سایر منابع:
سایر خبرها
خاطرات خواندنی کلاتن برگ از مسی، رونالدو و سوارز
می دانستم که او هنوز هم کریستیانو رونالدو است. لیونل مسی اولین بار که در یک بازی که لیونل مسی حضور داشت داور بودم، واقعا شوکه شدم. بازی بارسلونا و پاری سن ژرمن بود. یادم هست که پیش خودم می گفتم وای خدای من، این باورکردنی نیست. یک داور معمولا توپ را دنبال می کند، ولی وقتی مسی در زمین است ممکن است توپ را حتی با چشم نتوانید دنبال کنید. حالا تصور کنید چه بلایی سر مدافعین می آید. وقتی ...
اعتراف به قتل برای رهایی از دست شوهر!
همسر سمیرا را صادر کرد. مرد جوان در تحقیقات گفت: من همسر دوم سمیرا هستم و سه سال قبل هنوز با او ازدواج نکرده بودم. اما فکر نمی کنم اهل خشونت باشد. البته ما باهم مشکل داریم و بارها او از دستم عصبانی شده اما مطمئنم که دست به قتل نزده است. انکار قتل در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، هنوز 12 ساعت از دستگیری سمیرا نگذشته بود که او ادعای بیگناهی کرد و مدعی شد که به خاطر ...
34 سال جانبازی را با لبخند سپری کرد
.... افتخار می کردم که می توانم به یک جانباز خدمت کنم. در این چند سال اخیر به علت شدت بیماری همسرم ما نمی تواستیم زیاد با هم جایی برویم یا مهمانی با اقوام داشته باشیم و همیشه کارهایی که در بیرون داشتم، خودم تنهایی انجام می دادم و سریع برمی گشتم، چون نگران همسرم در خانه می شدم حتی بچه هایم نتوانستند با پدرشان یک مسافرت بروند. در تشییع پیکر همسرم پسرکوچکم با گریه می گفت: بابا من را با خودت ...
مهاجم سابق پرسپولیس: تلخ ترین خاطره را از عابدزاده دارم
...، رضا شاهرودی در ردیف های بعد قرار می گرفتند، من و ادمون بزیک و مهدی مهدوی کیا جایمان در ردیف آخر بود. انتهای اتوبوس نشسته بودم، مرحوم دکتر ثابتی فر صدایم زد و گفت می خواهم بخوابم، تو برو جای من. من از انتهای اتوبوس به ردیف اول آمدم، تا نشستم یکی محکم به پشتم کوبید، برگشتم دیدم عابدزاده است، گفت بچه برو عقب بشین، ماجرا به او توضیح دادم با لحن بدی گفت به تو گفتم برو عقب اتوبوس بشین، اشکم درآمد و گریه کردم، حمید درخشان و ناصر محمدخانی به عابدزاده گفتند با این جوون چی کاری؟ خود پزشک تیم به او گفته است که این کار را انجام دهد اما وی جواب آنها را نداد. هیچ وقت این خاطره تلخ را فراموش نمی کنم. ...
دردسرهای زیرخاکی برای مکانیک عاشق پیشه
داستان دعوت که با سودای ثروتمند شدن اقدام به کار خلاف قانون کرده بود و نه تنها پولی کسب نکرد بلکه دارایی خود را نیز از دست داد، تصمیم می گیرد به جبران این خسارت دست به کاری خطرناک بزند. او تعریف کرد: با چند نفر از دوستان در حالی که مسلح بودیم به خانه فردی رفتیم که بعد از خرید شیء زیرخاکی و معامله با ما پولی پرداخت نکرده بود. او را مورد ضرب و شتم قرار دادیم به گونه ای که هر لحظه امکان داشت باعث ...
چادویک؛ در یونایتد موفق نشدم چون زشت بودم!
