سایر منابع:
سایر خبرها
قتل برادر زن با چاقو در جشن تولد / در تهران رخ داد
متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای این جلسه که صبح روز گذشته برگزار شد اولیای دم درخواست قصاص کردند و پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من اتهام قتل را قبول دارم. اما عمدی در کارم نبوده. من آن شب خیلی تلاش کردم که با او درگیر نشوم اما او اصرار به درگیری داشت. من چاقو را برای ترساندن او برداشتم می خواستم به هرنحوی او را آرام کنم اما ...
سخت ترین تصمیم مرد تهرانی در پرونده قتل جگرگوشه اش / وقتی مهران را بخشید
رفتن یک هفته ای پدر میلاد به خانه مهران بی سابقه بوده، روی عملکرد مهران حساس شد. نتیجه تحقیقات بازپرس پرونده این بود که مهران از چند سال قبل به دلیل اختلافات خانوادگی با میلاد قهر بوده است. آنها به خاطر ارث و میراث بعد از مرگ مادرشان اختلافات جدی داشتند و آشنایان می گفتند که مهران همیشه از محبت زیاد مادرش به میلاد گله داشت، برای همین ارتباط دو برادر قبل از مرگ مادرشان هم خوب نبود. ...
گزارشی از آزادی شهردار جنجالی تهران از زندان
رشته ریاضیات دانشگاه MIT آمریکا، به جرم قتل عمد همسر دومش بازداشت شد. این نخستین بار طی چند دهه اخیر بود که یکی از چهره های شناخته شده سیاسی چنین سرنوشت خونینی را تجربه می کرد. در روند بازجویی ها، محمدعلی نجفی به قتل ناخواسته میترا استاد اعتراف کرد. میترا اجازه نمی داد با خانواده همسر اولم رفت وآمد کنم و به شدت مرا تحت فشار گذاشته بود. اختلاف ما سر درازی داشت، درگیری ...
اعدام در سحرگاهان؛ از رییس مجلس تا شهردار تهران/ داستان تیرباران 11 مقام ارشد رژیم شاه
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - در سحرگاه 44 سال قبل - 22 فروردین 1358- 11 مقام ارشد رژیم ساقط شده در پی انقلاب 1357 در برابر جوخۀ آتش قرار گرفتند و اعدام شدند. در هیچ مورد دیگری عالی ترین مقامات حکومت قبل این گونه با هم اعدام نشده بودند: رییس مجلس شورای ملی، دو رییس ساواک، وزیران خارجه و کشاورزی، شهردار تهران، رییس سازمان تربیت بدنی و فرمانده گارد جاویدان در میان آنان بودند و این تنها 4 روز بعد از اعدام امیر عباس هویدا نخست وزیر سال های 42 تا 56 خورشیدی رخ داد. داستان محاکمه و زندگی آن 11 نفر بسیار خواندنی است و به خصوص آنچه در دادگاه دکتر عبدالله ریاضی رییس مجلس شورای ملی و غلامرضا نیک پی شهردار پایتخت (تهران) گذشت. ( همچنین ماجرای سپهبد حجت که برادرزاده اش را لو داد و در رژیم ...
اعمال شب قدر 21 ماه رمضان 1401 + دعاهای مشترک
برای خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان و مومنات دعا کند. دعا برای وجود مبارک امام زمان (عج) و فرج آن حضرت، یکی دیگر از اعمال این شب است. در روایتی که "سید بن طاووس" از حماد بن عثمان نقل کرده می خوانیم: در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق (ع) شرفیاب شدم. امام از من پرسید که آیا غسل کرده ای؟ گفتم: آری امام (ع) حصیری طلبید و مرا نیز به کنارش فراخواند. آن حضرت (ع ...
زندگی نامه شهید ایاز محمد زاده تولون
نام کرد و در سال 1344 در رشته علوم انسانی دیپلم گرفت و به عنوان کادر ارتش مشغول خدمت شد. حضور در مبارزات انقلاب: برادر شهید، خاطره ای را از مبارزات انقلابی ایاز چنین نقل می کند: در دوران انقلاب در سقز خدمت می کرد. 18 بهمن سال 1357 برای دیدن برادرم به سقز رفتم، وقتی به آن جا رسیدم، متوجه شدم که ایاز را به بانه منتقل کرده اند. از آنجا به بانه رفتم و فردای آن روز ایاز ...
