سایر منابع:
سایر خبرها
یمن شکست نخورد و عربستان شکست را نپذیرفت
خلاصه متن: اخبار و گزارش های منتشر شده از تجاوز عربستان به یمن در طول یک سال گذشته حکایت از ویرانی کامل یمن داشته است به طوری که تعداد کشته ها، زخمی ها و آوارگانی که کودکان و زنان در میان آنها سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند از یک سو و از سوی دیگر نابودی بخش عظیمی از زیرساخت های خدماتی، آموزشی، صنعتی، بهداشتی و درمانی، تصور احیای دوباره این کشور را امری بسیار سخت کرده است. با این ...
آزادی 175 کیلومتر با پاکسازی تدمر/ میدان نفتی الهیل در نوبت آزادسازی قرار گرفت
سوری اعلام کردند، بیش از 450 داعشی طی عملیات آزادسازی کشته شدند. میدان نفتی هیل در نوبت آزادسازی قرار گرفت به گزارش فارس، نیروهای ارتش سوریه در حال نصب آخرین استحکامات دفاعی در بخش های شرقی شهر تدمر هستند و مزارع حومه جنوبی، بیمارستان، روستای العامریه، مناطق الجمعیات، استادیوم و مناطق باستانی و تاریخی شهر تدمر به طور کامل پاکسازی شده اند. براساس آخرین خبرها، پاکسازی ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
ائتلاف متجاوزان و مزدورانشان در جبهه های مختلف و دستاوردها و پیروزی های آنها در طول یک سال تجاوز ظالمانه و وحشیانه سعودی ها تمجید کرد و گفت یمنی ها با شجاعت و نبرد قهرمانانه نشان دادند که یمن با مؤسسات دفاعی، امنیتی و کمیته های مردمی و قبایل آن هرگز شکست نخواهد خورد و اراده آنها عنوان ثبات، ایستادگی و قهرمانی و کوه ها و دشت ها و وادی ها و صحراهای یمن، جهنم تمام متجاوزان و گورستان هر کسی خواهد بود که ...
خسارات سنگین اقتصادی تجاوز عربستان به یمن
... وزارت گردشگری یمن خسارت های وارده به بخش گردشگری این کشور در نتیجه تجاور و محاصره اقتصادی این کشور را 12 میلیار دلار تا پایان مرداد ماه سال گذشته برآورد کرده است. بر اساس این گزارش 360 مرکز و سایت گردشگری یمن در اثر تخریب به طور کامل و یا جزئی از فعالیت متوقف شود. همچنین حملات هوایی و زمینی کشورهای متجاوز به یمن باعث شده است تا 140 هتل، اقامتگاه و رستوران تخریب شود که خسارت ...
خسارت سنگین ماشین جنگی سعودی در تجاوز به یمن+ویدیو
خبرنگار شبکه العالم از صعده گزارش داد، نیروهای ارتش و کمیته های مردمی یمن در پاسخ به حملات عربستان سعودی و همپیمانانش، با انجام حملات گسترده به مواضع نظامی سعودی، صدها نظامی و مزدور را از پا درآورده و مناطق بسیاری را تحت کنترل خود گرفته اند. بر اساس گزارشها، تاکنون 423 تن از افسران و سربازان متجاوز تبعه کشورهای مختلف کشته شده اند. در این بین 54 تن از کشته شدگان و مجروحان، از عناصر شرکت ...
