سایر منابع:
سایر خبرها
روستای یک نفره
حسین زد و تهدیدش کرد؛ هرچه داشت را با خود برد و وقتی صبح روز بعد به خانه حاج حسین سر زدیم، از ترس به لرزه افتاده بود. او ادامه می دهد: فقط حاج حسین و یکی ازدخترانشان در روستا زندگی می کنندکه دزدها از آنها پول خواسته بودند؛ برای همین همسرم گفت که به روستای نیوئیه برویم. حاج حسین اضافه می کند: در روستا امنیت نیست و چند سال پیش دزد وارد خانه شد. آنها من و دخترم را تهدید و طلب پول کردند. خیلی اذیت ...
سرنخ های تازه از باند وحشت که به خانه ها دستبرد مسلحانه می زنند
جنجالی شد. در این فیلم پنج سارق مسلح با فشار دادن در پارکینگ وارد ساختمان شده و بعد از ورود به آپارتمانی با تهدید، طلاهای زن صاحبخانه و فرزندانش را سرقت کردند. مرد صاحبخانه ماجرای سرقت را این طور روایت کرده دزدان با اسلحه کلاشینکف و کلت واردخانه شده و یکی از آنها دو دخترم را در اتاق زندانی کرد و بعد دهان دختر کوچک ترم را با دست گرفت تا جیغ نزند. چهار همدست او هم تمام اتاق ها را زیرو رو کردند تا ...
ریشه حکمت ها و ضرب المثل های فارسی در قصه های جورواجور
...، آن را می شمرد و در دفتری یادداشت می کرد. سال ها می گذشت و او همین طور آمار مرده ها را می گرفت. همه کاسب ها و مغازه دارهای اطراف، از کارش باخبر بودند. گاهی این کارش باعث خنده و شوخی همسایه ها می شد؛ گاهی هم خودش دفترش را به همسایه ها نشان می داد و مثلا می گفت فلان ماه، تعداد مرده ها از همه ماه ها کمتر بود، یا فلان ماه بیشتر. تا اینکه یک روز صبح، جوانی در حالی که پارچه ای ...
این شهردار ذلیل شده کجاست؟!
مردم ولی نعمت ما هستند به روایت کتاب سلام بر ابراهیم زندگی نامه شهیدابراهیم هادی ابراهیم در تابستان 1361که به خاطر مجروح شدن تهران بود، پیگیر مسائل آموزش وپرورش شد. در دوره های تکمیلی ضمن خدمت شرکت کرد. همچنین چندین برنامه و فعالیت فرهنگی را در همان دوران کوتاه انجام داد. با عصای زیر بغل از پله های اداره کل آموزش وپرورش بالا و پایین می رفت. آمدم جلو و سلام کردم. گفتم: آقا ابرام چی شده ...
روستای ایستا ؛ روستایی در اطراف تهران
مردم روستا هویدا شد، بسیاری آن ها را اهل توقف نامیدند. روستای اهل توقف، انتظاریون، آخرالزمانی ها، کوی منتظران و فانوس آباد نام های دیگری است که روستای ایستا را به آن می خوانند. علت نام گذاری روستا به فانو س آباد، اشاره به بی برقی روستا است. مردم روستا برای روشنایی شب، از فانوس استفاده می کنند. با وجود همه این اسم ها، اهالی روستای ایستا محل زندگی خود را به نام کوی منتظران می خوانند. ...
سرقت های دایی و خواهرزاده به سبک سریال آکتور
کنیم و به سبک سریال آکتور از خانه پدرم سرقت کنیم. خودش هم کار گریم انجام می داد. اگر معتاد نمی شد، شاید یک گریمور حرفه ای می شد البته گریم کردن باعث شد 6 ماه بی گناه در زندان بمانیم. چه اتفاقی افتاد؟ خودمان را گریم کرده و به یکی از شهرهای غربی کشور رفته بودیم. در آنجا به خانه یکی از فامیل هایمان دستبرد زده و در زمان برگشت، متوجه یک درگیری شدیم؛ درگیری منجر به قتل. از بخت بدمان شبیه به همان عاملان قتل شده بودیم و دستگیرمان کردند. آنها فکر می کردند عمدا چهره مان را گریم می کنیم تا دست به جنایت بزنیم. لینک کوتاه کپی لینک ...
تبرئه مرد ثروتمند از اتهام تجاوز به دختر جوان
در شکایت خود گفت مرد ثروتمند به نام شایان او را مورد تجاوز قرار داده است. سارا گفت: من مقابل یک مجتمع تجاری در بالای شهر تهران ایستاده بودم و می خواستم تاکسی اینترنتی بگیرم. چون شارژ گوشی موبایلم تمام شده بود معطل شدم. در همین اثنا مرد بی ام وسوار جلوی پایم ایستاد و گفت می تواند من را برساند. گفتم شارژ گوشی ام تمام شده و می خواهم تاکسی بگیرم. گفت در ماشین شارژر دارد. سوار ماشین شدم. چون ...
