سایر منابع:
سایر خبرها
فتح آبادی: بعد از بهزادی من سر طلایی فوتبال ایران هستم
پیغام دادند که صفر ایرانپاک قصد خداحافظی از فوتبال را دارد و می خواهیم تو جایگزین او شوی. من هم رفتم و پیراهن قرمز را پوشیدم. با پیراهن پرسپولیس هم به استقلال گل زدی. 2 گل زدم اما داور یکی از این گل ها را به اشتباه آفساید گرفت، قبل از بازی و زمانی که داشتیم گرم می کردیم، علی پروین صدایم زد و گفت امروز روز توست، در همان مسابقه وی پاس داد و من به استقلال گل زدم. ضربات ...
فوتبالیستِ زن ملی پوش: در ورزشگاه بدنیا آمدم
اول در خوزستان برای تیم های صنعت نفت آبادان، وحدت خوزستان و دزفول در لیگ برتر بازی کردم. در لیگ دسته یک نیز در تیم آویسا بودم تا این تیم را قهرمان کنم و خانم گل هم شدم. موری عنوان کرد: در سال 86 با تشکیل فوتبال زنان به سمت این رشته رفتم. یکسال در تیم دلوارکشی بوشهر و چهار سال در ملوان بازی کردم. از تیم های دیگر پیشنهاد داشتم اما بخاطر مریم ایران دوست سرمربی این تیم تمایل به حضور در ملوان ...
کعبی: رونالدو را بدتر از فیگو زدم
. گل لیگ برتری شدن سپیدرود را هم تو زدی؟ خدا دوستم داشت. چهار پنالتی زن اول سپیدرود مشخص بودند. من هم از پنالتی زدن هراس داشتم. اما پویا نزهتی که در غیاب دو بازیکن دیگر پنالتی زن اول بود، توپ را ول کرد. ورزشگاه پر بود و هر کسی نمی توانست در آن شرایط پنالتی بزند. تیم بعد از 40 سال در آستانه لیگ برتری شدن بود. من ناخودآگاه به سمت توپ رفتم تا پنالتی را بزنم. همه گفتند اجازه ندهید حسین ...
احمد جمشیدیان:در آن مقطع بهترین پنالتی زن سپاهان بودم و اصلاً کرانچار من را به خاطر پنالتی زدن به زمین ...
شدنم در رسانه ها هم منتشر شد. روزی که می خواستم به تبریز بروم آقای قلعه نویی به من زنگ زد و گفت با تراکتور تمام کردی گفتم هنوز نه. گفت اگر می توانی یک روز صبر کن و با ما هم مذاکره کن که من زنگ زدم به تبریز و گفتم یک روز به من فرصت بدهید. به دفتر باشگاه استقلال رفتم و قرارداد بستم. اصلاً تا قبل از آن هیچ صحبتی نبود. استقلال مجتبی جباری را از دست داده بود و برای همین من قرار بود به جای جباری به این ...
مهناز افشار | مهریه 30 میلیاردی مهناز افشار فاش شد + عکس عقدنامه
خانم بازیگر گفته بودید، مزاحم تان شدیم. خواهش می کنم. فقط من در جلسه هستم. تو روخدا این ماجرا را اینقدر کش ندهید. من حرفم را زدم و کسی هم که باید می فهمید ماجرا را گرفت. _چطور؟ چند روز بعد این خانم به من پیغام داده بود که مهربه من 10 شاخه گل نرگس است که اگر شما را اذیت می کند، آن را هم تقدیم تئاتر ایران می کنم. من هم برایش پیغام فرستادم که نیازی به این گل ها ندارم ...
کارت عروسی ای که به دست آقا رسید
ام است. کارت دعوتم را هم به شما داده ام. آقا بعد از تبریک به شوخی گفتند: می فرمایید بیایم یعنی؟! اطرافیان خندیدند و من باذوق گفتم: افتخار می دهید آقا. از صف خارج شدم. در تمام مدت حضورم در بیت از سفره افطار گرفته تا زمان شعرخوانی ها مدام به یاد صحبت هایم با آقا بودم. احساس می کردم خواب بودم. فردای آن روز در راه برگشت، همسرم که فیلم دیدار را از تلویزیون دیده بود و تازه از ماجرای کارت ...
