سایر منابع:
سایر خبرها
قتل داماد در راه کمپ ترک اعتیاد
انتقال وی به کمپ را داریم به همین خاطر با ما درگیر شد.او مدام تقلا می کرد و سعی داشت خودش را از ماشین به بیرون پرت کند. من هم برای آرام کردن او ناچار شدم دست و پاهایش را با بست پلاستیکی ببندم و او را کتک بزنم. من چند ضربه به سر شوهرخواهرم زدم. ناگهان متوجه شدم دیگر نفس نمی کشد. به همین خاطر از ترسم به عباس پیشنهاد دادم جنازه اش را داخل کانال آب بیندازیم. ما او را به داخل کانال آب انداختیم و به خانه ...
زن خیانتکار در تله شوهر افتاد/ رهایی 2 نوجوان ایرانی از دست گروگان گیرها در ترکیه/ لقمه نان جان زن ...
شکایتی علیه شوهرش و زن خیانتکار مطرح کرد. این زن به مأموران گفت: من کارمند هستم و همیشه سعی کردم تا حد توان برای خانواده ام همه چیزرا فراهم کنم و برای رضایت آنها بشدت تلاش کرده ام. حتی وقتی شوهرم خواست یکی از قالیچه های خانه مان را به یک مستحق بدهد مخالفتی نکردم، اما چند روز بعد از اینکه شوهرم قالیچه را برد، در حال عبور از کوچه ای به طوراتفاقی همان قالیچه را روی بالکن خانه ای دیدم. حس زنانه ام شک ام ...
بی بال پریدن!
که حرف ازدواج برادر شوهرم پیش آمد، اسباب و اثاثیه مختصرمان را برداشتیم، به همان مهد کودک رفتیم . اولین فرزندمان در سال 83 به دنیا آمد. البته بگویم ناصر همان اوایل ازدواجمان بیکار شد و دیگر به شرکت نورد لوله نمی رفت. چند هفته بیکار بود تا اینکه یک روز از مهد کودک برگشتم خانه، ناصر گفت: بنشین کارت دارم. او کاری پیدا کرده بود در مکانی که مربوط بود به بازیافت پلاستیک. می خواست نظر من را درباره نوع ...
خواب مادربزرگ برای نجات جوان اعدامی
که به قتل رسید. جای او در خانه مان خالی است. با گذشت چهارسال از این ماجرا هنوز نتوانسته ام باور کنم او کشته شده است. هنوز چشم انتظارش هستم و چشمانم به در خانه دوخته شده است. در این چهار سال قاتل را دیدید ؟ من فقط دو بار او را دیدم. یک بار سه روز بعد از این که بازداشت شده بود. آنقدر با دیدن او عصبانی بودم که نمی دانستم چه باید بکنم. او می گفت اشتباه کرده و قصد قتل نداشته است ...
زن، شوهرشیشه ای اش را به قتل پسرشان متهم کرد | پزشکی قانونی:پسر دچار گازگرفتگی شده،جنایت نیست
. باتوجه به اینکه مرد جوان معتاد به شیشه بود و آثار کبودی روی گردن پسرک هم دیده می شد، مادرش با اطلاع ازمرگ وی، از شوهرش به اتهام قتل پسرش شکایت کرد. به همین خاطر مرد جوان بازداشت شد.دیروز پدر پدرام برای تحقیق به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و زمانی که در مقابل بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران ایستاد با رد اتهامش گفت: پکیج دیواری خانه ازچند وقت قبل خراب شده بود و من به صاحبخانه هم ...
رها کوچولو؛ قربانی کودک آزاری مرگبار
دوستانش یا شیطنت در خانه روی زمین یا پله ها می افتاد و آسیب می دید. همسرم با او و برادرش بدرفتاری نمی کرد. روز حادثه زمانی که به خانه آمدم همسرم نبود. به تلفن همراهش زنگ زدم که گفت دخترم هنگام پایین آمدن از پله ها تعادلش را از دست داده و زمین خورده است. سراسیمه به درمانگاه رفتم و همسرم و دخترم را در آنجا یافتم. رها به دلیل شدت صدمات فوت کرده بود و از کسی شکایت ندارم. با توجه به گفته های ...