بازیگر مرد ایرانی پدرش را به قتل رساند! + او کیست؟
کنار شوهرش زندگی می کرده و به خاطر فرزندش سکوت کرده بود. بدین ترتیب با توجه به رفتارهای پسر جوان بازپرس پرونده دستور داد تا قاتل برای بررسی سلامت روحی و روانی به پزشکی قانونی منتقل شود. گفت وگو با قاتل پدر امیر 49 ساله که رفتار و چهره اش نشان از داشتن بیماری روحی و روانی او دارد، عنوان می کند که هنوز باور ندارد پدرش را کشته و اگر این اتفاقات برایش رقم نمی خورد ...
5 ماه قبل از تولدم فرزند شهید شدم
سؤالی که در مورد پدرتان کردید، یادتان است؟ عموماً دنبال بابا گشتن در همه بچه های شهدا وجود دارد. من حضور فیزیکی پدر را احساس نکردم. در نگاه هم سن و سال ها معنی پدر داشتن را می فهمیدم. در لحظات اول اسم پدر را که فهمیدم به من گفتند شهید شده و حضورش را حس نکردم و با کلمه شهادت آشنا شدم. برادر و خواهرتان چند ساله بودند وقتی که بابا شهید شدند؟ خواهرم پنج ساله و دو برادرم چهار و سه ساله ...
پشیمانی از قتل برادر
.... مرد 21 ساله در اولین تحقیقات به قتل اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: برادرم رحیم از من بزرگ تر و صاحب همسر و دختری خردسال بود. همیشه به برادرم احترام می گذاشتم، اما او خیلی زود عصبانی می شد و مدام با همسر و دخترش پرخاشگری می کرد و گاهی هم بچه اش را کتک می زد. من و خانواده ام مدام رحیم را به خاطر این کارش سرزنش می کردیم، اما او به حرف های ما توجهی نداشت. متهم در شرح بیشتر ماجرا گفت: چند ...
آزادی محمدعلی نجفی از زندان
میترا استاد به قصاص محکوم شد. بعد از آن برادر میترا استاد با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود از اعلام رضایت از قصاص نجفی خبر داد. شهریورماه سال 98 حکم شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران در پرونده محمدعلی نجفی با اتهام قتل میترا استاد که برای تجدیدنظرخواهی به دیوان عالی کشور ارسال شده بود، از سوی این مرجع قضایی نقض شد و برای رفع نقص تحقیقات و تکمیل آن به شعبه بدوی رسیدگی کننده به پرونده ...
اعدام برای قاتلی که یکبار تبرئه شده بود ! / بازگشت به زیر تیغ ! + عکس
موتور گریخت.ماموران به ردیابی متهم پرداختند اما وی به مکان نامعلومی گریخته بود . شواهد نشان می داد وی پس از جنایت مخفیانه به کشور ترکیه رفته است. یک ماه از این ماجرا گذشته بود که وی به ایران بازگشت و خودش را معرفی کرد. شهرام به قتل اعتراف کرد و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. نخستین دادگاه در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست ...
بازگشت به زیر تیغ بعد از ترک ایران
زخمی شده بود بلافاصله با موتور گریخت.مأموران به ردیابی متهم پرداختند اما وی به مکان نامعلومی گریخته بود. شواهد نشان می داد وی پس از جنایت مخفیانه به کشور ترکیه رفته است. یک ماه از این ماجرا گذشته بود که وی به ایران بازگشت و خودش را معرفی کرد. شهرام به قتل اعتراف کرد و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. نخستین دادگاه در ابتدای جلسه ...
ماه و پروین روایتی دیگر از عاشقانه های دوران دفاع مقدس
، رنگ به رنگ شدناش وقت صحبت با تلفن، بغضش تو مهمونی ها، بی اشتهاییش سر سفره غذا، حواس پرتی هاش موقع صحبت، همه و همه برای من آشنا بودند. اسفندماه 1363 فرزندش به دنیا اومد. به خاطر دایی شهیدش اسمشو قاسم گذاشتن؛ یه نوزاد زیبا با گونه های سرخ و مو های پرپشت مشکی. آقا حجت دوازدهمین روز تولد فرزندش اومد مرخصی. راه زیادی طی کرده و خسته و خاکی بود. هرچی گفتیم کمی بره بخوابه و خستگی درکنه به خرجش نرفت که نرفت. در جواب مرتب تکرار می کرد: حیف نیست بگیرم بخوابم و وقتمو هدر بدم؟ و نوشکفته ش رو تو آغوش گرفته بود و تکون تکون می داد که آروم بگیره. ...
