تجاوزهای سریالی پسرجوان به زنان/ او 16 زن را آزار جنسی داد+جزییات
سایر منابع:
سایر خبرها
آبروریزی به وقت عشق خیابانی
بیمارستان روش زوج درمانی را برای آرامش من پیشنهاد کرده بود ولی همسرم همکاری نمی کرد تا این که چند روز قبل مشغول رسیدگی به درس های مدرسه دخترم بودم که ناگهان آرتین به همراه یک زن و مرد دیگر وارد خانه ام شدند و با بستن دست و پاهایم، مرا سوار خودرو کردند. آن زن و مرد خود را مامور دولت معرفی می کردند ولی در بین راه مدام سیگار می کشیدند و آثار خودزنی با تیغ و چاقو روی دست هایشان بود. خیلی می ترسیدم ولی دم ...
ماجرای 7 زن که توسط دو مرد مورد آزار قرار گرفتند
دو مرد جوان که متهم هستند هفت زن را مورد آزار و اذیت قرار داده اند در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. به گزارش وقت صبح ، به نقل از اعتماد آنلاین، در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد متهمان مدعی شدند شکات دروغ می گویند، این در حالی است که مدارکی علیه متهمان وجود دارد. تابستان سال 1400 به دنبال شکایت دختر جوانی به نام رها این ...
مجازات اعدام برای عامل تعرض به پسر نوجوان
در دادگاه کیفری یک استان فارس به اعدام، حبس و شلاق محکوم شدند. بیشتر بخوانید آدم ربا ها مامور قلابی بودند! آن زن و مردی که به همراه همسرم وارد خانه شده بودند، دست و پا های مرا بستند و به زور مرا به بیمارستان روان پزشکی مشهد بردند تا چنین وانمود کنند که من دیوانه هستم و.... بیشتر بخوانید پیامک هایی که راز سرقت را فاش کرد گوشی تلفن همراه جا مانده از ...
درخواست طلاق به خاطر بدهی به پدرزن
این زن وقتی مقابل قاضی قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: آقای قاضی شوهرم از پدرم پول قرض کرده و حاضر نیست این پول را پس بدهد. الان یک سال است که ما سر این موضوع با هم جنگ و دعوا داریم و من هر روز باید جوابگوی پدرم باشم. دیگر تحمل این وضعیت برایم غیرممکن شده و می خواهم پس از گرفتن تمام حق و حقوقم از سپهر جدا شوم. یک سال پیش با سپهر آشنا شدم. از همان روزهای اول می دانستم که او وضع مالی خیلی ...
از کشتن همسر و فرزندم پشیمان نیستم!
خودکشی کردم که آخرینش در روز تولدم بود. خیلی دوست داشتم روز تولدم بمیرم، اما موفق نشدم. چگونه دستگیر شدی؟ برادرم به خاطر مشکلاتی در زندان بود. منتظر ماندم از زندان آزاد شود، وقتی بیرون آمد، خیالم راحت شد و به ماموران مراجعه کرده، خودم را تسلیم کردم. بعد از تسلیم شدن، حالم بهتر شد و کمی آرام شدم. کاش پدرم زنده بود. می دانستم اگر او بود، بهترین راه را برای برخورد با مشکلات جلوی پایم می گذاشت و از من حمایت می کرد. به بازی اعداد علاقه داری؟ بله. برنامه ریزی زندگی ام همیشه روی اعداد بود. سعی می کردم برای هرکاری چه خوب، چه بد روز خاصی را در نظر بگیرم. ...
سرقت برای پس دادن پول نزول
قطعاً کلانتری از این ماجرا با خبر است. بعد به خانه رفتم کارتن گوشی تلفن را برداشتم تا ثابت کنم که گوشی را خریده ام و سرقتی نیست. دستگیری در محل ملاقات پس از شکایت مرد جوان مأموران کلانتری وردآورد، راهی محل قرار شدند. آنها پس از آموزش های لازم به شاکی، موفق به دستگیری مأمور قلابی شدند. متهم 20 ساله درتحقیقات به سرقت به شیوه مأمور قلابی اعتراف کرد و به دستور بازپرس ...
اخاذی مامور قلابی از مردم برای پس دادن پول نزول
واقعاً مرد ناشناس مأمور باشد قطعاً کلانتری از این ماجرا با خبر است. بعد به خانه رفتم کارتن گوشی تلفن را برداشتم تا ثابت کنم که گوشی را خریده ام و سرقتی نیست. پس از شکایت مرد جوان مأموران کلانتری وردآورد، راهی محل قرار شدند. آن ها پس از آموزش های لازم به شاکی، موفق به دستگیری مأمور قلابی شدند. متهم 20 ساله در تحقیقات به سرقت به شیوه مأمور قلابی اعتراف کرد و به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت ...
