سایر منابع:
سایر خبرها
تئاتر؛ هنری پویا برای استقرار صلح جهانی
: بنابراین در شرایط کنونی به نظربی مورد است اگر که با وجود آگاهی از توانایی تئاترساکت بمانیم و اجازه دهیم سلاح ها و بمب ها نقش صلح آفرینی در دنیای ما را ایفا کنند. وی ادامه داد: درحالی که سازمان ملل منابع مالی هنگفتی را برای ایجاد صلح بر کره زمین صرف می کند٬ تئاتر راه حلی بی واسطه٬ انسانی٬ کم هزینه و به مراتب تاثیرگذارتر ارائه می کند؛ شاید تئاتر تنها راه حل برای ایجاد صلح نباشد، اما بی شک ...
لاف و گزاف های آمریکایی ها درباره رزمایشی که نه نقض برجام بود و نه نقض قطعنامه 2231
داد سخن سر دادند و این رزمایش را ناقض قطعنامه های بین المللی دانستند. سامانتا پاور نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز دو روز پس از رزمایش موشکی ایران در جمع خبرنگاران از طرح موضوع این رزمایش در شورای امنیت خبر داد و این رزمایش را شلیک خطرناک نامید! همچنین جان کری وزیر خارجه آمریکا در نشست خبری دیروز خود در پاریس به رزمایش موشکی ایران واکنش نشان داد و تهدید کرد در صورتی که ایران به آزمایش ...
(جدول) تمام سیل ها، طوفان ها و زلزله های سال 94
از سوی مسئولان در دو روز اخیر و در پی طوفان در شمالغرب تهران گفت: پد بالگرد امامزاده داوود (ع) تبدیل به پارکینگ شده و اورژانس اعلام کرده است که از تلفن مردم متوجه طوفان شده است. در پایان رییس سازمان مدیریت بحران کشور پرونده حادثه سیل و طوفان 28 تیرماه را که در بسیاری ازشهرها و روستاهای کشور رخ داد با گفتن اینکه 18 نفر کشته شدند بست. گفتنی است شهردار و اعضای شورای شهر زیراب به ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
بیانیه ای اعلام کرد: اگر دولت آمریکا نیروهای خود را فوراً از عراق خارج نکند، ما با این نیروها همانند نیروهای اشغالگر تعامل می کنیم. خروج غیرمنتظره فرستاده سازمان ملل از صنعا یک منبع در فرودگاه بین المللی صنعاء اعلام کرد، فرستاده ویژه سازمان ملل به یمن، امروز به صورت غیرمنتظره پایتخت این کشور را ترک کرد. دیدار بشار اسد و همسرش با مجروحان ارتش سوریه رئیس ...
سلوک سیاسی آیت الله العظمی بروجردی(ره)؛ پیش درآمد نهضت حضرت امام خمینی
، ولی در اینجا، با توجه به پیوست واژه سیاسی به آن و در ارتباط با آیت الله بروجردی، همان اندیشه ها و رفتارهای سیاسی ایشان در تعامل با پهلوی دوم منظور است. تعامل: غالباً مشارکت دادن دو نفر یا دو گروه را تعامل گویند که معادل interaction است، و در فارسی، برهم کنش معنا گردیده است (گلپایگانی،1380، ص110). از عصر جدید، دولت ها به نوعی، بر امور زندگی تمامی طبقات وارد شده مردم را نیازمند و مرتبط به ...
آزادی تدمر از نظر زمانی اهمیت فوق العاده ای داشت
قبل مطرح شد و در قطعنامه 2254 شورای امنیت نیز لحاظ شده است، برگرفته از همین اصول سه گانه هستند. این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: در سپتامبر 2015 مهم ترین تحول در پرونده سوریه اتفاق افتاد یعنی شکل گیری ائتلاف چهارگانه و ورود روسیه به پرونده سوریه در شرایطی که دولت و ارتش سوریه تضعیف شده بودند، به این ترتیب یک بحران منطقه ای درست برخلاف تلاش پنج ساله مخالفین حکومت سوریه، تبدیل به یک بحران ...
