سایر منابع:
سایر خبرها
به محمدحسین گفتم به خیابان پاسداران نرو/ فکر نمی کردم پسرم اینطور بی رحمانه شهید شود
.... می گفتم مادر! همه اینها را خودت می خواستی، مگر نمی گفتی ارباب ما سر از بدن جدا داشت، مگر نمی خواستی با روی خونین به شهادت برسی؟ همین گونه شد. به لطف اهل بیت(ع) به این مقام رسید. *اطاعت از رهبرش او را به این مقام رساند من حرف زیادی برای گفتن ندارم، جز اینکه محمدحسین اگر نصف این مقام را به دست آورد، فکر می کنم به خاطر اخلاص و شعور خودش بود، به خاطر درک خودش بود و ...
تجربیات تبلیغی همسر یک طلبه (بخش نخست)
اولیه به ما بدهید که ما بتوانیم در مدرسه زندگی کنیم. ما به همان جا راضی هستیم و این گونه شد که آن ها هم خوشحال از این که ما نمی رویم به سرعت یک سری امکانات را برای ما فراهم کردند و ما دوباره به همان مدرسه برگشتیم و من خدا را شکر کردم که دعایم مستجاب شد و در ماه رمضان آه و ناله ی کسی پشت سر ما نبود. * رسیدن مهمانی جدید همسرم مقداری خوابید ولی من ترجیح دادم تا از سکوت شب و در ...
اسفند، ماهی که شهدا آسمانی شدند
خاصی برخورد دار بوده و رعایت ادب، داشتن لبخند ،حفظ حرمت دوستان ،گفتن یا زهرا و یا علی در ابتدا و انتهای مکالمات تلفنی اش بجای سلام وخداحافظی ، نماز اول وقت ، علاقه به حضرت زهرا و اهل بیت و... زبان زد همه دوستان وی بوده است. شهید حجت دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد باغملک بوده و در سال 1390 به عنوان مسئول بسیج دانشجوئی دانشگاه آزاد اسلامی باغملک منصوب گردید. وی درطول مدت زندگی از همان ...
خون در خشاب
... دردولتی که در آن تدبیروحکمتی نیست باغیرت بسیجی پا در رکاب کردی درویش دم زد از دین، طبلش ولی تهی بود اما تو جان، نثار اسلام ناب کردی ذهن تو در همان حال، یاد مدافعان بود پروانه وار رفتی ، خود را عتاب کردی باران نمیزد عمری،با پرکشیدن خود چشمان آسمان را غرق سحاب کردی تنها سلاحت آن شب جان تو بود جانا ...
حماسه سرخ در 20 سالگی + عکس
چطور یک پسر 20 ساله که همه جور امکانات مادی و رفاهی در خانه برایش مهیا بود، چطور توانست از آنها بگذرد و این طور شجاعانه به جنگ برود. لحظه ای که می رفت، حتی یک درصد از اضطراب و دلهره هم در وجودش ندیدم، خیلی آرام رفت. ما گریه می کردیم، در همان لحظه برگشت گفت آرام باشید اتفاقی نمی افتد، من ان شاءالله سالم برمی گردم. خیلی سخت بود. یک برادر، آن هم برادری که در عمق وجود ما ریشه داشت، به سفری ...
عادت های نوشتن اسدالله شعبانی/ وقتی بهار پنجره ام را گشود
بی وزن و قافیه می گوید شعرهایی که من با آن ها مخالف بودم. یک نوجوان که با مولوی و حافظ و سعدی پیوند خورده باشد بسیار سخت است که با شعر سپید و موج نو ارتباط برقرار کند. در همان زمان این کتابدار مرا به دفتر دکتر قدمعلی سرامی در کانون برد. دکتر سرامی خیلی از من استقبال کرد و کارهایم را دید؛ دفتر شعری پر از قصیده های طولانی. بسیار تعجب کرد و پرسید چگونه تو در این سن چنین قصیده هایی می گویی؟ بعد گفتم ...
برای هنرمندی مانند من چه کرده اید؟!
