خواستگار شیطانی ام هم من و هم دخترم را می خواهد !

اعتراف عجیب زن دانشجو به دزدیدن دختر 2 ساله /همسرم عاشق راننده سرویس مدرسه شد

بگذارم اما زن خیر اصرار کرد تا دخترم را هم همراهم ببرم. برای خرید به مانتوفروشی رفته بودیم. من داخل اتاق پرو رفته بودم اما وقتی بازگشتم متوجه شدم مهناز دخترم را ربوده است. انکار آدم ربایی سپس مهناز که از زندان به دادگاه منتقل شده بود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : 20 سال با همسرم زندگی کردم و صاحب دو دختر هستم اما همسرم عاشق راننده سرویس مدرسه یکی از دخترانم شد و مرا طلاق داد و با ...

محاکمه 2 زن به اتهام ربودن باران کوچولو

سلامت نیوز : دو زن و یک مرد که سال گذشته دختر 3 ساله ای را ربوده بودند صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، روز 6 بهمن سال 97 زن جوانی که همراه دختر کوچکش باران و زنی به ظاهر نیکوکار به نام مهناز برای خرید به مغازه ای حوالی میدان خراسان تهران رفته بود ناگهان متوجه ربوده شدن دخترش شد. مادر باران در تماس با پلیس گفت ...

شوهرم مرا مجبور می کرد به دخترانی که با آنها ارتباط داشت،بگویم رابطه تان اشکالی ندارد/ بخاطر فقر یک ...

اقدام شرم آور زن شیرازی در برابر شوهر خائنش

... شوهرم توسط یکی از دوستانش با دختری تماس داشته که من متوجه شدم و تصمیم گرفتم تلافی کنم. من هم با یکی از دوستان همسرم دوست شدم. یک ماهی از ارتباطمان گذشت که همسرم متوجه شد و کار به کتک کاری و فحاشی کشید. من هم برای دفاع از خودم چاقویی به دست گرفتم و با چاقو دست شوهرم را زخمی کردم شوهرم سریعا با خانواده اش تماس گرفت و او را به بیمارستان انتقال دادند. حالا خانواده شوهرم با من کاملا دشمن شده اند ...

گفتگوی متفاوت با زن خائن کرجی + فیلم

را می شناختی؟ نه خانه خواهرم بودم که یک نفر واسطه آمد و خانواده من و شوهرم را به هم معرفی کرد و محمد به خواستگاری ام آمد و با هم ازدواج کردیم. شغل شوهرت چه بود؟ شوهرم 11 سال از من بزرگتر بود و بیکار. پس چرا ازدواج کردی؟ بچه بودم که مادرم فوت کرد و پدرم پیر بود زندگی سختی داشتیم به همین خاطر مجبور شدم ازدواج کنم. روزهای نخست زندگی تان ...

کودک دزدی به عشق داشتن دختر!

.... این شد که بعد از گرفتن باران سوار موتور رضا شدم و در میدان امام حسین باران را تحویل نگار دادم و سپس به مشهد برگشتم. نگار که با قرار وثیقه آزاد بود نیز جرمش را انکار کرد و گفت: عاشق فرزند دختر بودم. بار ها به بهزیستی رفتم، اما موفق به گرفتن فرزند دختر نشدم. به همین خاطر مبتلا به افسردگی شدم تا اینکه خواهرم پیشنهاد داد بعد از زلزله کرمانشاه و صحبت با مقامات مسئول یک فرزند دختر ...

من سرکار سرهنگم نه جناب سرهنگ/ خاطرات بامزه یک پلیس جدی!

بازرسی پلیس پیشگیری پایتخت. لیسانس علوم اجتماعی داشت که در سال 81 وارد پلیس شد. اول مددکار بود. بعد معاون اجتماعی شد و سپس افسر تحقیق . 7 سال هم معاون خدمات قضایی در کلانتری ها بود. می گویند اولین پلیس زنی است که به عنوان معاون خدمات قضایی در پلیس تهران منصوب شد. دو فرزند دارد یک دختر 20 ساله که سال دوم دانشگاه است و یک پسر 15 ساله؛ بچه هایی که به پلیس بودن مادرشان افتخار می کنند ...

دسیسه شوم وکیل قلابی برای زنی در آستانه طلاق

دختر 20 ساله: آلبوم سیاه عروسی ام را بهم زد

به گزارش جنوب نیوز به نقل از خراسان، دختر 20 ساله در حالی این جملات را بر زبان می راند که اعتقاد داشت به خاطر این رسوایی و آبروریزی دیگر هیچ گاه فرصت ازدواج نمی یابد و هر بار خواستگارانش با دیدن تصاویر زننده ای که با پسری غریبه دارد از او متنفر می شوند. این دختر دانشجو که از شدت شرم نمی توانست به چشمان پدرش نگاه کند، درباره این ماجرای تلخ به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: سال ...