نقشه انتقام جویی معشوقه سابق عروس/ بمب مراسم عروسی را عزا کرد! +عکس
...، به همندرا و همسرش کادو داده شده، جاسازی شده بود. به نقل از همشهری، روز حادثه همندرا(داماد جوان) و برادرش برای تست کردن استریو، آن را به برق وصل کردند که به محض اتصال، انفجار رخ داد و جان دو برادر را گرفت. اما چه کسی این کادو را به عروس و داماد هدیه داده بود؟ مرد هزارچهره زمانی که این انفجار رخ داد، لالیتا(عروس 22ساله) در خانه پدر و مادرش بود و به محض اطلاع از ...
گرفتار شدن پسر عاشق پیشه در سر دوراهی عشق و عقل + جزئیات تلخ
بیان این مطلب به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: پدرم در مشهد مکانیک خودرو بود و به همین دلیل من و 2 برادر دیگرم نزد پدرمان این حرفه را آموختیم. من که آخرین فرزند خانواده بودم به دلیل علاقه عجیبی که به این شغل داشتم به دبیرستان فنی و حرفه ای رفتم و در همین رشته ادامه تحصیل دادم. طولی نکشید که علم و تجربه را درهم آمیختم و به یک استاد کار ماهر تبدیل شدم. بعد از پایان تحص ...
روزهایی که گذشت!
و روان او روز به روز بدتر می شد به طوری که شاید شب های متوالی حتی برای لحظه ای خواب به چشمانش نمی آمد و این وضع او را بدتر می کرد. دیگر کمتر از خانه بیرون می رفت و انزوا طلب شده بود، به طوری که برای تولد فرزند آخرم یعنی محمدجواد هم نتوانست مرا به بیمارستان ببرد و مجبور شدم با برادرم برای زایمان به درمانگاه بروم. غمی که با غمی دیگر تازه شود پرستاری از یک جانباز ...
برادر و شوهرم با همدستی یکدیگر آدم کشتند
...> ما همگی قبل از 20 ساگی ازدواج کردیم. چند بچه داری؟ چهار بچه دارم. همگی پسر هستند. درباره اتهامت توضیح بده، چرا بازداشت شدی؟ برادرم یک نفر را کشته بود من هم همه چیز را مخفی کردم، برای همین بازداشت شدم. البته آزادم کردند ولی باید محاکمه شوم. چرا برادرت قتل کرد؟ نمی دانم. ولی پدرم رفته افغانستان که رضایت بگیرد. شوهرت از ...
شلیک های چپ / بی آبرویی خواهر در محله سعید را دیوانه کرده بود!
کشیدیم که سعید رو با همین داستان خیانت نازنین فراری بدیم و کاری کنیم که او نازنین را بکشد. او ابتدا می خواست این کار را بکند اما بعد منصرف شد. سر همین ناصر برادرم که اسلحه رو در دست داشت به هردوی آنها شلیک کرد. سپس به گریه افتاده و زاری کنان می گوید: در زندان وقتی داستان رو پیگیر شدم، فهمیدم که آن مرد اسنادی رو از من داشته که به واسطه آنها نازنین رو تهدید می کرده است که اگر پول به او ندهد مرا به دست ...
ماجرای دختر فراری که سردار نجات داد
انجام می دادند، نه کارهای هنری و حوزه تبلیغات. همسر شهید: اگر هم داشتیم، مستقر نبودند، ولی من هر روز صبح به آنجا می آمدم و تا بعدازظهر با این دو برادر در این اتاق کار می کردیم و بعدازظهر می رفتم و همین کار را در ستاد مقاومت، واحد خواهران که همسر شهید باقری از آنجا بودند، انجام می دادم. همه بعد از شهادت حاج حمید می گفتند وقتی به گذشته و به حاج حمید فکر می کنیم، می بینیم چه کارهایی می ...