سایر منابع:
سایر خبرها
نسخه فراموش شده پدران و پسران
زمان و حوادث را در داستان ها اداره می کند. اما مرگ کلید خمودی و به انتها رسیدن نیست. مرگ امکان گفت و گویی با گذشته است . محلی برای طرح پرسش است. وسیله ای برای آگاه شدن و نشان دادن توجه بیشتر به زندگی ست. مرگ صحنه گردان است اما شخصیت های زنده داستان ها در مواجه با آن، منفعل نیستند. عکس سلفی با مرده در پیوند با تا دوشنبه دیگر و نمایش قدرت مرگ در مجموعه داستان اول نویسنده، در تمام ...
"آقا سلام! باز منم خاک پایتان
مرد از بس به انتظار نشست و فریب خورد در این کلاس سرد، حضور تو واجب است این بار چندم است که استاد غایب است؟ دیگر نه ندبه فایده دارد نه انتظار آقا تو را به روح غزل هی مرا نکار این جمعه هم گذشت، نیامد خبر ز تو گشتم ولی نبود نشان و اثر ز تو نرگس شکفه است تو را داد می زند آقا بیا که فاصله فریاد می زند دیشب ستاره سوخت ...
رهبر انقلاب: به من بگویید تا کِی؟
با چادر. بعد از هفته ی اول هم باید بچه ها را دریافت که از حادثه، چیزی نمی دانند و می خواهند بازی کنند. امداد تخصص است و باید توسط متخصص انجام شود. جمع کردن کمک های مردمی توسط افراد و گروه های خودجوش خوب است ولی دیگر بردن و دادن و حضور در صحنه، کاری غیرحرفه ای ست. امداد زلزله باید زمان بندی داشته باشد. هیجانِ بعد از روز اول، مثل سمّ است؛ مثلاً این هایی که سگ های تربیت شده و زنده یاب ...
اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی(چشم به راه سپیده)
برگردد ورق ، ابلیس برگردد دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟ از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا! از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی به طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو همه شب رام رامی گفت و من الله اللهی اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی اگر مهری ست یا ماهی تو آن مهری تو آن ماهی دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها یقین ...
سر زد طلوع صبح نخست امامتش..
...> ماییم یاکریم هوای امامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فدای کرب و بلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو، سید علی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت شعر بعدی درباره این عید فرخنده را رحمان نوازنی سروده که شاعر در آن، حضرت صاحب عصر و زمان (عج) را جانشین مطلق آیینه ها می نامد و می آورد: در ربیع شادمانی با خدا می نویسم شعر ...
حواشی سفر رهبر انقلاب به مناطق زلزله زده
بود پس سرپل ذهاب نبود. پرسیدیم؛ گفتند کرند است، در حدود 50 کیلومتری سرپل. آمده بودیم که راه صبح کوتاه شود. مدرسه کنار کوه های دیوارشکلی بود که بدون شیب سر بر آسمان گذاشته بودند. شهر، جان می داد برای لوکیشن فیلمی که در دهه ی شصت اتفاق می افتد؛ انگار در همان زمان مانده. خانه ها یک و دو طبقه، دیوارها آجری و بدون نما، انگار کوچه ی خودمان در زمان دبستان، سی سال پیش! شهر زنده بود ولی اینکه کرند غرب مثل سی ...
پس لرزه های روحی زلزله کرمانشاه را دریابیم
خیل هموطنان زلزله زده؛ زن و فرزند از دست داده، پناه به چادرهای باران زده، برده و در انتظار زورقی امید و اندکی مهر، خیره به فردا شده، با خود بگوییم چه می توان کرد که این جماعت آسیب دیده از موج پس لرزه های روحی در امان بیشتری باشند؟ زلزله آمد؛ رفت و زلزله باز هم خواهد آمد؛ ما مانده ایم با جبر و اختیار در برگزاری بزرگداشت های بی محتوا و بی فکری های همیشگی؛ بی سودی به هموطن . از خود بپرسیم ...
نامه ای به امام عصر ( عج )
شبهای تار و شب وصال چون روز روشن است .مهدی جان اگر صبرمان حتی کوه قاف باشد ، دیگر از حرارت جدایی، چون برف تابستانی در حال آب شدن است، بیا که گوشهایمان در انتظار شنیدن پیام آسمانی جاءالحق و زهق الباطل توست . گل هیشه بهار فاطمه تا کی نیاز انتظارمان را بر ,می آوری ؟ اماما:آنقدر در کشتی عشقت نشینیم شب و روز یا به ساحل می رسیم یا غرق دریا می شویم . آن قدر بر سر کوی تو نشینیم و یاادرکنی ادرکنی ...
چگونه ابالمهدی در فقدان آزادی سیاسی و اجتماعی از دین دفاع کرد؟
را آفریده تا روز رستاخیز، هرگز زمین را از حجت خالی نگذاشته و نمی گذارد. خداوند از برکت وجود حجت خود در زمین، بلا را از مردم جهان دفع می کند و باران می فرستد و برکات نهفته در دل زمین را آشکار می سازد. عرض کردم: پیشوا و امام بعد از شما کیست؟ حضرت بسرعت برخاست و به اطاق دیگر رفت و طولی نکشید که برگشت، در حالی که پسر بچه ای را که حدود سه سال داشت و رخسارش همچون ماه شب چهارده می درخشید به ...
به من بگویید تا کِی؟
توسط افراد و گروه های خودجوش خوب است ولی دیگر بردن و دادن و حضور در صحنه، کاری غیرحرفه ای ست. امداد زلزله باید زمان بندی داشته باشد. هیجانِ بعد از روز اول، مثل سمّ است؛ مثلاً این هایی که سگ های تربیت شده و زنده یاب دارند، خودشان با هم گروه دارند و هروقت جایی حادثه ای پیش می آید داوطلبانه و با بیشترین سرعتی که ممکن باشد، به محل حادثه می روند برای عملیات نجات و زنده یابی. آن قدر حرفه ای هستند که روز ...
شعر انتظار، شعر اعتراض * رضا اسماعیلی
...> دست ها، تشنه تقسیم فراوانی ها با دل زخم، سر راه تو آذین بستیم داغ های دل ما، جای چراغانی ها حالیا دست کریم تو برای دل ما سرپناهی ست در این بی سر و سامانی ها وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی ای سرانگشت تو آغاز گل افشانی ها سایه امن کسای تو مرا بر سر بس تا پناهم دهد از وحشت عریانی ها چشم تو، لایحه روشن آغاز بهار طرح لبخند تو، پایان پریشانی ها ** شاعر فراهنگ ** 1880 * انتشار: امید غیاثوند ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir تماس بی واسطه با مسئولین ...
عرض تبریک به عالم و بشر؛ عید آمد
ِ اصحاب کسا، شیعه ی اثنا عشری راه گم کرده و دنبالِ تو در حیرانی ست.. این جهان روشن و گرمست، حضورت حجّت.. ندبه ها جمعه ی هر هفته به راهت جاریست سفره ات را بگشا، تشنه و سائل کم نیست رزق ِ بی شبهه و طیب؛ یقینا اینجاست کیسه از دست علی، شانه ی امنت را دید... از همان روز ازل، چاره ی روشن اینجاست قسمتم نیست اگر، زائر باران باشم کنج زندان ِ دلم ...