سایر منابع:
سایر خبرها
اجاره خانه های بی اتاق تهران چند؟ +جدول
اطلاع میرساند هنوز هم فروشندگان با قیمتهای فوق روز قادر به فروش نیستند وبدلیل نقدینگی کم خریداران مصرف کننده انتظار کاهش باز هم وجود دارد ///وسلام احسنت عزیز مطلبت جالب و به حق بود . من خودم یه آلونک زیر این آسمون آبی دارم ولی چند باری که این کامنت ها رو زیر خبرها خوندم و توهینهای این دلالها به مردم شریف و زحمتکش رو دیدم شروع کردم به جواب این انگلها رو دادن . خواهشن برید ببینید از سال 92 ...
فرهنگ در ایران، بچّۀ ته تغاری ناخواسته است
گیر نیاورم و دو هزار تومان به پارکبان بدهم، بچّه ام را بیاورم گرسنه باشد بخواهد غذا بخورد، داخل سالن سینما که غذا آن قدری تعریف ندارد، باید بیایم بیرون سینما در ساده ترین شکل باید یک ساندویچ به اعضای خانواده بدهم، هفتادهزار تومان هم پول ساندویچ و پفک و نوشابه و فلان، پول رفت و برگشتم هم می شود ده هزار تومان، من باید صد و پنجاه هزار تومان خرج کنیم بیایم برای پنجاه هزار تومان بلیط تو؟ این ...
خاطرات گلشائیان از قراردادی که بدون اطلاع احمدشاه بسته شد
و 40 متمم قانون اساسی نموده بود. علیهذا لازم بود مجلس موسسان هر چه زود تر تشکیل شود. مجلس شورا در تاریخ 17 آبان ماه 1304 مبلغ 50 هزار تومان برای مخارج تشکیل مجلس موسسان و در 24 آبان ماه مبلغ 50 هزار تومان دیگر برای مخارج انتخابات مجلس موسسات تصویب کرد. و در 21 بهمن 1304 روز ختم مجلس دوره پنجم مبلغ یکصد هزار تومان برای مخارج جشن جلوس و تاجگذاری رضاشاه تصویب کرد. انتخابات شروع ...
بازیگر معروف سینما:آمریکا جهنمی بیش نیست
اجاره خانه ام هست و خرج زندگی را باید از راه بازیگری در بیاورم. مجبورم خیلی از پیشنهادها را قبول کنم. یک اتفاق جالب چند روز پیش برایم افتاد.برای بستن قرارداد به یک دفتر سینمایی رفتم. به من گفتند یک سکانس بازی کن تا ببینم. کارگردان جوانی بود که می گفت باید اول تست دهی تا بعد قرارداد ببندیم! تارا هم گفت شما اول یک دکوپاژ بچین تا بفهمیم که کارگردانی، بعد از بازیگران تست بگیر! *چه شد که با ...
ماجرای بی قراری استاد قرائتی روی صندلی اتوبوس!
اسکناس آبی رنگی را لوله کرده بود و به من می داد دوباره گفت: تو بده. آخر عصبانی شدم و گفتم: آقاجان! ولم کن. بیست تومن به دست گرفتی و مزاحم شدی. گفت: حاج آقا! هزار تومانی است، دلم می خواهد شما به فقیری بدهی. وقتی گفت: هزار تومانی است، شل شدم و گفتم: خوب، اینجا مؤسسه خیریه ای هست، ممکن است به او بدهم. گفت: اختیار با شما. وقتی پول را داد و رفت، من فکر کردم و به خودم گفتم: اگر برای خدا کار ...
اسمش عشق نیست
اتفاق خاص پزشکی - که برای خیلی از مردم دنیا می افتد - برایش رخ داد و شرایط او را ویژه و متمایز کرد تا جایی که یک ترانه خاص او اکنون زنگ موبایل بسیاری از کسانی است که شاید پیش از این صدایش را خیلی هم دوست نداشتند. خلاصه آن که چند موضوع دست به دست هم می دهد و این جوان جایگاه ویژه ای پیدا می کند. حتما خدا نظر خاصی به او داشته که ناگهان چنین جایگاهی پیدا کرده و تشییع جنازه باشکوهی برایش برگزار می شود و ...
