سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 14 ساله مادرش را بخاطر تلفن همراه کشت!
اما سال هاست که با هم اختلاف داریم و در واقع فقط به خاطر دخترمان کنار هم زندگی می کردیم تا اینکه حدود دو هفته قبل باز هم با همسرم دعوایم شد و این بار قهر کردم و به خانه مادرم رفتم، دخترم هم گفت با من می آید. در این مدت در خانه مادرم بودیم تا اینکه پنجشنبه دخترم گفت دلش برای مادرش تنگ شده و از من خواست او را به خانه ببرم تا کنار مادرش باشد. عصر پنجشنبه او را رساندم و خودم رفتم. دیگر خبری از آنها ...
مرادمند: برای حضور در استقلال یک میلیارد تومان از جیبم دادم
تلفن همراهم تماس می گیرد و از من می خواهد به دیدارش بروم نمی توانم حرف دیگری بزنم. گل محمدی در شهرخودرو مربی من بوده و واقعا نمی توانستم روی حرفش حرف بزنم، وقتی با استقلالی ها در جلسه بودم تصمیم گرفتم به احترام سرمربی قبلی ام به آنجا بروم و بگویم که با استقلال قرارداد بستم و فقط به احترام وی به دیدارش رفتم. وی افزود :هنگامی که وارد باشگاه پرسپولیس شدم آقای رسول پناه در آنجا حضور داشت و ...
مرد تهرانی زنش را با اسید سوزاند تا طلاق نگیرد!
پاشی ادامه داد: چند بار تلاش کردم که سهیل اعتیاد را ترک کند و زندگی مان را دوباره بسازیم اما هر بار بعد از ترک کردن مواد دوباره به سراغ آن می رفت تا اینکه تصمیم گرفتم او از او جدا شوم و فکر می کردم سهیل وقتی متوجه ماجرا شود اعتیادش را کنار بگذارد اما بی فایده بود و سهیل مرا تهدید کرد. زن جوان گفت: دیگر تصمیم خودم را گرفته بودم و به دادگاه رفتم و درخواست طلاق دادم و همین شروع تهدیدهای ...
یک میلیارد از جیبم دادم تا استقلالی شوم!
خوب برای فوتبالم بگیرم و به تیم بزرگ استقلال ملحق شوم. خوشحالم امسال در تیمی بازی می کنم که یکی از پرافتخارترین تیم های آسیا است. وی در خصوص اینکه چند روز پیش بعد از مذاکره با باشگاه استقلال راهی باشگاه پرسپولیس شد و همین موضوع سر و صدای زیادی ایجاد کرد گفت: صادقانه بگویم شاید نباید به باشگاه پرسپولیس می رفتم اما کاری که انجام دادم دلیل داشت. مردامند در ادامه صحبت های خود ...
پاسخ اسیدی مرد معتاد به درخواست طلاق همسرش
مدتی دوباره به مواد مخدر آلوده می شد تا اینکه تصمیم گرفتم از او جدا شوم. من به او گفته بودم اگر ترک نکند در دادگاه درخواست طلاق می دهم و فکر می کردم به خاطر این موضوع اعتیادش را ترک کند، اما او ترک نکرد و مرا هم تهدید کرد که اگر درخواست طلاق بدهم، بلایی سر من می آورد. وی ادامه داد: به هر حال من تصمیم خودم را گرفتم و از مدتی قبل زندگی ام را از او جدا کردم و در دادگاه هم درخواست طلاق دادم ...
۞ امام علی (ع) می فرماید:
تلفنش را جواب نداد و انگار نمی خواست اوضاع را حل کند. من 100 درصد کار خودم را انجام می دهم و باید بگویم حضور در شهر خودرو باعث افتخار من بود. باوجودی که از تیم های دیگر ایرانی پیشنهاد همکاری دارم اما چون در مشهد مانند خانه ی خودم راحت بودم و آنجا را دوست داشتم علاقمند بودم کارم را در شهرخودرو ادامه دهم چرا که اهداف بزرگی برای این تیم داشتم. اما با این برخوردها و شرایط نمی شود. کوزین با ...