حسرت بزرگ نامزد سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره نوزدهم

پیشنهاد داشتم. ولی آقای مجیدی می گفت تو نباید هر پیشنهادی را قبول کنی. بعد از باران من در فیلم پای دوستی برای شبکه دو تلویزیون بازی کردم. آنجا هم در نقش یک دختر افغانستانی ظاهر شدم. در شهر مشهد هم در یک فیلم مستند داستانی بازی کردم. نقش ندیمه بانو گوهرشاد را بازی کردم که یک بانوی افغان بود البته در چند فیلم کوتاه هم بازی کردم. در چند سال گذشته دیدم که فیلم هایی درباره افغانستان ساخته شد که ...

حضرت زهرا (س) برای من در هر لحظه از زندگی الگویی بی نظیر است

نظر می رسد وضعیت مذهبی و اجتماعی مکزیک با جایی مثل ایران تفاوت های جدی داشته باشد، این طور نیست؟ سوخی اینوخوسا کلین: بله، زمانی که با همسرم آشنا شدم در مرز آمریکا و مکزیک بودیم، من آنجا فقط یک مسلمان می شناختم که همسرم بود، البته آن زمان هنوز ازدواج نکرده بودیم؛ تعداد مسلمانان در شمال مکزیک بسیار کم بود اما الان بعد از 20 سال تعداد آن ها خیلی بیشتر شده و تا آن جایی که اطلاع دارم تعداد ...

توقف حکم قصاص قاتل عاشق پیشه یک مادر و پسر

اصلی پرونده دستگیر شد و در اعترافاتش گفت: ساکن یکی از شهرهای غربی کشور هستم و یک دختر 15 ساله و پسر 7 ساله دارم. از هفت سال قبل برای انجام کارهای خدماتی به تهران آمدم و در شرکت پسر سمیرا مشغول به کار شدم. وی افزود: چندی قبل پسر سمیرا معتاد شد و تقریبا همه کارهای شرکت را سمیرا انجام می داد. من هم در این سال ها مورد اعتماد سمیرا و خانواده اش بودم. چند روز قبل از قتل به شهرمان رفته بودم که ...

سفارش آدم ربایی

مرجان همایونی به گزارش ایران ، چندی قبل زن میانسالی به اداره آگاهی رفت و از ناپدید شدن شوهرش خبر داد. وی گفت: همسرم روز گذشته از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس می گیرم پاسخ نمی دهد. چون سن و سالی از او گذشته احتمال می دهم اتفاقی برایش رخ داده باشد. با شکایت زن میانسال به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت تحقیقات آغاز شد. مأموران در بررسی ...

دسیسه مخوف برای فرار از خانه جهنمی

متهم پرونده های آدم ربایی در تهران به زندان منتقل شد یک منبع آگاه در دادگستری تهران گفت: متهم چندین پرونده آدم ربایی به زندان منتقل شد. بیشتر بخوانید زنی به نام رخ سرکرده باند تبهکاران شطرنجی راز تبهکاری های زن جوانی که با تشکیل یک باند جعل و کلاهبرداری خانه های ویلایی خالی را می فروخت لو رفت. بیشتر بخوانید سرنوشت شوم دختر دانشجو در دام شیطانی ...

دانش آموزان روستایی زنجان خودمراقبتی در برابر درندگان را جدی بگیرند

پسربچه 1/5 ساله در روستای زواجر و اردیبهشت ماه دختر بچه 3/5 ساله ای در روستای زرند شهرستان خدابنده، مرد 35 ساله ای در روستای گیلوان شهرستان طارم، خرداد ماه هفت نفر شامل 2 زن، 2 مرد، 2 دختر هشت ساله و پسربچه ای 13 ساله در روستای رامین شهرستان زنجان و دی ماه نیز در شهر زرین آباد یک مرد 69 ساله، در روستای ینگی کند سیدلر یک زن 43 ساله و در روستای ایچ نیز یک مرد 32 ساله توسط گرگ مهاجم زخمی شدند. ...

ماجرای جنجالی طلاق مهراب قاسمخانی و شقایق دهقان/عکس

جنجال زن بابا نامیدن شقایق دهقان توسط دختر مهراب قاسمخانی زن بابایم تولدت مبارک ❤❤ عکس شقایق دهقان منتشر شده توسط نیروانا قاسم خانی این جمله با واکنش های متعددی همراه شد و نیروانا قاسم خانی مجبور به واکنش شد و نوشت: مثلا الان مادرشوهر هم حرف زشت و توهین حساب میشه؟ از کی تاحالا نسبت ها به فحش تبدیل شده و این همه ادم دلواپس از خودش بجا گذاشته؟ مامان، بابا ...