. آیت الله خامنه ای چقدر تشویق کردند و چقدر تحویل گرفتند و گفتند که "شما نیاکان ما را زنده کردید" ولی الان چی؟! ایشان همان جا در حضور تمام مسئولان گفتند که این 30 نفر را به مکه ببرید، اما همین مسئولان ما را به مشهد بردند! آن وقت ورزشکاران که البته ما همه جوره مدیون آنها هستیم وقتی در مسابقه ای پیروز می شوند ماشین و خانه جزو هدایای بدیهی است که دریافت می کنند، اما برای هنرمندانی مانند من که به قول ...
باید به مردم بگویم بچه هایشان چطور شهید شدند؟
هاشون رو بیاریم، تنها کاری که از دستمون برمیاد، فقط همینه. اوایل شهید شدنش، خیلی گریه می کردم. یک شب به خوابم آمد و گفت: چی شده عزیزدلم؟ چرا این قدر بی تابی می کنی؟ گفتم: می خوام بدونم چطور شهید شدی؟ گفت: تو هم به چه چیزهایی فکر می کنی. گفتم: فقط می خوام بدونم. به پیشانی اش اشاره کرد و گفت: یک ترکش فسقلی آمد و خودر این جا و شهیدم کرد، همان لحظه! (همسر شهید) سال های بعد از جنگ ...
متاگپ | وحید شمسایی: قبلا فوتسالِ دنیا دیکتاتوری بود، الان دموکراسی/ هنوز از فوتسال و تیم ملی خداحافظی ...
10 ساله اقامت می داد و به من گفتن بیا اونجا ما کل فوتسال خودمون رو دست تو می دیم، اما من دوست نداشتم و نمی تونستم من ذاتا برای بیرون از کشور ساخته نشدم. نماینده ای از اسپارتاک مسکو هم اومد ولی من باز قبول نکردم. چون من تو ایران هم پول خوب گرفتم، هم پیش مردم عزت و احترام داشتم که این را با هیچی عوض نمی کنم. تو این باشگاه هایی که پول خوب گرفتی، دست و دلباز هم بودی؟ آره, من آدم ...
سرنوشت فرمان امام خمینی برای بسیج نیروهای چریکی، پارتیزانی و مقاومت مردمی قبل از جنگ چه شد؟ / مانور ...
فرودگاه مهرآباد رفت مشهد؛ و در آنجا مدتی گم شد. نمی دانم چطور شد که بعدش هم فکر کنم کسی از ایشان سراغی نگرفت. بالاخره بنده بی اطلاعم. هیچ وقت بعداز این شما خبری از ایشان نشنیدید؟ یادم هست یک بار آیت الله طبسی که برای دیدار با حضرت امام با جمعی آمده بودند؛ دفتر امام شب شام آمدند منزل آقای امام جمارانی و یا منزل حاج احمدآقا که هر دو در یک جا سکونت داشتند. و گفتند من به ایشان یعنی ...
چطور بر ترس از پرواز غلبه کنیم؟
آرامش دارد. او با اطلاع از اینکه بیرون از هواپیما چه خبر است و چه اتفاقی در حال رخ دادن است، بیشترین آرامش را به دست می آورد. این در حالی است که ممکن است شما جزو افرادی باشید که در راهرو بیشترین احساس آرامش را داشته باشید. برخی افراد تنها می خواهند که بدن شان را کش دهند و جوری برخورد کنند که در هواپیما نیستند. مگر در حالتی که در وضعیت مناسبی باشید و بخواهید هزینه بیشتری برای خرید بلیط ...
مضرات اینترنت برای کودکان، مراقب باشید
کودکان بزرگتر که پیرامون بدن انسان و رشد جنسی آموزش دیده اند آسان تر است. فارغ از موضوغ سن و بلوغ، مهم است که به کودکان چیزهایی از این دست بیاموزیم که تو همیشه برای نه گفتن به دیگران در اینترنت حق داری و همیشه به چیزهایی که برخلاف میلت درحال اتفاق افتادن هستند، بگو نه! یک راه دیگر برای محافظت از کودکان در سنین مدرسه این است که به آنها بیاموزیم وقتی در سایت های گفت وگو هستند یا در یک شبکه ...