قتل داماد در راه کمپ ترک اعتیاد
کمپ را داریم به همین خاطر با ما درگیر شد.او مدام تقلا می کرد و سعی داشت خودش را از ماشین به بیرون پرت کند. من هم برای آرام کردن او ناچار شدم دست و پاهایش را با بست پلاستیکی ببندم و او را کتک بزنم. من چند ضربه به سر شوهرخواهرم زدم. ناگهان متوجه شدم دیگر نفس نمی کشد. به همین خاطر از ترسم به عباس پیشنهاد دادم جنازه اش را داخل کانال آب بیندازیم. ما او را به داخل کانال آب انداختیم و به خانه برگشتیم. ...
30 ساعت پرسه با جسد مقتول در شهر
ساله روبه رو شدند که براثر اصابت ضربه هایی به سرش، به قتل رسیده بود. مرد 34 ساله دیروز دوباره مورد تحقیقات قرار گرفت و درباره انگیزه اش به افسر تحقیق گفت: من و مقتول پنج سال پیش که او به عنوان مسافر سوار خودرویم شده بود دوست شدیم و ارتباط خانوادگی مان شکل گرفت. او حتی کمکم کرد و با ضمانتی که به بانک داد توانستم وام بگیرم. این اواخر در جریان رفت و آمدم به خانه آنها، از طریق پسر و همسرش ...
مرگ مشکوک پسر 9 ساله در حمام
.... او در بازجویی ها گفت: من حرف های همسر سابقم را قبول ندارم. من عاشق پسرم بودم و او را خیلی دوست داشتم. شب جمعه به دنبالش رفتم تا چند روزی با هم باشیم. پس از اینکه به خانه آمدیم دو نفری تصمیم گرفتیم به حمام برویم. از آنجایی که صاحبخانه پکیج را درست نکرده بود هر دوی ما در حمام دچار گاز گرفتگی شدیم. من خیلی تلاش کردم او را نجات دهم، اما از آنجایی که او بیماری پلاکت خون داشت فوت کرد. وی در پایان ...
راننده اسنپ، مسافر کهریزک
. پشت سرشان می رفتم و می شنیدم: چهارتا جنازه از مورد توی سردخونه بود: 2 تا از خیابان ها آمده بود، 2 تا از بازداشت گاه ها... 3 تا شناسایی شده بودند و با خانواده هایشان تماس گرفته بودند... یکی هنوز شناسایی نشده بود... حاجی یک لحظه ایستاد. مکث کرد. به گوشی توی دست ش اشاره کرد و آهسته چیزی گفت. جماعت انگار پس افتادند! چشم های همه گرد شده بود. جوان بی سیمی گفت: مطمئنی حاجی؟ با شما تماس ...
زندانی کردن همسر در کمپ
و می خواهند به سوئد بروند و از آنجا با ما تماس می گیرند اما دیگر خبری از وی نشده است. با شکایت وی، تحقیقات پلیسی ادامه پیدا کرد تا این که معلوم شد از شوهر وی خبری نیست. در تحقیقات بعدی ماموران کمپ مورد نظر را شناسایی کردند و با تحقیق از مسئولان آنجا معلوم شد آنها از طریق شوهر شاکی وی را در کمپ بستری کرده اند. بعد از 18 روز نیز با خواست شوهرش وی را از کمپ خارج کرده اند تا شوهرش از او در خانه نگهداری کند. با جمع بندی این اطلاعات، تحقیقات برای رازگشایی از ابعاد این پرونده در حالی ادامه دارد که پلیس در تعقیب شوهر این زن است. ...
