سایر منابع:
سایر خبرها
امیدوارم کفر و نفاق در جهان ریشه کن شود
شهید همدانی همچنین درباره مقام مادر نیز تصریح کرد: مادرم در تمام دوران هایی که پدر در جبهه های نبرد حق علیه باطل مبارزه می کرد، برای ما هم پدر بود و هم مادر. وی ادامه داد: او همانند یک کوه ایستاد، تا در این چند روز غم فراق پدر ما را آزرده خاطر نکند. وی با بیان خاطراتی کوتاه از روزهای وداع با پدر افزود: مادرم در زمان خداحافظی خواسته ای داشت و آن هم 'شفاعت بعد از شهادت بود ...
جهان آرا و هفت شهر عشق در مقاومت خرمشهر
برای معشوق می خواهد. عاشق فدایی است و برای جاودانه کردن معشوق دل خود را شهید می کند، آنکه شهادت و انتحار دل را بداند ، می داند که جان دادن بازی کودکانه ای بیش نیست. قدرت رحیمی زیر آتش سنگین تانک عراقی، کوکتل مولوتف به دست به سمت تانک می رود، درب تانک را باز می کند و کوکتل مولوتف را درون آن می اندازد. سربازان یا افسران عراقی درون تانک در حالیکه در آتش می سوزند از تانک بیرون می آیند. رضا ...
دومین شب از شب های شعر آئینی" بر آستان اشک" برگزار شد + متن اشعار و گزارش تصویری
یک عمر پشت ذوالفقار مرتضی خم بود *** از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟ یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟ بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟ اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید محشر الله الله است می دانی چرا؟ یک بغل باران الله الصمد آورده ام نوبهار قل ...
قتل پدر با بیل بخاطر اعتیاد و آزار و اذیت/ قاتل از مادر و خواهرش رضایت گرفت
...> با اعترافات این پسر پرونده وی پس از بازسازی صحنه جنایت، به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این پسر صبح دیروز در جلسه محاکمه اش توانست از مجازات قصاص رهایی یابد. در این جلسه مادر و خواهر متهم به قضات گفتند: امیر نان آور خانه ما بود و همیشه از ما حمایت می کرد. او تنها مرد زندگی ما است و ما را از دست کتک ها و شکنجه های این مرد نجات داد. برای همین تصمیم گرفتیم رضایت بدهیم. در ادامه متهم نیز از خود دفاع کرد و اظهارات قبلی خود را تکرار کرد. در پایان نیز هیات قضایی وارد شور شدند تا رای نهایی در خصوص این پرونده را صادر کنند. انتهای پیام/ ...
ازدواج ما الهی و عاشقانه بود
منزل را ندارم! تمام راه ها بسته شده بودند و اتوبوسی نبود. قیامتی بر پا شده بود. من شاهد عینی ماجرا بوده ام. امامزاده یحیی که محل زندگی پدری ام بود، پل ارتباطی بین چهارراه سیروس و خیابان ری بود. دیدم هیچ راهی نمانده است و نمی توانم جایی بروم و نهایتاً به خانه پدری رفتم. می خواستم ببینم چه به سر حاج آقا و همین طور پدر خودم آمده است، چون آن روزها منزل آیت الله بهبهانی روضه بود و پدرم به آنجا می رفتند ...
غرب واقعی مسئله جهان ما
تنها می گذارد. این ترک ناگهانی خانه تنها ساعاتی پس از ورود به خانه از یک مادر دور از انتظار است، به ویژه اینکه او می بیند آستین به قصد کشت پارچه ای را دور گردن لی انداخته است! این تصویر و نقش مادر با تصویر و نقشی که از زن - مادر در سینمای شما سراغ داریم متفاوت است. در آثار سینمایی شما چون بانو ، سارا ، لیلا ، پری و حتی میهمان مامان زن - مادر در نبود، غیاب یا کم رنگ بودن مرد خانه، نقشی حمایت کننده ...