سقط در هفته چهارم، خونریزیم خیلی کمه
سوال مخاطب نی نی بان: سلام من باردارم رفتم سونوگرافی گفت هفته چهارم بارداری هستم.واسه سقط اقدام کردم قرص سایتوتک مصرف کردم اول دوتا دونه زیر زبونی به فاصله یه ساعت بعدش یک ساعت بعدشیکی واژن بعددوباره یک ساعت بعد یه دونه زیر زبونی بعد یک ساعت بعد یه دونه واژن ویک ساعت بعدش هم یه دونه زیر زبونی مصرف کردم خونریزی داشتم چند تکه لخته جداشد ازم دردهم داشتم پیاده روی رفتم از پله پایین بالاشدم طناب هم ...
آزار سریالی 3 زن تهرانی در دسیسه یک مرد بی رحم!
تهیه کرده و قصد اخاذی دارد. اول حرفش را بارو نکردم اما وقتی مدرک های او را دیدم دلم برای دوست صمیمی ام سوخت وبه او قول دادم کمکش کنم. من همراه دوست صمیمی ام برای پس گرفتن عکس و فیلم ها با پسر جوان قرار گذاشتم.او هکه پسر مودبی بود قول داد عکس و فیلم ها را تحویلم دهد اما یکباره به سمت حاشیه تهران رفت و با تهدید چاقو مرا آزار داد. وی ادامه داد: وقتی این ماجرا را به پروانه گفتم فهمیدم که ...
درد شکم در بارداری، پورولوتون رو نصفه بزنم؟
نظرتون میشه امپول 500 رو نسفشو تو یه هفته بزنم نصف دیگشو تو هفته ی دیگه؟ لطفا راهنماییم کنید؟ پاسخ دکتر نوشین نظری، متخصص زنان و زایمان: دوست عزیز بستگی به وزن مادر باردار میتوان تا هفته ای 500 میلی هم تزریق کرد که در این زمینه حتما با پزشکتان مشورت کنید در غیر این صورت فقط مجاز به تزریق نصف آمپول بوده و مابقی را دور بریزید چون قابل نگهداری نیست. ...
حمله دوباره هافبک برزیلی به کیه لینی
کردم که این تصمیم قلبی بود. ژوزه مورینیو و دیگران در گذشته سعی کرده بودند من را هنگام حضور در فیورنتینا به اینتر ببرند، اما متاسفانه به یوونتوس رفتم. من هیچ وقت درباره یووه بد صحبت نکردم، اما انتقال به سن سیرو در دربی میلان و پوشیدن لباس اینتر اوج هیجان برای من بود. ما با یک گل برنده شدیم. ...
لسترسیتی! چطور آن جام را بردی عبدالله؟
دیکتاتور داریم، یک مربی هست که بازیکن از او سوء استفاده می کند و یک مربی هم وجود دارد که در این میان، اوضاع را مدیریت می کند. من کنار تیم های بزرگ زیادی در دنیا رفتم و دیدم که مثلا، گواردیولا در زمین با مسی شوخی می کند و با او می خندند، اما او کارش را به نحو احسن انجام می دهد. یک مربی داشتیم که بازیکنان از او سوء استفاده می کردند و کسی از او حرف شنوی نداشت و دو روز بعد هم اخراج می شد و می رفت. یک مربی ...
دیگر کسی به پژمان نمی خندد
کرج پا به توپ می شد، می خواست راهی را برود که پژمان رفته؛ او درس می خواند و فوتبال بازی می کرد. هرچند مشخص نشد درس را برای فرار از رفتن به سربازی می خواند یا واقعا استعداد درخشانی داشت؛ ولی استعداد درس خواندن را برادرش داشت؛ کسی که در دانشگاه شریف پذیرفته شده بود و بعد ها هم از ایران رفت. برای پژمان فوتبال مهم تر از درس بود؛ دست کم در آن روز ها که این طور بود. او می دانست اگر قرار است ...
