سایر منابع:
سایر خبرها
مورخ باید به روند توسعه و آینده نگری جامعه کمک کند
کرده بودم. بعد از همکاری با جهاد دانشگاهی تهران، تصمیم گرفتم به برازجان برگردم. از محیط شلوغ تهران خیلی خوشم نمی آمد. اتحادجنوب: چه سالی به برازجان برگشتید؟ وقتی به برازجان برگشتید چه کاری کردید؟ در سال 1361 به برازجان برگشتم و دختر خاله ام را نامزد کردم. تربیت معلم شیراز خبردار شده بودند. مرا دعوت به کار در مرکز تربیت معلم شیراز نمودند. گفتم شما از کجا می دانید؟ گفتند ما کتاب تو را درس ...
بازیگر مشهوری که بعد از 34 سال برادرش را پیدا کرد!
دنیا آورد و زمانی که بچه را به خانه آورد، انگار که یک جنس جعلی را تحویل داده بود! یک پسربچه سیه چرده که اصلا شباهتی به بقیه خانواده نداشت! 34 سال از این موضوع گذشت. برادرم مجید خمسه که یکی از عکاسان سینماست، در هنگام کار در یک پروژه با یکی از بچه های پشت صحنه برخورد کرده بود و آن شخص گفته بود که برادری دارد کاملا شبیه مجید ماست و مجید هم به او گفته بود که اتفاقا ما هم برادری داریم که کاملا شبیه ...
مهاجری: استقلال و پرسپولیس برایم فرقی ندارند
تر باشند. جای چه کسی پای سفره هفت سین برای رضا مهاجری خالیست؟ قطعا پدرم. پدر من کانون خانواده ما بود و هر ساله به اتفاق دو برادرم برای عید به شاهرود می رفتیم تا کنار پدرم باشیم، اما امسال دیگر خبری از او نیست. هنوز هم عیدی های لای قرآنش را به یاد دارم. اسکناس های تانخورده اش جلوی چشمانم هستند. دعای شما برای سال 97؟ ان شا ءالله سال جدید سال صلح و صفا و ...
آرایشگاه در آن روزها
آن روز ها نهایت آرایش وبزک دختران مجرد در آراستن موها خلاصه می شد ودست بردن در چهره گناهی نابخشودنی بود. پایگاه خبری گُلوَنی ، جمیله مزدستان : عروسی دایی ام بود و مادرم به همراه خواهر بزرگم می خواستند راهی آرایشگاه شوند تا خودشان را برای مراسم آماده کنند، آن سال ها مثل حالا نبود که خانم ها برای گرفتن ناخن و ترمیم جوش های صورت شان هم به آرایشگاه بروند، وقتی مادرم در منزل اعلام می کرد می ...
طنز؛ گونه شناسی مهمان ها
... اونها حتی حق اینکه کی اول گوشی بذاره رو ازتون می گیرن. بعد همین ها تو روز اول عید همه سوال های فلسفی بشری که دو میلیون ساله بشر درگیرشه رو از آدم میپرسن. از درسِت کی تموم می شه و چرا ازدواج نمی کنی. یکی هم نیست بهشون بگه بابا تو دو هفته عین داور سوم کشتی همه تحرکات ما رو زیر نظر داشتی، عین ناظر فیفا حواست به همه آداب میزبانی بود، حالا انتظار داری ازدواج هم بکنیم؟ این دسته از خیمه ...
مهدی پور: نه اصفهان نصف جهان است نه تبریز کل جهان/ شخصیت و دانش ساغلام فراتر از انتظارم بود/ هواداران حق ...
که گفتم پدرم فوتبالیست بوده و شرایط خوبی داشتیم. آناج: در ابتدای حضور شما در تراکتورسازی، کادر فنی این تیم تغییر کرد. آیا این موضوع برای شما مشکل ساز شد؟ نه، اتفاق خاصی برای ما رخ نداد. ما 3 بازیکنی که از ذوب آهن آمدیم به هر حال 4، 5 سال در لیگ برتر فوتبال بازی کرده بودیم و مطمئناً پیش بینی این قضایا را هم کرده بودیم که احتمال دارد چنین اتفاقاتی رخ دهد. ولی آنقدر به خودمان اطمینان ...