همکاری دستگاه قضایی و وزارت خزانه داری آمریکا برای عدم تحقق برجام
Capital Solutionsو (Aircraft, Avionics, Parts & Support Ltd. (AAPS به اتهام همکاری با شرکت هواپیمایی ماهان ایران نیز در فهرست تحریم قرار گرفتند. شرکت ماهان از سال 2011 به اتهام حمل سلاح برای سپاه پاسداران به مقصد سوریه تحت تحریم های دولت آمریکا قرار گرفته بود. به علاوه، دو شرکت مستقر در امارات متحده عربی به نام های هم به دلیل همکاری با شرکت ماهان وارد فهرست وزارت خزانه داری آمریکا شده است. ...
شارون چگونه می خواست ایران را اشغال کند؟
ها چه خواهد گفت و او نقشه بزرگش را برایم تشریح کرد: آمریکایی ها مقادیر زیادی سلاح در اسرائیل انبار خواهند کرد که اسرائیل تنها در صورت مرگ آیت الله خمینی آنها را به کار خواهد گرفت. ارتش اسرائیل سپس از اردن و عراق عبور کرده و ایران را برای آمریکا اشغال خواهد کرد. شارون سپس واکنش شوروی را چنین توصیف می کند: شوروی نیز خواهان اشغال زمین هایی خواهد بود اما پس از اینکه پی ببرد ارتش اسرائیل از قبل در آنجا ...
موشک کروز "قدیر"؛ ابزار انهدام "ناوهای هواپیمابر" + تصاویر
هوافضای وزارت دفاع طراحی و ساخته شده ، برای نخستین بار در اختیار نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. وزیر دفاع گفت: موشک "قدیر" با برد بلند و دارای ویژگی هایی همچون آماده سازی و واکنش سریع، ارتفاع پروازی پائین ، دقت بالای ناوبری ، انهدام دقیق اهداف مورد نظر ، قدرت تخریب بالا و ضد جنگ الکترونیک می باشد. سردار دهقان تصریح کرد: وزارت دفاع تجهیز نیروهای مسلح به ...
فاجعه کمبود غذا و دارو در یمن
به گزارش قدس آنلاین به نقل از شبکه تلویزیونی الجزیره قطر، جیمی مک گولدریک افزود: نزدیک به 19 میلیون یمنی هم اکنون به آب شرب دسترسی ندارند و این وضعیت از زمان آغاز جنگ در یمن و خروج شمار زیادی از پزشکان داوطلب به همین علت، وخیم تر شده است. وزارت بهداشت یمن پیشتر گفت که بیش از یک میلیون و دویست هزار کودک یمنی در سطوح مختلف از سوء تغذیه رنج می برند. سازمان امدادرسانی اوکسفام در ماه مه گذشته هشدار داد که جنگ یمن دو سوم ساکنان این کشور را در معرض خطر عدم دسترسی به آب سالم قرار داده است و این امر درباره وقوع پیامدها و مشکلات بهداشتی هشدار می دهد. ...
تقدیر بان کی مون از دولت و ارتش سوریه
...، درحالیکه این میراث مشترک بشریت است. فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح ارتش سوریه روز یکشنبه اعلام کرد که شهر باستانی تدمر را کاملا تحت کنترل خود درآورده است. بان کی مون همچنین از بیانیه دولت سوریه درخصوص تصمیم برای بازسازی آثار تاریخی شهر تدمر استقبال کرد. وی افزود: خوشحال شدم که شنیدم آنها فقط از این شهر محافظ نمی کنند، بلکه تلاش دارند آن را ترمیم کنند .. امیدوارم که بتوانند این کار را انجام دهند. بان کی مون پس از دیدار با پادشاه اردن، از اردوگاه "الزعتری" که محل اسکان آوارگان سوری است، بازدید کرد. ...