مهری و مازیار: نیت خوانی های آقای مدیر!
در بیاریم. ممنون که دیشب راهنماییم کردی." مازیار که با تصور دیگری ایستاده بود و توقع یک جر و بحث جدی داشت با شرمندگی گفت: " خواهش می کنم، شما ببخشید اگر بد حرف زدم " بعد هم خداحافظی کرد و راه افتاد. حالا در طول مسیر کلی موضوع برای فکر کردن داشت و حسابی ذهنش مشغول بود. مهری که دیشب بحثشان شده بود، نازنین که از دیشب فکر مازیار را مشغول کرده و حالا هم علی آقا که پیش خودش چقدر فکر بد کرده ...
شهیدی که آرزوی دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی را داشت
یکی از روستا های بیرون ارومیه فرستادند. من هم قبول کردم و رفتم. یک سال به این روستا رفت وآمد داشتم. در کلاس های من خانم های زیادی بودند. یک روز بعد از یک سال یکی از کارآموزهایم تماس گرفتند و گفتند: ما می خواهیم برای برادرمان زن بگیریم و شما را انتخاب کردیم. کمی که با هم صحبت کردیم متوجه شدم برادرشان در یکی از روستا های پیرانشهر رئیس پاسگاه است و در بخش مبارزه با قاچاق کالا فعالیت دارد ...
دستیار کلوپ در مصاحبه اختصاصی با ورزش سه
الان در دسته دوم. و یک سال بعد به میتیلند رفتم. هر کدام از این تیم ها گل های زیادی روی پرتاب های اوت به ثمر رساندند و این دستاورد بزرگی برای من بود. فقط هم از روی پرتاب های بلند نبود. در واقع من فلسفه پرتاب های اوت بلند، سریع و هوشمندانه را ایجاد کردم که در هر نقطه از زمین کاربرد دارد. حتما انتقادهای زیادی هم در این مدت شنیدی؟ خب انتقادها خیلی زیاد نبود؛ فقط چند کارشناس مانند ...
استخدام زوج های جوان برای فروش طلای تقلبی
است و بعد هم به قیمت 10 میلیون تومان از آن ها خریدم. وی ادامه داد: چند روز قبل گردنبند را همراه مقدار دیگری طلای مستعمل برای آب کردن به کارگاه بردم که متوجه شدم گردنبند طلای تقلبی است و فقط روکشی از طلا دارد و الان به اداره پلیس آمدم تا از آن زن و شوهر به اتهام کلاهبرداری شکایت کنم. دستگیری یکی از متهمان در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت مأموران پلیس با خبر شدند ...
به نسبت استقلال تیم بهتری هستیم/ مصدوم نمی شدم، 10 گل دیگر می زدم
شرایط کرونا قرار داریم. وضعیت گرجستان چه طور است؟ اول از همه بابت دعوت تان از شما تشکر می کنم. دو ماه سختی را پشت سر گذاشتیم. حتی در گرجستان نیز کرونا زندگی ما را خیلی تحت تأثیر قرار داده است. البته کرونا مزیتی را برای من داشت و توانستم عمل جراحی ام ر انجام بدهم، به شرایط خودم برگردم و هیچ مسابقه ای را از دست ندهم. می خواهیم به اوایل حضورت در لیگ برتر ایران برگردیم. تو با ذوب آهن ...
گریه آیت الله وحیدخراسانی وشرط آیت الله جوادی آملی برای ساخت ضریح امام حسین
: ابداً، حتی از مراجع هم شرط و شروط قبول نکردیم. من ماجرای آن صد میلیون را برایت تعریف کردم؟ گفتم: نه. گفت: یک روز آقای نظری منفرد از طرف آیت الله وحید [خراسانی] پیغام آورد که کسی صد میلیون تومان به ایشان داده که برای ساخت ضریح استفاده شود. ولی خواسته بود یک بخشی خاصی از ضریح با این پول ساخته شود، دری، پنجره ای، تابلویی، ستونی، چیزی. من گفتم حاج آقا شما که بهتر می دانید خود مراجع به ما توصیه کردند ...
