سایر منابع:
سایر خبرها
آهو: امام رضا(ع) ضامنم شد/ دختر فراری که از سرنوشت رومینا گریخت
یک نگرانی بزرگ اما از طرف عمه و مادربزرگم وجود داشت که پس از مراجعه ای که به همراهشان به پزشک داشتم خیالشان راحت شد و مطمئن شدند در این مدت، آسیبی که دامنم را آلوده کند، ندیده ام. سرش را به زیر می اندازد، انگار از پدرش خجالت می کشد، با صدایی آرام و حیایی که ویژگی دختر ایرانی است، می گوید: من هنوز دخترم. آهو حالا یک ماهی می شود به خانه برگشته است، او دوباره حس شیرین بودن در ...
آفتاب یزد نوشت: مسکن و معیشت، دردهایی که چاره ندارند!
زندگی ام به اندازه این دوران سخت نبوده است. من دو پسر 28 و 25 ساله دارم که هر دوی آن ها بیکار هستند، خودم هم که بازنشسته و مستاجر هستم، سال گذشته با وام و قرض توانستیم برای پسر بزرگم یک پراید بخریم که در اسنپ کار کند اما بعد از افزایش قیمت بنزین اصلا کار کردن در اسنپ به صرفه نبود، حتی مسافر کشی هم انقدر صرف نمی کند. او می گوید: من 36 سال با عزت کار کردم و حتی نتوانسته ام یک خانه بخرم، الان حقوق ...
آزمایش دی ان ای راز دختر 22 ساله را بر ملا می کند
همراه فرزندانم در آلمان زندگی می کنند و من هم درتهران تنها هستم تا اینکه چند روز قبل مرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت: قصد دارد راز دختر فوت شده ام را بعد از 22 سال بر ملا کند. او گفت: دخترم آن زمان در بیمارستان فوت نکرده بود و همسرم او را برای فرزند خواندگی به خانواده ای که بچه دار نمی شدند، داده بود و الان هم دخترم با آن خانواده زندگی می کند. او مشخصات خانواده را به من داد که متوجه شدم آن ...
حدادی: صالحی امیری گفت در آلمان جراحی کنم/به اندازه موهای سرم به خارج از کشور رفتم!
بهتر است در آلمان جراحی کنید که من هم گفتم هر تصمیمی بگیرید احترام می گذارم. حدادی تاکید کرد: 2-3 روز بعد انتقاد کردند و گفتند حدادی می خواهد به سفر توریستی برود حتی برخی رسانه های بیرون از کشور مطالبی نوشتند و می خواستند من را مقابل مردم کشورم قرار بدهند. شاید درست نباشد این را بگویم ولی در این سال ها به اندازه کل موهای سرم، به سفر خارجی رفتم. خودم به آقای صالحی گفتم که آرزو دارم اگر ...
گفتگو با دختر 17 ساله مشهدی که به خانه فساد فروخته شد / آهو 3 شب با بهزاد بود
آهو که همین امسال از خانه فرار کرده بود، می گوید: شب اول که فرار کردم حتی صدقه انداختم به حرم امام رضا(ع) رفتم و از او خواهش کردم مراقبم باشد.
پیمان در خانه دوستش دلباخته الهه شد / شلیک برای حذف شوهر ! + عکس
پنجر کردم. او مقابل بیمارستان عرفان در حال پنچرگیری بود که بالای سرش رفتم و دو تیر به سرش شلیک کردم. من اسلحه را به داخل کانال آب انداختم و با خودرو دوستم فرار کردم. شکسته شدن حکم قصاص به دنبال بازسازی صحنه جرم برای پیمان کیفرخواست صادر و وی در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند و ادعا کرد تحت فشار روانی و شکنجه قتل را گردن گرفته است. در پایان آن جلسه قضات ...