کلید آشتی شجریان با مردم در دست خود اوست، نه دولتمردانی که بخاطر قدرت از غیرت دینی می گذرند
تهمت قرار می دهد: و می گوید: " این مذهب بوده که در طول این 1400 سال موسیقی را نگذاشته خودش را را نشان بدهد. چون روحانیت فکر می کرده که این رقیب او را از صحنه بیرون می کند!" به راستی علت مخالفت روحانیت با موسیقی واقعا روحیه قدرت طلبی او بوده است. آیا واقعا روحانیت به موسیقی به عنوان یک رقیب نگاه می کرده است؟ به نظر می رسد قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید. اصلا فتنه 88 به گونه ای حواس عده ای را ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
مروری بر پرونده تهاجم نظامی عربستان به یمن + آمار تلفات
بریم که تنگه باب المندب را به 2 بخش آبراه شرقی به نام باب الاسکندر و آبراه غربی به نام میون تقسیم کرده است، امکان کنترل و مراقبت فعالیت های دریایی آن نقطه را میسر می سازد. محاصره باب المندب از سوی نیروهای ارتش مصر در جنگ 5 روزه سال 1946 یک تجربه تاریخی برای رژیم اشغالگر قدس بود، لذا امنیّت یمن برای آن رژیم نیز دارای اهمیّت حیاتی است. دارا بودن سواحل طولانی در دریای سرخ و دریای عرب و نیز به علّت ...
جنایت های عربستان و متحدانش در حق مردم یمن به روایت آمار و ارقام
عربستان با این تجاوز که ابتدا نام طوفان قاطعیت بر آن گذاشت ، اعلام کرد قصد دارد عبدربه منصور هادی رییس جمهوری مستعفی و فراری را به قدرت بازگرداند و نیروهای انقلابی و مردمی را از شهرهای مختلف بیرون کند و یمن را به طور کامل تسلیم نیروهای وفادار خود کند .به گزارش ایرنا ،حال که بیش از یک سال از این تجاوز گذشته است ، عربستان و متحدانش نه تنها نتوانسته اند به اهداف اعلام شده خود برسند بلکه آن ها با این ...
کینه های صدام ؛ مشتی بر سر مردم بی گناه حلبچه + تصاویر
...> جنگ ایران و عراق به صورت رسمی در 31 شهریور 1359 برابر 22 سپتامبر 1980 آغاز شد. در این روز نیروی هوایی عراق با جنگنده های خود ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران را مورد حمله خود قرار داد و پس از آن نیروی زمینی ارتش متجاوز بعث عراق با تمام توان خود و با کمک کشورهای غربی و برخی از کشورهای منطقه به سمت خاک ایران حرکت کرد و بخش هایی از آن را به اشغال خود درآورد. رژیم متجاوز عراق در همان روز ...
تظاهرات میلیونی یمنی ها در اولین سالگرد جنگ با شعار مرگ بر آمریکا
از سوی رژیم سعودی و آمریکا و همپیمانانش سپری شد، یک سال محاصره گذشت، یک سال جنگ روانی و رسانه ای که تمام وسایل برای متزلزل کردن ملت ما و به زانو درآوردن آنها به خدمت گرفته شد، پایان یافت، ولی آنها هرگز نتوانستند به هدف خود برسند، تمام امکانات تحت سیطره رژیم سعودی قرار گرفت تا یمن به صحنه ای برای هرج و مرج، کشتار و ویرانگری تبدیل شود، در این یک سال زیرساخت ها را ویران و اقتصاد را متلاشی کردند که ...
همه پرسی میلیونی یمنی ها در صنعا علیه یکسال تجاوز عربستان
بسیاری از مفاهیم سابق که طی پنج سال گذشته شکل گرفت با خود برد و یمن را در برابر نقشه جدید و واقعیت متفاوتی قرار داد ؛امری که آشتی ملی و گفت و گو و رسیدن به توافق صلح را تسریع می کند اگر حکمت و عقلانیت در میان طرف های درگیر و عربستان، کشوری که بیش از همه در یمن گرفتار شده است،حاکم شود. خاورم*1049** ...
365 روز کشتار
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از "الوقت"؛ تجاوز رژیم آل سعود علیه ملت یمن در سایه سکوت جهانی، سکون میدانی و نقض جنگنده های سعودی و برخی تلاش های نافرجام برای پیشروی مزدوران، وارد سال دوم خود شده است. اکنون این سوال مطرح است که ریاض از این تجاوز وحشیانه که 25هزار شهید و زخمی برجای گذاشته، چه اهدافی را محقق کرده است؟؟! باید بگوئیم این تجاوز خونین که یک سال پیش و در روز اول ...