حمایت های همسرم، مرا به زندگی امیدوار می کرد
یک رزمنده جانباز چگونه بود؟ من از مجروحیت ولی الله تا آن زمان اطلاع دقیقی نداشتم. ولی می دانستم ازدواج با یک جانباز سختی های خودش را دارد. با خود می گفتم: من که در جنگ نبودم، اما شاید قابل باشم تا یک جانباز را همراهی کنم . زندگی مشترک ما در در منزل پدر شوهرم آغاز شد. خانه پدرشوهرم امکانات پرستاری از یک جانباز هفتاد درصد را نداشت اما من از جان و دل برای حاج آقا همسرداری و پرستاری می کردم؛ و ...
پسر نوجوان: خلافکار شدم، چون عاشق یک دختر شدم بابام با کمربند کبودم کرد!
آن که علاقه عجیبی به تحصیل داشتم ولی نمرات تحصیلی ام نیز خوب نبود و همین موضوع بهانه ترک تحصیل را به دست پدرم داد. وقتی برای رفتن به مدرسه با پدرم به مشاجره پرداختم او حتی تا یک هفته مرا به خانه راه نداد، دراین مدت به منزل خواهرم رفتم و پس از آن با کمک شوهر خواهرم شاگرد سنگ کاری شدم تا این حرفه را بیاموزم. هنگامی که در پایان هفته کارفرما دستمزدم را می پرداخت بلافاصله پدرم ...
نقشه عجیب زنی که عاشق مرد همسایه شده بود!
... بعد از مدتی با او بر سر موضوعی اختلاف پیدا کردم و مدتی بعد هم سیروس خودش به خانه دیگری رفت و خانه اش را به یک زن جوان که یک فرزند نیز داشت، اجاره داد. او ادامه داد: من کم کم این موضوع را به فراموشی سپرده بودم که صبح امروز بچه ام در کوچه در حال بازی بود که ناپدید شد. پرس وجو کردم و متوجه شدم که سیروس پسرم را با خود برده است. کینه قدیمی که او در دل داشت منجر به ربوده شدن پسرم شده است ...
سرقت برای پس دادن پول نزول/ برای درمان خواهرم 13میلیون تومان نزول کردم و بدهی ام رسید به 26 میلیون
مأمور باشد قطعاً کلانتری از این ماجرا با خبر است. بعد به خانه رفتم کارتن گوشی تلفن را برداشتم تا ثابت کنم که گوشی را خریده ام و سرقتی نیست. دستگیری در محل ملاقات پس از شکایت مرد جوان مأموران کلانتری وردآورد، راهی محل قرار شدند. آنها پس از آموزش های لازم به شاکی، موفق به دستگیری مأمور قلابی شدند. متهم 20 ساله درتحقیقات به سرقت به شیوه مأمور قلابی اعتراف کرد و به دستور بازپرس ...
اعتراف عجیب یک مرد به 12 بار ازدواج ! | 12 بار ازدواج کردم
محمود مردی هوس باز بود 12 بار ازدواج موقت انجام داده بود محمود که 26 سال سن دارد و مأموران آگاهی او را به اتهام سرقت های خشن خیابانی دستگیر کرده اند، افزود: همسرم مرا خوب شناخته بود و برای همین هم بی درنگ طلاق گرفت. اما من به جای آن که با این شکست به خودم بیایم و اشتباهاتم را جبران کنم مست پول و ثروت پدرم شدم و در باتلاق فساد و اعتیاد فرو رفتم. محمود در بیان داستان تلخ و عبرت آموز ...
از قتل همسرم پشیمانم
شامگاه جمعه گذشته مأموران کلانتری جنت آباد با مراجعه به خانه مردی که مدعی بود از خواهرش بی خبر است در طبقه دوازدهم یک برج رفتند و جسد زن 58 ساله را که به قتل رسیده بود، پیدا کردند. پس از هماهنگی با بازپرس میثم حسین پور از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات آغاز و مشخص شد از زمان مرگ 36 ساعت می گذشت و نبود همسرش، این احتمال را مطرح کرد که عامل قتل، شوهر فراری است. بلافاصله ...
پایان اخاذی سریالی پسر 20 ساله با لباس پلیس + گفتگو با متهم
او بدهم مرا آزاد می کند و من که مطمئن شده بود وی مأمور قلابی است، گفتم باید به خانه بروم و از آنجا پول بردارم. به این ترتیب او گوشی ام را گرو گرفت و خواست تا یک ساعت دیگر با پول برگردم. من هم یک راست به اداره پلیس آمدم تا موضوع را گزارش کنم. با اظهارات مرد جوان، مأموران کلانتری وردآورد راهی محل قرار شدند و پلیس قلابی را که در آنجا منتظر بود، دستگیر کردند. او که 20سال بیشتر ندارد در بازجویی ها به ...