عموی شیرین او را وادار به کار کثیفی کرد
صنعتی را تامین کنم. دیروز هنگامی که از کنار چادر مسافرتی خالی از سکنه عبور می کردم ناگهان وسوسه شدم پول های نقد آن ها را سرقت کنم و با چاقو گوشه چادر را پاره کردم که توسط ماموران دستگیر شدم حالا هم می خواهم دوباره به بهزیستی بروم شاید این بار مسیر زندگی ام تغییر کند، اما دیگر به دنبال پدر و مادرم نخواهم رفت چرا که ... منبع :رکنا به کانال ایران شفقنا بپیوندید @iranshafaqna ...
از تجربه مرگ تا قهرمانی در ورزش
اضافه کرد: پدرم اجازه نداده بود مادرم، تا یک سال و نیم بعد از اتفاقاتی که برایم افتاد من را ببیند اما وقتی بعد از آن مدت به دیدارم آمد، در حالی که همه گریان و بهت زده بودند، ایشان تنها کسی بود که چهره اش را خندان می دیدم. وی در همین مورد با اشاره به صبر و تحمل مادران شهدا، ابراز کرد: مادران شهدا، هراندازه هم که حس مادری به فرزندشان داشته باشند، نیرویی دیگر، سختی ها را برایشان قابل تحمل می کند ...
وقتیکه شهربازی اشک ما را در آورد
و با از دست دادن خصایل انسانی مبدل به یک عدد کنه شدم و افتادم به جان مادرم که خیلی اورژانسی بنده را به شهربازی برساند. مادر که کلا کمترین ارتباط روحی با اینگونه اماکن برقرار نمی کرد همین طور من را فر می داد. البته بنده هم بیدی نبودم که به این بادها بلرزم و به سرعت دامنه کنه شدنم را به پدر و برادر و خواهری که آن زمان برای خودش یک زن کامل بود با همسر و متعلقات، گسترش دادم. آن زمان شهربازی ...
تقویم حقوقی و قضایی سال 96
برادرم از آمریکا با من تماس گرفته و گفته که ناپدری ام مادرم را مورد آزار و اذیت قرار داده و من که از درگیری او با مادرم خشمگین شده بودم، به سرعت خودم را به خانه اش در محدوده خیابان شیخ بهایی رساندم و به این اقدام ناپدری ام اعتراض کردم و با ناپدری ام درگیر شدم و او را مورد ضرب و شتم قرار دادم . به گزارش ایسنا، این متهم همچنان در زندان بسر می برد و پرونده نیز در مرحله تحقیقات است . ...
آزادی مردی که قرار بود اشتباهی اعدام شود
یک کشور دیگه باشد؟ بعد از اینکه شوهرم را گرفتند، خانه مان را در روستا رها کردم و اومدم پیش پدر و مادرم توی شهر. چند ماه این در اون در زدم اما نتونستم کاری برای شوهرم انجام بدم. بعدش هم افسردگی گرفتم. الان نزدیک سه، چهار سال است که داروی اعصاب مصرف می کنم. چه سختی هایی که نکشیدم، چه چیز هایی که ندیدم. تازه یک سال می شد که با علی ازدواج کرده بودم و پسرمان هفت ماه داشت. شیر نداشتم بدم پسرم بخوره، برای ...
دوسش دارم از بین این همه مرد، فقط اون
...... مگه آدم چند بار می تونه دلشو هدیه بده؟ من هیچوقت روم نشده از خدا چیزی بخوام. اما این بار می خوام! عمر در برابر عمر! از من نگیرش خدا! چیزی ندارم بت بدم، جز عشقی که خودت تو قلبم گذاشتی... پیرزن بخش زنانه گفت: تو اتاقشه. اما گفته کسی رو نمی بینه! گفتم :بگو دخترت اومده! پشت در اتاقش بودم. از اتاقهای کوچک اجاره ای آنجا. در زدم. سکوت! گفتم: سلام مادر. دخترتم. گفت ...
اهداء تمام بدن برای زندگی!
