سایر منابع:
سایر خبرها
.... فرار از تله بهترین و منسجم ترین فیلم جلال مقدم است که مثل اغلب فیلم های متفاوت آن سال ها، طرح مخمصه است؛ مخمصه ای که فیلمساز راه گریزی برایش متصور نیست. فرار از تله از نظر فضاسازی، استفاده درست از لوکیشن، دیالوگ نویسی و شخصیت پردازی و تقابل آدم ها جزو بهترین آثار دوران موج نو محسوب می شود. داستان فرار از تله درباره مرتضی مرد جوانی است که به علت خلافکاری و اشتباه به پنج سال ...
آمده است. او در باغ وحش بیشتر از همه حیوانات مورد توجه قرار می گیرد، اما به خاطر خاص بودنش گوریل های دیگر باغ وحش او را دوست ندارند و طردش می کنند. آن ها نمی فهمند چه چیزی باعث جالب و عجیب بودن او شده است. برفی گونه خاص و کمیابی از گوریل است و با شرایطی که او دارد زندگی در جنگل برایش خطرناک است. یائولا دختر نوجوان و باهوشی است که برفی را خیلی دوست دارد و ... ...
..... بزرگ ترین مشکل بدون شناسنامه ها شغل است. اغلب آن ها تقریبا هیچ گونه سوادی ندارند. خروج از روستا یا محل اقامت شان به معنای قرارگرفتن در معرض خطر دستگیری است. بعضی از مرد ها برای پیدا کردن شغل در شهر های بزرگ دیگری مثل کرمان، تهران، مشهد یا اصفهان ناچار به پرداخت رشوه ای از یک تا چهار میلیون تومان می شوند که فقط خود را به این شهر ها برسانند. پرداخت این رشوه سنگین تضمینی برای رسیدن آن ...
. اما زن هنوز سوگوار است، روزها برای اینکه بقیه اعضای خانواده را رنج ندهد به پیاده روها پناه می برد و گریه می کند. اینجا آمده تا در حلقه امن کسانی که همگی وضعیتی شبیه به خودش دارند، از غصه هایش بگوید و سوگواری کند. روانشناس از او می خواهد دست از تلاش برای گریه نکردن بردارد و اجازه دهد احساساتش همان طور که هستند بروز پیدا کنند. زن می گوید: چند ماه گذشته و من انگار به زندگی عادی بازگشته ام، غذا می ...
. مرد نان آور و عصای دست، قرار است پول دربیاورد و اگر مشکلی در خانه هست باید حل کند. او عصای دست پدر است؛ یعنی کسی که قرار است مدیریت خانه را به دست بگیرد. دختر، اما فقط شیرینی خانه است و مهربان است. خیلی دختر ها از بچگی در خانه شان می شنوند که دختر مال مردم است. این ها نقش ها را می سازند. بعد از خانواده همین افراد وارد نقش های اجتماعی می شوند. از مرد توقع می رود کاری با درآمد بالا ...
معصومه نعیمی، همسر شهید والامقام حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین حقانی درباره ماجرای روز ازدواج شان، گفت: عروسی در حد و اندازه ای که امروزه از آن یاد می شود نداشتیم، تنها خانواده من و شهید حقانی و آشنایان و خویشاوندان نزدیک را برای ناهار به منزل پدری ام دعوت کردیم و این مراسم عروسی من بود، اما بدون حضور داماد زیرا متأسفانه همان روز یعنی 10 فروردین ماه 1340 آیت الله بروجردی فوت کردند و غلامحسین شرکت در مراسم تشییع پیکر آیت الله بروجردی را نسبت به مراسم عروسی خود ارجح دانست، از آن روز تا مدت دو ماه من داماد را ندیدم. ...
که آمدند گمان می کردم ایشان همان نوکر امام زمان(عج) است؛ در آن زمان رسم نبود عروس و داماد در مراسم خواستگاری با یکدیگر صحبت کنند یا تا زمان عقد همدیگر را ببینند، من نیز از این قاعده مستثنی نبودم و آن قدر سن کمی داشتم متوجه نشدم آمدن غلامحسین و خانواده اش به منزل ما چه معنایی دارد، از این رو در مراسم خواستگاری نیز هنوز اطلاعی از ازدواجم نداشتم؛ تا آنجایی که به یاد دارم زمانی که مادرش مرا دید به من ...