. چادویک در گفت و گو با SPORTbibel می گوید: آن ها به خاطر چهره ام من را به بدترین شکل مورد آزار قرار دادند. سخت بود. باعث شد حس بدی درباره خودم داشته باشم. به خاطر دارم مردم می گفتند من زشت هستم و دندان هایم بیرون زده است. حسی داشتم که انگار همه درباره من حرف می زنند، می خندند و من را دست می اندازند. چادویک 39 ساله 5 سال در منچستریونایتد زیر نظر فرگوسن بازی کرد اما همیشه از این صحبت ها رنج می ...
علی فتح الله زاده: اگر در آن موقع من مدیرعامل بودم، مسی هم 37 ساله شد، اگر هوادار خواست، او را می آورم
...، تفریح هم داخلش است. ببینید چقدر زیبا است. آن هم داریم به سمتی می بریم که سانسورش کنیم. این کار را نکنیم. احترام بگذاریم. در دنیا فوتبال بازی می کنند و لذت می برند و ما فوتبال بازی می کنیم و زجر می کشیم. هر وقت یک برنامه ای دعوت می شویم درباره بدهی ها و نکات منفی صحبت می کنند، صدبار گفتم من بدهی ندارم، این مربوط به وزارتخانه است، چرا به من ربط می دهید. هیچوقت نشده بپرسند چگونه هفت قهرمانی به دست ...
دو روایت از پیاده کردن یک پزشک از هواپیما
مستقیم با این موضوع. من سوار هواپیما شدم و در صندلی خودم که ردیف A بود نشسته بودم و یکی از خانم ها که دیر هم به پرواز رسیده بودند با فاصله یک صندلی کنار من بود و دیگری انتهای هواپیما، آن ها گفتند ما خواهر هستیم و می خواهیم کنار هم بنشینیم، و او را از ردیف 25 کنار من آوردند که این دو نفر بدون هیچ وسایل حفاظتی و ماسکی بودند. از آن طرف در ردیف های دیگر صندلی های خالی زیادی وجود داشت. وی افزود: من ...
چرا بچه مهندس 3 به سمت فرار مغزها رفت؟/ کریمی: بدون شعار تابوها را تصویر کردیم
بچه مهندس3 دعوت شدم. پیش از این در چند فیلم با آقایان سعدی و غفاری همکاری کرده بودم و این آشنایی و اعتماد متقابل باعث همکاری مجددمان شد. مرحله انتخاب بازیگر دو ماه به طول انجامید و قرار بود نقش جواد را در 18 سالگی که سکانس های کمی هم داشت مانی رحمانی بازی کند و بازیگر جوانی جواد را از بین بازیگران حرفه ای و یا غیر حرفه ای با آزمودن داوطلبان انتخاب کنیم. هر بار که از بازیگران تست بازیگری مقابل ...
بازخوانی زندگی نامه اولین شهید محراب در سیستان وبلوچستان/شهید توکلی همسر، پدر و یک روحانی مهربان و ...
حال و هوای شب شهادت مهدی توکلی، بیان کرد: صبح روز 21 رمضان استرس و نگرانی شدیدی داشتم حالم بسیار بد بود برای همین پیش از همه آماده حضور در مسجد شدم و به همسرم گفتم می روم مسجد تا کمی آرام شوم این اولین باری بود که زودتر از شهید به مسجد رفتم و مهدی در خانه ماند تا غسل شب احیا را به جای آورد؛ لحظات خداحافظی آن شب بسیار سوزناک بود هنوز هم وقتی آن شب را به یاد می آورم با خود میگویم چرا از چهره نورانی ...
اهداف اصلی فرقه بهائیت از زبان بانوی بهائی که مسلمان شد
این امر برای من چیزی جز تناقض ها و تضاد های تعلیمات بهائیت نبود و هیچ کدام از اصول این فرقه اقناعی در من ایجاد نمی کرد. وی با اشاره به اینکه افراد باید پس از پایان سن 15 سالگی و اتمام دوره آموزشی درخواست بهائیت می دادند و سه جلد بهائیت می گرفتند، گفت: من ابتدا در برابر این مسئله مقاومت بسیاری از خود نشان دادم؛ اما سرانجام با اصرار های خانواده مجبور به انجام این فرآیند شدم. ...