آقای احمدی نژاد مچکریم/هدف از گفتن دیگر برای اصلاح راهی نیست چیست؟ /احمدی نژاد رجل سیاسی نبود! /نوآوری ...
. خوشبختانه شخصیت او به ترتیبی است که برای یادآوری آن دوران کذایی به جامعه، نیازی به صحبت کردن نیز ندارد. ایشان حکم همان ریسمان سیاه و سپیدی را دارد که آینه عبرت مارگزیده هاست. او مسبب جنسی از یادآوری است که با اطلاع یافتن متفاوت است بلکه از نوع چشیدن است. مثل دردی که ظاهرا خوب شده، اما گاه گاهی محل درد ناگهان تیری می کشد و در کسری از ثانیه همه سختی ها و مصائب آن بیماری را تداعی می کند و باعث می ...
ماجرای غوطه شرقی دمشق چیست؟/ راهکار مفسدان برای توجیه عملکردشان
از خدماتی بود که داشتی و الا اگر قرار بود در همه نظرات و تا هر روز و در هر جا، همراهی ات کنیم و در قعر هر منیتی که می لرزی، ما هم با تو بلرزیم، پس چه بود فرق ما با دوم خردادی های رادیکال که مع الاسف رأی و وجدان را با هم دادند؟! نه! ما تکرار نمی کنیم هر چه تو گفتی را! و هر چه تو نوشتی را! بگذریم که مثل چی پشیمان هستند تقلیدکنندگان تَکرار ! ما از نسل همان پدرانیم که شاید در مدح بازرگان و منتظری و ...
کریستوفر نولان از کارنامه فیلمسازیش می گوید
انگلیسی در دانشگاه یو سی ال لندن. اما آن جا یک انجمن فیلم بود و من به همراه همسرم که بعد تهیه کننده ام نیز شد درگیر انجمن فیلم دانشگاه شدیم و دو سال اداره ا ش کردیم. این که همسرت در خیلی از کارهایت تهیه کننده ات بوده آیا رابطه تان را تحت تأثیر قرار نداده؟ همسرم همه کاری در کنار من کرده. باید بگویم که توضیح دادن کار تهیه کننده سخت است و فیلم به فیلم هم با هم فرق می کند اما در مورد ...
خاطرات تلخ و شیرین از کربلای 5
...، آقا سید نگاه معنی داری به من کرد و گفت: تو با این قد و قامت بیرون سنگر مجروح نمی شی و ترکش نمی خوری اما پوتین من ترکش می خوره؟! بهش گفتم خودت میدونی از ما گفتن بود و خواهش کردن از سنگر آنها عبور کردم و به سرکشی ها دامه دادم. سنگرها شامل سنگر های نگهبانان، سنگر کمین، سنگرهای روی کانال برای دیده بان ها، سنگر استراحت نیروها و سنگرهایی که به عنوان زاغه مهمات بود و در آنجا هم به تفکیک ...
قسمت بیست و چهارم؛ پنجِ خاطره ساز ... سلام هوادار!
اعتماد ساخته شد! دقایق اول بود که با وجود غیبت علی محمدی و کریمی دو هافبک موثر سپاهان، دهقانی کم نگذاشت و همان دو دقیقه اول پاسخ اعتماد منصور را داد تا بتواند تا آخرین لحظه با قلبی آرام این بارِ سنگین را به دوش بکشد و این خستگی و فشار را در میان دروازه حریف خالی کند.... اما دهقانی که گویا تنها منتظر یک اعتمادِ خشک و خالی بود در دقیقه 75 هم زهرش را ریخت تا روزگارِ مشکی پوشان، سیاه شود ...
