز است که مرثیه هامان را در کوچه های داغ، مکرر می کنیم. چهل شب است که بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه های آسمان می گرییم. از شام تا ...
اربعین حسینی در شعر آئینی/ دلا خون گریه کُن چون اربعین است ...
...، ناله سوزناک اربعین را سر داده است: حُسینیان! دوباره غم به سینه ها شرر زند حدیث غربت و الم به ما سِوا شرر زند نوای بنت مرتضی به کربلا شرر زند امان ز ناله ای که بر دل خدا شرر زند به قبله گاه عرشیان پیمبر وفا رسد و یا امام صابران به دشت کربلا رسد نماز سوی قبله ی شهادت آمده دگر سفیر حق به مبدأ ولایت آمده دگر به کربلا محافظ رسالت آمده دگر مُنادی ...
قرار عاشقی میلیون ها زائر؛ کربلا میعادگاه عاشقان شد
ملکوتی اش را بار دیگر ببینم، دیگر به آرزویم رسیدم. از انگستان تا تاجیکستان محمد احمد هم زائری دیگر اما اهل تاجیکستان است که به اتفاق خانواده اش برای اربعین حسینی به نجف آمده است، از سر شوق به اولین امام عالم سلام می دهد و می گوید: امام علی (ع) امام دل ها و مهربانی است. احمد می گوید: امام علی و امام حسین (ع) به مسلمانان و آزادگان جهان درس آزادی و برادری می دهند و امروز ...
اربعین حسینی از نگاه شاعران البرزی
آورده ام بهر تو ای وارث خون خدا زینب آمد عقده دل وا نمود آن یگانه مظهر عشق و صفا شیعیان در اربعین شاه دین همچو زینب در غم و رنج و عزا شد رها مداح شاه تشنه لب تا شفیع او شود روز جزا سیف الدین حسین زاده چله می گیرد برایت چله چله آسمان هم خدا وهم پیمبر حضرت صاحب زمان سوم وهفتم فقط آهی است برداغی عظیم ازمحرم ...
این مردم حرف نمی زنند، روضه می خوانند
امام حسین(ع) اجری بخواهیم؟ این برکتی است که خدا به امام حسین(ع) داده است و محبتش را در دل همه انداخته است. به عشق امام حسین(ع) آمده ایم و جرأت نمی کنیم از امام حسین(ع) چیزی بخواهیم کاری نکرده ایم امام حسین(ع) همه زندگی خود را برای اسلام داد؛ حالا ما بیاییم به خاطر دو هفته خدمت از امام حسین(ع) چیزی بخواهیم؟ نه ما کاری نکرده ایم. صبر و اخلاق مهم ترین چیزی است که از امام حسین(ع ...
امیری حسین و نعم الامیر
بشریت را به دو قسمت تقسیم نمود؛ یک قسمت قبل از حادثه ی عاشورا و قسمتی دیگر بعد از حادثه ی عاشورا. یک طرف تاریخ مردمانی قرار دارند که تنها خبری از یک قیام شنیده اند که در آینده اتفاق می افتد و می خواهد حق طلبی، آزادگی و وحدانیت را برای همه ی اعصار به ارمغان آورد. قیامی که پرچمدارش سبط پیامبر خاتم(ص) است و بهایش خون است؛ خون خدا! خونی که می خواهد خون همه ملت های جهان را به جوش آورد. خونی که ...
بسته شعری ویژه اربعین حسینی
دیده روح الامین است به یاد کربلا دل ها غمین است دلا خون گریه کن، چون اربعین است ******** شعر سید رضا مؤید ویژه اربعین حسینی محشر ای برافروخته از عشق رخت اختر ما خاطراتی است ز. دریای غمت دفتر ما از سرت بر سر نی سرّ خدا سر می زد ای حسین ای اثر بندگی ات بر سر ما آتشی بر دل هر خشک وتر انداخته است ماجرای لب خشک تو و چشم تر ما ز شهیدان به خون خفته ...
شعائر سیدالشهداء(ع)؛ ریشه ها و پیامدها
تب نداشت تو بودی و، باران غزل می سرود نگاهت ره عشق را می گشود تو بودی و، تشویش معنا نداشت سکوتِ شب اندیش معنا نداشت ...نگاه تو خورشید را نشر داد و لبخند تو عید را نشر داد ...تو چون سوره نور نازل شدی تو از مشعل طور نازل شدی ... امّا: تو رفتی، دل از داغ لبریز شد غزلهای باران غم ...