جنگ سایبری شدید اسرائیل علیه ایران
گروه بین الملل تیتریک ، به نقل از رأی الیوم، ژنرال هرتزی هلیفی فرمانده بخش اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی گفت اسرائیل در حال جنگ الکترونیکی شدید با ایران است و دستگاه های امنیتی با تمام قدرت برای جلوگیری از نفوذ ایرانی ها به سامانه های رایانه ای بسیار حساس اسرائیل تلاش می کند. وی افزود : باید در این چارچوب یادآوری کنم که یگان شماره 8200 تحت فرمان من فعالیت می کند که از پیشرفته ترین واحدها ...
روزنامه اسپانیایی: عربستان بیش از 3000 یمنی را کشت اما حتی یک بار به القاعده حمله نکرد
جنگ را در شورای حقوق بشر سازمان ملل تغییر داده و موفق شدند که این تحقیقات را بر عهده دولت منصور هادی که از سوی سعودی ها حمایت می شود، بگذارند. روزنامه افزود :باید به خاطر داشت که هلند و انگلیس، منافع انرژی در این منطقه دارند؛ در همین ارتباط، انگلیسی ها به تسهیل یک کرسی برای عربستان سعودی در شورای حقوق بشر پرداخته و صنعت هوانوردی انگلیس، چندین هواپیما و سلاح به دربار سعودی فروخته و سود بسیاری ...
آزادی کامل شهر باستانی تدمر؛ واکنش ارتش و مقامات سوری
منابع این رقم را بیش از 450 نفر اعلام کرده اند. سرلشکر علی عبدالله ایوب رئیس ستاد مشترک ارتش و نیروهای مسلح سوریه عصر روز گذشته به دستور بشار اسد رئیس جمهوری سوریه و با همراهی شماری از فرماندهان نظامی از محور عملیاتی تدمر بازدید به عمل آوردند. این درحالی است که گروه های مهندسی عملیات نظامی ارتش سوریه در حال پاکسازی بخش های کامل این شهر تاریخی از مین ها و بمب ها و تله های ...
سؤال از صدام درباره دلیل کشتن شهید صدر
ملل) به دست بیاورد تا دستگاه های سرکوبگر و اطلاعاتی و سلاح هایش را تقویت کند. آیا می توانیم تصور کنیم که عراق در سال 2002 به میزان 6 میلیون دلار دارو وارد می کرد؟ این بد استفاده کردن از پول بود. *منظورت این است که دارویی نبود؟ -بله، دارو نبود. اوضاع مردم خراب بود. حقوق یک معلم عراقی ماهانه فقط چند دلار بود. میزان بی سوادی گسترش یافته بود. *درباره سقوط بغداد چه می گویی ...
تنش در روابط رواندا و بروندی
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پاسکال نیابندا رهبر حزب حاکم بروندی موسوم به سی ان دی دی - اف دی دی با اشاره به نسل کشی رواندا گفت که کاگامه در این زمینه مجرب است. در جریان نسل کشی رواندا در سال 1994، حدود 800 هزار نفر که عمدتا از قومیت توتسی بودند، کشته شدند. براساس این گزارش، مناسبات دو کشور پیش از این نیز چندان خوب نبوده است و بروندی و سازمان ملل، رواندا را به حمایت از شورشیان بروندیایی ...
اعتراف ارتش صهیونیستی به بی گناه بودن شهید عبد الفتاح شریف
...، ارتش و گادی ایزنکوت رئیس ستاد مشترک و نیز موشه یالون وزیر جنگ را آماج حملات و انتقادات خود قرار داده و از آنها به خود محکومیت جنایت مذکور و درخواست تحقیق درباره آن انتقاد می کنند. در همین راستا، اویگدور لیبرمن وزیر خارجه سابق رژیم اشغالگر قدس خواستار دیدار با این نظامی صهیونیستی که روز پنجشنبه گذشته شهید "عبد الفتاح شریف" را در وسط شهر الخلیل به شکل وحشیانه ای به شهادت رسانده ...
زنگ تفریح نوروزی:با بهترین تک تیراندازان جهان آشنا شوید!
