سایر خبرها
پایم حریف خار مغیلان نمی شود...
او را بسیار دوست می داشت، و آن دخترک بعد از شهادت پدر شب و روز گریه می کرد، که از گریه ی او دل اهل بیت مجروح می شد و دائماً از اهل بیت سؤال می کرد که پدر من کجا رفت؟ و چرا از من دوری نمود؟...(1) یکی از مصیبت هایی که در شام برای اهل بیت علیهم السلام رخ داد، شهادت طفل عزیز، حضرت رقیّه خاتون علیها السلام بود.(2) عماد الدین طبری از کتاب الحاویه نقل کرده که زنان خاندان نبوّت شهادت ...
جشن ازدواجی که هرگز برگزار نشد
خلاصه شده بود؛ شهادت سعادت است و جوان به این مرتبه برسد عجب حالی دارد. بعد از شهادت او در حادثه پلاسکو مرتب یاد حرف های رضا می افتم و می گویم از کجا می دانستی؟ رضا خدا تو را دوست داشت که زود رفتی. رضا فرزندی با محبت و مهربان بود که خیلی خاص رفتار می کرد، هنوز باورش برایم سخت است، با این که پیکر او را دیده ام باورم نمی شد که دیگر به خانه نمی آید. رضا در خواب دیدم یک ...
فرار از پنجره دژبانی برای شرکت در هیئت
عروسی حرف میزند بگوید پسرم بچه مسلمونه. شب عروسیش رو انداخته شب تولد امام اما نشده بود. تا به خانه برسم کلی به جان خدا غرغر کردم تو که خوبی، تو که کارای عروسی رو ردیف کردی، تو که خوندم رو جور کردی، تو که مشکلا رو یکی یکی حل کردی، تو که خدایی، چرا فکر این جاش رو نکردی؟ رابطهی من و خدا همین طوری است. همیشه همینطور باهاش حرف میزنم و کارهایم را ردیف می کند. خانه که رسیدم با خودآزاری رفتم سراغ ...
مصائب دین داری؛ چرا و چگونه/ جایگاه عمل کجای دین است/ آیا دین در زندگی ما جاری است؟
، از عزیزان و نزدیکانِ ما بودند که در این یکی دو ماه اخیر خیلی دوست داشتند به کربلا و عاشورا برسند، خیلی دوست داشتند به زیارت اربعین برسند، اما فرصتِ آن ها در این دنیا تمام شد. حسین جان! چطور از تو تشکر کنیم؟ که با بی لیاقتی به ما اجازه دادید که لباس عزای تو را بر تن کنیم... الحمدلله رب العالمین، الحمدلله علی الولایه. اللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلی ...
نهضت امام حسین را اشک نگه داشته است/ انقلاب ما با عاشورا پیروز شد
مسئله را چگونه می توان تحلیل کرد؟ پیامبر فرمود خداوند حرارتی از حسین در دلها قرار داده که این حرات هرگز خاموش نمی شود و بلکه این حرارت روز به روز بیشتر می شود. این حرارت غیر از محرم هم در دل مردم شعله می کشد ولی تقریبا از بعد عید غدیر مردم برای عزاداری آماده می شوند و این آتش هر لحظه تا روز عاشورا در دل مردم برافروخته تر می وشد. من در یک شهری بودم که دو جوان برای پرچم زدن در ...
چگونه عاشورا در رویدادهای سیاسی-فرهنگی قرن نخست هجری تأثیر گذاشت؟
وجهی به مردم برساند و پس از شهادت وی، کاروان اسیران، حضرت علی بن الحسین (ع) و حضرت زینب (س) بهترین مبلغ پیام او شدند که در آگاهی بخشی جامعه آن روز بسیار مؤثر بود. (1) شیخ علائلی با ذکر عظمت های امام حسین (ع) که در کربلا به خوبی به نمایش گذاشته شد مانند: عظمت پایبندی به اصول (بعد اعتقادی)، عظمت صراحت در گفتار (بعد عملی)، عظمت قاطعیت در عمل، عظمت زیربار ظلم نرفتن، عظمت قهرمانی و عظمت کوچک ...
بعد از شهادت، همسر و فرزندانش به زیارت حضرت زینب (س) مشرف می شوند. شبی بعد از این سفر، همسرش در خواب ...
حریم حرم: شهید مجاهد لشکر فاطمیون محمد علی خادمی ، در یکم مرداد سال 1360 در خانواده ای آرام، مومن ومتدین، چشم به جهان گشود. در 19 سالگی با دختر یکی از اقوام عقد کرد و بعد از هشت ماه جشن ازدواج خود را برگزار کردند. خیلی زود بچه دار شدند و خداوند به آنها دختری عطا کرد. محمد خیلی دوست داشت نام او را زینب بگذارد ولی به اصرار همسر او را نگار نامیدند. تا مقطع ابتدایی بیشتر درس ...
داستانی درباره رباب های انقلاب
از حریم حضرت زینب (سلام الله علیها) می شود؛ گریه ی ناخواسته ی این دختر، دل او را می لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می گوید که گریه ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمی لرزانَد! و آن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمی شوم، من نمی خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال 94 و 95 و مال همین ...
نفوذ خفقان سیاسی با ممنوع المنبر کردن مذهبیون
، ورود او را به شهرهای خوزستان ممنوع اعلام کرد. مبارزه آیت الله مفتح تا رمضان سال 1357، که نهضت مردم مسلمان به رهبری امام خمینی (ره) اوج گرفته بود، همچنان ادامه داشت. وی بعد از نماز عید فطر با تأکید بر رهبری بی چون و چرای امام(ره) روز پنجشنبه 16 شهریور 1357، را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان تعطیل اعلام کرد. در این روز راهپیمایی بزرگی علیه رژیم انجام گرفت که زمینه ساز راهپیمایی 17 ...
نباید بگذاریم خشتی از حرم حضرت زینب (س) کم شود
! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به حضرت زینب (س) سپردم. به سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می گفت: مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود. زخمی جنگ مردم گاهی زخم زبان می زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز احمد پیام داد که به خانه می آید. سریع رفتم خانه مان ...
رفاقت 3 رزمنده مدافع حرم از زمین تا آسمان
های پایش را کشیده بود. رو به مادرش گفت: مادر می خواهم بروم. سه بار این جمله را تکرار کرد و گفت: خواب حضرت زینب (س) را دیده ام. بار آخر که محمد زخمی شد و برگشت، به مادرش گفته بود لیاقت شهادت نداشتم، چون تو از ته قلبت راضی به رفتن من نیستی! دلت را با خدا صاف کن تا خدا مرا ببرد؛ و مادر هم خواسته محمد را اجابت کرده بود. شهید حسن غفاری نیز به همسرش گفته بود دوست دارم با زبان روزه و تشنه لب ...