سایر منابع:
سایر خبرها
شهید مدافع حرم شهید نادر حمید /ام البنین می گفت می روم سوریه پیش بابا
. او برای دفاع از هموطنان شیعه جانفشانی کرد . ام البنین آن موقع سه سال داشت . بعد از شهادت پدرش گاهی شبها پریشان از خواب می پرید و بهانه پدرش را می گرفت که به گفتم سوریه رفته برمی گردد تا آرام بشود . یک بار که خانه مادرم دعوت بودیم ، مادرم چادر نمازی برایش دوخته بود . ام البنین چادر ر ا به سر کرد و کیف را بر دوشش گذاشت و از در حیاط منزل بیرون رفت .دنبالش دویدم وگفتم کجا می روی؟ جواب داد ...
خون بس یک میلیارد و 200 میلیون تومانی
معلوم شد او مردی به نام احمد است. در این میان متخصصان پزشکی قانونی بعد از انجام آزمایش های تخصصی اعلام کردند زمان کشف جنازه، حدود 9 روز از مرگ وی می گذشته و او به علت مسمومیت با قرص برنج جان باخته است. درحالی که شواهد بیشتری مبنی بر قتل احمد کشف شده بود، کارآگاهان به تحقیق درباره زندگی این مرد پرداختند و فهمیدند او سال ها قبل از همسرش جدا شده، اما چون آنها فرزند داشتند احمد مرتب به خانه ...
وصیت شهید اصغری خواه برای زمان شنیدن خبر شهادتش
چهره ام رو ببینند. تعارفم کردن برم بالا. از چهار پله منزل شان نمی توانستم بالا بروم. دیوار خانه را با دست گرفتم و بالا رفتم. به هر سختی بود وارد اتاق شدم. میوه، آجیل و شیرینی وسط اتاق بود. گوشه ای نشستم و به دیوار تکیه دادم. طبق معمول بچه ها در حیاط شروع به بازی کردند. پدرش پرتقال و پسته می خورد و پوستش را به طرف من پرت می کرد و می خواست با شوخی های همیشگی اش خوشحالم کنه. زیر لب از خدا ...
عاقبت وسوسه شیطانی پسر 22 ساله
دیده بودم به همین دلیل و در حالی که چند روز از آخرین ماه بهار سپری شده بود ، سوار خودروی عبوری (تاکسی) شدم و به طرف فروشگاه آن زن به راه افتادم البته چاقویی را هم از آشپزخانه منزل خواهرم برداشته بودم و زیر پیراهنم گذاشتم تا دیده نشود. وقتی به اطراف فروشگاه رسیدم از تصمیم خودم پشیمان شدم ولی باز وسوسه های شیطانی به سراغم آمد و در افکارم به دنبال نقشه ای بودم که خیلی راحت طلاها را سرقت می کنم و کسی ...
5 ماه قبل از تولدم فرزند شهید شدم
شود و برای اینکه به عقب برگردانند او را سوار تانک می کنند. وقتی موشک می زنند، بابا داخل تانک می سوزد و پیکر سوخته شده اش را بیرون می آورند. انگشتر، ساعت، مقداری لباس و بدن سوخته اش را به بندرعباس می آورند. بعد از شهادت بابا ابتدا خبر را به مادر نمی گویند، چون ایشان باردار بودند، فقط به او می گویند که در گلزار شهدا چند شهید آورده اند. آن روز 6 شهید همزمان آورده بودند. ناگهان مادرم عکس پدرم را جلوی ...
شوخی جذاب با عاشق پیشگی های هوتن شکیبا به روایت تصویر
سکوت هادی نائیجی از طرف محسن قرایی دعوت شدم شهرت با تلویزیون هوتن شکیبا سال 1393 در 30 سالگی به دعوت محمد بحرانی وارد صداپیشگی عروسک دیبی (دیوی) در کلاه قرمزی شد و به شدت کاراکتر این عروسک محبوب شد او دو سال بعد با سریال لیسانسه ها به کارگردان سروش صحت با نقش حبیب به اوج شهرت رسید سیمرغ بهترین بازیگر سال 1397 در فیلم شبی که ماه کامل شد به ...