فرانسیس پجها ماگابو ، ستاره تورنتو (سرخپوست کانادایی) بهترین تک تیرانداز جنگ جهانی اول و پرافتخارترین سرباز ارتش کانادا است! این سرخ پوست عزیز با هدف گیری بیش از 370 سرباز و به اسارت در آوردن 300 نفر دیگر ، یکی از بزرگترین کابوس های سربازان آلمانی در جبهه های اروپا به شمار می رفت . پجهاماگابو اولین بار در 1915 همراه با اولین واحد اعزامی کانادا راهی اروپا شد اما شانس چندانی نیاورد و در ...
روایتی از حضور سعید قاسمی، سردار نقدی و آیت الله جنتی در جنگ بوسنی
نظامی در سارایوو مانیفست نیروهای مسلح ایران در تاریخ 5/11/1992، همان طور که قابل انتظار بود، صادر شد: اعلام آمادگی کامل برای کمک به بوسنی و پیوستن به بوسنیایی ها در جنگ با صرب ها. این تصمیم در پی شکست تلاش های بین المللی برای مهار بحران و توقف کشتار اتخاذ شد. دو هفته پیش از آن، تهران یادداشت اولیه ای را توسط دکتر صباح زنگنه، نماینده ایران در سازمان کنفرانس اسلامی تقدیم کرد که در آن خواستار ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
خاطره ای تلخ تر از رحلت امام(ره)/ سال اول جنگ نابرابرترین سال های نبرد بود/ ما نه بر سر خاک بلکه به خاطر ...
کلاشینکف وارد کرد و به تدریج تجهیزات جنگی ما به روز تر شد. یکی از ابتکارات امام این بود که در برابر تلاش های کسانی که می خواستند ارتش منحل شود، مقاومت کرد و فرمود همان ارتش از هم پاشیده باید پا برجا بماند و سازمان خود را حفظ کند. علاوه بر ازهم پاشیدگی ارتش، سپاه نیز نهادی تازه شکل یافته و هنوز جاپای خود را محکم نکرده بود و تجهیزات هم نداشت. حال تصور کنید در این وضعیت خیانت های داخلی چه ...
سازمان ملل و راه حل امنیتی بحران عراق
امروزه سازمان ملل متحد ( UN ) سعی دارد که در حضوری تازه، به بررسی جدید اوضاع منطقه خصوصا لبنان - ترکیه - سوریه - عراق بپردازد اما در مورد عراق اولین نکته شاید اختلاف های درونی شیعیان و نیز نزاع های درونی کردها باشد و سنی ها هم که فاقد یک مرجعیت قانونی مشخص هستند. و برای بان کی مون ( Ban Ki - moon ) و سازمان ملل هم شاید قدم اول، تشویق کردها و شیعیان به توافق سیاسی است و همکاری بیشتر برای حفظ قدرت ...
منشور ملل متحد چه وظایفی را بر عهده کشورها می گذارد؟
...> مقدمه منشور ایده آل ها و هدف های مشترک تمامی مردمانی را ابراز می کند که دولت های آنان به هم پیوستند تا سازمان ملل متحد را تشکیل دهند: ما مردم ملل متحد با تصمیم به محفوظ داشتن نسل های آینده از بلای جنگ که دوبار در مدت یک عمر انسانی افراد بشر را دچار مصائب غیر قابل بیان نموده و با اعلام مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر و به حیثیت وارزش شخصیت انسانی و به تساوی حقوق مرد و زن و همچنین بین ملت ...
ملت یمن با سلاح های ابتدایی توانست در برابر تجهیزات نظامی پیشرفته مقاومت کند
نیز همانند جنگ های گذشته خواهد بود و واقعیت های میدان جنگ این موضوع را به خوبی نشان می دهد. سکوت مجامع بین المللی در برابر کشتارها در یمن تاسف آور است الاوسی گفت: متاسفانه با وجود نابودی زیرساخت ها و کشتار کودکان و غیرنظامیان توسط عربستان اما مجامع بین المللی سکوت پیشه کرده اند این در حالی است که تمامی نهادهای بین المللی و در راس آنها شورای امنیت سازمان ملل باید در برابر این ...