درخواست رهبر انقلاب از ننه علی چه بود؟
عجله داشت به اتاقی که ننه در آن کز کرده بود رفت و دستان او را بوسید و گفت: ننه منو ببخش. باید برم. کار مهمی واسم پیش آمده. ننه با آنکه هنوز از دست پسرش دلخور بود ولی طاقت نیاورد و دستی به سرش کشید و گفت: برو اما خیلی زود بیا. تو خودت می دونی که من بدون تو نمی تونم زنده بمونم. تو رو به خدا قسم می دم مواظب خودت باش و زود بیا. شهادت قربانعلی به خاطر حمل اعلامیه های امام خمینی(ره ...
فعلا فقط چشم آبی ها را دنبال می کنیم! / نگاهی به میزگرد فین تک با حضور چهار تن از فعالان این حوزه
چیست؟ جهاندار : در حوزه کاری ما، اعتماد کاربران اهمیت ویژه ای دارد. ما در حوزه تجربه کاربری حرف برای گفتن داریم. سعی کردیم کار کنیم و روی استانداردهای جهانی پیش برویم. همیشه بحث پولی و مالی نگرانی برای مردم به وجود می آورد. سختی کار این است که در ایران هر چیزی یک مجوز می خواهد، هر جا می روی به شما می گویند مجوزت کجاست؟ چه کسی شما را تایید کرده است؟ مثلا وقتی می گویید نماد اعتماد ندارم ...
شناخت از راه عرفان - آموزش مواضع حزب جمهوری اسلامی (جلسه پنجم)
پیشرفته از اینجا ریشه می گیرد. در این رابطه هر چه انسان بهره مندتر و غنی تر باشد خطر نفوذ احساس پوچی و هیچی بیشتر است زیرا کسانی که هنوز به خیلی چیزها نرسیده اند ذهنیتشان بر همان به دست نیامده ها متمرکز است، لذا فرصت این محاسبات اساسی تر را پیدا نمی کنند. شما اگر با آدم های همه فن حریف پنجاه یا شصت ساله جوامع مترقی یا قشرهای مرفه که از نظر رفاه اشباع شده اند برخوردی داشته باشید خواهید دید که در اکثر ...
شش اشتباه بزرگ زنان در رابطه با مردان (1)
می باشد و یا این که مردها نیازی به تغییر ندارند. آن چه در این جا سعی در بیان آن دارم، این است که نحوه ی رفتار ما زن ها با مردها پنجاه درصد از مشکل را تشکیل می دهد. بسیاری از رفتارهایی که به ما آموزش داده اند تا زنان مهربان و آکنده از عشق و محبتی باشیم، دقیقاً همان رفتارهایی هستند که برای روابط ما با مردها مضر و مخرب می باشند. البته چنین نیست که ما این اشتباه ها را عمدا مرتکب ...
قرائتی، شفیع و ازدواج
گفتن این جمله مثل همیشه لبخند زده است. کاری که به صورت معمول انجام می دهد، حتی وقت ها نقدها به برنامه اش گزنده و گاهی غیر منصفانه می شود. این برنامه را قدیمی ترین برنامه تولیدی سازمان صدا و سیما و از معدود برنامه های هفتگی و قدیمی جهان عنوان می کنند که از سال 58 به طور مرتب پخش می شود. دقیقاً هم سن و سال من! تنها رقیب برنامه ورزش و مردم از لحاظ قدمت درس هایی از قرآن با اجرای حجت السلام ...
افتتاح معبر آسمانی 11 شهید گمنام در سالروز شهادت مادر سادات
جبهه رفتند و حماسه های بزرگ آفریدند،گویی خاک جبهه دامن گیر بود. شهدا ستارگانی شدند تا مسیرمان را گم نکنیم. آنها نمردند که به تاریخ بپیوندند، آنها رفتند تا قله افتخار را برای یک ملت فتح کنند و امروز وقتی آدرس منزلمان را می دهیم، بدانیم که با از خودگذشتگی کدام شهید، با آرامش به منزل رسیدیم. سخن گفتن و توصیف از خودگذشتگی شهدا سخت است، قلم در وصف بزرگیشان قاصر است و هر کس به ...