آرام تر زینب(س)! کاش راه آمدنت از این مسیر تکرار نمی شد
... چهل روز از بال های سوخته، بدن های زیر سم کوفته، نگاه های به دست عمو دوخته! چهل روز از حلقوم بریده بر بالای نی و چهل روز از داغ لاله هایی که با تشنه کامی به خاک و خون غلتیدند. و تو ای زینب!!! آن چه در این چهل روز دیدی، جز تو کسی ندید و آن چه گفتی، جز تو کسی نمی توانست فریاد کند... تو این جا سوختن پروانه ها را دیدی، بارش باران تیر را و حنجر بریده شده ی برادر را ...
مدیران تلویزیون توجهی به مناسبات مذهبی ندارند
اربعین شکل دیگری از روضه و عزاداری اباعبدالله است چاووش در پاسخ به این سوال که آیا این سوژه برای مستندسازان ما تکراری می شود یا خیر، گفت: در پاسخ باید بگویم که اگر واقعه ی عاشورا، روضه و عزاداری امام حسین(علیه السلام) در عمر محدود ما برای ما تکراری شده باشد، این واقعه هم برای ما تکراری می شود. هر زمان که شما روضه اباعبدالله را می شنوید، داستان برایتان تکراری است و می دانید که در آخر چه ...
گرامیداشت اربعین حسینی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی
واحد داریون برگزار شد. از پرهای سوخته و خیمه های خاکستر شده چهل روز می گذرد. از شانه های بی تکیه گاه و چشم های به خون نشسته از لحظاتی که صحرا در عطش طولانی، ثانیه هایش را به مرگ می بخشد، چهل روز می گذرد. اربعین خورشید نزدیک است. نگاه کن چگونه پرندگان، بر شاخه های درختان روضه می خوانند و چگونه ابرها، بر پهنه زمین می لرزند. زمین، پاییزش را از یاد می برد، اما زخم عمیق عاشورا را هرگز ...
آیت الله علوی بروجردی درگفت وگو با شفقنا:پیام راهپیمایی اربعین زنده بودن حرکت امام حسین(ع)است/ گریه و ...
ارزشی در اصالتهای اسلامی است که یک انسان در آن شرایط فقط به خدا توکل می کند و خدا را فراموش نمی کند. وقتی امام حسین (ع) تنها می شود و سوال می کند که چرا می خواهید خون من را بریزید؟ آنها پاسخ می دهند به خاطر دشمنی که با پدرت داریم . وقتی سیدالشهداء می خواست در میدان رجز بخواند این شعار را می دهد که من فرزند علی هستم و اگر هیچ افتخاری جز فرزند علی بودن نداشته باشم برای من کافی است . در تاریخ ...
اربعین، مغناطیس پرجاذبه بیداری/ طلوع عشق از مشرق اربعین
حسین قربانی می کنند. گویی این روزها در این نقطه زمین، فرشتگان و زمینیان جای خود را به یکدیگر داده اند. در این زیباترین تصویر تاریخ اما، حکایت برجای ماندگان، حسرتی است سرد و جانسوز! غم زدگانی که لحظه لحظه حرکت کاروان حسین را با اشک چشم بدرقه می کنند و این شعر جناب سعدی را زمزمه: ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود و آن دل که باخود داشتم... چقدر زیبایی خدا می داند ...
حکایت مردی که گل حسرت می چید
می شناختند. در وصف بداقبالی او همین بس که نخستین مشت زندگی اش، درست وسط صحن حرم شاه عبدالعظیم روی بینی اش فرود آمد و صورتش را از ریخت انداخت. آن روز زن ها با چادرچاقچور و روبنده دوره نشسته، زیر گوش یکدیگر پچ پچ می کردند که اگر بچه ای حرامزاده باشد به محض ورود به حرم شاه عبدالعظیم خون دماغ می شود. قنبر برخلاف تصور آنهایی که ندیده بودنش، سفید رو بود با کک ومک های بسیاری که پوستش را ...