موجی که شهادت قاریان قرآن آفرید
چشمان حضرت می بارید و تمام زنان حرم نیز با گریه امام حسین(ع) و دختر مسلم گریستند. عرض بنده اینست که عزیزان داغدیده، شما اگر پدری را از دست دادید، هم اکنون نیز حضرت صاحب الامر(عج) پدر واقعی شماست و مقام معظم رهبری نیز همانند یک پدر دوست داشتنی شما را تحت حمایت و پوشش خود خواهد داشت، همان رهبری که وقتی تصاویر قاریان قرآن جانباخته منا را به ایشان نشان دادند، بسیار متاثر شدند و گریستند و مسلما ...
سردار همدانی 40 سال مبارزه و مجاهدت کرد
.... از شهید شهبازی یاد گرفته بود. وهب همدانی در ادامه گفت: پدرم یکشنبه گذشته همه ما را جمع کرد و توصیه هایی کردند و به مادرم گفتند اگر من شهید شدم مرا ببرید همدان پیش رفقایم دفن کنید. پدر همیشه در خطرات پیشقدم بود. خودش را شاگرد دفاع مقدس می دانست و در سال های آخر عمر تنفس در فضا برایش سخت شده بود و مرتب از رفقایش می گفت و از دوری آنها گله می کرد و می گفت: پیر شدیم و از رفقا جا ماندیم؛ زیرا که شهادت آرزویش بود؛ همانگونه که در قرآن آمده عند ربهم یرزقون اند. ...
داستان موسی و هارون در قرآن
! من به هر خیری که به سویم بفرستی سخت نیازمندم. پس یکی از آن دو زن –در حالی که به آزرم، گام برمی داشت- نزد وی آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما، مزد دهد و چون [موسی] نزد او آمد و سرگذشت [خود] را برای او حکایت کرد، [وی] گفت: مترس که از گروه ستمگران نجات یافتی. یکی از دو آن [دختر] گفت: ای پدر! او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام می ...
رفتار و گفتار شهید سرلشگر همدانی در ماه های پایانی تغییر کرده بود
از سخنان پدر گریه می کردند اما مادرم از فرصت استفاده کرد و از پدر خواست تا اگر شهید شد ما را هم شفاعت کند. فرزند شهید سرلشگر همدانی با بیان اینکه در طول این سال ها مادرم برای ما هم پدر و هم مادر بود، بیان کرد: پدرم همواره از مادرم قدردانی می کرد و در روزهای پس از شهادت پدر، مادر نیز همچون کوهی استوار پشت فرزندان خود ایستاده است. وهب همدانی با بیان اینکه پدرم به آرزویش رسید ...
وداع پدر فلسطینی با کودک شهیدش+تصاویر
دیدن این صحنه غمبار خون شد. این دختر بی گناه و بی دفاع فلسطینی در جریان حمله توپخانه ای ارتش رژیم صهیونیستی به اطراف منزلشان در جنوب شهر غزه به شهادت رسید. در جریان این تجاوز مادر باردارش نیز به مقام عظمای شهادت نائل گشت. داغ این پدر وقتی جانکاه شد که دخترش را صدا می زد و به او می گفت: بابا جان بیدار شو، بیدار شو بی آنکه جوابی بشنود. فیلم و تصاویر وداع غمبار این پدر با دختر و ...
متن کامل سخنرانی جنجالی روح الله حسینیان درباره قتل های زنجیره ای
زمان شروع به کار کرد. بلافاصله بعدش قتل های دیگری هم به وقوع پیوست که از همان اول این ماجرا را مشکوک می کرد که چرا واقعا چنین اتفاقاتی دارد پشت سر هم به وجود می آید. بعد از این که ماجرای قتل ها به اوج خود رسید، خود آقای موسوی رفت به دفتر رئیس جمهور و گفت که این قتل ها توسط من انجام شده و کشفی هم اصلاً در کار نبود. خود ایشان رفتند گفتند. حتی دو سه روز ایشان را تحویل نمی گرفتند و می گفتند دروغ است ...