با اینستاگرام میلیونر شوید
این راه به فروش می رساند. او در مورد نحوه کار خود می گوید: من چند سالی بود در پاساژ میلاد نور بوتیک داشتم اما نتوانستم از پس اجاره های سنگین بربیایم و مجبور شدم مغازه خود را پس دهم. پس از آن بود که به استفاده از اینستاگرام روی آوردم و شکر خدا راضی هستم. اگر در این کار پشتکار داشته باشید می توانید به درآمدهای بسیار خوبی دست پیدا کنید و همه چیز به حوصله شما بازمی گردد. در مغازه ها قیمت ها حداقل ...
بهزاد فراهانی و گل و قداره اش
فرهنگ کار کردید؟ بله کار کردیم اما آقایی به نام ... بود که پول بچه ها را خورد. این هم لطف مدیریت تئاتری ما. خود تئاتر راجع به تئاتر بود که عنوان کارگری داشت؟ برای نخستین بار بود که ما نقبی به درون کارگران معدن زدیم. من مدت ها در معادن مختلف زغال سنگ کار می کردم و الان تحقیقاتش را هم دارم. خودم کار یدی می کردم. زمانی هم که توانستم مثل یک معدنکار ذغال دربیاورم بعد ...
رضا رویگری: پدرم می خواست روحانی شوم
...> بیشتر نقش های الکی پیشنهاد می شود و به اجبار قبول می کنم. ماهی سه میلیون تومان اجاره خانه ام هست و خرج زندگی را باید از راه بازیگری در بیاورم. مجبورم خیلی از پیشنهادها را قبول کنم. یک اتفاق جالب چند روز پیش برایم افتاد.برای بستن قرارداد به یک دفتر سینمایی رفتم. به من گفتند یک سکانس بازی کن تا ببینم. کارگردان جوانی بود که می گفت باید اول تست دهی تا بعد قرارداد ببندیم! تارا هم گفت شما اول یک دکوپاژ ...
3 سال ترشی می فروختم/آمریکا فقط از بیرون نمای خوبی دارد و گرنه جهنمی بیش نیست
اجبار قبول می کنم. ماهی سه میلیون تومان اجاره خانه ام هست و خرج زندگی را باید از راه بازیگری در بیاورم. مجبورم خیلی از پیشنهادها را قبول کنم. یک اتفاق جالب چند روز پیش برایم افتاد.برای بستن قرارداد به یک دفتر سینمایی رفتم. به من گفتند یک سکانس بازی کن تا ببینم. کارگردان جوانی بود که می گفت باید اول تست دهی تا بعد قرارداد ببندیم! تارا هم گفت شما اول یک دکوپاژ بچین تا بفهمیم که کارگردانی، بعد از ...
با همسرم در کاروان زیارتی مسجد جمکران در شهر قم آشنا شدم
توانند بالا بیایند. هاجرادامه می دهد : خدا می داند شایدآن شب به ذهن آن پزشک و مسئولان رسیده باشد که کاش برای رفت و آمد معلولان وسالمندان کاری کنند ! حالا مریم 15 ساله دختر یک خانواده موفق است پدر و مادری که با وجود معلولیت ثابت کرده اند. می شود، بر توانایی های خود متکی بود و دست نیاز به طرف کسی دراز نکرد. بچه آرامی نبودم مرتضی عزیزی در مورد دوران کودکی اش می گوید : بچه آرامی ...
مهدی پاکدل؛ بازیگر، کارگردان و خواننده!
های جدید و برنامه هایش برای ادامه مسیر در عالم سینما گپ و گفت مفصلی داشتیم. چطور شد به فکر ساختن فیلم و کارگردانی افتادید؟ از دوران نوجوانی به فیلم بینی حرفه ای تبدیل شدم و مرتب به سینما می رفتم. عاشقانه سینما را دوست داشتم و خدا را شکر هنوز هم این حس را دارم. از پانزده سال پیش که برای ادامه تحصیل به تهران آمدم، برای گذران زندگی کار تدوین انجام می دادم و از همان زمان بود که دغدغه ساخت ...