کشاورز: خداحافظی از تیم ملی، سخت ترین تصمیم ورزشی ام بود
کردم و در این 13 سال با تمام توان در خدمت تیم ملی بودم و افتخار می کنم که توانستم گام کوچکی برای این رشته در ایران بردارم. همیشه از تیم ملی و سال های حضورم خاطرات شیرینی دارم و خداحافظی از تیم ملی سخت ترین کاری بود که در زندگی انجام دادم. بهترین خاطره شما از تیم ملی چیست؟ خاطره خوب زیاد دارم اما بهترین خاطره من پیروزی در مقابل برزیل در جام جهانی 2016 بود. همیشه به خودم می گفتم ...
تنبلی تخمدان زنان، بچه دوم می خوام
خیلی دیر ب دیر پریود میشدم حدود 50 روز یه بار)از بعد پاک شدن از خونریزی های بعد زایمان ک حدود60 روزطول کشید دیگه پریود نشدم زایمان ام شکرخداطبیعی بود و بچه هم 4 کیلو و 50 گرم بود یکی دوروز پیش رفتم پیش دکترم گفتم الان چن وقته اقدام میکنم میخوام باردارشم نمیشه گفت بایدشیرتو قطع کنی تا پرولاکتین ها و.. اون هورمون های شیردهی نمیزارن تخمک گذاری کنن و باردارشی و ...
اکبر میثاقیان: تازه می فهمم زندگی یعنی چه!
جمع کنند تا سروصدای کاسه و قاشق بخوابد. از همان اول انگار چالش و استرس را دوست داشتید. از همان سالی که مربیگری شموشک را قبول کردید. سال 80 اولین سالی بود که از مشهد رفتم. در باغ یکی از دوستانم بودم که مدیرعامل وقت شموشک زنگ زد و به من پیشنهاد هدایت تیمش را داد. شاید باورتان نشود شبانه راه افتادم و به نوشهر رفتم. قراردادم چقدر بود؟ 15 میلیون تومان! گفتم هر چه می خواهید بنویسید ...
7 داستان جالب، 7 سال پس از بازنشستگی الکس فرگوسن
دقیقه بعد تلفن دوباره زنگ خورد. الکس فرگوسن بود. به مادرم گفت: واقعا متاسفم خانم فلچر. ما واقعا پسر شما را دوست داریم. با پرواز بعدی به ادینبورو می آیم. مادرم نگاهی به اطراف خانه انداخت. احتمالا داشت فکر می کرد خانه نیاز به نظافت دارد. به او گفت: نه. شما نمی آیی. او خودش می آید شما را ببیند. من به آنجا رفتم و ترتیب همه کار ها داده شد. این بهترین تصمیمی بود که گرفتم. او تاثیر زیادی روی دوران حرفه ای ...
خبر فوق العاده برای سپاهانی ها درباره گزینه استقلال و پرسپولیس
باشگاهم تعهد دارم و در خدمت سپاهان هستم، اگر پیشنهاد خارجی خوبی باشد حتما روی آن فکر می کنم، اما در حال حاضر بازیکن سپاهانم و باید ببینیم برای فصل بعد چه اتفاقی پیش می آید. به این ترتیب در روز هایی که صحبت ها در مورد تعیین تکلیف بازیکنان برای فصل بعد زیاد شده و موضوع پیشنهاد باشگاه گرانادا اسپانیا به محمد محبی نقل محافل شده، حسینی از حضورش در سپاهان برای فصل بعد خبر داده است. ...