روانخواه: دیگر راجع به ناهنجاری های فوتبال کسی حرفی نمی زن
در کمیته فنی استقلال بودم و به همین دلیل گفتم حسینی به منزل من بیاید و با خطیر صحبت کند. درواقع دلیل محرومیت من مصاحبه غیرواقع است و دلیل دیگری هم ندارد. من بازیکن سفارشی قبول نکردم و گفتم در فوتبال شرط بندی وجود دارد و به همین دلیل هم محروم شدم.
سرنوشت تلخ زنی به نام منصوره / نامه ای که پشت پرده ای شوم داشت!
...: در یکی از روستاهای رشتخوار به دنیا آمدم. 18ساله بودم که با یکی از جوانان روستای محل زندگی ام ازدواج کردم و صاحب سه فرزند شدم. به دلیل بیکاری همسرم به چندین شهر مهاجرت کردیم تا نان حلالی به دست آوریم. اگرچه درآمد همسرم اندک بود اما شکایتی هم از روزگار نداشتم تا این که دست تقدیر سرنوشت ما را به گونه دیگری رقم زد. چندین سال قبل هنگامی که در مشهد زندگی می کردیم همسرم با موتورسیکلت خودش ...
کعبی: فیگو را در فرودگاه دیدم، گفتم من را می شناسی؟
2 سال هم فوتبال بازی نکنم. چرا فوتبال را کنار گذاشتید؟ برادرم که تمام زندگی ام دست او بود، فوت کرد. من هم ضربه روحی بسیار بدی از این موضوع خوردم و خانه نشین شدم. به شدت هم چاق شده بودم. چه شد که به سپیدرود رفتی؟ پس از 2 سال خانه نشینی به شدت چاق شده بودم. یک روز علی عشوری زاد به من زنگ زد و گفت که چه کار می کنی. من هم گفتم خانه نشسته ام. بعد با علی نظرمحمدی که کنار ...
شوکه شدم اما آمادگی ذهنی داشتم!
نصف جهان: سرمربی تیم فوتبال نیروی زمینی در واکنش به محرومیتش از کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال گفت: از روی دلسوزی درباره شرط بندی و ناهنجاری های فوتبال صحبت کردم اما محکوم شدم. امید روانخواه درباره محرومیتش از سوی کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال گفت: وقتی این خبر را شنیدم شوکه شدم. البته یک مقدار از قبل آمادگی ذهنی داشتم؛ از 6 - 7 ماه قبل که در کمیته اخلاق درگیر پرونده بودم ولی فکر نمی کردم ...
روایت شانس مجدد برای ادامه حیات در مثل ماه
امام زمان(عج) داشتم به گونه ای که وقتی شعری درباره امام عصر می شنیدم در حالت عرفانی فرو می رفتم و با سرعت منقلب می شدم و اشک از چشمانم جاری می شد. وحید شکوریان در خصوص تجربه خود از مرگ گفت: من در صحرایی خشک ایستاده بودم که هیچ انتهایی نداشت و خورشید سرخ رنگ بر آن می تابید. در آن صحرا من نسبت به انسان های دیگر در ارتفاع بالاتری قرار گرفته بودم و مات و شوک زده به انسان هایی که از من طلب کمک ...
گفت وگو با شاعری که حاج قاسم با غزلش گریست/چرا سردار سلیمانی اجازه نداد این فیلم منتشر شود؟
و این غزل معروف متولد شد. فارس: شما این شعر را در محضر رهبر معظم انقلاب خواندید که با تحسین های مکرر ایشان همراه بود. از آن جلسه برای ما صحبت کنید. شفیعی: شعرخوانی در محضر مبارک رهبر انقلاب ویژگی های خاص و بی نظیری دارد، برای شاعران جوان در آن جلسه میدان خوف و رجا است و بنده هم از این قاعده مستثنی نبودم و برای اولین بار بود که در محضر ایشان قرار بود شعر بخوانم. در ...