نیمی از جانش در سقز جا ماند
که قوز درآورده بود، اگر یک ساعت با او در مورد مشکلات بیمارستان حرف می زدیم امکان نداشت سر را بالا بیاورد. بلافاصله بعد از شهادت او، برادر کوچک تر غلامعلی طیاره به جای او آمد و بعد از چند سال شهید شد. آنجا پر از زیبایی بود، زیبایی های باطنی که انسان را متحول می کرد. در ابتدا فقط او و زهره همتیان به عنوان امدادگران زن در بیمارستان خدمت می کنند تا اینکه به مرور در سال های بعد بانوان زیادی به منطقه ...
وقتی همه آمدند پای کار ...
... همه بسیج شدند. عملیات فاو را به عنوان آغاز جدیدی در جنگ تلقی کردند و همه به دنبال کار افتادند. از یک طرف انقلاب و امام، کشور را در جنگ بسیج کردند و از طرف دیگر دشمن جنگ را تمام عیار کرد و مراکز صنعتی، برق و آب و مردم در شهرها مورد تهاجم قرار گرفتند که در طول جنگ بی سابقه بود ... ما به کجا می توانیم برگردیم؟ به خانه های ویران شده ای که دشمن ویران کرده است و به مردم بگوییم آمده ایم جنازه های شما ...
کشتن همسر فقط به خاطر یک کیلو سبزی !
بدون خرید سبزی به خانه بازگشتم، زمانیکه به خانه بازگشتم به همسرم گفتم نتوانسته ام سبزی بخرم که به خاطر همین موضوع با وی جروبحثم شد و درگیر شدم، در نهایت یک چاقو از آشپزخانه برداشته و به سمت زنم حمله ور شده و با هفت ضربه چاقو او را به قتل رساندم، من حدود 50 سال با همسرم زندگی کردم و به شدت از کاری که انجام دادم پشیمانم، نمی دانم چرا همسرم را کشتم، نه مواد می کشم و نه حتی لب به سیگار زده ام؛ فقط پشیمانم! متهم این پرونده پس از این اظهارات با دستور قاضی دشتبان؛ بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت. ...
بحران آسیب های اجتماعی جدی است / چگونه با انحرافات جنسی مقابله کنیم ؟
...> من آمار دقیقی ندارم ، چون این مشکلات جنبه خصوصی دارد ، خیلی اوقات شکایتی نمی شود ، یا اگر زن و مردی با هم اختلاف دارند ، مسلما اختلافات در مورد مسایل جنسی با هم دارند ولی آشکارا نمی آیند اینها را برای ما بیان کنند . البته مواردی بوده که مثلا خانم آمده شکایت کرده گفته که همسرش دچار سادیسم ذهنی است و هر موقع می خواهد مقاربت بکند باید برود لباسی تنش کند و شلاقی دستش بگیرد و چند ضربه به من ...
سلامت روحی و روانی زن شوهرکش بررسی می شود
جنایی همچنین در خانه قاتل که در نزدیکی محل کشف جسد بود داخل پذیرایی با لکه های خون زیادی روبه رو شدند که حکایت از آن داشت قتل در پذیرایی رخ داده است. متهم در نخستین بازجویی با اعتراف به قتل شوهر مدعی شد که به خاطر کینه قدیمی دست به قتل زده است. وی در ادعایی گفت: 17 سال قبل با پرویز ازدواج کردم و حاصل زندگی ما یک دختر است. ابتدا زندگی خوبی داشتیم تا اینکه از چند سال قبل با هم به ...
مادر شهید: عباس من برای مردن حیف بود، او باید شهید می شد/ هنگام دفن پیکرش به او گفتم شیرم حلالت که ...
سازی است انتخاب کند. به دیگران می گفت من دوست دارم برای خدمت به اسلام وارد سپاه پاسداران شوم. او در پنجم مهرماه 1390 وارد دانشگاه امام حسین(ع) شد. بعد از سپری کردن دوره آموزش افسری به خاطر فعالیت های فرهنگی او در دانشگاه مورد توجه سردار اباذری جانشین فرماندهی دانشگاه قرار گرفت و در دفتر جانشین فرماندهی دانشگاه مشغول به کار شد. او با استفاده از فضای معنوی دانشگاه و با مطالعه توانست بنیه ...