لحظه به لحظه با تحولات سوریه/ آزادی کامل تدمر
ارتش سوریه پس از آزاد سازی کامل شهر تاریخی تدمر واقع در حومه شرقی حمص در حال تعقیب باقیمانده عناصر داعش هستند. 10:29 فرانس پرس از تدمر گزارش داد : یک منبع نظامی سوری در این شهر اعلام کرد ارتش سوریه روز یکشنبه کنترل کامل شهر تدمر را در دست گرفت و تروریست های داعش را از این شهر تاریخی بیرون راند. این منبع نظامی گفت : پس از درگیری های شدید شب گذشته، ارتش کنترل کامل شهر را در بخش های تاریخی و ...
واژه ی امانت در قرآن
قاهره و قلمهای والای الهی اند؛ آن اولین ظهور، بسط فیض و گسترش سایه است. چنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: نخستین چیزی که خداوند آفرید؛ نور و روح من بود. آن گاه، به ترتیب از پایین به بالا و از بالا به پایین ادامه یافت تا به عالم ماده و مادیات و ساکنان سرزمینهای پست، بدون سرکشی و استکبار رسید. این یکی از معانی سخن اوست که فرمود: آدم و بعد از او، زیر پرچم من قرار دارند. و یکی از ...
امید به برجام سم مهلک اجرای اقتصاد مقاومتی است
ما می توانیم ساختمانهایی داشته باشیم که در سال جمعاً موازنه انرژی آنها مثبت باشد یعنی نه فقط نیاز به سوخت گاز و نفت نداشته باشیم بلکه برق هم تولید کنیم و مازاد آن را به شبکه سراسری بفرستیم. استفاده از انرژی باد و زمین گرمایی و توده زیستی...، جایگاه مناسبی در کشور ما ندارد. حیف! در ترابری بیش از 25٪ انرژی کشور مصرف می شود با بازده بسیار ضعیف: سرعت متوسط عبور و مرور شهری در حدود 15 کیلومتر در ساعت ...
برترین هدف روحانی
سرویس اندیشه جوان ایرانی به نقل از راسخون ؛ بخش مقالات دینی: نویسنده: سروپالی راداکریشنان مترجم: صادق رضازاده شفق وقتی ما وارد عالم هدف ها (یا آرمانها) می گردیم اختلافات بین ادیان جزئی می شود و مشترکات بارز. برای بشر فقط یک آرمان هست و آن عبارتست از اینکه خود را اساساً و کاملاً انسان سازد. گفته اند: کامل باشید . آدم تمام عیار، آدم تام: همان آدم مثالی (یا آرمانی) و آدم ...
پادشاهی عربستان مردم یمن را نجات داد!
به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، جنگ یمن در حالی اولین سال خود را پشت سر گذاشت که طی این مدت صرف نظر از مقاومت وایستادگی مثال زدنی و منحصر به فرد مردم، ارتش و کمیته های مردمی یمن در برابر متجاوزان، رژیم سعودی و متحدانش طی این مدت بیش از 27 هزار یمنی بی دفاع را شهید و یا زخمی و میلیون ها نفر را با ویران کردن ده ها هزار منزل مسکونی، آواره کردند، بخش اعظم زیرساخت های فقیرترین کشور عربی همسایه ...
روان جاودان جهان
بشری باز کرد و رفته رفت یک اصل مسلم گشت. 4 رنسانس خوب یا بد عصر بزرگ انحلال و تجدید حیات بود و وحدت آلی قرون وسطی که از جهات دینی حصول یافته بود از بین رفت و جهان نوین (کوپرنیکوس) (7) و (کلمبوس) و (لوتر) و (کالوین) و (کالیلئو) و (دکارت) و (ماکیاولی) و هنری هشتم به وجود آمد. تاریخ چهارصد سال اخیر اروپا عبارت بوده از پیشرفت مشترک در آزادی سیاسی و توسعه ی اقتصادی و ترقی فکری ...
