انگیزه پسر جوان از قتل و سوزاندن پدرش چه بود؟
سایر منابع:
سایر خبرها
شلیک مرگبار به داماد در بدبینی ناموسی
نام خسرو 36ساله به آگاهی منتقل شد وتحت بازجویی قرار گرفت و بعد از مدتی به قتل شوهرخواهرش اعتراف کرد. خسرو درباره انگیزه خود از این جنایت گفت: مدتی قبل به رفتار فرامرز مشکوک شده بودم و فکر می کردم او برای همسرم مزاحمت ایجاد کرده است. به همین خاطر وی را از محل زندگی اش به کرج کشاندم و بعد در خانه او را با خوراندن غذای مسموم بیهوش کردم. سپس او را با خودرو به اطراف جاده چالوس بردم و با اسلحه ...
خواهرزاده صدای دایی اش را در لحظه ارتکاب قتل ضبط کرد!
....مهران با وجود اینکه سند جنایتش در پرونده موجود است، قتل پدرش و شروع به قتل مادرش را انکار کرد و گفت: روز حادثه برای آشتی با پدر و مادرم به خانه شان رفتم.اما آنها خیلی وقت بود که دیگر من را فرزند خودشان نمی دانستند.برای همین پدرم من را با لگد از خانه اش به بیرون پرتاب کرد.نمی دانم بعد از بیرون رفتن من چه بلایی سر آنها آمد.اما به خاطر رفتار پدرم از آنها کینه به دل گرفتم و 2 روز بعد از حادثه بود که به ...
اعتراف به قتل همسر به خاطر عذاب وجدان
دانستند که من مادرشان را دوست داشتم، اما یک اتفاق ناخواسته باعث مرگ همسرم شد. پژمان چه شد که همسرت را به قتل رساندی؟ من قصد قتل نداشتم و روز حادثه یک درگیری معمولی باعث مرگ همسرم شد. آن روز دختر و پسرم در خانه نبودند و همسرم مثل همیشه شروع به غر زدن کرد. آنقدر غر زد که عصبانی شدم و او را محکم هل دادم که تعادلش را از دست داد و سرش به ستون خانه برخورد کرد و روی زمین افتاد. اول فکر کردم ...
کودکانی که ابرقهرمان شدند
را گرفت. مرکز پلیس، بفرمایید. این جمله ای بود که کودک از آن طرف خط شنید. ایزابلا با همان لحن کودکانه اش گفت: مادرم بیدار نمی شود . با ردیابی تماس ایزابلا، ماموران پلیس خیلی سریع خودشان را به خانه آنها رساندند، کمی بعد هم نیروهای امداد از راه رسیدند و جان مادرش را نجات دادند. جاستین بورون به همراه میشل، پسر هشت ساله اش سوار کامیون شدند تا با هم به مزرعه بروند. این پدر و پسر ...
سرگذشت دختر 8 ساله که از پرورشگاه فرار کرد
...، دلش شکست، به یاد پدرش افتاد که در آتش سوزی 8 سال پیش مرده بود. کالین و فیلیپ پنهانی در کلیسای خالی ازدواج کردند و او با گرفتن جشن کوچکی در پرورشگاه، آنجا را ترک کرد و به خانه کوچک شوهرش رفت. همه زندگی اش شیک و دوست داشتنی بود. می خواست فریاد بزند و از این همه خوشبختی به خود ببالد. دو سال گذشته بود، فیلیپ همان مرد دوست داشتنی اش بود اما انگار طوفان در راه بود ...
خاطرات کمتر شنیده شده چراغ دار آستان حضرت عبدالعظیم | از چراغ های روغنی حرم تا ساخت نخستین مدرسه در شهر ...
می کردند می گوید: از همان کودکی، پدرم مرا همراه خود به حرم می برد. برادرهایم بیشتر درس می خواندند اما من همیشه در کنار پدرم بودم. شاید مثل دیگر برادرها که در تحصیل و ورزش رشد کردند و در فدراسیون های کشتی و شنا صاحب موقعیت شدند موفق نبودم اما همیشه خوشحالم که پدرم می گفت مجتبی از تو خیلی راضی هستم. آقای امینی لحظه ای سکوت می کند و بغضش را فرو می دهد و می گوید: سفارش مادرم بود که پدر را تنها نگذارم ...