همیشه اولین نفر رای دادم

مصرف شده است. مهدی رضایی افزود: استقبال خوبی از این شعبه برای رای دادن شده است و از همه اقشار جامعه از زن و مرد، پیر و جوان برای رای دادن به این شعبه مراجعه کرده اند. وی ادامه داد: مشکل خاصی در این حوزه مشاهده نشده و انتخابات در کمال امنیت و با نظم خاصی همچنان ادامه دارد. رضایی گفت: انتخابات تا ساعت 10 شب تمدید شده است و در صورت اتمام تعرفه ها درخواست تعرفه می دهیم. براساس قانون، سن رای دهندگان 18 سال تمام باید باشد لذا متولدین دو اسفندماه 1380 و قبل از آن که حداقل 18 سال دارند می توانند در انتخابات امروز شرکت کنند. انتهای پیام ...

بدون همسر جانبازم به بهشت هم نمی روم

یکی از کمتر سختی کشیده های این مسیر هستم، هستند افرادی که بار زندگی با آزاده برایشان خیلی سخت بوده است. یکی از دوستان تعریف می کرد روزی متوجه بهم ریختگی روحی همسرم شدم، در شرایطی قرار گرفتم که متوجه شدم باز حال مناسبی ندارد و فکر می کند من بعثی هستم، زمانی متوجه شدم که با صدای ضربات مشت توی صورتم به خودم آمدم و کاری نمی توانستم بکنم، به دنبال این ضربه ها خون جاری بود و همه هال و آشپزخانه را خون ...

شهیدی که خَلقاً و خُلقاً به ابراهیم هادی شبیه بود

حمید را گرفت حالا چه کنم؟ شما خبر شهادت حمید را به مادرم بدهید. شوهر خواهرم گفته بود من نمی توانم بروم به دختر دایی ام بگویم حمید شهید شده است. خلاصه داود وقتی می بیند نمی تواند خبر شهادت را به من بدهد، فردای همان روز به جبهه برمی گردد و برای دادن خبر شهادت یکی دیگر از دوستانش را به خانه ما می فرستد. ایشان هم خبر شهادت حمید را به همسرم داده بود. دو روز بعد از اینکه ما متوجه خبر شهادت حمید شدیم، داود ...

اینجا خانه من است

محل صندوق برای رای دادن هستند. یکی از همین شهروندان که به صحبت با ایرنا پرداخت، زنی بود که کنار دختر 17 ساله خود ایستاده بود. این شهروند تهرانی گفت: مگر این خانه را کسی دیگر به غیر از من و شما باید بسازیم، اگر خرابی دارد، بسم الله، بفرمایید درستش کنیم. زن به دخترش اشاره کرد و ادامه داد: امروز خودم و دخترم آمده ایم رای بدهیم، شاید به لیست 30 نفره رای ندهیم اما سعی کرده ایم ...

درد عشق تو که جان می سوزدم

تا جمعیت مقابل بیمارستان را متفرق کند. زهرا و علی، مادر و پسری اهل یکی از شهرهای شمالی و ساکن تهران هنوز خیره شده بودند به در بیمارستان و توان تکان خوردن نداشتند. زن گفت: شوهرم رفته بود کوه. من و پسرم اومدیم ببینیم حال استاد چطوره. ما خانوادگی عاشق استاد هستیم. پسر حرف مادرش را پی گرفت: من از زمانی که دست راست و چپم رو شناختم با کارهای استاد آشنا شدم. این روزها چاوش می شنوم. مردی که مکالمه ما را ...

جمله های عاشقانه برای پدر + عکس نوشته عاشقانه برای پدر عزیزم

به گزارش آمد خبر (amadkhabar.ir) : تبریک روز پدر, جمله های تبریک روز مرد , استاتوس های زیبا برای روز پدر و عکس های عاشقانه تبریک روز پدر را در این بخش قرار داده ایم. جملات زیبا و خواندنی درباره پدر با پدرم جدول حل میکردم که گفتم : پدر نوشته دوست, عشق , محبت و چهار حرفیه... اتفاقا” دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الف یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم ...

ماجرای فرزند شهیدی که هدیه سردار سلیمانی را پس داد + تصاویر

وارد شبکه های اجتماعی شدم و دیدم خبر شهادت ایشان در تمام کانال های خبری و گروه ها درج شده است. داغ بزرگی بود و شوکه شدم. سردار به واقع بعد از شهدایمان پشت و پناه خانواده های شهدای مدافع حرم بودند. اما از طرفی شهادت حق ایشان بود. به قول همسرم یک پاسدار 30 سال وقت دارد شهید شود. یعنی زمانی که در سپاه حضور دارد و سردار سلمیانی و واقعا حیف بود به شهادت نرسد. دست نوشته حاج قاسم برای خانواده ...