بختیار رحمانی : انگار تریلی از رویم رد شده است
بختیار رحمانی هفته پیش حالم خوب نبود که به دکتر تیم گفتم نفس کشیدن برایم سخت است و بدنم تحلیل می رود. به همین دلیل رفتم تست دادم. 4، 5 روز پیش هم حالم خیلی بد شد و شرایط سختی داشتم. بچه هایم هم تب شدید داشتند و خیلی زود آنها را از خودمان جدا کردیم. به گزارش سرویس ورزشی شبکه لحظه ،بختیار رحمانی بازیکن تیم فوتبال صنعت نفت آبادان گفت : تب شدید داشتم. مشکل گوارشی و بی حوصلگی هم ...
شکوری: آرزو دارم روزی مدیرعامل پرسپولیس شوم
هفته ها به جای اینکه نا امید شوم بیشتر از همیشه تمرین کردم و منتظر یک فرصت بودم تا به میدان بروم. این فرصت کی به شما رسید؟ بازی با ابومسلم. بعد از هفته ها نیمکت نشینی به میدان رفتم و یک پاس گل به کریم باقری دادم و از آن به بعد کرانچار به من اعتماد کرد و مرا در ترکیب ثابت قرار داد. کرانچار در نیمه های فصل از پرسپولیس جدا شد. خب در جایگاه سوم لیگ برتر قرار ...
ماجرای سارق بدشانسی که به کاهدان زد/ او نمی دانست زنی در صندلی عقب ماشین خوابیده
مادرم فوت کرده و وضعیت روحی بسیار بدی داشتم، اصلا حالم خوب نبود و شوهرم از من مراقبت می کرد. روز حادثه برای تهیه لوازم مراسم با همسرم بیرون بودیم. او از ماشین پیاده شد تا کاری انجام دهد. من هم به دلیل اینکه خیلی حال روحی ام بد بود و فشار خونم هم پایین بود، روی صندلی عقب دراز کشیدم تا کمی بهتر شوم، یکباره دیدم ماشین حرکت کرد. شوهرم معمولا وقتی سوار ماشین می شد من را صدا می زد تا از حالم ...
اس ام اس خنده دار و طنز آمیز برای این روزهای گرم تابستان
... تو ترکیه یه ضرب المثل هست که میگه: تو آنکارا و اینکارا؟! اس ام اس خنده دار و طنز یه جوری برای گیم آف ترونز دل تو دلم نیست انگار که وقت سونوگرافی دارم و منتظرم ببینم بچه ام دختره یا پسر. اس ام اس جدید و مطالب خنده دار توی این روزها هر رفیقی بعد چند ماه بهت زنگ زد و گفت بیا بریم بیرون کارت دارم مطمئن باشید برای نتورک مارکتینگه. پدرمونو در آوردن! ...
میری: گلم به استقلال تصادفی نبود/ پیشنهاد های خوب را به خاطر نساجی قبول نکردم
زیاد و سخت در زدن این گل موثر بود. میری درباره مصدومیتش بعد از زدن گل زیبا به استقلال گفت: به نظرم همه به این گل خیره شده بودند و بعد از آن دچار مصدومیت شدم و به بیمارستان انتقال یافتم. وریا غفوری بازیکن استقلال در یک صحنه بازی قصد داشت توپ را به علی کریمی پاس بدهد که من به سمت توپ رفتم تا پاس ارسالی را قطع کنم که کریمی روی ارتفاع بلند شارژم کرد که محکم به زمین خوردم. البته بعد از ...
ربیع خواه: پرسپولیس فصل بعد هم قهرمان است/ کالدرون خیلی دل و جرات داشت
هافبک تیم فوتبال پرسپولیس گفت: بازیکنان تیم ما روح بزرگی دارند و قول می دهم فصل بعد هم قهرمان لیگ می شویم. محسن ربیع خواه درباره شرایط مصدومیتش و زمان بازگشت به میادین گفت: اوضاع پایم خوب است و 10-12 روز دیگر به تمرینات تیم بر می گردم. وی درباره بازی کردنش در پست های مختلف یادآور شد: در هر چهار پست خط دفاعی بازی کرده ام. حتی در فینال آسیا در دقایق پایانی به دفاع راست رفتم ...