شهادت یک مامور پلیس در نارمک تهران
پایین تر هم سرایت داده است. پس اگر رفتار بچه ها کمی غیرعادی است و نگرانی شان غیرمعمول، لطفا درکشان کنید و به آنها حق بدهید. در طول روزها و شب های امتحان، بچه ها خانه نشین هستند و شاید بزرگ ترین هدیه ما به عنوان والدین به آن ها، نه کمک به درس فارسی و علوم و ریاضی، بلکه بخشیدن آرامش به آنهاست. تا جایی که می توانیم اتفاق های تنش زا را از فضای خانه کاهش دهیم. حتی بگومگوهای معمول خانوادگی به ...
چرا طرفداران دونگ یی باید ایلجیما را ببینند؟
کودکی شاهزاده هودونگ) در صحنه ای از ایلجیما سیزده سال بعد، یونگ-یی حافظه خود را به دست می آورد و با به خاطر آوردن نشان روی شمشیر قاتل، قسم می خورد که با همین یک سرنخ قاتلین خانواده اش را پیدا کند و از آن ها انتقام بگیرد. او برای پیدا کردن شمشیر و صاحبش، خود را به شکل یک دزد مرموز سیاه پوش در می آورد که به املاک اشراف و اعضای سازمان مخفی چون ووهو دستبرد می زند. در عین حال، او به مردم در ...
افشین علاء فرح را به خاطر تسلیت مرگ سگ مجری ضدایرانی مسخره کرد
...> وای از آن ساعت که بانو در تراس خواست با سالومه جان گیرد تماس دست گیتی بر رخ خود چنگ زد چون که شهبانو به سالی زنگ زد حالتی بر این دو خونین بال رفت کز غم آن جن و انس از حال رفت طاقت از کف داد ناگه ملک فارس چون که نشنید از سگ سالومه پارس تسلیت چون گفت شهبانوی پیر ناگهان برخاست از عالم، نفیر ...
جشن بزرگ امام رضایی ها در مشهد برگزار می شود
به گزارش خبرگزاری مهر ، جشن بزرگ امام رضایی ها ، این جشن خانوادگی امسال برای دومین سال، دوشنبه 31 اردیبهشت ماه همزمان با روز ولادت حضرت امام رضا ( ع) از ساعت 16 تا پاسی از شب در خیابان امام رضا ( ع) از میدان 15 خرداد تا میدان بیت المقدس با حضور مردم برگزار خواهد شد. جشن بزرگ امام رضایی ها به همت تشکل های مردمی، گروه های جهادی و خیران و با مشارکت و پشتیبانی دستگاه های مختلف برپا می شود ...
قرار نبود که تنها قدم بزنیم آقای کلوپ!
ن دیوار زرد دورتموندی ها را دیده بود، می دانست که نفوذ به قلب کوپ های جایگاه جنوب غربی به مراتب سخت تر از تخریب دیوار برلین خواهد بود. امروز که او قصد خداحافظی آنها دارد، بدون شک آنها دو خواسته خواهند داشت؛ خواسته اول آنها توقف زمان در همین نقطه است و دیگری معاشرتی یک ساعته با مرد آلمانی نیمکتشان تا با توجه به میزان محبوبیت و علاقه شان او را برای ادامه حضورش در آنفیلد مجاب کنند. ...
مراقب اشیای قیمتی خود باشید؛ به ویژه کتاب هایتان!
سرعت می دود و چند نفر داد می زنند دزد را بگیرید. با فاصله کوتاهی همین مسئله دوباره تکرار می شود. از حراست خبر می رسد امروز باید بیشتر مراقب وسایل مان باشیم. به این فکر می کنم اگر کسی گوشی مرا بدزدد چه اتفاقی می افتد؟ تکلیف آن همه صوت پیاده نشده چه می شود؟ یعنی صدای آن همه نویسنده و تصویرگر و مترجم و ناشر با آقای دزد به خانه می رود؟ خدا کند حداقل دزد گوشی ام به مبحث نقد در ادبیات کودک و نوجوان ...
حکم اعدام شیطان بی ام وی سوار شکسته شد / آزار دختر جوان در پنت هوس محله زعفرانه به بهانه شارژر موبایل
سوار ماشینش شوم تا به من شارژر گوشی بدهد. او مرا مقابل خانه شان برد و چندین سیم شارژر گوشی برایم آورد. اما هیچ کدام از آنها به گوشی موبایل من نخورد .او از من خواست داخل خانه بروم تا برایم اسنپ بگیرد .او همان موقع یک آبمیوه برایم آورد و گفت تا آبمیوه را بنوشی برایت اسنپ میگیرم.اما وقتی آبمیوه را خوردم بی حال شدم.او مرا به اتاق خواب برد تا آزارم دهد.من که نیمه بیهوش بودم التماس کردم دست از سرم بردار ...