مصاحبه وایبری با مهناز افشار بعد از زایمان
......به نظرم دوباره متولد شدم من: یعنی درد واسه سلبریتی ها کمتر نیست؟ مهناز: شایعه است به خدا... بیشتر هم شد من: الان بعد سی و هشت سال مادر بودن رو تجربه میکنی، یک سال هم هست که ازدواج کردی. اگه برگردی دو سال قبل راحت تر نبودی؟ مهناز: اگر برگردم... راستش نه! آخه بچه دوست دارم چه کار کنم من: درگیرت نمیکنه کلی؟ مهناز: چرا. الانم کرده. اما شیرینه . همش فکر می ...
کارنامه رسمی رفتار تقاضای مسکن +جدول
سال 91 پولشان در بانک ها خوابیده است و حداقل ارزش سرمایه اشان در این مدت بیش از 70 در صد افزوده شده است و از طرفی قیمت های مسکن در این مدت کاهشی هم بوده است و همچنین در دو سال اخیر 360 هزار میلیارد تومان هم به نقدینگی افزوده شده همه ی این موارد نشان از یک تورم منقبض شده دارد که راه حل خروج از رکود کاهش نرخ سود بانکی است که اگر این کار اتفاق بیافتد سرمایه هایی که بدون هیچ تولیدی در مملکت زیاد شده ...
خانه به دوشان مسافرکش
...، 1500 تومان است، شب ها هم اکثرا همین جا می مانند، حالا اشکالی ندارد کار می کنند، به هرحال لرستان بیکاری اش زیاد است، اما لازم است حد و حدودشان را رعایت کنند. اینها را هم اضافه می کند. اشاره اش به درگیری است که همین چند روز پیش سر مسافر، بین شان شکل گرفته بود و زد و خوردی که ختم به خیر نشده بود: من که خطی ایستگاه هستم، دارم مالیات می دهم، اینها نباید بیایند آن جا مسافر ما را ببرند ...
"احد عظیم زاده" مولتی میلیاردر ایرانی از زندگی اش می گوید
ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ . شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور می کنید یا نه؟ در اولین معامله 6.5 میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه 100 هزار تومانی من که 80 هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجاره ای اینچنین سودی نصیب من ...
همیشه با غسل شهادت در نماز جمعه آبادان شرکت می کردیم
...، پنجاه تومان پول و یک پرس ناهار بدهد، بخشدار هم گفته بود همه را از نمین ببرند بیرون. روزهای بعد هم دست از سرم برنداشتند. شب ها درِ خانه ام را به سنگ می بستند، پشت در بیلی گذاشته بودم تا اگر آمدند داخل با آن بکوبم سرشان، شبی که پر رویی شان از حد گذشت، رفتم پشت در و بیل در دست گفتم: بده ببینم آن مسلسل را الان پدرشان را درمی آورم. همان روزها شایعه شده بود امام روحانی ها را به ...
درب مغازه فروشندگان پوشاک قاچاق پلمپ می شود؟
مشتریانی خاص. کافی است یک روز سری به این مغازه ها بزنید تا حال و روزشان را به خوبی متوجه شوید. اورجینال های تقلبی که حتی خواندن قیمت هایشان ممکن است فرد را گرفتار ریال و تومان کند؛ اول فکر کند که قیمت به ریال درج شده و با شک و تردید نسبت به ارزش آن، نسبت به خریداری اقدام کند و بعد باور نکند که قیمت به تومان بوده است و او اگر خریدار باشد، باید برای یک کفش ساده به جای 150 هزار تومانی که ...
فرهاد تجویدی: وسواس بیماری دارم!/ خندوانه در کاهش دردهای مردم موثر بوده/ با عمل زیبایی، نمی توان بازیگر ...
