سایر منابع:
سایر خبرها
اسلامی گذراند و بعد به شیراز بازگشت و به تدریس عروض و شرح دیوان خاقانی و انوری پرداخت تا آنکه در 1202 خورشیدی شاهزاده حسنعلی میرزا، شجاع السلطنه ، فرزند فتحعلی شاه به شیراز آمد و او را مورد لطف و مهربانی قرار داد. چون شاهزاده از طرف پدر فرمانروای خراسان شد، قاآنی را نیز به همراه خود به خراسان برد و شاعر در مشهد تحت حمایت و تربیت شاهزاده به تحصیل ریاضی و حساب مشغول شد و بنا به میل و ...
...> میرزا محمودخان، لقب حکیم الملک را در 1275ش و بعد از جلوس مظفرالدین شاه قاجار، دریافت و به ریاست کل اطبای دربار منصوب شد. حکم او در ذی الحجه 1314/1275ش این گونه صادر شد: از آنجایی که ما به حکیم الملک کمال مرحمت را داریم و او هم الحق خوب مواظبت در خدمت مرجوه به خودش دارد، لهذا نشان تمثال خودمان را به او مرحمت فرمودیم. چون حکیم الملک علاوه بر اینکه لیلاً و نهاراً ...
رفت و آمد داشت و بار ها عکس شاه و ملازمانش را ثبت کرد. ناصرالدین شاه به پاس این خدمات او را مزین به لقب خان و نشان شیر و خورشید الماس نشان کرد. خود آنتوان خان هم به دلیل تعلق خاطری که به مردم و فرهنگ ایران داشت اصطلاح پرورده ایران را به نام فامیل خود افزود. در اواخر قرن نوزدهم در تباتب انقلاب مشروطه٬ سوریوگین که به مشروطه خواهان نزدیک بود به سفارت بریتانیا پناه برد، اما انفجار بمبی در ...
نیز مدتی در خراسان و هرات به عنوان کاتب کتابخانه فرهاد خان قرامانلو، از امرای لشکریان شاه عباس، مشغول به کار بود. پس از آن به اصفهان و دربار شاه عباس صفوی رفت و در طول شانزده سال زندگی در اصفهان شاگردان فراوانی تربیت کرد و آثار هنری بسیاری خلق کرد. اما او سرانجام خوشی در این شهر نداشت و بدگویی حاسدان نزد شاه عباس باعث برافروختن خشم شاه و قتل میرعماد در سن شصت وسه سالگی به سال 1024 شد. ...
اگر اسناد و پژوهش هایی را ملاک بگیریم که گواهی می دهند محمدشاه قاجار، خانواده سلطنتی و احتمالا گروهی از درباریان در یک روز پاییزی اواخر آذرماه سال 1221 خورشیدی در کاخ سلطنتی تهران روبروی دوربین یک دیپلمات روسیه تزاری قرار گرفتند، می توانیم بگوییم حالا نزدیک به 178 سال از ورود عکاسی به ایران می گذرد. به گواه این منابع نیکلای پاولوف دیپلمات جوانی بوده که از سوی دربار تزاری آموزش عکاسی دیده و به ...
حاجی حسن خان هستند، در اسلامبول گرفتند که به ایران بیاورند، در طرابزون توقّف دادند و نمی دانم حالا آنجا هستند یا نه. س- بعد از گرفتاری برادرش او وحشت کرد آمد؟ ج- نخیر! برادرش را که گرفتند، به خیال برادر دیگرش که وطنش آنجا است، به سمت وطنش حرکت کرد؛ برادرش شیخ مهدی، پسر آخوند ملّا محمّدجعفر تهِ باغ لله ای. س- این سه نفر را شما در اسلامبول بودید، به چه جرم و به چه ...