برانکو: هواداران پرسپولیس حقایق را می دانند/ فردا همه چیز مشخص می شود
برانکو مربی سابق پرسپولیس گفت :من مجبور شدم برای رسیدن به حق واقعی خودم، وکلایی را استخدام کنم و آن ها پیگیر پرونده هستند. من فقط منتظر می مانم تا به پولم برسم. به گزارش سرویس ورزشی شبکه لحظه ، برانکو ایوانکوویچ سرمربی سابق تیم فوتبال پرسپولیس گفت :اگر یک مربی خارجی در کشور دیگری این همه افتخار فقط در 4 سال رقم می زد، حتماً مسئولان آن کشور اقداماتی برای ایجاد رفاه آن مربی ...
رهیافته آمریکایی:برای مقابله با شبهات مسلمانان درباره مسیحیت، تصمیم گرفتم به مطالعه قرآن بپردازم
مسیحیت را راه راست می دانستم. پس از آن، مستقیما به سراغ اسلام رفتید؟ نه، تحقیقاتم را درباره مسیحیت ادامه دادم. باز هم به فرقه دیگری پیوستم و در اوج کلاس ها و تحقیقات دوره کارشناسی ارشد زبان شناسی، به مطالعاتم ادامه دادم و هر روز از خدا می خواستم که حقیقت را برایم آشکار کند و به سوالاتم پاسخ دهد.با مطالعه تاریخ مسیحیت به حقایق بسیاری دست یافتم، از جمله این که انجیل، برخلاف ...
ویلا و ماشین لاکچری طناز طباطبایی لو رفت + تصاویر دیده نشده
تصاویر لو رفته از خانه لوکس و ماشین گران قیمت طناز طباطبایی را درادامه می بینید. طناز طباطبایی در 20 اردیبهشت 1362 در محله ی نیاوران متولد شد و یک خواهر دارد که بزرگتر از اوست. طناز مجرد است و با موسیقی آشنایی دارد و گیتار می زند ، طناز طباطبایی مدتی هم کار نقاشی میکرد ،پدرش نیز در زمینه ی موسیقی فعالیت دارد. طناز طباطبایی با بازی درخشانش در فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند در سال 1393 برنده لوح ...
گرامافون؛ رمانی با درون مایه مذهبی
هم آدمایی هستن که سرشون به تنشون می ارزه خب این مدل حرف زدن قطعاً آخرش به این می رسد که من واسطه بشوم برای خواستگاری یک دختری، این اتفاق چند بار دیگر هم افتاده بود. بارهایی که مثلاً اطلاعات پسری را به خانم بابایی مسئول نهاد خواهران دانشگاه - می دادم که ببینیم دختر خانم مدنظر می پذیرند یا نه. اتفاقاً یکی از این ها به خواستگاری و عقد منجر شد. از این جهت دست به خیر بودم در دانشگاه! فقط منتظر بودم ...
اسید پاشی مرد انتقام جو به همسرش در شرق تهران
داشتم با داد و فریاد درخواست کمک کردم. وی ادامه داد: حتی زنگ خانه ای که مقابلش ایستاده بودم را زدم تا از مردم درخواست کمک کنم، اما به دلیل شدت درد از هوش رفتم و چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم. از شوهرم شکایت دارم و درخواستم این است که مجازات شود. این زن جوان از ناحیه صورت، دست راست و بدن صدمه دیده و دچار سوختگی شده است. وی هم اکنون در بیمارستان بستری است و تحت درمان قرار دارد. از سوی دیگر گروهی از مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران جست وجوی خود را برای شناسایی مخفیگاه شوهر اسیدپاش و بازداشت او آغاز کرده اند. ...
برانکو: من فقط منتظر می مانم تا به پولم برسم
که آماده توافق و رضایت بودم به شرط آنکه صداقت می دیدم و پول ها به حسابم واریز می شد. آن ها پس از یک سال و نیم، تنها 30 درصد از طلب واقعی من را واریز کردند. من پول بیشتری از قراردادم نمی خواستم و حرفم این بود که باید تا به حال با من تسویه حساب می شد ولی تنها 30 درصد پول گرفتم. تا فردا باید صبر کنیم از او پرسیدیم فکر می کنی چه آینده ای برای این پرونده رقم بخورد که این طور پاسخ داد ...