رامین رضاییان: دوسال برای پرسپولیس رایگان بازی کردم/ به ایران برگردم فقط برای پرسپولیس بازی می کنم
فکر می کنم عملکردم همیشه در زمین ثابت کننده بود. وی افزود: جدا شدن من از پرسپولیس برای بی تجربگی من بود. کاری کردم که فکر نمی کردم این همه بین هواداران محبوب باشم. روزی که از باشگاه پرسپولیس به ترکیه رفتم، واقعا روز های بدی را تجربه کردم. اگر روزی به عقب برگردیم هیچ وقت این کار را نمی کنم و این اتفاقات تبدیل به تجربه می شود. شب های بدی را در کشور ترکیه داشتم که با کودتا در آنجا همراه ...
وقتی مدیری خودش را جای رونالدو می گذارد!
می زنی؟ گفتم دوست دارم. (خنده) مدیری گفت: من اگر جای رونالدو بودم جوری می زدمت که کارت قرمز بگیرم از زمین بیرون بروم. رضاییان توضیح داد:حتی من روی سر رونالدو سر می زدم، بعد روبه رویش می ایستادم می گفتم دیدی روی سرت توپ زدم. مدیری درباره حاشیه سال 95 از رضاییان سوال کرد و او پاسخ داد: حاشیه این بود که از پرسپولیس خارج شدم، نمی توانم بگویم حاشیه، چون بی تجربه بودم ...
سارق، خودرو را با سرنشین دزدید!
سارق سابقه دار که هنگام دزدیدن خودرو متوجه حضور زن جوان روی صندلی عقب نشده بود با دیدن او از ترس تصادف کرد و با کمک مردم به دام افتاد. صبح دیروز این مرد جوان که به اتهام سرقت خودرو و آدم ربایی بازداشت شده در شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و در دفاع از خود گفت: من اتهام سرقت را قبول دارم. اما نمی دانستم این خانم روی صندلی عقب خوابیده است. من وقتی از کنار خودرو در ...
مرد بدشانس ناخواسته زن شوهردار را ربود / بدجوری کتک خورد! + عکس
خود دفاع کرد . در ابتدای جلسه زن جوان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :مادرم چند روز قبل از این ماجرا فوت شده بود .من حال خوبی نداشتم به همین خاطر وقتی همسرم امور قضایی مربوط به فوت مادرم را انجام می داد همراه او رفتم اما روی صندلی عقب ماشین دراز کشیدم. چند دقیقه از رفتن همسرم نگذشته بود که متوجه شدم یک نفر را در را باز کرد و پشت فرمان نشست و به سرعت حرکت کرد. وقتی بلند شدن مرد غریبه را ...
فلسفه اشکنه در سفره های ایرانی
قابل خوردن یا شاید هم باید بگوییم خوردنی تر می کند. بیایید چند صدسال به عقب برگردیم، زمانی که قوت غالب مردم نان بوده است. داریم درباره چطور نانی صحبت می کنیم؟ نانی خشک و زمخت که در مقیاس زیاد پخت و نگهداری می شده است. داغ کردن تنور و پخت نان کار پرزحمتی بوده و نمی شده هرروز برای دوتا نان داغ، تنور آتش کرد. اصلا تا همین چند ده سال قبل (دارم از زمان بچگی خودمان حرف می زنم) که زحمت پخت نان بر عهده ...
قاتل پدرخوانده برای چهارمین بار اعدام نشد
شب حادثه به عنوان میهمان به خانه اش رفتم. او وسایل پذیرایی برایم آورد و من هم در فرصتی مناسب داخل نوشیدنی پدرخوانده ام داروی بی هوشی ریختم. متهم جوان ادامه داد: دارو کم کم داشت روی خسرو اثر می کرد که دست و پایش را بستم و با طناب او را خفه کردم. بعد از جنایت فرار کردم، اما ساعاتی بعد دوباره به آنجا برگشتم و جسد را به داخل وان حمام انداختم. بعد از آن گوشی تلفن همراه مقتول و خودرواش را ...