یوسفی: بهترین پنالتی زن تاریخ پرسپولیس هستم
گفتند بیا با پرسپولیس قرارداد امضا کن یک جمله را گفتم. چه جمله ای؟ من شنیده بودم علی پروین با بازیکنان تند صحبت می کند این موضوع را با آنها در میان گذاشتم و در جواب گفتند این طور نیست علی پروین با بازیکنان تیمش رفیق است و رابطه خوبی دارد. بعد قرارداد بستید؟ نه، سر تمرین پرسپولیس رفتم، علی پروین روز اول تند با من صحبت کرد و وقتی تمرین تمام شد تصمیم گرفتم ...
روانخواه: به خاطر نگرفتن بازیکن سفارشی و افشای شرط بندی محروم شدم
ارتباط با خطیر و مسائل مربوط به استقلال محروم شده است، گفت: این موضوع اصلا به آن موارد ربطی ندارد و حتی سید حسین حسینی صحبت هایی مطرح کرد که من جواب دادم. حسینی همشهری من است و در آن زمان در کمیته فنی استقلال بودم و به همین دلیل گفتم تا حسینی به منزل من بیاید و با خطیر صحبت کند. در واقع دلیل محرومیت من مصاحبه غیر واقع است و دلیل دیگری هم ندارد. من بازیکن سفارشی قبول نکردم و گفتم در فوتبال شرط بندی وجود دارد و به همین دلیل هم محروم شدم. ...
اگر می گفتم هرچه شما می فرمایید ، تأیید صلاحیت می شدم
، اظهارنظر های من غلط بوده، هرچه شما می فرمایید، تأیید صلاحیت می شدم، ولی من برای اینکه این رویه تثبیت نشود، برخورد تندی با او کردم، در پاسخ به حرف های او که می گفت: شما این را گفته اید، باید این طور بگویید، خطاب به او گفتم: متأسفم که شما با این طرز فکر عضو شورای نگهبان هستید. حیف خون شهید مطهری که به زمین ریخت و امروز من باید این حرف ها را از شما بشنوم بعد بلند شدم و از جلسه بیرون آمدم . شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از پایگاه خبری تحلیلی انتخاب ، تاریخ انتشار: 24 اردیبهشت 1399 ، کدخبر: 548752 ، www.entekhab. ...
ماجرای قاچاقچی که امین مردم شد/ قاضی را قسم دادم!
قرآن گذاشتم و قاضی را قسم دادم که اگر کمکم کند دیگر خلاف نکنم. قاضی دستور داد پابندم را باز کنند و با من صحبت کرد. حکم قاضی پنج سال حبس تعلیقی بود و از من خواست به راه درست بروم. منی که حتی به حکم اعدام هم فکر کرده بودم، چند روز بعد آزاد شدم اما قاضی پرونده برای این حکم مورد هجمه های بسیاری قرار گرفت. او از شروعی دوباره گفت: وارد کار جدیدی شدم و پای حرفم ایستادم اما با ...
پسرم را با وساطت دخترانش راهی سوریه کردم
بیچاره به جایی نرسد با خواندن این ابیات متوجه شدم که شهید مدافع حرم متأهل و دارای دو فرزند است. پدر شهید که شوق مرا برای شناخت شهیدش دید، شروع به صحبت کرد و مقدمات کار برای آغاز یک گفت وگوی گرم و صمیمی با سیدمیرزا صادقی، پدر شهید مدافع حرم سیدمصطفی صادقی فراهم شد. جاویدالاثر دست روی سنگ مزار شهید می گذارم و فاتحه ای می خوانم. پدر شهید می گوید دخترم، پیکر پسرم هنوز ...