عامل جنایت در جنوب تهران: می خواست شهادت دروغ بدهم؛ او را کشتم
حادثه 24 - فرید اصرار داشت که در پرونده درگیری شهادت بدهم اما من نمی خواستم برای خودم دردسر درست کنم، همین مسئله باعث شد جان فرید را بگیرم این اعترافات پسری جوان است که در جلسه آخرین دفاع پیش روی بازپرس جنایی تهران مطرح کرد. روز 24 اردیبهشت ماه سال گذشته، گزارش یک درگیری خونین در جنوب تهران به پلیس اعلام شد و گروهی از مأموران تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند. پسری جوان در این ...
مرد بی نوا مچ زن خائنش را با دامادشان گرفت / پرونده عجیب در تهران
انجام دادم تا او را دوباره به زندگی مشترکمان دلگرم کنم و زندگی خود و همچنین خواهرم را از ویرانی نجات دهم اما فایده ای نداشت. بعد از مدتی مچ همسرم را با ناصر که در خانه یکی از آشنایامان بودند گرفتم و با اطلاع از اینکه بی وفایی او نسبت به من به خیانت فیزیکی رسیده است دیگر نتوانستم به زندگی مشترک ادامه دهم و با طلاق موافقت کردم و با او شرط کردم که اصلا دور و بر خانه ما نیاید و خودم ...
عاشقی در خانه وحشت!
...، درباره سرگذشت خودش به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان گفت: حدود دو سال قبل، بعد از مرگ مادربزرگم دچار نوعی افسردگی شده بودم و حال مناسبی نداشتم. مدام با خودم درگیر بودم و آینده ای مبهم و تاریک آزارم می داد. به همین دلیل گاهی به یک کافی نت سر می زدم که در نزدیک منزلمان فعالیت می کرد. مدت زمانی را به دانلود فیلم ها و برخی موسیقی های مورد علاقه ام می گذراندم. بیشتر بخوانید ...
قربانی تجاوز: هرگز نتوانستم به زندگی قبل برگردم
...: چهار سال از ماجرای آزار شیطانی مینا می گذرد و در این سال ها کابوس آن شب لعنتی یک لحظه هم رهایش نکرده است. کابوسی که نه تن ها آینده اش را خراب کرد، بلکه کار او را به مشاوره و روان درمانی کشاند. بعد از این سال ها وقتی از ماجرا صحبت می کند، صدایش می لرزد. جام جم در ادامه نوشت: مینا می گوید: تنها دلیل این که راضی شدم صحبت کنم، هشدار به دختران جوان است. دخترانی که احتمال ...
قتل شوهر فقط بخاطر یک سیلی
زندگی می کند. زن جوان با گریه ادامه داد: مدتی بود که بابک اصرار داشت پسرخوانده اش را نزد خودش بیاورد و با ما زندگی کند، اما من از این موضوع ناراحت بودم و راضی به این کار نمی شدم. شب حادثه، داخل آشپزخانه در حال آماده کردن غذا بودم که بابک به آشپزخانه آمد و دوباره موضوع بچه را و اینکه باید با ما زندگی کند، پیش کشید خیلی عصبانی شدم و با پرخاش جواب منفی دادم. اما او وقتی مخالفت مرا دید، ناگهان ...
داستان کوتاهی از جلال آل احمد
و چاره ای میدانستم. نه اینکه جائی را بلد نبودم. میدانستم میشود بچه را بشیرخوارگاه گذاشت یا بخراب شده دیگری سپرد. ولی از کجا که بچه مرا قبول میکردند؟ از کجا می توانستم حتم داشته باشم که معطلم نکنند و آبرویم را نبرند و هزار اسم روی خودم و بچه ام نگذارند؟ از کجا؟ نمی خواستم باین صورت ها تمام شود. همان روز عصر هم وقتی کار را تمام کردم و بخانه برگشتم و آنچه را که کرده بودم برای مادرم و دیگر ...