علی محمد غیبی - من پدری دارم داوطلب اولین لبیک امام(ره) رو لبیک گفته و حتی دوتا دایی شهیدم. اینکه میگم دوتا دایی شهیدم ، هرکس عقیده خودشو داره. میخوان بگن ریا کار بگن ولی به نظرم ریاکار اول از همه ریا میکنه نه تو این سال و موقع! من فقط افتخار دایی هام، پدرم و مادرم رو میکنم، همین! وگرنه از دایی ها به من چیزی نمیدن! پدر منم مثل خیلی از جانبازهایی که صدمه دیدن ولی چون نخاع قطع دیدن، شرمنده شدن برای ...
سید محمدحسن خامنه ای؛ روایت برادر از برادر (2)
ایشان گفتم آن روزی که ناهار بودیم، گفتم شما یک مطلبی را فلان گفتید، بنز را گذاشتیم ما کنار، پاجیرو سوار می شویم. پاجیرو کمتر از بنز است، اما شیک تر از بنز است، ماشین ها عوض شده است، آقا گفتند من می دانستم، اینها کنار نمین گذارند. خواستم قبح قضیه را بفهمم. بنز سوار شدن برای مسئول قباحت دارد، قبیح است، زشت است، این یکی. بعد هم گفتند من هشت سال روی یک موکت رئیس جمهور بودم، نگذشت؟ گفتم چرا. رئیس جمهور ...
دکتر سلطانی فر: از مادرم عیدی متبرک به قرآن کریم می گرفتم / همه بسیج شده ایم تا حضوری آبرومند در جام ...
و توانستیم در رده سوم این مسابقات قرار بگیریم. وی همچنین به نتایج خوب کاراته، مدال سنگ نوردی علیپور، مدال برنز دختر 16 ساله ایلامی در رشته تیراندازی اشاره کرد و اظهار داشت: در دیگر رشته ها هم وقتی مقایسه ای صورت می گیرد می بینیم که سال 96 عملکرد بهتری نسبت به سال های قبل داشتیم. دکتر سلطانی فر ادامه داد: بارها گفته ام که کارنامه ورزش جمهوری اسلامی کاملا روشن و قابل دفاع است ...
از دریافت بهترین عیدی از پدر تا ضرب المثلی تُرکی برای گذران زندگی
که یکی دیگر هم در راه است. امسال مسافرت هم می روید؟ نه؛ مادرم کمی کسالت دارد و می خواهم ایام عید را کنار ایشان سپری کنم. *بهترین عیدی کتابی بود که پدرم به من داد/ شیرین ترین خاطره سال 96 بنده، حضور در راهپیمایی 22 بهمن بود نظرتان درباره عیدی دادن و عیدی گرفتن چیست؟ سنت بسیار نیکویی است. من به همسرم، دامادها و فرزندان و نوه ها عیدی می دهم. ...
پهلوان: پایان سال برای تراکتورسازی بهترین اتفاق بود/ همسرم می گوید هر بازی باید 10 بار به محوطه جریمه ...
.... سال بعد تراکتورسازی جزو برترین تیم های ایران خواهد بود و به جایگاه اصلی خودش بازگشته و به امید خدا به قهرمانی لیگ دست پیدا می کند. آناج: معمولاً از چه کسانی عیدی می گیرید؟ معمولاً از پدر و مادرم و پدر و مادر همسرم عیدی می گیرم اما همسرم از من عیدی می گیرد {با خنده}. آناج: بیشتر اهل کتاب و مطالعه هستید یا تلویزیون و سینما؟ بیشتر به سینما و تلویزیون ...
آنچه مهران غفوریان با بغض و قسم خطاب به مردم گفت
از شادی باشد. الهی قربان همه تان که سر پل ذهاب و کرمانشاه هستید بروم. این بازیگر در بخش دیگری از حرف هایش درباره رضا صادقی نیز اظهار کرد: رضا صادقی یک دختر دارد که الهی قربانش بروم. من آن پشت استودیو دیدم که وقتی پدرش می خواند، او هم با پدر می خواند. من همه آهنگ های رضا صادقی را دوست دارم؛ از جمله وایسا دنیا، من می خوام پیاده بشم، حرف دل خیلی ها بود. غفوریان در ...