واکنش روانخواه به حکم محرومیتش در کمیته اخلاق
. یک نفر بگوید در فوتبال ما از اینگونه مسائل نیست. وی ادامه داد: زمانی که در سپیدرود بودم عده ای قصد داشتند بازیکن پولی به تیم بیاورند، اما من مقابل آن ها ایستادم. بعد از آن هم در یکی از برنامه های تلویزیونی مصاحبه و عنوان کردم پسر خواهر فلان فرد قصد داشته به تیم بیاید، اما من اجازه ندادم و درست چند هفته بعد همان برنامه تلویزیونی از من در خصوص شرط بندی سوال کرد که من هم گفتم در لیگ دو شرط ...
استخدام زوج های جوان برای فروش طلای تقلبی
است و بعد هم به قیمت 10 میلیون تومان از آن ها خریدم. وی ادامه داد: چند روز قبل گردنبند را همراه مقدار دیگری طلای مستعمل برای آب کردن به کارگاه بردم که متوجه شدم گردنبند طلای تقلبی است و فقط روکشی از طلا دارد و الان به اداره پلیس آمدم تا از آن زن و شوهر به اتهام کلاهبرداری شکایت کنم. دستگیری یکی از متهمان در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت مأموران پلیس با خبر شدند ...
شهیدی که آرزوی دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی را داشت
من گفتند که دوست دارند من چادر به سر کنم. همان دوران عقدمان یک مرتبه که به مرخصی آمد، گفتم: من یک هدیه برای هر دوتایی مان گرفته ام. تعجب کرد که چه هدیه ای می تواند مناسب هر دو ما باشد و هر دوتایی مان را خوشحال کند. چادری که خریده بودم را نشانش دادم و گفتم: از این به بعد من می خواهم چادر سرم کنم. کلی ذوق کرد و گفت: کار خوبی کردی، من خیلی دوست داشتم چادر سرت کنی. کار همسر شما مبارزه با ...
شیلا خداداد| جنجال عکسهای عاشقانه در آغوش همسرش + عکس و بیوگرافی
گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم که آنجا با مسعود کیمیایی کارگردان مواجه شدم درباره سینما صحبت کردیم و ایشان پیشنهاد بازی به من دادند بعد از بازی در فیلم اعتراض مسعود کیمیایی در سال 1378 به کلاس های بازیگری آقای علی ژکان رفتم که برای من در این زمینه خیلی زحمت کشیدند حضور او در سریال مسافری از هند در س ...
دستیار کلوپ در مصاحبه اختصاصی با ورزش سه
." بنابراین او من را به کمپ تمرینی لیورپول، ملوود، دعوت کرد. هفته بعد یک ملاقات داشتیم و کاملا متقاعد شد و راضی بود. بعد یک جلسه با بازیکنان داشتیم که تازه از جام جهانی برگشته بودند و بعد از اولین جلسه، با لیورپول قرارداد امضا کردم و در این دو فصل با لیورپول بودم. واکنش بازیکنان لیورپول چطور بود؛ راحت شما را پذیرفتند؟ بله، خیلی رفتار مثبتی داشتند. در اولین جلسه تمرینی به آنها گفتم ...
روانخواه: حرف حق بزنم و جریمه شوم؟
من به 10 میلیون کاهش پیدا کرد. وی افزود: چند روز بعد از اعلام رای ثانویه از فدراسیون به من زنگ زدند که این 10 میلیون را بده تا ماجرا را برایت جمع کنیم. من گفتم حرف حق زده ام، به جای اینکه بروید دنبال صحت آن جریمه ام می کنید؟ گفتم یک میلیون هم نمی دهم، به آنها گفتم 10 میلیون هزینه سه ماه زندگی من است. بعد از آن بود که نامه ای آمد که تا اطلاع ثانونی محروم شده ام. واقعا این رای انصاف است ...