نجات مرد دوزنه از چوبه دار | مادرزن دامادش را در دقیقه نود بخشید
نداشت تا اینکه یک روز او تصمیم گرفت با همسر دومش به زادگاهش استهبان برود و به خانواده اش سربزند. در بین راه چون مرد جوان مسافت زیادی را رانندگی کرده و خسته بود تصمیم گرفتند برای چند ساعت کنار جاده استراحت کنند. بعد از صرف غذا مرد جوان مواد مخدر مصرف کرد و هر دو خوابیدند اما کمی بعد وقتی زن جوان شوهرش را از خواب بیدار کرد او عصبانی شد. مرد که هنوز تحت تاثیر مواد مخدر بود ناگهان یک تیغ موکت بری ...
انگیزه سرقت دو معتاد، قتل هولناک مرد 60 ساله را رقم زد
متهم را با هماهنگی قضایی به مشهد انتقال دادند. دو جوان مذکور بعد از مدتی لب به اعتراف گشودند و در اعترافاتی تکان دهنده به قاضی ویژه قتل عمد گفتند:ما در فضای مجازی با نگهبان باغ آشنا شدیم و چون جا و مکانی برای مصرف مواد و یا مشروبات الکلی نداشتیم به خانه باغ می رفتیم اما وقتی متوجه شدیم که او تنهاست و به طور مجردی در آن جا زندگی می کند و از سوی دیگر هم به خاطر برخی رفتارهای غیراخلاقی کینه او را به دل ...
یادداشت های علم، چهارشنبه 7 آبان 1348: مهمان های شاه به خاطر ترافیک عجیب تهران دیر رسیدند / شاه گفت ...
اظهار احترام فوق العاده هم اظهار افسوس به حالش می فرمودند. صحبت از سیاست خاورمیانه زیاد شد. حالا که اعراب به جان هم افتاده اند، ولی به محض آن که مصر از طرف اسرائیل خیالش راحت بشود، با این همه اسلحه که روس ها به اختیارش گذاشته اند باز هم مثل سابق به خیال فتح ممالک عربی خواهد افتاد... امروز شاهنشاه فرمودند روس ها پیشنهاد فروش مجدد اسلحه با شرایط خیلی سهل کرده اند. بعد از ظهر یحیی ...
چرا لیلا حاتمی به درگذشت مادرش زری خوشکام واکنش نداد؟
شد کرد. البته که خودش هم علاقه مند بود. یادم هست دو، سه ساله بود که ژیلا سهرابی (خواهرزاده علی حاتمی)، سریال طلاق را بازی می کرد. یک شب ما در تراس خانه نشسته بودیم و شام می خوردیم و لیلا هم کنار ما نشسته بود و بازی می کرد. ژیلا زنگ زد که ما در فیلم یک بچه می خواهیم، لطفا لیلا را بفرستید. اول من و پدرش گفتیم نه، بعد دیدیم وروجک دو، سه ساله خودش می گوید می خوا ...
ماجرای سرقت های مسلحانه خشن از منازل در تهران و کرج چیست؟
حضور دزد ها در پارکینگ را نشان می دهد که دقایقی بعد به طبقات بالا می روند و یکی از عجیب ترین سرقت ها را رقم می زنند. یکی از مالباخته ها می گوید: ما در یک ساختمان پنج طبقه زندگی می کنیم و با بقیه ساکنان آن قوم وخویش هستیم. خانه من طبقه دوم است. سه شنبه هفته گذشته ساعت 8 و 5 دقیقه شب بود که پنج سارق مسلح به سلاح کمری و کلاشینکف، درحالی که سروصورت شان را پوشانده بودند، به خانه ام دستبرد زدند. ...
ماجرای حملات مسلحانه اخیر به خانواده ها برای سرقت در تهران و کرج چیست؟
داخل خانه را ثبت کرده و سه فیلم دیگر، تصاویر حضور دزد ها در پارکینگ را نشان می دهد که دقایقی بعد به طبقات بالا می روند و یکی از عجیب ترین سرقت ها را رقم می زنند. یکی از مالباخته ها می گوید: ما در یک ساختمان پنج طبقه زندگی می کنیم و با بقیه ساکنان آن قوم وخویش هستیم. خانه من طبقه دوم است. سه شنبه هفته گذشته ساعت 8 و 5 دقیقه شب بود که پنج سارق مسلح به سلاح کمری و کلاشینکف، درحالی که سروصورت شان را ...