پسر قاتل پدر به قصاص محکوم شد
: رفتار پدرم باعث شده بود که نقشه قتلش را طراحی کنم. می خواستم از دست اذیت هایش راحت شوم برای همین به او قرص خواب آور دادم. وقتی به خواب رفت، پیکرش را داخل صندوق عقب گذاشتم و به جاده چالوس بردم و با کمک مادرم آتش زدم. فریبا، همسر مقتول هم گفت که نقشی در قتل نداشته و فقط در آتش زدن جسد به پسرش کمک کرده است. با کامل شدن بررسی ها، بازپرس محمد را به اتهام قتل و مادرش فریبا را به اتهام معاونت در ...
تصاویر عجیب از لباس های عروس مردانه!
عجیب درباره پرونده قارچ جادویی یک موجود عجیب از دوران هخامنشی وقوع تندباد لحظه ای در مرکز و نیمه جنوبی تهران رازگشایی از جسد سوخته در جاده چالوس بازیگر زن سینمای ایران، به کما رفته جمع آوری و بازگشت 90 هزار تبعه افغان به کشورشان واژگونی تانکر حامل بنزین در اتوبان گزارش کامل از گزیده خبرهای امروز تابناک با تو را با کلیک بر تیتر آن ...
اخبار حوادث امروز 3 تیر 1402 از دستگیری قاتل علیرضا شهریارپناه دروازه بان مس کرمان تا شهادت گروهبان یکم ...
جسدش را به آتش کشید پسر جوان که با ادعای بدرفتاری های پدرش او را به قتل رسانده و جسدش را در جاده چالوس آتش زده بود، با درخواست خواهرانش به قصاص محکوم شد. قضات، همسر مقتول را هم به 10سال زندان محکوم کردند. میلاد، استقلالی دو آتشه فرشته نجات بیماران شد خانواده هوادار دو آتشه تیم فوتبال استقلال بعد از مرگ مغزی او در اقدامی خداپسندانه اعضای بدنش را به بیماران اهدا کردند ...
نابغه ریاضی که بمب گذار شد و حکم ابد گرفت!
که بمب های یونابامبر برجای گذاشت، هیو اسکراتون نام داشت و صاحب یک فروشگاه کامپیوتر بود که از جراحات ناشی از انفجار بمب های دست ساز کازینسکی در سال 1985 جان باخت. پس از گرفتن اولین قربانی، کازینسکی دو مرد دیگر را هم به قتل رساند؛ یک مدیر تبلیغات در نیوجرسی و یک دلال صنعت جنگلداری در کالیفرنیا. شدت جراحت انفجار بمبی که گیلبرت ماری، دلال چوب را از پا درآورد به قدری شدید بود که ...
قتل و آتش زدن پدر توسط پسر جوانش!
.... او ادامه داد: از رفتارهای پدرم عصبی و خسته بودم و از او پر از نفرت شده بودم. به همین خاطر نقشه قتل پدرم را کشیدم تا او را برای همیشه از زندگی حذف کنم. من به پدرم قرص خواب آور خوراندم و وقتی بیهوش شده بود او را به جاده چالوس بردم و با کمک مادرم جسد را آتش زدیم و به خانه برگشتیم. به دنبال اعترافات پسر جوان، مادرش مدعی شد دستی در قتل نداشته و فقط در آتش زدن جسد شوهرش به پسرش ...
رژیم و لاغری عامل اختلاف و جدایی زن و شوهر | آقاشون چاق دوست داره!
برای شام عروسی برادرم خیلی به ما تخفیف داد و به مادر و پدرم اطمینان داد که کیفیت غذا فوق العاده باشد. مادرم هم به خاطر این لطفی که کرده بود، تصمیم گرفت خانواده آنها را برای عروسی دعوت کند. اصلا فکر نمی کردیم آنها دعوت ما را قبول کنند ولی مادرم خیلی اصرار کرده بود و به خاطر همین دانیال به همراه خانواده اش به عروسی آمدند .بعد از اینکه دانیال و خانواده اش در عروسی خواهر مرجان شرکت کردند روابط ...