...، احمد محمد اسماعیلی: *آیا میانه خوبی با دکتر رفتن دارید؟ من بیماری خاصی به نام وسواس بیماری دارم. تا به من می گویند فلان مریضی آمده و دوست و آشنایی مبتلا شده این نگرانی و استرس در من به وجود می آید که من هم به آن مبتلا شوم. یا به تعبیری بیماری روحی و روانی وجود دارد که در آن احساس بیماری دیده می شود. اما به محض اینکه شخص به مطب دکتر می رود و روپوش سفید را می بیند سالم می شود. من درگذشته مدام به هر بهانه ای پیش دکتر می رفتم. آلان شرایط برعکس شده و از دکتر رفتن طفره می روم. روزی نزد دکتر محلوجیان متخصص پوست رفتم که رئیس بخش پوست بیمارستان رازی بود. البته ایشان چند سالی است که فوت کرده اند. دکتر محلوجیان با استدلالش من را قانع کرد که نباید افراط و تفریط داشته باشم و باید وقت مناسب بروم دکتر. *آخرین بار چه موقعی به دکتر مراجعه کردید؟ دستم درد شدیدی داشت و هر کسی نسخه ای می پیچید و یکی می گفت مربوط به قلبت است و دیگر می گ ...
چندواحد خانه خالی در تهران داریم؟
زیرساختهابهرنتدبشوتد بازار بیچاره خراب بود خرابتر شد دیگه بعید میدونم به این زودیها درست بشه منکه هر قیمتی شده تو تا 45متری رودست مونده خودم را پیش خرید کردم الان قیمت پیش خرید دوسال پیش هم پول نمیدند بد جوری راستش بهم ریختم هر جوری میخوام با خریدار کنار بیام خریداری نیست واین بیشتر رواعصابمه .چندر غاز داشتیم اونهم از دستمون رفت. لعنت به اون کسی که ماها که تازه تو این کار افتاده بودیم گول ...
شهدا چگونه ازدواج می کردند؟
که در دوران دفاع مقدس با الگوگیری از این بزرگواران به سعادت زندگانی رسیده اند، متوجه خواهیم شد که تجمل گرایی و ثروت خوشبختی و سعادت نخواهد آورد. رزمندگان دفاع مقدس پس از گذشت کمتر از یک ماه از زندگی مشترکشان همسر خود رابه خدا سپرده و راهی جبهه می شدند. در ادامه به زندگی برخی از زندگی مشترک رزمندگان که تنها چند روز یا چند ماه به طول انجامید را می خوانید. شهید حسین ...
شیرِ شتر چقدر خاصیت دارد؟
...: دوغ شتر خودم که نیست، اما بهداشتیه. بردار ببین. آرم وزارت بهداشت داره. یکی از بطری های یک و نیم لیتری را از روی زمین، جایی که نشان داده برمی دارم. دوغ شتر فلان. تصویر شتری هم رویش دیده می شود که یک جور خاصی سرش را بالا گرفته و انگار به افقی دوردست خیره شده است. یک پروانه ساخت هم پشتش حک شده. ظاهراً که همه چیز درست است. می پرسم: جز اینایی که بیرون روی کاغذ نوشتین، دیگه برای چی ...
از دوغ شتر تا روغن کوسه در بقالی ها
...! می گوید: دوغ شتر خودم که نیست، اما بهداشتیه. بردار ببین. آرم وزارت بهداشت داره. یکی از بطری های یک و نیم لیتری را از روی زمین، جایی که نشان داده برمی دارم. دوغ شتر فلان. تصویر شتری هم رویش دیده می شود که یک جور خاصی سرش را بالا گرفته و انگار به افقی دوردست خیره شده است. یک پروانه ساخت هم پشتش حک شده. ظاهراً که همه چیز درست است. می پرسم: جز اینایی که بیرون روی کاغذ نوشتین، دیگه برای چی خوبه ...
حواشی ممنوع الخروجی بانوی فوتبالیست
دوباره به ورزش حرفه ای برگردم. خانواده ها نیز خیلی من را تشویق کردند که دوباره ورزش را از سر بگیرم. همه دست به دست هم دادند و من را حمایت کردند؛ مخصوصا همسرم که باعث شد دوباره به فکر بازگشتن بیفتم چون خودم دیگر فکر برگشتن نداشتم. ناشکر نیستم. وقتی باردار شدم گفتم خدا خواسته و به خاطر فرزندم ورزش را کنار می گذارم که همسرم کمکم کرد برگردم. همین دلایل کافی بود تا من تمرین هایم را از سر بگیرم. ...