روایت شاهد عینی از باند وحشت
روز من سر کار بودم و دو دختر 14و پنج ساله ام همراه مادرشان درخانه بودند. چون با ساکنان ساختمان فامیل هستیم، معمولا در خانه های مان نیمه باز است. سارقان نیز پس از هل دادن در جک دار پارکینگ وارد ساختمان شده و پس از عبور از راهرو و دیدن در نیمه باز وارد خانه ام شدند. یکی از آنها دو دخترم را در اتاق زندانی کرد و بعد دهان دختر کوچک ترم را با دست گرفت تا جیغ نزند. چهار همدست او هم تمام اتاق ها را زیر و ...
زنی که خواستگار 60 ساله اش را نقره داغ کرد
اما خبر نداشتم که او نقشه مجرمانه ای در سر دارد. وی ادامه داد: روز حادثه با هم قرار گذاشته بودیم تا روز عقد و عروسی را مشخص کنیم. اما آن شب پس از صرف شام در رستوران و نوشیدن دوغ دچار سرگیجه شدم. وقتی پشت فرمان ماشین نشستم تا به خانه برگردیم، حالم بد شد و حتی تصادف کرد. دیگر چیزی به خاطر ندارم و وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم. تازه متوجه شدم که صوفیا با دوغ مسموم مرا بیهوش ...
برادر شوهرم با نقطه ضعفی که از من گرفت چندین بار به من تجاوز کرد | همه چی از تاکسی شروع شد...
...، اینکه تنها هستم و شوهرم به مأموریت رفته و ... یکی دو روز گذشت تا دوباره به صورت اتفاقی بازهم کوروش را دیدم، حالا که فکر می کنم شاید زیاد هم اتفاقی نبود و ... خلاصه اینکه رابطه ی بین من و کوروش یواش یواش شکل گرفت و البته تا قبل از اتفاقی که برام افتاد در حد دور زدن و کافه رفتن باهم بودیم. تا یه شب یه شام مفصل درست کردم و کوروش رو دعوت کردم به خونم، شام رو که ...
سارقان مسلح و خشن خانه تهرانی ها را شناسایی کنید / این دزد بی رحمانه وارد خانه می شوند
محدوده شمال غرب تهران واقع شده، ادامه داد: آنها که به نظر همگی کمتر از 30 سال سن داشتند، پس از محبوس کردن اعضای خانواده من، تمام خانه را زیر و رو کرده و هر چیز قیمتی که دیده بودند را به سرقت بردند. انجام سرقت از سوی آنان از زمان ورود به خانه تا زمان خروجشان حدود 15 دقیقه طول کشیده و بعد هم با همان خودروی پژو پارس از محل متواری شدند. این موضوع علاوه بر خسارت مالی سنگینی که به ما وارد کرد. آسیب روحی ...
وقتی "فردین" از لب دریا رفتن زری خوشکام با علی حاتمی شاکی شد!
این تعلل بودند که یک دفعه صدای آقای فردین بلند شد که معلوم است وقتی کارگردان بازیگرش را تا 12 شب می برد لب دریا، بازیگر یادش می رود که کلاه گیسش را بیاورد . پیش از این اتفاق، آقای فردین بعد از جلسات نشست و روخوانی به من گفته بودند که از نگاه ها و توجه علی حاتمی متوجه علاقه شان به من شده اند. گفتند مراقب باشم، چون می ترسیدند که این علاقه مندی موجب برهم خوردن برنامه تولید فیلم ...
مردم سگ آباد به آشوب طلبی و یاغی گردی معروف اند/ شاه فهمید من ثروتمند نیستم و اصرار داشت بیست هزار تومان ...
نتیجه درنده خویی و رفتار بد چند نفر از ایرانیان گروهمان، نزدیک بود همه مان کشته شویم و همه شهر بر ضد ما برخاست در این موقعیت مهماندار با درایت و هوشمندی رفتار کرد و صبح روز بعد وقتی مردم شهر آرام شدند و وقت کافی پیدا کرده بودند که بفهمند به خاطر توهین کردن به من که هیچ خطایی نسبت به آن ها نکرده بودم - دچار چه مخمص های خواهند شد. وقتی می خواستم از شهر خارج شوم به دور اسبم جمع شدند و التماس کردند که ...
نقاره حاجت ها
، پتوپیچ شده نشسته بود. این اولین بار بود که می نشست. یک چیز نامرئی برایش مرئی شده بود. چشم هایش باز شده بود. گر گرفته بود. ذوق زیادی داشت. مرد و دخترش که سن نسبتا زیادی هم داشت، یک بار نشد فکر کنند و احمدآقا به خیالشان نیاید. آخر این هم شد دعا و حاجت؟! بین این همه گرفتاری آدم باید مدام دعا کند یک روزی سروکله یکی از نقاره چی ها به خانه شان بیفتد و همان جا هم شروع کند به زدن؟! صدای حرم هم ...