کشف جسد سوخته یک مرد در جاده چالوس | همدستی مادر و پسر در قتل هولناک | خواهرها برای برادر و مادرشان قصاص ...
. وی ادامه داد: از رفتارهای پدرم خسته شده بودم. به همین خاطر نقشه قتل پدرم را کشیدم تا پدرم را برای همیشه از زندگی حذف کنم. من به پدرم قرص خواب آور خوراندم و وقتی که بیهوش شد، او را به جاده چالوس بردم و با کمک مادرم جسد را آتش زدیم و به خانه برگشتیم. به دنبال اعترافات پسر جوان، مادرش مدعی شد دستی در قتل نداشته و فقط در آتش زدن جسد شوهرش به پسرش کمک کرده است. به این ترتیب ...
رازگشایی از جسد سوخته در جاده چالوس
وقتی پدرم به ماجرا پی برد بشدت عصبانی شد. او می گفت من و مادرم برای برداشت پول از حساب او همدستی کرده ایم. پدرم، مادرم را مقابل چشمانم بشدت کتک زد و مرا از خانه بیرون انداخت. وی ادامه داد: از رفتار های پدرم خسته شده بودم. به همین خاطر نقشه قتل پدرم را کشیدم تا پدرم را برای همیشه از زندگی حذف کنم. من به پدرم قرص خواب آور خوراندم و وقتی که بیهوش شد، او را به جاده چالوس بردم و با کمک مادرم ...
روایت تلخ بازیگر انگلیسی از آزار و اذیت پدرش!
اوقات شب ها مرا در خانه حبس می کرد در حالی که تنها یک بسته بیسکوئیت داشتم”. پدرش او را معمولا با سیلی یا از طریق هل دادن کتک می زد و تنبیه می کرد و گاهی با چوب او را با صد ضربه کتک می زد و اگر گریه ای در کار بود تعداد ضربات را دو برابر افزایش می داد. او می گوید: “پدرم حین کتک زدن می گفت بدان خاطر که مرا دوست دارم کتک ام می زند”. او می گفت اگر مادرت به اندازه من تو را دوست داشت ...
کشف جسد دانشمند هسته ای در منزلش
روسیه موسوم به "سرمت" قابلیت حمل 10 کلاهک اتمی یا بیشتر از این تعداد را دارند و به زودی برای عملیاتی شدن آماده می شوند. منبع: ایسنا بیشتر بخوانید قتل تکان دهنده در تویسرکان/ راز جسد کشف شده در بیابان فاش شد کشف یک نیم تنه در سطل زباله ای در تهران | جسد سر نداشت! راز هولناک جسد سوخته در بیابان های مشهد برملا شد کشف جسد سوزانده شده در پارک چیتگر/ راز جسد مرد جوان فاش شد ...
رابطه سیاه مرد متاهل با خانم فروشنده مغازه اش ! / آقای رییس لو رفت !
. یک روز که برای خرید مانتو وارد مغازه ای در حوالی هفت تیر شدم، زندگی ام به کلی تغییر کرد. صاحب مغازه مانتو فروشی که پسر جوانی بود نگاه های معناداری به من انداخت. وقتی به خانه آمدم، پدرم با دیدن مانتو کوتاه و جلو بازی که خریده بودم، عصبانی شد و گفت اجازه نمی دهد چنین مانتویی بپوشم. من هم بلافاصله با فروشگاه تماس گرفتم تا مانتو را پس بدهم. وقتی به مغازه رفتم پسر جوان مانتو را پس گرفت و ...
زن جوان: شهرام شبها از پنجره به اتاقم می آمد و....
زن 46 ساله گفت: هنوز 13 سال بیشتر نداشتم که مادرم را به دلیل سکته قلبی از دست دادم و در خانه تنها ماندم، چرا که برادر و خواهرانم ازدواج کرده بودند و در شهر دیگری روزگار می گذراندند. آن زمان همه امور خانه داری را به تنهایی انجام می دادم تا پدرم احساس دلتنگی نکند. خلاصه 3 سال بعد و در حالی که به سن 16 سالگی رسیده بودم روزی برای خرید مایحتاج زندگی به تنها فروشگاه رفتم و در آن جا با نگاه های عاشقانه ...