اعتراف به سرقت خودرو با زنی در صندلی عقب
انجام می داد، به همین خاطر همراهش رفتم، اما به خاطر حال بدی که داشتم روی صندلی عقب ماشین دراز کشیدم. وقتی همسرم از خودرو پیاده شد، دقایقی بعد متوجه شدم یک نفر در را باز کرد و پشت فرمان نشست. تا از جایم بلند شوم او به سرعت حرکت کرد. ابتدا فکر کردم شوهرم است، اما وقتی بلند شدم دیدم مردی غریبه پشت فرمان است که فهمیدم او دزد است. زن جوان ادامه داد: همان لحظه شروع به داد و فریاد کردم و سارق را ...
نوری: در باشگاه مبتلا شدم/ پزشکان می گفتند که معلوم نیست برگردی
ابتلایش به گرونا گفت و دباره شکست این بیماری منحوش اظهار داشت: فیتوی کرونا را گرفتم و نه تنها از تشک بلکه از سالن به بیرون پرتابش کردم. وی در پاسخ به این سوال که کجا به این ویروس مبتلا شده، افزود: فکر می کنم در باشگاه کرونا گرفتم چون به جز باشگاه جای دیگری نمی رفتم. تمرینات سنگینی هم انجام می دادم که باعث شده بود بعد از ابتلا وضعیتم بدتر شود. ملی پوش کشتی فرنگی عنوان کرد: من ...
مصرف قرص دوفاستون، نصفه باشه پریود میشم؟
سوال مخاطب نی نی بان: سلام لطفا به سوالم دقیق جواب بدید خیلی برام ضروریه ممنون.من دوفاستون مصرف کردم روزی دو عدد اما روز 5 به خاطر لکه بینی قطع کردم در حین مصرف دوفاستون دو بار رابطه محافظت نشده داشتم که بعدش سریع رفتم دسشویی و مایع منی ریخت با عرض معذرت.احتمال بارداری هست؟در حین مصرف دوفاستون تخمک گذاری انجام میشه یا بعد مصرف ؟الان که قرصو نصفه قطع کردم بازم تا 10 روز پریود میشم یا قرص اثر ...
رحمانی: تب، درد و تنگی نفس شدیدی دارم/ انگار تریلی از رویم رد شده
بختیار رحمانی بازیکن صنعت نفت آبادان : صددرصد از تیم گرفتم چون جای دیگری نمی رفتم. به گزارش سرویس ورزشی شبکه لحظه ، بختیار رحمانی ، بازیکن صنعت نفت آبادان کرونا را توصیف کرد: هفته پیش حالم خوب نبود که به دکتر تیم گفتم نفس کشیدن برایم سخت است و بدنم تحلیل می رود. به همین دلیل رفتم تست دادم. 4، 5 روز پیش هم حالم خیلی بد شد و شرایط سختی داشتم. بچه هایم هم تب شدید داشتند و خیلی ...
وصلت جوان ایرانی و ژاپنی در مسجد
غیرت پدرم رفتم توی اتاق خودم. در را بستم و فال گوش ایستادم. مرد ایرانی به زبان ژاپنی سلام داد و همراه ژاپنی اش حرف های او را از انگلیسی به ژاپنی ترجمه کرد. پدر، مادر و برادرم فقط گوش می کردند. مرد ایرانی می گفت: من دختر شما را دوست دارم و قول می دهم خوشبختش کنم و همیشه به او وفادار باشم. پدر و مادرم حرفی نزدند. آقای بابایی ادامه داد: کار من تجارت بین ایران و ژاپن است، اما بعد از ازدواج ...
