سایر خبرها
دیامیرزا، همبازی محمدرضا گلزار را بهتر بشناسید
بازگشته بودم روی پله های بیرون نشسته و منتظر پدر بودم چون در خانه قفل بود. بعد از مدت کوتاهی او رسید و دید که ناراحتم. از من پرسید: چرا اینقدر ناراحت به نظر می رسی؟ و من جواب دادم: به خاطر اینکه من مشکلات زیادی دارم. این حرف از دهان بچه ای به سن من بامزه بود و او خندید و گفت: جدی؟ بیا برویم چیزی نشانت بدهم. مرا به اتاقم در خانه خودش برد که همه آن را با دست های خودش ساخته بود، از تخت و کمد گرفته تا ...
سرنوشت تلخ آیدا کوچولو/او بر اثر پنی سیلین تقلبی به کام مرگ فرو رفت؟+عکس
از تزریق آمپول حالت بی تابی به آیدا دست داده است ولی پزشک از این حرف همسرم ناراحت شد و گفت به نسخه من نباید ایراد بگیری و باز به آیدا بتامتازون تجویز کرد، ساعت 8 رسیدم خانه دیدم بچه حالش بد است سریع او را به بیمارستان کودکان بردیم و ساعت 8:30 شب به بیمارستان رسیدیم آنجا به حدی شلوغ بود که طول کشید تا پذیرش انجام شود و از آیدا آزمایش های مختلف گرفتند و ساعت 12:30 شب جواب آزمایش ها آمد و سپس دخترم ...
پایان زورگیری های سریالی 2 مرد خشن
پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت 19 روز 15 دی از بومهن به مقصد سه راه تهرانپارس سوار خودرو پژو پارس با دو سرنشین شدم. در طول مسیر، سرنشین خودرو به سمت صندلی عقب ماشین متمایل شد و با تهدید چاقو و ضرب و شتم، 9 عدد النگوی طلای مرا برید و آنها را همراه یک عدد انگشتر طلا، مدارک شناسایی، کارت عابر بانک و گوشی تلفن همراه سرقت کرد. آن دو در نهایت مرا در بزرگراه شهید زین ...
پرت شدن مرگبار زن جوان از داخل خودروی در حال حرکت
در صحنه حادثه، شوهر زن جوان در اظهاراتش به ماموران گفت: با همسرم ناهید داخل ماشین جر و بحث کردیم که ناگهان ناهید عصبانی شد و با باز کردن در ماشین به بیرون پرید، من نیز بالافاصله توقف کردم و با پیکر نیمه جان و خونی ناهید مواجه شدم. پس از اعلام مراتب مرگ مشکوک زن جوان به بازپرس کشیک قتل، شوهر ناهید به دستور سجاد منافی آذر؛ بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران بازداشت شد و 22 اسفند برای انجام ...
طاهری؛بازیکنان مجرد پرسپولیس ازدواج نکنند اخراجشان می کنم!
می کنید به همسرتان در کارهای خانه کمک کنید؟ - من یکی از مردهای مدیون به همسرم هستم. متأسفانه وقت نمی کنم به همسرم کمک کنم؛ چراکه وقتی به خانه می روم، آنقدر خسته هستم که دیگر توان کار در خانه ندارم و وظیفه سنگین خانه داری به عهده همسرم است. از طرف دیگر ما در خانه دختر نداریم و من سه پسر دارم و به همین دلیل، همسرم دست تنهاست و بچه ها هم زیاد به او کمک نمی کنند. فقط روز یکشنبه که تعطیل بود ...
ما را برای مسابقه آفریده اند، نه دین داری حداقلی!
به کم راضی شده بودند. حضرت زهرا(س) از چه مصیبتی آرزوی مرگ کرد؟ یک روضه می خواهم پیشنهاد کنم که خیلی روضۀ هولناکی است. فاطمۀ زهرا(س) به خاطر این مصیبت به خانه آمد و صدا زد، علی(ع)! ای کاش مرده بودم و این صحنه را نمی دیدم(لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هُنَیْئَتِی وَ دُونَ ذِلَّتِی ؛ احتجاج/1/107) این چه مصیبتی بود؟ مادرتان فاطمۀ زهرا(س) در مسجد رو انداخت و فرمود: مردم بیایید مرا کمک کنید، ولی مردم جواب ندادند. ما از مغیره انتظار نداریم، ای مردم نامرد مدینه! شما چرا جواب فاطمه(س) را ندادید؟! الا لعنه الله علی القوم الظالمین انتهای پیام/ ...
