نجات دختر کوچولو از شر مرد شیطان صفت
سایر منابع:
سایر خبرها
حجت الاسلام پناهیان:محرم ماه شهادت هست یا نه؟ شهادت تجارت هست یا نه؟ در این محرم، آمده اید از امام ...
می خواهد جان ما را بگیرد! آنجا آدم ترسید که دارایی هایش را از دست بدهد لذا فریب خورد، حالا تو هم داری می ترسی که جانت را از دست بدهی، نترس! أمیرالمؤمنین(ع) فرمود: بروی جهاد عمرت کم نمی شود، اگر عمرت به سر آمده باشد، به فرمودۀ قرآن، حتی اگر در خانه ات هم باشی می میری! (أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی بُرُوجٍ مُشَیَّدَهٍ؛ نساء/78) (قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فی بُیُوتِکُمْ ...
طرز تهیه ترشی های تابستانی؛ با میوه و سبزیجات فصلی
شیشه داغ است و هم مایع قبلی. 8. درب شیشه ها را هم که در آب جوش گذاشته اید، با استفاده از دستمالی تمیز برداشته و روی شیشه بگذارید. به آرامی آن را ببندید، اما درب آن را سفت نکنید. 9. شیشه ها را در قابلمه آب جوشی که قبلا شیشه های خالی را جوشانده بودید بگذارید. آب هنوز گرم است، اما شیشه ها را به آرامی داخل قابلمه بگذارید. از آنجایی که دفعه قبل شیشه ها سبک بودند و حالا پر و سنگین ...
یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم/ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است...
الحسن که افشا شد لشگر کوفه در تماشا شد نوجوان و به لشگر افتادن با یلان عرب در افتادن هرکه از هر طرف تهاجم کرد لاجرم دست و پای خود گم کرد به دَرَک رفت خصم رسوایش اَزرَقِ شامی و پسرهایش رزم جانانه اش که غوغا کرد کینه های مدینه سر وا کرد دور تا دور او گره افتاد در میان محاصره افتاد نیزه ها بود و ...
حرف ها و حدیث های طولانی مدیران رسانه ها با رییس دولت
ناکام گذاشتن طرحهای دشمنان را در سال پیش رو، بسیار مهم دانست و گفت: دشمنان به دنبال فروپاشی کشور و نظام بودند و همه ما باید این واقعیت را برای مردم تبیین کنیم که دولت و ملت در برابر دشمن پیروز شدند و البته به طور طبیعی تحریم و فشارهای دشمنان، سختی ها و مشکلاتی را هم برای مردم به وجود آورده است . رئیس جمهور افزود: به رغم فشارهای دشمنان و مشکلات ناشی از بیماری کرونا، آمارها نشان می دهد که ...
جوک و اس ام اس های خنده دار فضای مجازی
داری رانندگی میکنی، بابا اشیا رو از آنچه می بینید خیلی خیلی نزدیکتر می بینه. اینقدر روحانی اونشب گفت بیسواد تاریخ نخوندی جغرافیا نخوندی که بیا ترامپ اومد بره دانشگاه تهران تاریخ جغرافیا بخونه . 21. تلگرام گزینه سِکرت چتو فقط برا این گذاشته که ما موقع چک کردن پروفایل دستمون بهش بخوره و به فنا بریم. 22. وقتی سیمین بهبهانی میگه: “یارب مرا یاری بده تا خوب ...
بردن کودک به فروشگاه، چه آموزشی به او بدهیم؟
برسد و به جایزه مورد نظرش برسد. در انتهای خرید، فرزند خود را بغل کنید و بگویید : خیلی به ما کمک کردی ؛ امروز به مامان و بابا بیشتر خوش گذشت. این ها را بگویید تا دفعات بد هم این رفتار تکرار شود. چگونه می توانید هنگام خرید اوقات دلپذیر و لذت بخشی داشته باشید؟ از درگیر شدن با کودکان اجتناب کنید. سرگرم کردن کودکان وسیله ای مناسب برای این کار است. عروسکی به آنها بدهید یا کمی با ...
صف مهریه در روزگار سکه 10 میلیونی
.... می گوید فکر و خیال جدایی به این روزش انداخته، با همان دست ناقص ماسک را می کشد پایین، چشمش به جای خالی دو انگشت است؛ برق کارم، تابلوی سر در مغازه ها رو می زنم. درگیر ماجرای جدایی بودم. حکم مهریه که اومد، حالم خراب شد. یادم رفته بود برق رو قطع کنم. یک دفعه انگشتام رفتن. اما بدتر از رفتن بچه م نبود. بدون اینکه به من بگه بچه رو سقط کرد. برنامه داشت. بچه رو انداخت که وبال گردنش نباشه. بچه ای که من ...
بحث اصلی در رقابت بین ترامپ و بایدن اثبات توانایی برای انجام امور روزمره است!/حاکمیت دیکتاتوری 2 حزبی در ...
خیلی بزرگ بودند که اسم قشنگی هم به نام پدران بنیان گذار یا Founding Fathers برای آن ها گذاشته اند. ولی این ها در اصل همان برده داران چپاولگری بودند که به آنجا رفتند و همه چیز را قبضه کردند. این مسائل در انتخابات آمریکا بسیار مهم است. اینکه آن طبقه سرمایه دار، آن دولت پنهان یا دولت در سایه که به آن Deep State می گویند چه تصمیمی می گیرد. آنا : پس فکر می کنید این دیکتاتوری دوحزبی مانع ...
زاکانی در کتاب فرماندهان ورود ممنوع از حاج عبدالله نوریان می گوید
می شناسی؟ می خواست عبدالله را بیندازد بیرون. ما او را جدا کردیم. گفتیم: ولش کن. دژبان گفت: اگه دفعه بعد بیایید و کارت نداشته باشید، راهتون نمی دم. این دفعه به خاطر حاج عبدالله راهتون دادم. همون فرماندهی که بدش رو گفتی. آن شب عبدالله آمد گردان. خیلی به هم ریخته بود. حال خوبی نداشت. با ناراحتی می گفت: شما تو گردان زحمت می کشین، ولی من مشهور می شم. به این ...
پزشکی که زیر دستگاه ونتیلاتور هم نگران بیمارانش بود/ نذری عاشورا و جای خالی آقای دکتر
برای احیای بابا. آن شب تا یک ساعت قبل از آن اتفاق، من کنارشان بودم. شام خوردند، بابا استحمام کرد، با کمک مادر صورتش را اصلاح کرد و همه چیز خوب بود. اما تا رفتم طبقه بالا – خانه خودمان – مامان زنگ زد گفت: “بیا، بابا تشنج کرده...” یک دفعه دلم لرزید. با اینکه بابا به خاطر شرایط بیماری اش سابقه تشنج داشت، اما حس کردم این بار دارد اتفاق بدی می افتد. تا رسیدم، دیدم صورت بابا کبود است. اما بدتر از حال ...
از زلزله بم تا فتح خانطومان؛ آرام ننشست/صبرما از حضرت زینب(س) است
حرفاهایش را هم با شوخی و خنده می زد و اصلاً اجازه نمی داد از دستش ناراحت شوم. اگر به هر دلیلی دلخوری پیش می آمد، سریع می رفت برایم خوراکی یا هدیه ای می گرفت و با خنده بهم می داد که مبادا از دستش ناراحت نمانم. از همان کودکی به همراه برادر بزرگترم شروع به حفظ قرآن کرد. تا جز 3 را حدوداً حفظ کردند و همان عاملی شد برای شروع حفظ من و با تشویق خانواده الحمدلله کل قرآن را حفظ کردم. تأکید حمید ...