رافا بنیتس من را نخواست پس به منچستر یونایتد رفتم
فکر کنم داوید انگوگ بود. بعد از آن مدیر برنامه من با تیم های مختلفی صحبت کرد. گزینه های پیش روی من هال سیتی، منچستریونایتد و اورتون بود. تصور کنید اگر به اورتون می رفتم به یک چهره منفور تبدیل می شدم و اگر هم راهی منچستریونایتد میشدم باز هم چنین اتفاقی برایم می افتاد. وقتی شنیدم منچستریونایتد من را میخواهد با خودم گفتم قطعاً گزینه اول من بازگشت به لیورپول خواهد بود. با این حال وقتی منچستر یونایتد من را خواست نمی توانستم این شانس را باور کنم چرا که قهرمان لیگ برتر انگلیس خواهان جذب من بود. ...
روایتی جالب از گفت وشنود بر سر رد صلاحیت یک نماینده مجلس
در جلسه علنی روز گذشته، قاسم میرزایی نیکو نماینده اصلاح طلب که در طول این چهارسال نطق های جنجالی کم نداشت، در بخشی از آخرین نطق خود به ماجرای ردصلاحیتش اشاره کرد و روایتی جالب از جلسه مربوط به این اتفاق را روایت کرد. او گفت: و اما داستان رد صلاحیت! این یک داستان نیست؛ واقعیت زندگی من است "گفتم: اسم شما گفت: فلانی! ورق می زد و تند تند می گفت. گفتم ...
بیرانوند: اگر پرسپولیسی نبودم تیم را با پنجره بسته رها می کردم
: من را باید هواداران بشناسند که فکر می کنم می شناسند. اگر من پرسپولیسی نبودم با پای خودم به باشگاه نمی رفتم و قراردادم را 5 سال تمدید نمی کردم و بند قرارداد 700 هزار دلاری در قراردادم نمی گذاشتم تا پرسپولیس هم از انتقال من بهره ببرد. او خاطرنشان کرد: من می دانم که هواداران تفاوت بین کسانی که واقعا پرسپولیسی هستند و آنهایی که ادایش را درمی آورند را خوب می دانند. من اگر پرسپولیسی نبودم وسط ...
"برزیل" کشوری که شغل خانمها بر اساس زیبایی آنها تقسیم میشود!
برای برگزاری مراسم عزاداری شبها به دفتر حلال می آمدند، جمعیت ایرانیان در برزیل بسیار ناچیز است، شاید فقط چند هزار نفر، روابط آنها نیز با هم چندان حسنه نبود! حدود 30 یا 40 نفری شبها به دفتر حلال می آمدند، لباس روحانیت همراه نبرده بودم، عمامه ای کوچکی دست و پا کردیم و عبایی کوتاه به دوش انداخته و بدون قبا، دو سه شب منبر رفتم. بعد از سه روز ،سائوپائولو را به سمت فرودگاه کویابا ترک کردم ...
اظهارات جنجالی رئیس اسبق صداوسیما روی آنتن تلویزیون
دعوایم شد. یک چیزی گفتم و آقای روحانی یک چیزی گفت. به من گفتند برو بیرون، من نرفتم و او رفت. الان آشتی کرده ایم. برخی مواقع آشتی ها تحمیلی است. در دعواهایی که سابق در محلات دعوا می شد یک نفر همیشه می گفت صلوات. الان چنین کسی نیست و سال ها میلیون ها دلار بودجه خرج حل شدن این دعواهایی می شود که با یک صلوات حل می شود. در آن جلسه کسی نبود بگوید صلوات و بعد هم نبود. شاید اگر رهبر معظم نمی گفتند صلوات من نمی ...
بازیگر فیلم جنگ نفتکش ها : حال خانواده شهدای کنارک را درک می کنم
خودشان بمب متحرک دارند. کافی بود کفش شما میخی داشته باشد. گازهای نفت خام از خود نفت خطرناک تر است. در کل کار پرخطری است. مظفری گفت: وقتی که سفر می کردم از بندرعباس تا هلند رفتم هر روز که از خواب بیدار می شدم در هرکجای گشتی نگاه می کردم می دیدم دورم یک دایره آب است حس می کردی نقطه پرگار خودت هستی. کشتی و دریا آدم ها را خیلی به خدا نزدیک می کند. بچه های نیروی دریایی را برای همین دریادل می ...