آیت الله خزعلی دار فانی را وداع گفت + زندگینامه و فیلم
را به عنوان خداحافظی بوسیدم، ولی ارتباط قطع نشد و معمولاً شبها با مهربانی به خوابم می آمد. حتی دو شب با فاصله در خواب به من فرمود: بیا کربلا! گفتم: کربلا!؟ چون قبلاً کربلا رفته بودم؛ امّا این دفعه که چهار سال پیش رفتم چیز دیگری بود. همه عمرم یک طرف و این کربلایی که ایشان دعوت کرد یک طرف. وقتی که نهضت شروع شد و امام(ره) را تبعید کردند و بعد از نه ماه و چند روز بازگشتند. دوستان گفتند ...
پیش بینی جدید ستاریان از آینده مسکن
به بازار مسکن وارد می کند، در حالی که دولت میلیاردها تومان به پیمانکاران بدهکار است . دوستان! در شرایط افت ساخت و ساز، شهرداری تهران در سال 93 برای حدود 85 هزار واحد پروانه صادر نموده و از طرفی هم تعداد معاملات در 170 روز ابتدایی حدود 50 هزار بوده است. حال با لحاظ نمودن تعداد واحدهای خالی (بقولی 300هزار و به روایتی 1 میلیون) کاهش بیشتر قیمت مسکن همچنان وجود دارد. بهر روی اگر پیشتر ...
اگر نامزدتان عاشق پول است ،بخوانید
...> وقتی به خانه برمی گردید، هم خسته و کوفته اید، هم گرسنه وعصبانی. همان روز است که درکمال تعجب می فهمید دست نامزدتان، سخت به جیبش می رود. تاکسی نمی گیرد. می گوید: پیاده برویم هوا بخوریم. آخر شب هم درحالی که هردوگرسنه اید می گوید: می ریم خونه یه چیزی می خوریم. آن اوایل دل تان نمی آید بگویید خسیس است اما تکرار رفتارهای عجیبش کلافه تان می کند. ازدواج با آدم خسیس یعنی سوءتغذیه، گرفتاری در کشمکش مداوم به ...
این بازیکن گریه می کرد که فقط از استقلال برود!
امیدهای استقلال بازی می کردند چند تای آنها در کرج زندگی می کردند و چون پول نداشتند که تا تهران بیایند من خودم با ماشین می رفتم جلوی در خانه های شان و سوارشان می کردم و تا تهران می آوردم عصر هم همان ها با من تا کرج برمی گشتند.روز های بازی خودمان برای تیم ناهار می گرفتیم که گرسنه نباشند. چون برخی از آنها از خانواده های خیلی ضعیف جامعه بودند و می ترسیدیم که الکی بگویند ناهار خورده اند. از ...
هدف اول ما سرمایه گذاری در بافق است
اعضاء قائل شدیم. هتل به ازای هر شب 599 هزار تومان اجاره می گیرد. تعاونی مسکن از اعضائی که سهامدار نیستند و بافقی هستند 400 هزار تومان می گیرد و برای اعضای تعاونی مسکن شبی 250 هزارتومان و برای افرادی که سهام هتل را خریداری کردند به ازای هر سهمی ده هزار تومان از این مبلغ کسر می شود. توصیه می کنم با توجه به مساعدتی که مدیریت شرکت کرده و از حالت نقدی به صورت اقساط شش ماهه و کسر از حقوق برای تمام ...
تلخ و شیرین زندگی پشت لبخند خانم منشی
، اما به قول خودش کار کجا بود؟! همین را هم به زور گیر آورده. 600 هزار تومان حقوق می گیرد. کم است اما از هیچی بهتر. اولش برایم زیاد راحت نبود که بیایم و منشی مطب شوم. نه اینکه کار بدی باشد، اما فکر می کردم بتوانم کاری مرتبط با رشته تحصیلی ام پیدا کنم. الان همه جا منشی لیسانس آشنا به زبان انگلیسی و بازرگانی نیاز دارند و البته با سابقه کار. کسانی مثل من که سابقه کار ندارند، به سختی می توانند کار مناسب و ...