اهداف سعودی ها در یمن؛ تخریب و رونق به بازار تسلیحاتی غرب
صهیونیستی علیه فلسطینی ها در غزه است. سازمان ملل کاری در قبال گرسنه نگه داشتن یمنی ها از سوی سعودی ها انجام نمی دهد. سازمان ملل کارنامه سیاهی در این زمینه دارد. در این میان غربی ها که به عربستان سلاح می فروشند نیز در ویرانی و نابودی یمنی ها دخیل هستند. غربی ها علاوه بر اینکه سلاح سعودی ها را تامین می کنند در فراهم آوردن پوشش لازم برای جنایات سعودی ها نیز دخیل هستند. در این ...
ایجاد سازمان شبه ناتو روسیه را از آسیای مرکزی دور خواهد کرد
با مشارکت کمیساریای ویژه مبارزه با تروریسم با وزیر امنیت چین ملاقات داشتند. سپس رئیس ستاد ارتش آزادی بخش چین وارد کابل شد و در رابطه با تشکیل یک اتحادیه ضد تروریستی تبادل نظر کردند. کارشناس منطقه معتقد است: این دیدارها و گفت وگوها نمی تواند تنها در رابطه با همکاریهای سیاسی باشد زیرا این نوع همکاری نیازی به حضور روسای ستاد ارتش ندارد، بلکه هدف ایجاد یک پایگاه حقوقی بین پکن ...
آزادسازی نمادین قدس شریف /امنیت در سایه موشک های بالستیک سپاه
تیزپرواز نیروی هوایی با استفاده از بمب های بهینه سازی شده و هوشمند لیزری، اپتیکی و بمب های هوشمند رادار زن و نقطه زن با موفقیت پایگاه ها و زیر ساخت های شبیه سازی شده را منهدم کردند. در دامه این رزمایش نیروی هوایی ارتش با اجرای عملیات هلی برن نیروهای واکنش سریع در کمترین زمان ممکن، تکاوران تیپ 65 نوهد را از دو پایگاه شهید دوران و شهید لشکری تهران به منطقه رزمایش انتقال داد و هماهنگی ...
مروری بر پرونده تهاجم نظامی عربستان به یمن + آمار تلفات
اعلام کرد 5 هزار جنگجو به یمن برای جنگ با حوثی ها اعزام کرده است. از طرف دیگر تجاوز نظامی عربستان به یمن چند هفته پس از آن صورت گرفت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی در مراسم معرفی گادی آیزنکوت به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم از اینکه حوثی ها بر باب المندب تسلط پیدا کنند ابراز نگرانی کرده و در واقع یکی از مأموریت های وی را مقابله با آن اعلام کرده بود. روزنامه عبری زبان ...
بان کی مون شگفت زده شد!
به گزارش پایگاه 598 ، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد که به عراق سفر کرده است در نشست خبری با حیدر العبادی نخست وزیر این کشور گفت: از این که برای هشتمین بار به عنوان دبیرکل سازمان ملل به بغداد سفر می کنم، احساس خوشبختی می کنم و من از پیشروی علیه گروه تروریستی داعش در عراق شگفت زده شده ام. وی افزود: می خواهم از این فرصت استفاده کنم و به ملت و دولت عراق به ویژه خانواده ها و دوستان ...
جاسوسی گروهک منافقین از دلایل لورفتن عملیات کربلای4 بود
دبیرکل بنیاد هابیلیان با بیان اینکه منافقین در هشت سال دفاع مقدس نقش ستون پنجم را برای ارتش بعث عراق ایفا می کردند، جاسوسی این گروهک را از دلایل شهادت شهدای غواص در عملیات کربلای4 خواند. به گزارش بولتن نیوز ،به نقل از پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) سید محمدجواد هاشمی نژاد در حاشیه بازدید از مناطق عملیاتی جنوب کشور در گفت وگو با قرارگاه رسانه ای شهید رهبر با اشاره ...