سایر منابع:
سایر خبرها
شنید و اینکه دستان فرزندش در راه پسر ریحانه رسول، قطع خواهند شد. گریه امانش نمی داد، اما شکر خدا را می گفت که پسرش فدای سبط گرامی رسول(صلی الله علیه و آله وسلم) می شود. حضرت علی(علیه السلام) مادر عباس را به منزلتی که فرزندش نزد خدا داشت، بشارت داد و گفت که خداوند در عوض دو دست، دو بال به او می بخشد تا با ملائکه در بهشت پرواز کند.(3) سفارش به دفاع از ولایت: هنگامی که امام ...
برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می رفت و نوحه می خواند و شور و غوغایی بپا می کرد . مردم مدینه اطراف او گرد می آمدند و با او هم ناله می شدند. حتی مروان بن حکم حاکم وقت مدینه نیز در میان ایشان بود و گریه می کرد. امام باقر(سلام الله علیه)می فرماید: آن حضرت به بقیع می رفت و آن قدر جانسوز مرثیه می خواند که مروان با آن قساوت قلب گریه می کرد. ولایت، کیمیایی بی همتا: عالم ...
.... آیت اللّه منتظری: بالاخره حضرت با این ها سروکار دارد؛ و آنها هم علی (ع) را خلیفه چهارم می دانستند. امیرالمؤمنین (ع) وقتی که به کوفه آمدند به امام حسن علیه السلام گفتند به مسجد برو و به مردم بگو که صلوه تراویح را نمی توان به جماعت به جا آورد. صلوه تراویح را عمر بدعت گذاشته بود، وقتی امام حسن (ع) این را فرمود، صدای وا عمراً ی مردم بلند شد؛ بعد حضرت که دیدند مردم اعتراض کردند، منصرف ...
شبکه اجتهاد: از یک منظر می توان نوپردازی و نوآوری فقهی را شاخه و فرعی از نواندیشیِ دینی به شمار آورد؛ چراکه در حقیقت، نوآوریِ فقهی ثمره بازاندیشی و نواندیشی در مسائل، مفاهیم، معارف و روش شناسی فقه، به عنوان دانشِ متکفّلِ استکشاف شریعت اسلامی و یکی از اجزاء رکنیّه دین است و در نتیجه باید گفت سخن از نوآوری فقهی، به نوعی سخن از نواندیشیِ دینی هم هست و بسیاری از مطالبی که درباره جزء (نوآوری فقهی) گفته شود شامل کل (نواندیشی دینی) نیز می شود. به بیان دیگر، بحث از نوآوری فقهی، تشکیل دهنده بخش مهمی از بحث در باب نواندیشی دینی هم است. نکته دوم ...
نفهمیده دشنام بدهند و دیوانه ام بخوانند و مرگم را از خدا بخواهند. به مدح و ثنای مردم اعتنائی ندارم و برای آفرین و مرحبای تاریخ نویس هم ارزشی قایل نیستم و فراموش نمی کنم که حتی مردیم یونان که مردم خفته و نادانی نبودند و پاداش آدمی چون میلسباد 4 را که سپاه شما ایرانیان را آنطور درهم شکست و بلاشک وطن و هموطنانش را نجات داد چطور کف دستش گذاشتند. اول صورتش را بر دروازه های شهر آتن کشیدند و گفتند سزاوار ...