قاتل شدن همبازی 300 میلیارد دلاری تام کروز در تهران | بعد از قتل پدرم سیگار کشیدم!
دانی چند ضربه زدی؟ نه. بعد از قتل چه کردی؟ سیگار کشیدم. پدرم را در همان حالتی که به قتل رسانده بودم رها کرده و تا 3 الی 4 روز جسد وسط خانه بود و نمی دانستم چه کار باید بکنم و چون نمی توانستم جسد را از خانه خارج کنم، تصمیم گرفتم خودم را لو دهم. فکر می کنی چه آینده ای در انتظارت است؟ مادرم نبود خودم را می کشتم، چون مادرم خیلی مرا دوست دارد و همه ...
سرانجام زنی که مسئول عملیات ترور سپهبد صیاد شیرازی بود
سیاسی خودش را با عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز کرد درباره زندگی و چگونگی عضویت در این سازمان می گوید: سال 1343 در خانواده ای متوسط در تهران متولد و سال 49 وارد مدرسه شدم. کلاس چهارم بودم که پدرم به علت بیماری سرطان فوت کرد. وضع مالی مان به نسبت وقتی که پدرم بود، سطحش پایین تر آمده بود، ولی مادرم هیچ وقت نمی گذاشت به ما بد بگذرد. سه سال راهنمایی را در مدرسه علوی درس خواندم. به علت این که ...
ناگفته های سیاه زن و شوهر تهرانی در دادگاه / مرد خانه فساد داشت! زن با مستاجر سابقشان!
جریان افتاد. مرد 39 ساله ای به نام شهرام از همسر 35 ساله اش به نام رویا شکایت کرد و مدعی شد این زن بعد از 15 سال زندگی مشترک به او خیانت کرده است. شهرام در تشریح شکایتش گفت: من و رویا 15 سال قبل زندگی مشترک مان را آغاز کردیم؛ اما همیشه با هم اختلاف داشتیم تا اینکه 20 روز قبل او خانه و زندگی را رها کرد و به خانه پدری اش رفت. چند بار مقابل خانه پدرزنم رفتم اما هر بار مادرش می گفت او به ...
زن جوان: لیاقت اعتماد همسرم را نداشتم/برای لذت بیشتر با یک جوان رابطه پیدا کردم!
در خانواده ای سنتی به دنیا آمدم پدرم کارگر ساده یکی از سازمان های خدماتی بود که تنها اندکی خواندن و نوشتن می دانست اگرچه پدرم مردی ساده دل و دوست داشتنی بود اما برای حضور در اجتماع و معاشرت من با دیگران بسیار سخت گیری می کرد او حتی معتقد بود به هیچ وجه نباید از اینترنت، ماهواره و حتی گوشی تلفن استفاده کنم هیچ گاه اجازه نمی داد بدون حضور برادر و یا مادرم از خانه خارج شوم با آن که از وضعیت رفاهی ...
سرنوشت این 3 کودک دلتان را به درد می آورد / به مادرشان کمک کنید به خانه برگردد ! + عکس و جزییات
قتل محکوم شدند، متهم اول به قصاص و متهم دوم به زندان محکوم شد که با گذشت 4 سال از وقوع این ماجرا متهم مرد توانست با پرداخت 300 میلیون تومان از قصاص رهایی یابد . سارا28 سال سن داشت که با نوزادی در شکم پای در زندان گذاشت و در همان جا فرزندش را به دنیا آورد حالا پسر او 4 ساله شده در حالیکه پدرش را ندیده هنوز محیط بیرون از زندان را تجربه نکرده است. به سراغ سمیرا دختر 18ساله سارا ...
اسیدپاشی مرد عاشق به همسر و دخترش | تقاضای قصاص عضو پدر سلینا را دارم
. چطور متوجه شدی که کنار نیامده است؟ تماس می گرفت و می گفت نمی تواند دوری مرا تحمل کند. همیشه می گفت عاشقم است اما زندگی در آن شرایط برای من سخت بود. سعی می کردم با او صحبت کرده و حال روحی اش را درک کنم که به پذیرش برسد اما وقتی دیدم نمی توانم او را قانع کنم، از تمام پیام رسان ها مسدودش کردم. فکر می کنم این اقدام من باعث شد خیلی بیشتر از قبل به هم بریزد. از روز حادثه ...
