محاکمه عاملان نزاع مرگبار در بریانک
سایر منابع:
سایر خبرها
این مرتبه چون علی اکبرِ امام حسین (ع) راهی ات می کنم
برادر شهید زینلی گفت: مادرم در جواب می گوید بگذار دستت خوب شود و این مرتبه که خواستی روی مانند علی اکبرِ امام حسین (ع) من آرایشت می کنم و می فرستمت. به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات ؛ شهید لطف الله زینلی یکم خرداد 1346، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش احمد و مادرش سلاطین نام داشت. دانش آموز اول متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند 1361، با سمت امدادگر در فکه ...
اگر خطیر واقعا استقلالی است خودش باید برود
سربلندی استقلال و رضایت هوادار گام بردارند. جالب اینکه پس از جلسه فوق، رسانه باشگاه این طور گزارش داد که مدیرعامل و سرمربی این باشگاه بعد از رفع سوءتفاهم ها، از پیشکسوتان و بزرگان استقلال به دلیل حسن نیت شان قدردانی کرده و بعد از پایان جلسه هم اندیشی، نشست خصوصی و دونفره ای را برگزار کردند که خروجی آن، اتحاد و صمیمیت بیشتر بود. در آن زمان این طور مطرح شد که آنها با تاکید بر اینکه کنار هم برای ...
دورهمی شوم 5 دانشجو با قارچ های مخدر
آنها شده است. با دوستانت چطور آشنا شدی؟ من دانشجوی مهندسی برق هستم و با کامبیز، احمد (مقتول)، سحر (مقتول) و فتانه (دختری که همراه فهیمه بود) در فضای مجازی آشنا شدم. هر پنج نفر ما علاقه به ساخت انیمیشن داشتیم و تصمیم گرفتیم یک برنامه بازی طراحی کنیم. کامبیز و احمد مهندس کامپیوتر و همشهری بودند، سحر اهل یکی از شهرستان های شمال شرق کشور و دانشجوی انیمیشن بود، فتانه هم اهل یکی دیگر از ...
دختری که شهادتش را از شهید آرمان علی وردی گرفت
. احترام پدر و مادر را هم نگه دار. بعد هم رفت دانشگاه و ساعت 8 شب به سمت کرمان حرکت کرد و خودش را به گلزار رساند. یکی از دوستانش را سر مزار فائزه دیدم و از او خواستم که از روز حادثه برایم روایت کند. او گفت: وقتی به گلزار شهدا رسیدیم، جایی ایستادیم تا شربت بخوریم. فائزه به شوخی گفت: شربت شهادت است. بچه ها خندیدند، اما فائزه درست می گفت. بعد از نوشیدن شربت متوجه شدیم که دو تا از همکلاسی های ...
ترک سیگار شرط عجیب اولیای دم برای قاتل + جزییات باورنکردنی
دستگیر شدم. اشتباه بزرگ مدیرعامل ورشکسته شرکت پس از اقرار به قتل و بازسازی صحنه قتل، روانه زندان شد. او پس از مدتی در دادگاه پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. با قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای اجرای حکم آقای مدیر عامل شروع شد. او به شدت از اشتباه بزرگی که مرتکب شده، پشیمان بود و می گفت در زندان نماز قضاهای مقتول را می خواند و هر شب از خدا طلب بخشش می کند. ...
گفت وگوی صمیمانه با دکتر مجید کابلی جانباز 70 درصد و متخصص ژنتیک پزشکی و عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی
بود به عقب برگرداندیم. ابتدا رنگش کردیم تا ارتش نگوید مال ماست و بعد متوجه شدیم گلوله نداریم تا با آن شلیک کنیم. مجبور شدیم به نوعی بدون اجازه ارتش چند گلوله برداریم )بخاطر جثه ضعیفم، یکی از کارهایم این بود که از برادران ارتش دزدی می کردم و گلوله-106 را می آوردم (. صبح روز بعد جناب سرهنگ شمس از لشکر 21 حمزه آمد و شکایت کرد که بچه های شما می آیند و وسایل ما را برمی دارند ولی هرچقدر می گشت چیزی پیدا ...