سارقان برفی تهران به دام افتادند/ مرد شکاک همسرش را 18 ماه در کم ترک اعتیاد حبس کرد/ انهدام باند سارقان ...
ناحیه 34 تهران بازداشت شده و برای ادامه تحقیقات دراختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند. مرد شکاک بعد از سفر با همسرش از سوئد به تهران، او را 18 روز در کمپ ترک اعتیاد زندانی کرد ایران نوشت: چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از شوهرش شکایت کرد. وی گفت: من مقیم سوئد هستم و چند وقتی است که برای دیدن خانواده ام، همراه همسرم به ایران آمده ایم. پس ...
قاتل قصد کشتن نداشت، اما کشت!
ضربه ای بوده که بر بدن زن وارد شده است. وقتی شوهر اقدس مورد بازجویی قرار گرفت، مدعی شد او باعث سوختگی همسرش شده اما قصدی برای کشتن او نداشته است. این مرد که مراد نام دارد، گفت: قبل از ازدواج با اقدس، با زنی دیگر ازدواج کرده بودم، اما هشت سال بعد او از من جدا شد و رفت من همسر و فرزند نداشتم. وقتی با اقدس ازدواج کردم او بیمار بود پیش پزشکان زیادی رفتیم و توانستیم بچه ...
ماجرای جالب ممیزی دیوان حافظ
منبر رفتن را از سر گرفتم. دو اقدام ساواک علیه من در سال 1357 در نیمه اول سال 1357 یعنی چند ماه قبل از پیروزی انقلاب، دو اقدام توطئه آمیز توسط ساواک علیه من صورت گرفت. مورد اول این بود که وقتی همسرم بیمار شد و پزشکان نظر دادند که جهت مداوا لازم است به خارج برود، یکی از فرزندانم که پزشک بود و تحصیلاتش را در المان انجام داده بود، قرار شد به همراه مادرش جهت مداوا به این کشور ...
می خواستم کلیه ام را برای پرداخت دیه، بفروشم
سلامت نیوز :مردی که در جریان یک نزاع و به صورت ناخواسته مرتکب قتل شده و از 23 سال قبل در زندان به سر می برد، همچنان در انتظار کمک های مردمی است تا بتواند دیه مقتول را بپردازد. به گزارش سلامت نیوز، شرق نوشت: فتح الله عبدلی پدر شعبانعلی - متهم 41ساله- نیز چشم انتظار پسرش است تا پس از آزادی عصای دستش باشد. در ادامه مصاحبه با این پدر را می خوانید. چطور مطلع شدید که پسرتان مرتکب ...
کاش این برف، سانچی و زلزله را از یادمان ببرد
.... رفتم با ماشین جلویی ام صحبت کردم و شب را توی ماشین آن ها ماندم. به هر کجا هم زنگ می زدیم و می گفتیم راه ها بسته است و چرا کسی به کمک مان نمی آید، می گفتند همه تلاش شان را می کنند ولی تا ساعت پنج صبح خبری از کمک نبود. انگار مسئولان می دانستند برف می آید و خواب مانده بودند. اگر کمی دیرتر به دادمان می رسیدند شاید کار خیلی ها به بیمارستان می کشید . برف آمد و با آمدنش لباس عزا را از تن مان درآورد. برف همه ناخوشی های پلاسکو، سانچی و زلزله کرمانشاه را با سپیدی زیبایش پوشاند تا دیگر کسی غمزده نباشد. خیلی وقت بود که انتظارش را می کشیدیم. مطالب مرتبط وبگردی ...
ما بدون بلیط شهید شدیم
داشتند اما چیزی به ما نمی گفتند. خداحافظی مادر با پیکر فرزند داخل قبر مادر در توصیف آخرین وداعش با پسر تصریح کرد: پیکر بهمن را بوسیدم و بغلش کردم، اول خودم به قبر رفتم و خوابیدم بعد در گوشش گفتم خوش به حالت به هدفت رسیدی، گفتم این رسمش نبود ولی خودت خواستی انشالله خیر باشد. بارها با پدرش بحث می کرد و وقتی پدرش می گفت آخر با دست خالی چه کار می توانید بکنید می گفت اگر شما سال ...