ماجرای ازدواج شهاب حسینی + بیوگرافی و تصاویر جدید

و دو به دکلمه پرداخته و درآلبوم سه و چهار خوانندگی کرده است. داستان آشنایی و ازدواج شهاب حسینی و همسرش 22ساله بودم که با بچه های تئاتر دانشگاه تهران کار می کردم؛ جوانی سرگشته از طبقه متوسط جامعه که به امکانات تفریحی متمولانه دسترسی نداشت. تا قبل از این که همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم تا این که روزگار ما را در برابر هم قرار داد. به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ ...

خواندنی هایی به پیشنهاد سردار شهید / یادگاری حاج قاسم به دخترش

...> سعی کن در این آزادی اسیر نشوی ان شاءالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است وقتی کنیز او معصومه اینگونه معصوم بوده است. به تو به عنوان خواهرم، به عنوان معرف دختر مسلمان شیعه، معرف ایران اسلامی، معرف تربیت خمینی (ره) افتخار می کنیم. حقیقتاً شگفت زده شدم و هزاران بار به تو و دوستانت مرحبا گفتم. ساعت 23 (نینوا) سلیمانی ...

قاتل شیشه ای: او را یک شیطان دیدم!

وارد عمل شوند و بازپرس ویژه قتل نیز همراه تیم تشخیص هویت در قتلگاه مادر خانواده حضور پیدا کردند. کارآگاهان در گام نخست به تحقیقات میدانی پرداختند و از اهالی ساختمان شنیدند که محسن پسر 47 ساله این خانواده از 25 سال قبل به مواد مخدر شیشه اعتیاد دارد و حتی به خاطر این اعتیاد همسرش از او طلاق گرفته است و با دختر عقد کرده اش زندگی می کند. قتل پدر کارآگاهان در ادامه پی بردند که محسن 15 ...

8 وصیت نامه عجیب در طول تاریخ + تصاویر

یک از نویسندگان، ناشران و مترجمان زن وجود نداشته باشد، تمام کارکنان مرد باشند و بر سر در آن عبارت ورود زن ها ممنوع نوشته شود. اما یکی از دختران زینک مانع از اجرای این وصیت پدرش شد. 4- همه ثروت برای همسر به شرط این که مجدداً ازدواج کند درسال 1841 هنریچ هین یک شاعر آلمانی با اوژنی میرات ازدواج کرد ودر وصیت نامه خود تمام ثروت و سرمایه اش را ازآن همسرش کرد به این شرط که پس از مرگ ...

خوشه های خشم را بخشکانید

ناخواسته اسیر حواشی شده است. هنوز سخنان آن مرد چشم آسیب دیده از ذهن بعضی از ما شاید پاک نشده باشد دخترم وقتی وضعیت من را دید، ترسید. دختر سه ساله ام از ترس به من نگاه نمی کرد. مادر بزرگم هم به عیادتم نمی آید، چراکه نمی تواند نگاهم کند. هیچ توضیحی نمی توانم به دخترم بدهم. اینها سخنان تامل برانگیز و رقت آمیز ساعد آقابالازاده ششکلانی، یکی از هواداران مصدوم بازی سپاهان و ...

زن که باشی باید با همه بجنگی

. از وقتی هم که به دوومیدانی آمدم، همیشه کنارم بود. در این 5 سال پابه پای من در پیست های دوومیدانی بود. چون من با پسرها تمرین می کردم و مربی ام مرد بود؛ (آقای مسعود رحمانی) وحتما باید پدرم سر تمرینات حاضر می شد. خانواده خیلی مرا حمایت کرد. به جز حمایت چیز دیگری ندیدم. بعضی از روزها من خیلی ناراحت بودم، هیچ پدر و مادری دوست ندارد گریه بچه اش را ببیند، از ناراحتی من ناراحت می شدند، ولی هیچ وقت ...

از چتربازی در زابل تا باغبانی در تهران

دوازده روز بتونم به زابل برم. این وسطه هم سه چهار روز تو راهم و فقط یک هفته می تونم زن و بچه ام رو ببینم. نه من بقیه برادرهام هم اینطورند. پسر یکی از برادرهای قیوم هم با آنها به تهران آمده است و در پارک ها کار می کند. این پسرک معلوله! نمی تونه حرف بزنه و برادرم هم دو تا زن داره و از عهده خرج همه به در نمیاد. باید می رفت پارک بالای خیابان کار می کرد، ولی من با مهندس ها صحبت کردم که من به جای او ...