فروش دختران ابتدایی به مردان میانسال!
التماس و تحمل کتک کاری های پدرم، بالاخره موفق شد مرا در مدرسه ثبت نام کند و تا کلاس پنجم درس خواندم اما یک روز وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم مردی که از دوستان پدرم بود مرا به عقد خودش درآورد! حالا من سومین زن نعمت بودم و دو همسر دیگر او در خانه های جداگانه زندگی می کردند. شوهرم 8 فرزند داشت و مرا به شدت اذیت می کرد چون معتقد بود پول زیادی به پدرم داده است! خلاصه 5 سال بعد نعمت از دنیا رفت و ...
تجاوز به 3 زن توسط مرد مسافرکش در میناب
چند روز پیش زنی سراسیمه و هراسان خود را به مأموران پلیس شهرستان میناب در استان هرمزگان رساند و گفت که به دام یک مرد شیطان صفت افتاده است. او توضیح داد: برای رفتن به خانه ام کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که یک خودروی پراید مقابلم توقف کرد. وی ادامه داد: راننده مسیرم را پرسید و من هم به تصور اینکه مسافرکش است، سوار ماشین شدم اما به محض اینکه روی صندلی نشستم و در را بستم متوجه شدم درهای ...
منشا این همه خشونت، کجاست؟!!
، خانواده ای افغان را وعده ازدواج میدهد. دو خواهر دیگر (مطلقه و شوهرمرده). خانواده ایرانی فروپاشیده و تلخ و سیاه بخت. - فروشنده: زنی که با شوهرش خانه سابق یک فاحشه را اجاره میکنند و مورد تعرض یکی از مشتریان زن فاحشه قرار میگیرد! زن و شوهر هیچکدام به دستگاه قضایی مراجعه و اعتماد نمیکنند و تلاش میکنند خودشان متجاوز را پیدا و مجازات کنند. - دارکوب: داستان زنی معتاد که بدنبال شوهر سابق ...
اشک پشیمانی مردی که همسرش را کشت +عکس
... بعد از قتل کجا رفتی؟ فقط گذرنامه ام را برداشتم و زدم بیرون. آنقدر هل و دستپاچه شده بودم که فراموش کردم گوشی موبایل و حتی دلارهایی که در خانه داشتم را با خودم ببرم. تا ساعت ها در خیابان بی هدف رانندگی می کردم و وقتی به خود آمدم، دیدم رسیده ام کرمان. باور کنید اصلا متوجه نشدم که چطور سر از کرمان درآورده ام. شب را در ماشین خوابیدم اما تا صبح کابوس دیدم و روز بعد تصمیم گرفتم به سمت تهران برگردم و خودم را معرفی کنم؛ چون عذاب وجدان رهایم نمی کرد؛ به همین دلیل به سمت تهران برگشتم که در آزادراه قم تهران توسط مأموران پلیس دستگیر شدم. ...
تکدی گری دختر 14 ساله بعد از سرقت طلا های مادر
تا آنها را بفروشیم و با اجاره خانه ای، زندگی جدیدی را آغاز کنیم. طبق نقشه سروش طلاها و شناسنامه ام را برداشتم و از خانه خارج شدم. به محل قرار با سروش رفتم او طلاها را از من گرفت تا بفروشد اما بعد از آن دیگر او را ندیدم. من که طلاها را دزدیده و از خانه فرار کرده بودم، ترسیدم به خانه برگردم. از طرفی چون جایی برای ماندن نداشتم و هیچ پولی هم برایم نمانده بود شروع به تکدی گری کردم تا خرج ...
رسوایی تعرض جنسی این بار برای خاخام برجسته رژیم صهیونیستی
خواستار تحقیق در مورد ادعاهای مطرح شده تعرض جنسی علیه تسوی تاو شدند. این زن جوان با بیان اینکه خانواده اش همیشه به خاخام تائو نزدیک بوده اند، ادامه داد: من تحت تأثیر روحی و روانی او بودم، او در دوران کودکی و حتی بعد از ازدواج و مادر شدن، من را بارها آزار داد. ای افزود: از طرق مختلف سعی کردم کمک بخواهم اما آن موقع نمی دانستم چطور باید اینکار را انجام دهم ... یک بار در 10 سالگی سعی ...