زبان لری و بازمانده های کهن آن
کتب قدیم ازجمله المعجم اشعاری از او باقی مانده که ازنظر لغت و ترکیب و وزن با آنچه امروز هست تفاوت دارد و نشان می دهد که هیچ کدام از صور جدید ترانه های او اصیل نیستند (شمیسا 267: 1363). بررسی مقابله ای نمونه هایی از شعر او با نمونه هایی جدید تحولات این اشعار را به دست می دهند: ار کری مون خواری اج که ترسی ور کشی مون ساری اج که ترسی ازینیمه دلی نترسم اج کیح ای کهان دل ته داری اج ...
اشعار اربعین حسینی
نوشت بر همه آزادگان قانون نوشت من نوشتم این شعار خون ماست رخ به خون آراستن، قانون ماست من نوشتم، عشق یعنی سوختن مثل آتش بی صدا افروختن آن قدر دور تو گشتم یا حسین تا به خون خود نوشتم، یا حسین قامت خم ، شرح ماتم نامه ام پیکر مجروح من غمنامه ام هیچ دانی داغ تو با من چه کرد هیچ پرسی ...
گلچین اشعار حزن انگیز اربعین
...> سخت است راه عشق ولی ساده می برد پای پیاده آمدم و شوق وصال تو من را اگر چه از نفس افتاده، می برد دل های عاشقان جهان کربلای توست نام تو را هر عاشق آزاده می برد فریاد غربتت دل ما را تمام عمر با کاروان نیزه از این جاده می برد این جاده دیده قافله اشک و آه را بر روی نیزه ها سر خورشید و ماه را دیده ست در ...
خانم بازیگر و مشکلاتی که باعث شد 14 سال بیکار بماند!
نشسته که در ادامه خواهید خواند: پری امیرحمزه برخلاف سالهای گذشته که در عرصه بازیگری بسیار پررنگ ظاهر می شد این روزها کم کار شده است. علت دوری شما از بازیگری چیست؟ من تقریباً 14 سال است که در هیچ کاری بازی نکرده ام. این خواسته شخصی من است زیرا نمی خواهم در هر نقشی بازی کنم. همواره پیشنهادات زیادی به من شده، اما نمی شود هر پیشنهادی را قبول کرد. بهتر بگویم که نقش های که تا به حال پیشنهاد شده ...
دوست دارم همچو مولایم حسین(ع) بی سر بمیرم + عکس
کردیم اما این بنده خدا، ساکت رفت و آمد می کرد. وقتی به شهادت رسید کسی نمی دانست که او جزء این خانواده است! یکی از چیزهایی که من خودم به گوش خودم از ایشان شنیدم که در حال صحبت با هم سنگرهایش بود این بود که آرزو می کرد مثل مولا امام حسین(ع) بدن اش تکه تکه شود که در نهایت نیز این شهید بزرگوار را در حالی که بدون سر بود و با شکمی پاره پاره به خاک سپردند و بعد هم فک شهید را آوردند و بعد از آن نیز سر ...
امید که به حق پدرت ای پدر شهیدان، راه بر ما آسان شود
تکه می شود. دیگر آسمان و زمین و خورشید و فلک، هیچ یک دنیا را نمی بینند. چون دنیا نیز خمیده است و و در غم خود می گرید که چه مصیبت بزرگی دامنش را لکه دار کرده است. روز و شب معنا ندارد! ماه در عزایش نشسته و دیگر حتی روی نشان دادن خود را هم ندارد و از ابرهای تیره کمک می خواهد که او را پشت خود بپوشانند تا که شاید در تنهایی خود بهتر بتواند خلوت کند. چون دیگر نایی برای ...
پیکری که آوردند پسرم نبود!/خدایا تا جوانم و خوش قیافه شهیدم کن
و دیگر چیزی نگفت. پدر خوشحال از اینکه او می رود زیارت امام رضا (ع)، برگشت. نگو که منظور هادی حرم حضرت زینب(س) بود. پدر که برگشت در جواب روح الله که چه شد هادی را آوردید؟ گفت: بله رفته حرم و می آید، روح الله لبخندی زد و گفت: چقدر ساده ای آقا دیگر هادی را نمی بینی. پدرش دوباره رفت حرم آقا امام رضا(ع) ورودی طبرسی همه جارو گشت ولی گویا هادی پدرش را دیده بوده که به پدر زنگ می زند و می گوید پدر جان ...