نگذارید سیل خروشان رهروان علی(ع) از حرکت بایستد
. خدایا من بنده ضعیف و ناتوان توأم و هرگز حقوق بندگی ام را رعایت نکردم. تو بزرگواری کردی، من سرکشی، تو مهربانی کردی، من مغرور شدم. تو عنایت کردی، من اعتنا نکردم. تو وفا کردی من جفا کردم. تو نعمت دادی من کفران کردم و غافل بودم. حال از تو می خواهم بار دیگر دست بنده ات را بگیری و از او راضی شوی و جزء بندگان خودت قرار دهی که بنده تو بودن را می خواهم. عیب هایم را بپوشانی و رسوایم نکنی زیرا تو ...
به شوهرم خیانت کردم و با دوستش رابطه داشتم/ از همسرم طلاق گرفتم و زن صیغه ای دوستش شدم!خریت از این ...
چرا که همت با زنان دیگری نیز ارتباط داشت و من تازه فهمیدم چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ام در این شرایط تصمیم گرفتم برای همیشه همت را از زندگی ام بیرون کنم به همین دلیل در خانه ام را قفل کردم و دیگر او را به زندگی مشترک مان راه ندادم ولی روز بعد از این حادثه زمانی که به همراه دخترم به خانه بازگشتم متوجه سرقت طلاها، مدارک و گوشی دخترم شدم از آن جایی که گاو صندوق و در اتاق با کلید باز شده بود، دریافتم که این سرقت را همت انجام داده است. چند ساعت بعد پیامکی برایم فرستاد و تهدید کرد تصاویر خصوصی دخترم را در فضای مجازی منتشر می کند و... ...
از آدم ربایی به دلیل اختلافات ملکی تا قتل هولناک پیرزن 80 ساله
اقرار کرد که به دلیل یک اختلاف قبلی اقدام به قتل مقتول کرده است. متهم با تشکیل پرونده برای انجام مراحل قانونی به مراجع قضائی معرفی شد. قتل هولناک پیرزن 80 ساله سرهنگ حسین ترکیان؛ رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اصفهان، اظهار کرد: صبح روز شانزدهم فروردین ماه سال جاری در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر فوت مشکوک یک خانم 80 ساله در منزل خود در خیابان شهید اسماعیلی ...
زن صیغه ای در تله شوهر خلافکار
. *چه چیزی فروختی؟ یک زمین فروختم. شوهرم گفت زمینی خریده و می خواهد آن را به نام من کند. بعد از مدتی گفت بیا زمین را بفروشیم و خانه بخریم، من هم خوشحال شدم، زمین را فروختیم و شوهرم خانه خرید اما به نام خودش کرد. گفت من و تو نداریم! من که نمی دانستم چه نقشه ای دارد. *شغل شوهرت چیست؟ اگر بگویم دقیق نمی دانم دروغ نگفته ام. اول که با او آشنا شدم در بنگاه ...
قتل فجیع پدر به دست پسرش در شهر ری
پرونده ادامه داد: سپس صورت مقتول را هدف ضربات چاقو قرار دادم و از خانه فرار کردم؛ می دانستم پلیس دیر یا زود جسد را پیدا خواهد کرد که به همین خاطر به کلانتری محل رفتم و فقدان پدرم را گزارش کردم اما خیلی زود بازداشت شدم. با دستور بازپرس ویژه قتل جسد مقتول برای معاینات دقیق تر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. آخرین اخبار حوادث تهران را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید. صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید. ...
پیشنهاد شوهر به زنش: ارتباط با مردان غریبه
می دانستم این نان ها حلال نیست و آه و نفرین عده ای پشت سر آن است که فریب همسرم را خورده اند! بالاخره مدتی بعد کارشناسان پلیس فتا به سراغ شوهرم آمدند و او را به جرم کلاهبرداری های گسترده در فضای مجازی دستگیر کردند. طولی نکشید که امید به تحمل 7 سال زندان محکوم شد و من هم با فرزندانم به خانه پدرم رفتم. بیشتر از 3 سال از این ماجرا گذشته بود که او شامل عفو شد و با بیان این که ...