سرقت میلیاردی در 15 دقیقه
لوازم گرانقیمت گریخته اند. وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند صاحبخانه که زن میانسالی بود، گفت: من و دو دخترم در این آپارتمان زندگی می کنیم. دقایقی قبل زنگ خانه را زدند، وقتی از چشمی در نگاه کردم دیدم ایرج، سرایدار ساختمان پشت در است. او معمولاً در همین ساعت، آشغال ها را بیرون می برد. من هم به آشپزخانه رفتم و نایلون زباله را برداشتم، اما نمی دانستم که پشت در چه خبر است. وقتی در را نیمه ...
زن، زاهدان، زندگی/ بگذارید پشت سر مولوی نماز بخوانم!
برگزاری نماز جمعه نزدیک تر شدم کوچه ها و خیابان های بیشتری بسته شده بودند. سر هر مسیر منتهی به مسجد، چند نفری ایستاده بودند؛ لباس بلوچی داشتند و روی آن کاور سبز رنگی پوشیده بودند. فهمیدم انتظامات مسجد مکی جمعه هستند. مشتاق بودم برگزاری این آئین بزرگ را از نزدیک ببینم. حرف زن جوان در هواپیما در گوشم می پیچید که در پرواز از تهران به زاهدان گفت روایت زنان بلوچ را نه کسی شنیده و نه گفته است؛ پس ...
پایان زندگی با کابوس جنایت!
در شیفت شب کار می کردم و روزها به خانه می آمدم. در حالی که پتو را روی سرم کشیده بودم، یک بار دیگر نقشه قتل را مرور کردم و بعد از حدود دو ساعت به بهانه ای از خانه خارج شدم ولی همسرم هنوز خواب بود. به آرامی شیلنگ گاز بخاری را بیرون کشیدم و شیر گاز شهری را باز کردم. حدود دو ساعت در خیابان های نزدیک محل سکونتم دور زدم و سپس به خانه بازگشتم. وقتی فهمیدم همسرم دیگر نفس نمی کشد، همسایه ها را ...
ا نکار کو ری چشم در دادگاه
کردم که گفت اگر دعوا داری به محل دیگری برویم. عصبانی شدم و جوابش را دادم، اما یکباره همراه دوستش شاهین به من حمله کردند. من تنها بودم و کسی ما را از هم جدا نکرد، به همین خاطر نتوانستم از خودم دفاع کنم. همان موقع آن ها دست هایم را از پشت سر گرفتند و کاملاً بی دفاع شدم. ناگهان شاهرخ با مشت چند ضربه به چشم و صورتم زد سپس رهایم کردند. دستم را روی صورتم گرفتم که خونین شد. وقتی به بیمارستان رفتم ...
بانوی محجبه انگلیسی: اسلام هراسی ها مانع تزلزل ایمانم نمی شود
نشان می دهد که پلیس میدلندز وست 386 جرم نفرت انگیز اسلام هراسی را در سال 2021 ثبت کرده است. از این تعداد، 192 حمله علیه زنان مسلمان بوده است، اما این رقمی است که مینا را شوکه نمی کند، زیرا او تجربه زن بودن را توضیح می دهد و مسلمانان اغلب با آنها برخورد دارند. او گفت: من از این تعداد شوکه نشدم، اما انتظار نداشتم آنقدر زیاد باشد، زیرا بسیاری از زنان در مورد آن صحبت نمی کنند. ...
راز قتل خانم سرآشپز تهرانی در جنت آباد / قاتل: دوستش داشتم! + عکس و گفتگو
مقدمات کارهای سفر به امریکا را انجام دهند اما وقتی برگشتند از دو روز قبل هر چه با خواهرم تماس گرفتم جواب نداد، دیشب به در خانه شان رفتم اما کسی در را باز نکرد من هم نگران شدم و به پلیس خبر دادم. در ادامه بررسی ها تیم جنایی در بازرسی از خانه مقدار زیادی دینار و دلار کشف کرد و مشخص شد پاسپورت زن میانسال در خانه است اما از شوهرش و پاسپورت او خبری نبود. با توجه به اینکه برخی شاهدان خروج همسر ...
لجبازی بی خودی دختر جوان کار دستش داد!
تنها هستم و سعی کردم بچه های زیادی داشته باشم تا اگر مساله ای پیدا کردم حداقل یکی از بچه ها به من کمک کند. بله می دانستم. اصلاً وقتی زندانی بود تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم! چون من قبل از ازدواج با او دوست بودم. منوچهر کارگر پدرم بود، از مغازه پدرم دزدی کرد و من هم چون عاشقش بودم مخفی کردم و نگفتم که می دانم از مغازه پدرم دزدی کرده است. پدرم بعد از آن دزدی سکته و فوت کرد. بعد از ...