علی مشهدی از زندگی عجیب و غریبش می گوید (1)
اصلا دردش را فراموش کرد و من به اوگفتم دراز بکش تو الان داغی نمی دونی چه اتفاقی افتاده و اون لحظه واقعا حس خوبی داشتم. زندگی ات در این چند وقت تغییر خاصی کرده است؟ نه؛ واقعا زندگی من هیچ تغییری نکرده است. سال هاست با تمام بازیگران و سوپر استار های ایران رفاقت کرده و هیچ وقت از این فضا دور نبوده ام. مدت هاست بچه های سینما به خانه من می آیند و دورهمی هایی داریم که خیلی ها در آن ...
مراسم وداع با سردارهمدانی در حسینیه ثارالله همدان برگزار شد
آن وهب همدانی؛ به ایراد سخن در مورد پدرش پرداخت. وی از عشق سردارهمدانی به جهاد در راه خدا سخن راند و افزود: قبل از آخرین مأموریت پدرم در سوریه، مادرم از ایشان قول گرفت که اگر شهید شد شفاعتش کند. فرزند سردار همدانی با بیان اینکه پدرم همواره در جبهه های حق علیه باطل حضور داشت، گفت: به همین دلیل مادرم از ابتدای جنگ برای ما هم پدر بود هم مادر! مراسم وداع با سردار در ...
همسر مرحوم جمشیدنژاد: شوهرم می گفت کفنم را آماده کنید/ تنها پسر خانواده: پدرم مثل اربابمان امام حسین(ع) ...
اظهار داشت: فاجعه غم انگیز و دردناک در سرزمین منا نشانه بی عرضگی آل سعود است . در ادامه گفتگو مهدی تنها پسر مرحوم جمشیدی نژاد با بغضی خاص حرفهای ناتمام مادر را ادامه می دهد: یک ماه چشم انتظار بودم که پدر و مادرم از سفر برگردند و برایشان ولیمه بدهم چون این سفارش پدرم بود که گفته بود با سنگ تمام بگذارم اما تمام شادی هایمان را به عزا تبدیل کردند. از همان لحظه شنیدن و دیدن خبر مدام شماره ...
ماجرای مرگ فجیع 16 سرباز در لوئیزیانا!(پاورقی)
...> روحیه گروگان ها در مدت چند ماهی که در سفارتخانه اسیر ایرانی ها شده بودند، به طرز محسوسی تضعیف شده بود و بدتر از همه این که اسارت طولانی مدت آنها می توانست برای انتخاباتی که او در پیش رو داشت بسیار مهلک باشد. باور کردنی نبود، با وجود نفوذ نیروهای سیا در ایران و جریان سازی هایی که او همیشه به موفقیتشان اطمینان داشت، در مدت یک سال اوضاع ایران تا این حد فرق کند. همه چیز از رسیدن به امنیت و ثبات ...
روشنفکرزدگی آفت فرهنگ ما شده است
آرش فهیم مزار شریف یکی از فیلم های سربلند اما سر به زیر سینمای ماست. فیلمی که به بازگویی بخشی از تاریخ کمتر گفته شده ما می پردازد. روز 17 مرداد سال 1377 شاخه ای از گروه طالبان به کنسولگری ایران در افغانستان حمله کردند و همه افرادی که در آنجا بودند را به شهادت رساندند به جز یک نفر که از معرکه جان سالم به در برد و فیلم مزار شریف هم از نگاه این شخصیت روایت می شود. واقعه مزار شریف، هم نمادی از ...
قتل خواهر و خواهرزاده به دستور شیطان!
اخبار معاصر: یک مرد ایرانی - هندی که خواهر و خواهرزاده اش را به قتل رسانده بود، به دلیل جنون از مجازات نجات پیدا کرد اما به دستور دادگاه باید تا زمان تشخیص پزشک در مرکز نگهداری از بیماران روانی بستری شود . این مرد 40 ساله، دوسال قبل، بعد از اینکه وارد خانه خواهرش شد او و پسر چهارساله اش را به قتل رساند . مادر زن جوان بعد از ورود به خانه، جسد دختر و نوه اش را پیدا و مأموران ...