بازخوانی جنایت رژیم پهلوی در نوروز 1342
سلام الله علیه؛ آن حضرت مقامش عالی و بلند است، ولادت و شهادتش موجب تحکیم و پیشرفت اسلام است... ما در این عید عزاداریم برای مصیبت ها و لطمه هایی که دراین سال به اسلام وارد شد، این سال، سال خوشی برای مسلمین نبود، سال خوبی برای روحانیت نبود. در این سال به اسلام تجاوز شد. علمای دین و روحانیون مورد اهانت قرار گرفتند، هتک شدند. در این سال استعمار توطئه هایی را علیه اسلام تدارک دید، عمال پلید استعمار به ...
فهرستی از 20 جنایت عربستان سعودی در یمن
به گزارش جبهه جهانی مستضعفین به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم،مزدوران وابسته به تروریسم دولتی آل سعود در یک سال گذشته، 20 جنایت فجیع و گسترده را در حق شهروندان بی دفاع یمنی مرتکب شده اند. ائتلاف متجاوز به سرکردگی عربستان سعودی طی یک سال گذشته یعنی از 25 ماه مارس سال گذشته میلادی (2015) تا به امروز، علاوه بر بمباران و موشکباران مداوم و حملات هرروزه به شهرهای یمن، 20 جنایت فجیع و مهم را ...
امریکا به ناچار پشت عربستان را در جنگ یمن خالی کرد
پایگاه اینترنتی روزنامه رأی الیوم چاپ لندن با انتشار گزارشی ضمن ناکام خواندن تجاور ائتلاف عربی به رهبری عربستان ، با اشاره به ایستادگی مردم یمن نوشت : مردم یمن توانستند با این جنگ پر از درد و رنج کنار بیایند و با انسجام بیشتر به وحدت ملی دست یابند. این روزنامه پیامدهای جنگ علیه یمن را این چنین ارزیابی کرده است : اول: رسوایی های به بار آمده برای کشورهای متجاوز به یمن (1) تمامی کشورهای متجاوز ...
بازخوانی پیام های نوروزی امام خمینی(ره)
امیدوارم که خداوند این سال را سال رحمت، سال برکت، سال صفا، سال برادری، سال برابری، قرار بدهد؛ و تمام ملت و دولت و دست اندرکارها تماماً مجتمع باشند و با هم این کشور را به سلامتی و سعادت، همه چیزهایی که احتیاج دارد تهیه کنند و کارسازی کنند و از کارهای ناشایستی هم که در کشور واقع می شود، و این لازمه یک انقلاب است، جلوگیری کنند؛ و مملکت ما در سال آینده و در این سال، در همین سالی که هستیم، مملکتی باشد ...
جاذبه های گردشگری کلیبر
سابقه تاریخی سیاح غرب به نام ابن حوقل در سال 367 هجری از منطقه کلیبر دیدن کرده و می نویسد: سیاه کویه (قره داغ) کوهی بس بزرگ است و مردم آنجا به سیصد زبان تکلم دارند. در سراسر آن باغ ها و گل ها و آبراهه ها و نیز فلاحان دیده می شوند، سرزمین پر برکت و حاصلخیز است چنان که میوه های آن هدر رود و خوردن آن رایگان است. در این ناحیه همیشه ابر است و آفتاب کمتر می تابد. موقعیت جغرافیایی ...
کشته شدن خانواده 11 نفره در حملات عربستان به تعز/ آمار تکان دهنده از تخریب زیرساخت های یمن
کارگر آن بیکار شدند... در بخش صنایع سیمان دولتی نیز 3 هزار و 312 کارگر بیکار شده اند. وی افزود: به دلیل محاصرۀ اقتصادی یمن و نبود مواد اولیه، قسمتی از تولید تأسیسات صنعتی متوقف شده است؛ ضمن آن که به دلیل شرایط نابسامان معیشتی امکان فروش تولیدات وجود ندارد. بر اساس گزارش های سازمان های اقتصادی، حجم خسارت های اقتصادی یمن در طول یک سال گذشته از مرز 40 میلیارد دلار گذشته و این موضوع تاثیر منفی بر اقتصاد این کشور داشته و باعث کاهش 34 درصدی رشد در بخش کشاورزی، نفت و برق شده است. در عین حال به دلیل محاصره اقتصادی، قیمت مواد غذایی 35 درصد افزایش داشته است. ...