تازه مسلمان سوئدی:من در اسلام، احساس امنیت، شادمانی، و عشق را پیدا کردم
الهدی مفخمی ترجمه از گروه ترجمه سایت رهیافته مترجم فاطمه علیزاده من مالین هانسن، بیست و چهار سال دارم و در یکی از جزیره های سوئد بزرگ شده ام. اعضای خانواده من، آتئیست(خداناباور) هستند. من هم سالهای زیادی از عمرم، یک آتئیست بودم. مفهوم دین در خانواده ما دستمایه تمسخر قرار می گرفت و به مثابه چیزی ترسناک بود که ما نمی خواستیم نزدیک آن شویم. در نوجوانی دچار تروما شدم و اعتمادم را نسبت به مرد ...
محمدی: بوناچیچ فحش داد، من هم جوابش را دادم/ از اینکه به استقلال نرفتم پشیمان نیستم
داشتیم و این اتفاق مربوط به تمامی پست ها بود. از مدیرعامل که اول فصل رفت تا چمن زن ما عوض شد، فکر نمی کنم هیچ تیمی به اندازه ما تغییر و تحول داشت. الان هم که هر روز یکی از تیم ما جدا می شود. تیم ما همینطوری هم پُرمهر نبود و نیاز به بازیکن داشتیم، اما کسانی که سالیان سال اینجا بودند؛ مثل نژادمهدی، پهلوان و اسماعیلی فر از ذوب آهن رفتند. اینکه چه تصمیماتی گرفته شود نمی دانم فقط امیدوارم اتفاقات خوبی ...
به یک شرط در آسیا کنار استقلال می مانم!
دیده و خوانده اند. من عاشقانه استقلال را دوست دارم از وقتی کوچک بودم استقلالی بودم و همه مسابقات استقلال در خوزستان را از نزدیک نگاه می کردم. به همین خاطر اگر الان از استقلال می روم فقط به یک دلیل است. اینکه می خواهم بازی کنم و خودم را به هوادار استقلال نشان بدهم که اگر روزی خواستم برگردم بدانند من دروازه بانی معمولی نیستم. پس هدف بزرگتری در نظر داری؟ به امام حسین (ع) قسم می ...
راز قتل زن جوان در پارک چیتگر
ادامه جلسه را به بعد موکول کردند تا تحقیقات درباره این پرونده تکمیل شود. دومین دادگاه در جلسه دوم دادگاه فقط مسعود و امان به اتهام قتل بار دیگر پای میز محاکمه ایستادند و اولیای دم برای متهمان حکم قصاص خواستند. سپس دو متهم اظهارات قبلی شان را تکرار کردند و انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه رفتند. مسعود گفت: امان در غیاب من زن جوان را کشت و من از این ماجرا بی اطلاع بودم. اما متهم دیگر مسعود را دروغگو خواند و گفت او به تنهایی رویا را کشته است. بدین ترتیب با پایان یافتن جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند. منبع: روزنامه ایران ...
راز قتل زن جوان در پارک چیتگر همچنان سر به مهر ماند
...: رسیدگی به پرونده دو مرد ایرانی و افغانستانی که متهم به قتل یک زن مطلقه در پارک چیتگر هستند از شامگاه بیست و چهارم شهریور سال 96 آغاز شد. تیم جنایی با حضور در محل دریافتند زن جوان خفه شده و به قتل رسیده است. در حالی که تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و شناسایی قاتل ادامه داشت، مأموران ساعتی بعد مرد جوانی را که در همان حوالی کنار یک دستگاه پراید ایستاده و رفتار مشکوکی ...
مرد دستفروش: قتل عمد را قبول ندارم
سرویس حوادث جوان آنلاین: 25 بهمن سال 97، مأموران پلیس تهران حین گشت زنی در حاشیه روستایی به نام گلدره حوالی پردیس، به یک دستگاه خودروی وانت مشکوک شده و عملیات تعقیب و گریز را آغاز کردند، اما با دستور ایست از سوی مأموران، راننده با سرعت زیاد از محل فرار کرد. ردیابی و شناسایی راننده خودرو ادامه داشت تا اینکه پلیس حوالی همان روستا جسد مرد جوانی را کشف کرد که روی زمین رها شده بود. جسد به ...