مدادم را تا به یک سانتی نمی رسید دور نمی انداختم
زندگی کرده اند مثل پدربزرگ، مادربزرگ، عمو، عمه، خاله، دایی، پدر، مادر و حتی خود ما با اینکه آن زمان کم سن و سال بودیم، آن را لمس کرده اند. چه زمان پخش سریال چه بعد از آن تمام کسانی که پای سریال نشسته بودند، متفق القول از حس نوستالژیک و خاطره بودن این سریال حرف می زدند و هر کسی خودش و خاطراتش را در سکانس به سکانس سریال می دید. مثلا خیلی ها به من اشاره می کردند که ما با ورق زدن آلبوممان ...
کالین فرث مغروره، ولی...
دنیا التماس می کند که نخوانم. چند وقت پیش در جشن تولد همسرم آواز خواندم، همه اشک می ریختند که توروخدا بسه، اما خودم خیلی دوست داشتم. سخت نبود پدر و مادر همسر ایتالیایی ات را قانع کنی که برای او شوهر خوبی خواهی شد؟ او داشت یک مرد انگلیسی را به عنوان همسر آینده اش معرفی می کرد. این اولین مشکل بود. آن هم ده سال بزرگ تر از خودش. آن هم بازیگر. آدم بیشتر از این چی لازم دارد که علیهش ...
نسخه معاون احمدی نژاد برای ظریف - نظر هاشمی درباره جنگ با عربستان - حمله بی سابقه عضو جبهه پایداری
اطرافیانش هم می گفت که حواسشان باشد... البته حرف آقای طریف را قبول دارم که این دیدار تصادفی اتفاق افتاده است اما باید برنامه ریزی می کرد که تصادفی هم اینطور نمی شد... وقتی هم اتفاقی روبرو شدند، می توانست از دور اشاره کند و رد شود. میرتاج الدینی که چند سال قبل در لحظه مصافحه احمدی نژاد و مادر هوگو چاوز شاهد ماجرا بوده، در پاسخ به این پرسش که "اگر شما به عنوان یک مقام دولتی در آنجا حضور داشتید به ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (166)
غفوریان رقابت بین خودشان را بیخیال شده اند و هنوز به فینال نرسیده، دارند روی امیر مهدی ژوله کار می کنند تا چیز جدیدی از جیبش بیرون نیاورد و بگذارد بدون دردسر قهرمان شوند. عکس مثلاً هنری محمدرضا گلزار. آفرین به رضا که همیشه واقعیت ها را درک کرده است! پدر و مادر نادر سلیمانی تا سال های سال خیلی دوست داشتند که نادر، دختر از آب در می آمد ولی متاسفانه از سال سوم راهنمایی به بعد ...
بازیگر مشهور و رفاقت با فروغ و سهراب!
تئاتر شهر ساخته شود. یعنی شما باعث شدید تا تئاتر شهر تاسیس شود؟ - البته در ابتدا قرار نبود این سالن فقط برای تئاتر ساخته شود اما این اتفاق افتاد. به خاطر همین اتفاقات بود که هیچ وقت از رد کردن بسیاری از پیشنهادها پشیمان نشدم. سال 47 تا 50 با بچه های کارگاه نمایش بودم و سپس به اصفهان رفتم و در آنجا به تنهایی مرکز فرهنگی درست کردم. آنقدر در اصفهان از لحاظ بودجه مشکل داشتیم که لوازم خانه ام را از تهران به آنجا آوردم تا کارگاه مان را تجهیز کنیم. از آن زمان تا همین امروز تئاتر مظلوم بود و از لحاظ مالی بچه ها مشکل داشتند. ...
مصاحبه ای با بانوان راگبی باز ایران
...> وقتی سراغ این رشته رفتی، خانواده مخالفت نکردند؟ - نه. پدر و مادرم کنارم هستند. همیشه می گویند ادامه بده حتما موفق می شوی. مادرم در راگبی خیلی کمکم کرد و همه جا با من می آمد چون پدرم ورزشی بود، او هم مخالفتی نکرد. پدرم در تیم فوتبال استقلال بازی می کرد. زمان خاصی برای تمرین دارید؟ - چون من دوتا رشته تکواندو و بسکتبال هم کار می کنم، برای راگبی خیلی تایم تمرین نداریم ...