طاهری: دربی شش تایی ها را در استادیوم دیدم/ به مجردها گفتم ازدواج نکنید، اخراجتان می کنم!
از مردهای مدیون به همسرم هستم. متأسفانه وقت نمی کنم به همسرم کمک کنم؛ چراکه وقتی به خانه می روم، آنقدر خسته هستم که دیگر توان کار در خانه ندارم و وظیفه سنگین خانه داری به عهده همسرم است. از طرف دیگر ما در خانه دختر نداریم و من سه پسر دارم و به همین دلیل، همسرم دست تنهاست و بچه ها هم زیاد به او کمک نمی کنند. فقط روز یکشنبه که تعطیل بود مقداری از زباله های داخل حیاط را جمع کردم! * به ...
قاتل: فکر نمی کردم به خاطر یک نگاه آدم بکشم
شدت خونریزی در بیمارستان جان باخته است. بدین ترتیب پرونده درگیری دسته جمعی با مرگ آرمان وارد مرحله تازه ای شد و تیمی از کارآگاهان مبارزه با قتل پلیس آگاهی به دستور بازپرس وارد عمل شدند. نخستین بررسی ها نشان داد مقتول از چند روز قبل با پسر جوانی به نام شایان که بچه یک محل هستند به خاطر چشم در چشم شدن مشاجره لفظی داشتند. همچنین مشخص شد آنها با هم قرار دعوا گذاشته بودند و روز حادثه هر دو طرف با تعدادی ...
طاهری: دربی شش تایی ها را در استادیوم دیدم
... - من یکی از مردهای مدیون به همسرم هستم. متأسفانه وقت نمی کنم به همسرم کمک کنم؛ چراکه وقتی به خانه می روم، آنقدر خسته هستم که دیگر توان کار در خانه ندارم و وظیفه سنگین خانه داری به عهده همسرم است. از طرف دیگر ما در خانه دختر نداریم و من سه پسر دارم و به همین دلیل، همسرم دست تنهاست و بچه ها هم زیاد به او کمک نمی کنند. فقط روز یکشنبه که تعطیل بود مقداری از زباله های داخل حیاط را جمع کردم! ...
مرگ عجیب یک زن در پرتاب شدن از ماشین شوهر
جسد غرق خون همسرش اشک می ریخت تحت تحقیق قرار دادند که مشخص شد این زوج جوان در مسیر با هم درگیر شده که زن جوان از شدت عصبانیت خود را از خودرو به بیرون پرتاب کرده است.بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 پس از شنیدن ادعای مرد جوان دستور دستگیری وی را صادر کرد تا تحقیقات ویژه صورت گیرد.بدین ترتیب روز شنبه 22 اسفند ماه مرد جوان در ادعایی جدید گفت: من و همسرم عاشق هم بودیم و شب حادثه از خرید عید بر می گشتیم ...
حادثه ها
زن جوان در اظهاراتش به مأموران گفت: با همسرم ناهید داخل ماشین جروبحث کردیم که ناگهان ناهید عصبانی شد و با بازکردن در ماشین به بیرون پرید، من نیز بلافاصله توقف کردم و با پیکر نیمه جان و خونی ناهید مواجه شدم. پس از اعلام مرگ مشکوک زن جوان به بازپرس کشیک قتل، شوهر ناهید به دستور سجاد منافی آذر؛ بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران بازداشت و 22 اسفند برای انجام تحقیقات بیشتر به دادسرای امور جنایی ...
بخشش قاتل در آستانه نوروز
جلسه دادگاه اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند و قضات رأی به قصاص وی دادند. حکم در شعبه 27دیوان عالی کشور تأیید شد و برای انجام مقدمات اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. درحالی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت هیأت صلح و سازش دادسرای جنایی تهران دست به کار شد تا اینکه در روزهای پایانی سال موفق شد از اولیای دم رضایت بگیرد. خانواده مقتول اعلام کردند که به خاطر نزدیک شدن به نوروز و شب عید، پس از گذشت 9سال جوان محکوم به قصاص را بخشیدند..با گذشت اولیای دم از قصاص، متهم از مجازات مرگ رهایی یافت تا به زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود. ...