مردی که بین عشقِ جوانی و همسر مهربانش گیر افتاده
استاد کار ماهر تبدیل شدم. بعد از پایان تحصیلاتم در مقطع دبیرستان دیگر نخواستم وارد دانشگاه شوم؛ چرا که با حرفه خودم باید وارد بازار کار می شدم به همین دلیل دفترچه خدمت سربازی را گرفتم و خیلی زود عازم خرم آباد شدم تا دوران سربازی را سپری کنم. پدرم اوضاع مالی خوبی داشت و روزگار ما هم به خوبی می گذشت تا این که روزی وقتی با مرخصی ساعتی به شهر خرم آباد رفتم هنگام گشت و گذار در مراکز تفریحی و دیدنی شهر ...
مرد هوسباز با دختر خواهر زنش رابطه نامشروع داشت/ خاله وقتی متوجه شد که بیچاره شده بود!+جزییات
این ماجرا بسیار عصبانی شد و کارمان به مشاجره کشید. بعد از این ماجرا متوجه شدم همسرم و سیمین یکدیگر را در بیرون از منزل ملاقات می کنند و باز هم پنهانی به منزلم رفت و آمد دارند. اگرچه وقتی خواهرم و شوهرش متوجه موضوع شدند خیلی تلاش کردند تا سیمین را از همسرم جدا کنند ولی تلاش های آن ها بی فایده بود و بالاخره سیمین به عقد همسرم در آمد. حالا او در قصری که من سال ها برای هر تکه آجر آن زحمت کشیده ام پادشاهی می کند و من هر روز بیشتر از گذشته تحقیر می شوم و... شایان ذکر است، این پرونده توسط کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی مورد رسیدگی قرار گرفت. ...
از اعتماد همسرم سوء استفاده کردم!/ او مچم را بدجوری گرفت! زندگیم تباه شد!
زندگی تغییر می کند و رنگ خوشبختی را خواهم دید. با این حال حتی زمانی که باردار شدم مدت زیادی را در خانه پدرم سپری کردم چرا که از مشت و لگدهای همسرم در امان نبودم. خلاصه وقتی برای زایمان در بیمارستان بستری شدم و همسرم به سراغم نیامد پدر و مادرم متوجه حقیقت ماجرا شدند و من در حالی با بخشیدن همه حق و حقوقم طلاق گرفتم که حتی یک بار هم به چهره نوزادم نگاه نکردم و به او شیر ندادم چون می ...
سرانجام شوم رابطه صمیمی من با برادر شوهرم| هم به همسرم خیانت کردم هم اینکه دستم به خونش آغشته شد!
... شبی دخترم فاطیما را بر داشته و به خانه پدرم رفتم و با سهیل نیز از قبل هماهنگ کردم که در نبود من از فرصت نهایت استفاده را کرده و کار را تمام کند، سهیل بیچاره نیز که در برابر عشق هوس آلود من، مدت ها بود که سخت به زانو درآمده بود، آمپول هوا را در رگ های دور از احساس برادرش جاری کرده و پس از آن او را در باغی در اطراف حومه شهرشان دفن کرده بود. دیری نگذشت که پس از آن که خبر فقدان فرشید ...
مادر محمود، مجتبی و محمدرضا از دلتنگی هایش می گوید | مجتبی به جای تحصیل در آمریکا سر از جبهه درآورد | شب ...
سالش تمام می شد. شب تولدش رفت! وقتی محمود را به خاک سپردند، مادر نمی دانست که چند روز دیگر نوبت مجتبی است. برادران میرعلی اکبری مردم دار و بی ازار بودند، شیطنت شان فقط برای مادر بود! همسایه ها خیلی هایشان برادرهایم را نمی شناختند و بعد از شهادت شان فهمیدند که پسران این خانه هستند. نجیب و خجالتی ودند، مخصوصاً مجتبی. وقتی هم که شهید شدند اهل محل در مراسم شان شرکت کردند و مادرم را تنها ...