شکنجش کردم چون بهش شک داشتم
اما از چندی پیش دچار اختلاف شدیم و شراکتمان به هم خورد. اختلاف و درگیری مان ادامه داشت تا این که روز حادثه غافل از این که او چه نقشه ای در سر دارد، با وی تماس گرفتم و خواستم هر طور شده به این اختلاف و مشکلات مالی پایان دهیم. با گرفتن نشانی خانه اش به یکی از محله های تهران رفتم. با حضورم در آنجا شریک سابقم در خانه نبود. با تعارف همسرش وارد خانه شان شدم. منتظر ماندم تا دقایقی بعد شوهر او آمد و زن ...
بچه پولدار های بالا شهری که نصف کاری میکنند که ...
به قتل Murder برسانیم و جسد هایتان را داخل گونی کنیم. با دیدن این صحنه، داد و بیداد کردم که آنها با چاقو به من حمله ورشده و زخمی ام کردند. بعد هم مرا به صندلی بستند و خواستند کلید گاو صندوق را به آنها بدهم که بشدت مقاومت کردم. در نهایت آنها به من گفتند اگر یک میلیارد تومانی را که قرار است به خاطر این کار به دست بیاورند به آنها بدهم دیگر ما را نمی کشند. ولی به آنها گفتم اینقدر پول ندارم ...
من و همسر دوستم در خانه تنها بودیم که شوهرش آمد و
داریم و قرار بود با هم حرف بزنیم. چند ساعت قبل کریم با من تماس گرفت و مرا به خانه اش دعوت کرد تا درباره کار و اختلاف حسابمان با هم صحبت کنیم . وقتی به خانه اش رفتم همسرش در را باز کرد و مرا به خانه شان دعوت کرد. او گفت که شوهرش گفته من در خانه منتظر او باشم. همسرش با چایی از من پذیرایی کرد تا اینکه دقایقی بعد کریم به خانه آمد . وقتی دوستم وارد خانه اش شد به همسرش گفت از خانه بیرون برود و ...
با قمه بچه محل را زد، خود، پشت فرمان در خیابان جان داد
بزرگ -دراین باره گفت: با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده از محل درگیری منجر به جنایت و نیز اعتراف صریح متهم به درگیری، قرار بازداشت موقت او از سوی بازپرس پرونده صادر شد تا پس از پایان مراحل درمانی، برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گیرد.
قتل پایان درگیری دو رفیق در غرب تهران
و همچنین اعتراف صریح متهم به درگیری منجر به جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر شد تا متهم پس از پایان مراحل درمانی، جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پیلس آگاهی تهران بزرگ قرار گیرد".
دستبرد به خانه 2 برادر با لباس پاکبان شهرداری
به گزارش جام جم، چند روز پیش دو برادر با حضور در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از دو سارق نقابدار شکایت کردندو یکی از آنها به بازپرس رسولی گفت: ساعت 4 صبح 21 دی امسال ما در اتاق هایمان خوابیده بودیم که با شنیدن صدایی از خواب بیدار شدیم. دو مرد نقابدار را دیدیم که لباس کارگران شهرداری به تن داشتند. آنها با قمه و کاتر برادرم را زخمی کرده و دست و پایش را به تخت بستند. بعد سراغ من آمدند و ...
برشی از خاطرات سید ابوفاضل رضوی اردکانی
من بیایند، بگویید از او خبر نداریم. با کارتن به خانه ی یکی از رفقا رفتم و یکی دو روز خودم را نیمه مخفی نگه داشتم و به یاری خدا این خطر رفع شد. در این جریان علمای ثلاث بهبهان (آیت الله مجتهدی، موسوی و دعاوی) زندانی شدند و چند ماه بعد از آزادی زندانیان سیاسی آزاد شدند. دیدار با روحانیان تبعیدی (بهار 1357) در اردیبهشت یا خردادماه 1357 با جمعی از علمای طراز اول بهبهان از جمله ...