اهداف سعودی ها در یمن؛ تخریب و رونق به بازار تسلیحاتی غرب
قرون وسطایی در سال 2016 یمنی ها را تحت محاصره قرار دهد مشابه اقدامات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی ها در غزه است. سازمان ملل کاری در قبال گرسنه نگه داشتن یمنی ها از سوی سعودی ها انجام نمی دهد. سازمان ملل کارنامه سیاهی در این زمینه دارد. در این میان غربی ها که به عربستان سلاح می فروشند نیز در ویرانی و نابودی یمنی ها دخیل هستند. غربی ها علاوه بر اینکه سلاح سعودی ها را تامین می کنند ...
آمار جنایات مرحله نخست جنگ؛ اهداف واقعی ماجراجویان و علائم شکست
حرکت کنند. این در حالی که متجاوزان مدعی بمباران پایگاه های نظامی و انبارهای موشکی بودند. 31 مارس 2015: دست کم 11 غیرنظامی در حمله جنگنده های متجاوز به شهر یریم استان اب در مرکز یمن شهید و 33 نفر دیگر زخمی شدند. علاوه بر بمباران منازل مردم، جایگاه های سوخت و مراکز فروش گاز طبیعی هم هدف قرار گرفت. 7 آوریل 2015: یونیسف (صندوق حمایت از کودکان وابسته به سازمان ملل) در گزارشی اعلام ...
تصرف بخشی از ارتفاعات جنوب دریاچه ی دربندیخان
محاصره نیروهای ایرانی قرار گرفته اند. به گزارش بولتن نیوز، با روشنایی صبح، هواپیماهای خودی وارد عمل گردیده و محل تجمع و جاده مواصلاتی دشمن را بمباران کردند. حدود ساعت 10 نیروهای تک ور ضمن جنگ تن به تن با نیروهای عراقی در شاخ شمیران، به پاکسازی این ارتفاعات مبادرت ورزیدند. با استقرار نیروها در شاخ شمیران، نیروهای عراقی که در یال های سمت چپ این ارتفاعات و و نیز ارتفاعات شاخ سورمر مقاومت می ...
کارشناس یمنی: 15 کشور در تجاوز به یمن مشارکت داشتند/استفاده از سلاح های ممنوعه جنگی
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : “محمد جسار” کارشناس سیاسی یمنی درباره یک سال حملات جنگنده های سعودی به یمن و ایستادگی و پایداری ملت یمن در برابر این تجاوز سخن گفت. 15 کشور در تجاوز به یمن مشارکت داشتند، اما به هیچ یک از اهداف خود نرسیدند جسار گفت: زمانی که به بررسی معادلات یک سال تجاوز عربستان به یمن می پردازیم که طی آن بیش از 15 کشور حضور داشتند و انواع و ...
جنگ یمن یکساله شد؛ حملات همزمان 185 جنگنده به صنعا
نظامیان حوثی مورد حمایت قدرت های منطقه ای با هدف هیمنه و سلطه بر یمن است و سبب شده است که این تهدید تنها علیه امنیت و ثبات و حاکمیت یمن نباشد و تهدیدی فراگیر علیه امنیت و صلح منطقه ای و بین المللی است. رژیم سعودی پیش از جنگ مدعی شد تجاوزات حوثی ها اراضی پادشاهی عربستان سعودی را فرا گرفته و حتی کشورهای دیگری در معرض تهدید مستمر قرار دارند و امنیت و ثباتشان به سبب سلاح های سنگین، موشک های ...