یکشنبه ۰۶ خردادساعت ۲۳:۱۲May 2024 26
جستجوی پیشرفته
ایران آنلاین ۱۳۹۷/۰۶/۱۲ - ۰۰:۲۹

آرزوهای بر باد رفته

قسمت بیست و دوم/ پسرک جواب داد: من بغل همان طلافروشی تو دکان عطاری شاگرد مغازه شدم. یادتان که هست به من و بچه ها نصیحت کردی که دنبال دزدی و جیب بری نباشیم، شرافتمندانه زندگی کنیم. من و بچه ها هم از خونه اون پیرمرد شیره ای فرار کردیم. ... ادامه خبر

برچسب‌ها

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)