سایر منابع:
سایر خبرها
از پدرش خواست تا وصیت نامه ای را تنظیم کند ولی حاج سعید به وصیت شفاهی اکتفا کرد. اما خودش را برای شهادت آماده کرده بود. همسرم با گوش، چشم و زانوهای مجروح و بدون توجه به دردهای که داشت به جنگ با تروریست های تکفیری رفت. حاج سعید اهل مصاحبه کردن نبود. قبل از آخرین اعزامش، در تهران و آبادان از سوریه و خاطرات دفاع مقدس انجام داد. ** هدیه حضرت معصومه (س) به مناسبت شهادت ...
به گزارش تابناک مرکزی به نقل از مشرق، سردار جعفر جهروتی زاده یکی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است که در کتاب خاطرات خود با عنوان نبرد درالوک چگونگی شهادت حاج ابراهیم همت را در 17 اسفند 62 در عملیات خیبر به زیبایی توصیف می کند: ... قبل از عملیات خیبر به اتفاق حاج همت و چند نفر دیگر از بچه ها وارد منطقه عملیاتی شدیم. نیروهای اطلاعات عملیات مشغول شناسایی بودند و کار برایشان به سبب هور و نیزاری ...
پاسداران همچون شهید همت سردار خیبر، شهید حمید باکری جانشین فرمانده لشگر 31عاشورا، شهید کارور، اکبر زجاجی جانشین لشگر 27 محمد رسول الله و... به شهادت رسیدند و یاد و نام خویش را در تاریخ پر افتخار ملت ایران جاودادن نمودند. سردار جعفر جهروتی زاده یکی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است که در کتاب خاطرات خود با عنوان" نبرد درالوک" چگونگی شهادت حاج ابراهیم همت را در 17 اسفند 62 در عملیات خیبر ...
همت به صحنه کارزار وارد شد و در سالیان حضور در جبهه های نبرد، خدمات شایان توجهی از خود بر جای گذاشت و افتخارها آفرید . و اما به همراه شهید حاج احمد متوسلیان، تیپ محمد رسول الله (ص) را تشکیل داد و در عملیات فتح المبین مسئولیت بخشی از عملیات، به عهده این سردار دلاور بود. در عملیات پیروزمندانه بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمد رسول الله (ص) فعالیت کرد. با آغاز عملیات رمضان در تاریخ 1361/ ...
یک لحظه دنیا را بدون قلم و رنگ و بوم تصور کنم. من به عنوان یک خوشنویس و خطاط رسالت دارم مانع از فراموشی این هنر اصیل ایرانی شوم. وقتی به هنرجو ها سرمشق می دهم و جلسه بعد تلاش و پشتکارشان را می بینم یاد خودم می افتم. می خواهم حقیقتی را به شما بگویم، تدریس کردن به جوانانی که اشتیاق آموختن دارند، خستگی این 45 سال را از تنم بیرون می کند. تا روزی که توان تدریس و نوشتن داشته باشم، قلم را زمین نخواهم ...
خرم آباد خواندم. دوران بسیار بدی بود. از جنگ تحمیلی خاطرات ناراحت کننده ای در ذهنم باقی مانده است. آن موقع این طور احساس می کردم که عراقی ها با کشتن مردم بی سلاح تفریح می کنند. شاگرد گوشه گیر کلاس حضور در یک محیط جنگی، دوری از تهران و اکثریت فامیل به انضمام نگرانی هایی که به خاطر شغل مادرم در آنجا متوجه ما بود، باعث شد تا در بازگشت به تهران احساس غریبی کنم و در کلاس پنجم ...
مفید تر باشد، صرف اینکه با یک نفر قرارداد بستید و اینگونه رفتار می کنید و همه را در معرض خطر قرار می دهید. مثل اتفاقی که حین نمایش ترور رخ داد. فرض کنید اصلا بد طراحی شده، وقتی دارید بازسازی می کنید سعی و خطاست. ممکن است فرو بریزد و دوباره تلاش می کنید. اما وقتی یک نفر دارد بازسازی می کند، یک نفر تعمیر می کند و یک نفر تئاتر اجرا می کند خب طبیعی است که تداخل می کند و در عمل چیزی که من پیش بینی کرده ...