قتل 2 سرپرست خانواده در 2 جنایت خانوادگی
. خیلی خمار بودم و در حال عصبانیت از خانه بیرون رفتم و بعد از اینکه با یکی از دوستانم مواد مصرف کردم، دوباره به خانه برگشتم تا از پدرم پول بگیرم. این بار با خودم بنزین آوردم تا پدرم را تهدید کنم، اما او به تهدید های من توجهی نکرد که بنزین را به داخل خانه پاشیدم و فندک زدم و خانه آتش گرفت. من فکر نمی کردم پدرم در این حادثه به قتل برسد و فقط قصد ترساندن او را داشتم و می خواستم با این تهدید از او پول بگیرم. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، متهم برای تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. ...
قتل پدر بخاطر ندادن پول مواد در تهران
می شدم. خانواده ام مرا به کمپ بردند و مدتی در آنجا بستری بودم. اما بعد از ترخیص باز هم به سراغ مواد رفتم. او ادامه داد: همیشه بر سر تامین هزینه مواد با خانواده ام اختلاف داشتم و شب حادثه درحالی که خمار بودم و نیاز به مواد داشتم، به سراغ پدرم رفتم تا از او پول بگیرم. اما پدرم حاضر نبود به من پول بدهد. می گفت باید ترک کنی اما او حال مرا درک نمی کرد. من فقط پول می خواستم تا مواد بخرم ...
روایتی از آخرین روز زندگی احمد شاه مسعود
گوناگون صحبت کرد. چند لحظه بعد، وقتی برای آماده کردن صبحانه خواستم او را ترک کنم، مانع من شد. تا کنون چنین عکس العملی از او ندیده بودم. بعد از صرف صبحانه، به اتاق احمد رفت و مرا صدا زد. وقتی به او ملحق شدم دفترهای پسرمان را به من نشان داد و گفت: احمد درس هایش را از حفظ برایم خواند، من نمی دانستم که او تا این حد پیشرفت کرده است. دخترها هم به ما پیوستند و او دوباره تکرار کرد که تا ...
درگیری مرگبار بر سر فرزندخوانده
همسرش اقرار کرد و درحالی که اشک می ریخت گفت به شدت پشیمان است. وی توضیح داد: حدود 2 سال قبل با همسرم مهران ازدواج کردم و زندگی خوبی داشتیم. او در محله ما زندگی می کرد و من مدت ها بود که تنها زندگی می کردم. مهران مدت ها قبل از همسر اولش جدا شده بود و پس از آن بود که به خواستگاری من آمد و با هم ازدواج کردیم. جنایت ناخواسته زن جوان ادامه داد: مهران و همسر اولش چون نمی توانستند ...
30 مقام کشوری، 30 سال رکاب زدن بی وقفه
بتوانم به کلاس های دیگر ریاضی و سایر درس ها را آموزش بدهم. یکی دیگر از مشکلات کارم دو زبانه بودن دانش آموزان بود. با آنکه خودم زبان ترکی را بلد بودم، اما آموزش به چنین روشی سختی های خاص خودش را دارد. ادامه کار در مشهد مالک بعد از 6 سال دوری از خانواده به مشهد برمی گردد. سال 1350 ازدواج می کند، اما یک سالی را دوباره به تبریز برمی گردد. در این سفر یک ساله همسرش را در مشهد می گذارد ...
مهاجم لودرسوار قصد انتقام جویی داشت
پلیس منتقل شد و در همان بازجویی های اولیه مدعی شد که قصد داشته از پدرش انتقام بگیرد. پسر نوجوان گفت: مدتی بود که با پدرم اختلاف مالی داشتم و پولی را که می خواستم به من نمی داد. او صاحب لودر است و با آن کار می کند و وقتی دیدم قصد ندارد به من پول بدهد، عصبانی شدم و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. برای همین سوییچ لودر را برداشتم و چون از قبل با طرز راندن این خودرو آشنا بودم، لودر را روشن کردم و وارد ...