سفره فروشی که سفره دار شد/ شهید نعمت الله آچک زهی؛ سرباز 15 ساله حاج قاسم + فیلم
گلزار می دود. خانواده فکر می کنند که او به سمت مزار حاج قاسم می رود. به همین خاطر راه شان را ادامه می دهند. همین جاست که انفجار دوم اتفاق می افتد و ما از نعمت الله بی خبر می شویم . خواهر شهید که در آن روز همراه نعمت الله بوده، درباره آن لحظات تعریف می کند: ما هفت نفر بودیم که داشتیم با همدیگر از گلزار شهدا خارج می شدیم. دست مان توی دست هم بود. اصلا معلوم نیست که چرا نعمت الله مسیرش را عوض ...
روایتی از شهید 4 ساله حادثه تروریستی کرمان
که در تمام این مدت کارش گریه بوده است. نمی دانم از کجا شروع کنم. آخر چه بگویم؟ چه بپرسم؟ چندباری سعی می کنم تسلیت بگویم و با کلمات ناقص ام تسلی شان دهم که نمی شود. نمی توانم. محمدامین و یثنا یک گوشه نشسته اند و لام تا کام حرف نمی زنند. نگاهی به خواهر و برادر نازنین فاطمه می کنم و می پرسم بچه ها هم آن روز گلزار شهدا بودند؟ مادر شهید جواب می دهد: بله. یسنا و محمدامین هم آن روز همراه فاطمه بودند ...
دیدار غیر منتظره اندیشمندان ازبکستان با اعضای انجمن ایرانی تاریخ
تاشکند شدم. همایشی درباره فرهنگ مشترک ایران و ازبکستان در حالی برگزاری بود. بعد از آنکه چند دانشمند از ازبکستان سخنرانی کردند، نوبت به من رسید. گفتم در این چند دقیقه حضورم در ازبکستان، متوجه شدم زمین و آسمان ما یکی است، چرا که این واژه ها در ایران و فارسی هم به کار می رود. وی ادامه داد: دو ملت چه چیزی برای پیوندهایشان می خواهند به جز زمین و آسمان؟ هر چه در آنجا زندگی کردم، عمق روابط ...
خواهرکشی فجیع در تهران
اعتراف کرد: به خاطر اعتیاد رفته بودم پول مواد را از خواهرم بگیرم، اما پول نداد و من عصبانی شدم، بعد هم او را هل دادم. نمی خواستم او را بکشم اما همان کار من باعث مرگ خواهرم شد. با توجه به مشخص بودن انگیزه و نحوه قتل تحقیقات زیاد طول نکشید و متهم به زندان رفت تا در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شود. در جلسه محاکمه پدر و مادر مقتول برای پسرشان صدور درخواست حکم قصاص کردند. پس از جلسه ...
نزاع خونین برادران؛ قاتل اصلی کیست؟
داد بزند. کار به فحاشی کشید. بعد سعید و سینا دو برادر که از لات های محل بودند، دخالت کردند و به من گفتند چرا فحش دادی. دعوای ما بالا گرفت. به این دو برادر چند سیلی زدم و آنها را راهی کردم. یک ساعت بعد متوجه شدم دو برادر و یکی از دوستان شان دوباره به سمت خانه ما می آیند. آنها قمه و شمشیر داشتند. من و برادرم شروین و دوستم نیما از ترس حمله آنها شیشه نوشابه برداشتیم تا از خودمان دفاع کنیم. درگیر شدیم ...
متهم ردیف اول قتل بریانک: آن روز با زنم دعوایم شده بود و دو خشاب قرص خواب خورده بودم
عاملان درگیری شناسایی و دستگیر شدند. شهرام در بازجویی ها به مأموران گفت: روز حادثه من و برادرم شاهرخ با موتور در حال گذر از کوچه بودیم که متوجه شدیم مقتول و دو نفر دیگر جلوی خانه همسایه مان ایستاده اند و با یکی از همسایه ها دعوا می کنند. نمی دانستم دعوا سر چه بود فقط به او تذکر دادم و گفتم اینجا زن و بچه زندگی می کند صدایت را پایین بیاور و فحاشی نکن اما ناگهان همگی به سمت ما حمله کردند ...