نویر: هنوز بهترین هستم
خبرگزاری فارس: مانوئل نویر با سایت مونیخ، در مورد این که چه زمانی کفش هایش را خواهد آویخت، حرف زد. گلر 35 ساله گفت: هر بازیکن، فقط یک دوره ورزشی دارد. وقتی آماده هستی، نباید کنار بروی. وی افزود:اگر فوتبال بر من فشار وارد می کرد، بعد از فیلیپ لام کنار می رفتم، اما هنوز شور و شوق دارم. با انگیزه هستم که فوتبال بازی کنم. می خواهم هنوز به افتخارات و عناوین دیگری برسم. ...
فرجام مرگبار یک عشق ممنوعه
.... روز حادثه به مینا گفتم قصد کشتن شوهرش را دارم و به همین دلیل هم او از خانه بیرون رفت. بعد از اینکه بیژن را کشتم، جسد را داخل گونی انداختم و به بیابانی بردم و در آنجا رها کردم. متهم درباره اینکه چرا خانه و زمین به نام مینا کرده است، گفت: من آن قدر عاشق مینا بودم که می خواستم با او ازدواج کنم؛ به همین خاطر هم خانه و زمینی را دور از چشم همسرم به نام او کردم تا بعد از چند ماه از مرگ ...
این 6 نفر بعد از مرگ زنده شدند / آنها چه دیدند!
بلند شوم و الان زمان رفتن نیست. چیز زیادی به خاطر ندارم و حافظه هم به خاطر تصادف اکنون دچار مشکل شده است " 3) یک باغ بود. " به مدت 6 دقیقه قلبم از حرکت ایستاد و به دنیای دیگه ای رفتم . دنیایی که باغ بود و پر از گل و چمن و گرد و غبار . دو کودک هم حضور داشتند و در آن جا بازی می کردند . بسیار زیبا بود اما ماندنی نبود چرا که تا قدم اول را برداشتم که به دل باغ بروم ناگهان به سمت عقب کشیده ...
مچ اندازی کرونا با نوجوانان و جوانان
دختران نوجوانی را دیدم که آنها هم مبتلا به کرونا شده بودند، افکارم از این بیماری و بلاهایی که می تواند به سر افراد بیاورد به هم ریخته بود که یکی از پرستاران داد زد: خانم برو عقب، عقب تر دارم عکس می گیرم، اشعه دارد، خطرناک است یکی از پرستاران در حال عکس برداری از قفسه سینه یکی از بیماران بود و به من هشدار داد تا خودم را از اشعه تصویربرداری محافظت کنم . با صدای آن پرستار به خودم آمدم و ...
استرس باردار شدن، از پریودم می گذره
سوال مخاطب نی نی بان: سلام.پریودیم منظم هستش باید 28 این ماه پریود میشدم ولی هنوز پریود نشدم جلوگیری داشتم ولی استرس اینو دارم نکنه باردار باشم دوسه روز از زمان پریودم میگذره ولی هنوز پرود نشدم پاسخ دکتر فریبا الماسی، جراح و متخصص زنان زایمان و نازایی: دوست عزیز عقب یا جلو افتادن قاعدگی در طی عمر هر خانم ممکن است چند بار اتفاق افتد که غیر عادی تلقی نمی شود. عقب افتادن قاعدگی ...
حامد عسکری: نمی خواستم در خال سیاه عربی عرفان بترکانم!
... هرکسی پیش از سفر اقداماتی می کند. من هم قبل از سفر حج پیش سیدِ صاحب نفسی رفتم و گفتم: سفر حج تمتع در پیش دارم، چه کنم؟ گفت: گوسفند باش! سرت را پایین بینداز و برو! چوپانی که تو را صدا کرده بلد است تو را یک جایی ببرد! نه کتاب خواندم، نه چیزی، فقط می اندیشیدم که چه بگویم؟ ذکری به من یاد داد و گفت: همین را بگو؛ قرار نیست آنجا بروی و یک هاله نوری دور سر تو به وجود بیاید و بعد فرشته ها پایین بیایند ...