مصاحبه روابط عمومی اداره کل دامپزشکی استان کرمان با دکتر سمیه صادقی رئیس شبکه دامپزشکی شهرستان بافت ...
-لطفا بیوگرافی خودتون را در صورت امکان بگویید. دکتر سمیه صادقی فرزند شهید اسحاق صادقی در سال 1363 در شهرستان بافت متولد شدم و دوران ابتدایی تا متوسطه را در این شهرستان گذراندم. در سال 1382 در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران قبول شدم و دوره phd را در رشته کنترل کیفی و بهداشت مواد غذایی دانشگاه شیراز گذراندم. 2-مختصری از زندگینامه پدرتون و نحوه شهادتشون را اعلام بفرمایید . پدرم متولد سال ...
تجاوز به دختر 17 ساله در ویلای پدر میلیاردر/ بازی های رایانه ای مستهجن کار دست پسر جوان داد!
اتاق خلوت، وقتم را با بازی های رایانه ای و یا دیدن فیلم های مبتذل خارجی و تصاویر مستهجن سپری می کردم. این تصاویر حس کنجکاوی عجیبی را در من به وجود آورده بود و مدام افکار شیطانی در ذهنم خطور می کرد تا این که حدود 2 ماه قبل با دختری که مدعی بود از خانه فرار کرده است، در اطراف ویلای پدرم آشنا شدم و با هم به ویلا رفتیم. چون می دانستم تا پایان هفته پدرم به ویلا نمی آید به آن دختر اجازه دادم چند روز در ...
بخشش 650 زندگی
طایفه ای که دچار خسارت شده بود رفتم. بزرگ آنها وقتی من را دید شناخت و به احترام پدرم از فردی که خسارت دیده بود خواست تا از شکایتش صرف نظر کند و او هم همین کار را انجام داد و این نخستین موردی بود که با حضور من یک اختلاف به صلح و سازش ختم شد. چند سال بعد پدرم فوت شد و بعد از او من راهش را ادامه دادم و در اختلافات مردم واسطه صلح و سازش شدم. در این سال ها در چند پرونده برای صلح و سازش واسطه شده اید ...
زندگی نامه شهید غلامحسین دیده بان
رئوف و ایثارگر بود، بعد از ازدواجمان که در مهاباد بودیم، مادر شهید نیز نزد ما زندگی می کرد. یک روز غلامحسین یک پیرزنی را که در به در و آواره بود و خانه و زندگی نداشت در راه دیده بود و او را با خود به خانه آورده بود، به من گفت این پیرزن در خانه ما می خواهد بماند و با ما زندگی کند. آن خانم خیلی پیر شده بود و شب ها موقع خواب خیلی اذیت می کشید، غلامحسین هر دو هفته یکبار آن پیرزن را به حمام می برد و ...
کلاه 5میلیاردی بر سر سارق عشق فوتبال
به گزارش تازه نیوز، این پرونده اوایل بهمن سال گذشته به جریان افتاد. نخستین شاکی مرد تاجری بود که به قاضی مصطفی تقی زاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت گفت: همراه خانواده ام به میهمانی رفته بودیم که پس از بازگشت به خانه متوجه شدم در ورودی با دیلم تخریب و دزدان وارد خانه شده و حدود یک و نیم میلیارد تومان طلایم را سرقت کرده اند. سارقان خشن به نقل از همشهری، با ثبت این شکایت ...
خیری شریف/ جوان مدرسه ساز دیروز، بیمارستان ساز امروز
کردم نیاز به همه این تخصص ها داشت. به پشتی صندلی تکیه داده و دوباره به حرف هایش ادامه می دهد: در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم یعنی از همان بچگی با ایثار و شهادت تربیت شدیم، پدرم 86 ماه جبهه داشت و حتی یادم است وقتی من و برادرم بچه بودیم از بس پدرمان در جنگ بود که او را نمی دیدم و بی قراری می کردیم تا اینکه روزی برای چند روز به مرخصی آمد و مادرم پایش را در یک کفش کرد که باید ما را هم با خودت ...