فرهنگ در رسانه
شد ولی این موضوع الان برای من وسعت گرفته و آن را تنها محدوده به مرز نمی بینم. اصلاً به همین دلیل است که به مبارزانی مانند چه گوارا علاقه دارم. او هم محدوده به مرز نبود. برای همین هم به سمت چمران می روم و فیلم او را می سازم چرا که در لبنان و فلسطین و ایران حضور داشت. چمران هم برای مظلومان می جنگید. او برای آزادی خواهی می جنگید و البته باز هم در ایران برای همین مفهوم یعنی نجات جان انسان دنبال صلح ...
ابد و یک روز و پرسوناژهایش استعاره از هیچ وضعیت سیاسی نیست/ ژست روشنفکری ندارم/ فیلم نمادین نساخته و ...
ناگهان همه چیز خیلی عادی شد و همه آمدند لابه لای شمشادها! *متوجه منظورتان نشدم. اگر الان شما از بزرگراه چمران جنوب عبور کنید، اگر از سرعت خود بکاهید و از سرعت 60 کیلومتر در ساعت کمتر حرکت کنید، اگر شب هنگام باشد و نوربالا را هم بزنی و سرعتت را بیاوری زیر 20 کیلومتر در ساعت، افرادی مبتلا به مصرف مواد مخدر هستند که دائما دارند این طرف و آنطرف می دوند، می توانید آنها را ببیند ...
قتل پسر 13 ساله در شکنجه گاه پدر
ماجرای این قتل وحشیانه به بازپرس اصغر احدی از شعبه 8 دادسرای شهریار مخابره شد و تیم های جنایی پلیس آگاهی شهریار و بازپرس ویژه قتل وارد عمل شدند. اعتراف تکاندهنده آیت علی 44 ساله که مغازه ابزارفروشی دارد وقتی تحت تحقیق گرفته شد ابتدا ادعا کرد که نمی دانسته اقداماتش مرگ آور است. سپس گفت: شب حادثه وقتی به سوپرمارکتی محله مان رفتم تا خرید کنم از مغازه دار شنیدم که پسرم از او به ...
گاهی زندگی برای من دشوار می شود
فلسفه آن ها با آنچه ما داریم تفاوت دارد، مناسبات موجود بین ایران و این کشور ها بسیار خوب است، ولی آن ها هرگز از تلاش برای سرنگون کردن رژیم ما و جانشین ساختن آن توسط رژیمی که به آن ها نزدیکتر است باز نیاستاده اند. از سوی دیگر موضوع نفت نیز موجبات ناراحتی برخی از کشور ها را فراهم کرده و آن ها را بر آن داشته که ایران را از آن سو نیز مورد حمله قرار دهند. لذا تنها یک یا دو گروه نیستند که به ...
پایان زورگیری های سریالی 2 مرد خشن
زنی چندی پیش با مراجعه به کلانتری جوادیه تهرانپارس به مأموران گفت: زمانی که به عنوان مسافر از بومهن به مقصد سه راه تهرانپارس سوار خودرو پژو پارس شدم، توسط دو سرنشین پژو تهدید شدم و طلا و جواهرات، گوشی تلفن همراه و دیگر اموال همراهم سرقت شد . زن جوان پس از معرفی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت 19 روز 15 دی از بومهن به مقصد سه راه تهرانپارس سوار خودرو پژو ...
گفت وگو با پروفسور کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران راه حل مشکلات محیط زیستی ایران
...، رفتم خدمت ایشان برای شام. همان جا به ایشان گفتم همسرم هم برای شما سلام رساند و بعد هم سوابق و تألیفات همسرم را به ایشان معرفی کردم. پس از صرف شام وقتی که رهبر می خواستند تشریف ببرند، ایشان گفتند آقای پروفسور کردوانی هم با من بیایند. ایشان دست من را گرفتند و تا محل خودرو، دست در دست ایشان با هم رفتیم و صحبت کردیم. مواقع خداحافظی هم ایشان گفتند: دفعه ی بعد کتاب خودتان و همسرتان را هم برای من ...