حضرت عیسی علیه السلام
مردم تصمیم گرفت تا از بیت المقدس به زادگاه خود در ناصره برود و بچه را در آنجا به دنیا آورد. مریم از مردم زادگاه خود هم کناره گیری کرد و با کسی رفت و آمد نداشت تا سرزنش کسی را درباره ی خود نشنود. او امید داشت که خداوند دعا و عبادتهای او را قبول کند و کسی هم به او سوءِ ظن نبرد. مریم در برابر قدرت خواست خداوند کاری نمی توانست انجام دهد و باید تسلیم اراده ی خداوند می شد. لحظه ی زایمان فرا رسید و ...
اشعار و سبک های محرم الحرام 1437 +اجرای صوتی
...> ************************* حضرت رقیه سلام الله علیها شده نیلی ز سیلی ماه روی دختر تو ببین بابا خمیده قامتم چون مادر تو خروشم حیدری شد رخم نیلوفری شد عزایم مادری شد حسین جانم حسین جان ز جان شعر بلا را خواندم و دیگر بماند شبی از قافله جاماندم و دیگر بماند شب و شوق جدایی من و درد جدایی وَ دست بی حیایی حسین ...
شهید گرائیلی: ای مردم از گرانفروشی و کم کاری بپرهیزید
عنوان سپاهی دانش در روستای باغشور تپه از روستاهای علی آباد گرگان به تدریس پرداخت. وی در دوران دفاع مقدس به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در سال 1360 دو بار به جبهه اعزام شد و پس از بازگشت از جبهه به عنوان معلم پرورشی در دبستان آیت الله طالقانی روستای هاشم آباد گرگان مشغول به کار شد. شهید گرائیلی در مدرسه الگوی اخلاق بود و با بچه ها با عطوفت و مهربانی رفتار می کرد و در دل دانش ...
صیاد حیله گر
در یه خانواده سنتی چشم به دنیا گشوده بودم و از زندگیم راضی راضی بودم. درس و مدرسه برای من مانند آب برای گل و گیاه بود و... پدر و مادرم وقتی می دیدند من عاشق درس خواندن هستم حیفشون می اومد وقتم را حتی با کارهای جزیی بگیرند، همه چیز را آماده می کردند تا من هیچ احساس کمبودی نداشته باشم. بابام یه کارگر ساده و مامانم یه کد بانوی خانه داربود. از داشتن چنین پدر و مادری احساس غرور ...
داستان شماره 59 آنچه از دریا به دریا می رود ، از همانجا کامد آنجا می رود!
آقای همسایه در مراسم بزرگداشت سالگرد مرگ مادرش می گفت: خدابیامرزد ربابه خانم ،سواد نداشت اما واقعا با درایت بود عروس هایش را دور خودش جمع می کرد . رازدار شان بودو سه عروس خانواده از مادر خودشان بیشتر دوستش داشتند. برای پسران و دخترش هم یک تکیه گاه بود و در خانه مرحوم آقا غلامحسین یک وزنه به شمار می آمد. من هر چه دارم از مادرم دارم. اعتقاد قلبی به خدا ، روحیه صبر و ...
دولت در قبال رشد کودکان مسئول است/ پیشنهاد تشکیل شورای حمایت از کودک
تبدیل به شهروند فاقد سواد رسانه ای و محیط زیستی می شوند. آن ها از کار با تکنولوژی فقط استفاده از موبایل را می آموزند و حتی در مورد مفاهیمی چون میهن هم تجارب خوبی نداریم. او افزود: بچه ناامید هم معضل دیگری است؛ اخبار اختلاف، گلایه های پدر و مادر، معلم، خانواده و مواردی این چنینی، کودک را با نق بزرگ می کند و یأس به آن ها القا می شود. از مواجهه بچه و رسانه هم کودک پورنو تقویت می شود؛ بوسه های ...